۵۵آنلاین :
حدود پنجهزار و ٣٠٠ دانشگاه و کالج در آمریکا وجود دارد؛ از کالجهای آموزش زیبایی گرفته تا دانشگاه هاروارد. گرچه ما به آنها بهعنوان سیستم آموزش عالی آمریکایی نگاه میکنیم، اما این خیلی دور از نظام سازمانیافته است. سیستم آموزش آمریکا مورد حسادت همه کشورهای جهان است. بهترین دانشگاههای دنیا در آمریکاست، اما این موضوع تنها مربوط به چند صد دانشگاه میشود. با وجود تعداد زیاد دانشگاهها و کالجها در این کشور، بسیاری از دانشجویان آمریکایی از هزینههای سرسامآور تحصیل نالانند؛ کمااینکه کیفیت آموزش هم درحال پایین آمدن است. همچنین میزان فارغالتحصیلی در بسیاری از کالجها بهدلیل بدهی زیاد دانشجویان، پایین است و میزان اشتغال فارغالتحصیلان نیز بسیار کم است.
هفته گذشته یک سخنرانی در مورد آینده سیستم آموزشی آمریکا در نشویل انجام شد. در آنجا تام آنجلو، متخصص در امور آموزش در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل، این موسسات آموزشی سطح پایین را «سرطان در سیستم آموزش عالی آمریکا» توصیف کرد. در هر بازار رقابتی، معمولا بازیگران قویتر و ارزانتر، بازیگران ضعیفتر و گرانتر را حذف میکنند.
اما این موضوع در مورد کالجهای آمریکا صادق نیست، چراکه آنها بهطور منظم از سوی دولت یارانه نقدی دریافت میکنند و تعدیل میشوند. آنها میلیاردها دلار یارانه مستقیم دریافت میکنند و بهصورت غیر مستقیم از پرداخت مالیات معاف میشوند و تنها راه دسترسی به این بودجهها از طریق موسسه معتبری است که خود از سوی کالجها
کنترل میشود. داستان کالج سوئیت بریر مثال فوقالعادهای است از این موضوع که خارج کردن یک کالج از بازار، که تنها ٧٠٠ دانشجو دارد، تا چه اندازه سخت و دشوار است.
از آنجا که هیچگاه یک سیستم آموزش عالی فدرال وجود نداشته است، رشد کالجها و دانشگاههای جدید آمریکایی در سراسر کشورهای جهان در طول سالیان متمادی، افزایش چشمگیری داشته است. دلیل پراکندگی و توزیع این دانشگاهها، هم تصادفی و هم سیاسی است؛ بهعنوان مثال در دهه ١٩٦٠، جیمز رودز، فرماندار اوهایو، قول داد که هر ٣٠ مایل (حدود ٥٠ کیلومتر)، یک کالج برای ساکنان منطقه ایجاد کند. البته این افزایش کالجها باعث افزایش دسترسی به آموزش عالی میشود.
مشکل حالا این است که اگر به نقشه پراکندگی دانشگاهها و کالجهای آمریکایی نگاه کنید، میبینید که بسیاری از آنها در شمال شرق و میانه شمال غربی به بالا وجود دارند؛ درحالیکه بیشتر جمعیت جوانی که نیازمند رفتن به دانشگاه هستند، در جنوب و غرب کشور زندگی میکنند. به همین دلیل است که بسیاری از کالجها، چه خصوصی و چه دولتی، در شمال غرب و میانه غرب، درگیر مسائل مالی هستند و هر ساله با هر بهانهای کرسیهای خود را پر میکنند. درحالیکه بسیاری از کالجها در غرب کشور، فضای کافی برای همه دانشجویان واجد صلاحیت که خواهان رفتن به دانشگاه هستند، ندارند.
حالا زمان آن رسیده که دولت فدرال نقش خود را در این سیستم غیر فدرالی ایفا کند. ما یک کمیسیون فدرال نیاز داریم تا بتواند این سیستم را بازسازی کند. این کمیسیون نهتنها باید کالجهای اضافی و فاقد صلاحیت را تعطیل کند، بلکه باید تشخیص دهد که ادغام و اتحاد کدام کالجها میتواند راه حلی برای مقابله با رشد خوشهای این نهادها باشد.
دولت نقش مهمی در این سیستم دارد. دولت حدود ١٦٥میلیارد دلار سالانه برای آموزش عالی هزینه میکند. با توجه به اینکه دولت تقریبا ٩٠درصد یارانه این موسسات را به آنها میدهد، بیتوجهی به چگونه صرفشدن این پولها، بیاحترامی به بودجه است. دولت فدرال باید راهی پیدا کند تا این پول منصفانه و عادلانه در سراسر کشور هزینه شود.
البته این مشکلی نیست که تنها به آمریکا محدود باشد. در نظام آموزشی ایران نیز شاهد رشد فزاینده و بعضا نامعقولی در تعداد دانشگاههای تاسیس شده هستیم. دانشگاههایی که گاهی برخی از آنها تنها منجر به اتلاف هزینه و منابع میشوند و مشخص نیست چه خروجی در تولید علم دارند. واقعا آنچه ما به آن احتیاج داریم، دانشگاهها و مراکز آموزشی باکیفیت است؛ نه اینکه در هر خروجی اتوبان و بزرگراه، یک دانشگاه ایجاد شود.
منبع :
شهروند