به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مشهد، همزمان با روز دانشجو و به منظور پاسداشت یاد و خاطره شهدای دانشجوی خراسان رضوی، به خاطرات کوتاهی از 5 شهید دانشجوی این استان اشاره خواهیم کرد.
ناراحتی دوستانش را نمیتوانست ببیند
شهید «حسین دلخواه» دانشجوی مقطع دکترای علوم پزشکی
راوی پدر شهيد: فرزندم خيلی مقيد بود كه باعث رنجشِ خاطر ديگران نشود. او هرگز در ايام عيد لباسهای نو نمیپوشيد و میگفت: بعضی از دوستانم از بضاعت مالی خوبی برخوردار نیستند و احتمال دارد با دیدن من که لباسهای نو بر تن دارم ناراحت شوند.
يک مرتبه يكی از دوستانش به خانه ما آمد، او را به زير زمين منزل برد. از حسین علت این کارش را پرسیدم و اینکه چرا او را بالا نياورده است؟ او در پاسخ گفت: خانه دوستم مثل خانه ما نیست و ممكن است خانه ما را که میبیند ناراحت شود.
سادگی معیاری شد برای برگزاری مهمانی آبرومندانه
شهید «جلال الدین موفق یامی» دانشجوی مقطع کارشناسی رشته ریاضی
راوی همسر شهيد: كمتر عصبانی شدنش را ديده بودم. وقتی قرار شد مهمان دعوت كنيم، به جلال گفتم: «خوب است برای بهتر پذيرایی كردن از مهمانها، تشريفات هم لحاظ شود». گمان كردم از اين طريق به مهمانان بيشتر خوش میگذرد. جلال با اين كار مخالفت كرد و گفت: «مهمانی تا جایی كه ممكن است بايد ساده برگزار شود». بدون اينكه منظور خاصی داشته باشم، گفتم: «اينطور كه نمیشود، بالاخره مهمانی بايد آبرومندانه برگزار شود». جلال كه توقع شنيدن چنين جملهای را نداشت، با ناراحتی گفت: «شما آبرو را در چه میدانی؟ آبرو يعنی تشريفات قائل شدن؟ اگر در پس اين تشريفات نيت خيری نباشد چه؟ شايد كسی بخواهد به اين طريق خودنمایی كند. اين يعنی آبرو...؟ آبرو واژهای مقدس است و آبرومندی معنای والایی دارد؛ ما در اين مورد، لفظ آبرو را اشتباه استفاده میكنيم». با صحبتهای جلال قانع شدم و همانطور كه خواسته بود مهمانی در كمال سادگی و صفا بدون هيچ گونه تشريفات برگزار کردیم.
عهدی با خدا برای اقامه نماز اول وقت
شهید «محمد قاسمیانشیروان» دانشجوی مقطع کارشناسی رشته فیزیک
راوی پدر شهيد: خيلی به نماز اول وقت اهميت میداد. يک روز كه در حال آمدن به مشهد بوديم در مسیر اذان گفته شد. محمد ماشين را پارک كرد و به راهش ادامه نداد؛ وقتی علتش را سئوال كردم گفت: «ما در جبهه با خدای خود عهد كردهايم در همه جا و در همه حال نماز اول وقت را بخوانيم و برای تأخير نماز اول وقت، جريمه قرار دادهايم كه هر كسی نماز اول وقت نخواند يکصد تومان به حساب جبهه (در آن زمان وجه کمی نبود) واريز كند و در نتيجه به اتفاق هم وضو گرفتيم و نماز خوانديم و بعد به راهمان ادامه داديم.
شهید نظر میکند به وجه الله
شهید «سیدمحمود زرقانی» دانشجوی مقطع کاردانی ماشین ابزار
راوی همرزم شهيد: يادم هست عكسهايی با لباس گردان تخريب میگرفتيم. نوبت محمود كه شد ديدم به آسمان نگاه میكند. به او گفتم: «معمولاً افراد در عكسها به طرف دوربين نگاه میكنند تو چرا به بالا نگاه میكنی. او در پاسخ گفت: «شهيد نظر میكند به وجه الله».
دستگیری از دیگران
شهید «سیدحسین مهدوی الحسینی» دانشجوی مقطع کارشناسی مخابرات دانشگاه
راوی مادر شهید: ساعت 15 شده بود و هنوز به خانه نیامده بود. وقتی برگشت فهمیدم دنبال تهیه نسخه یک پیرزن رفته است. با تندی به او اعتراض کردم که چرا برای نهار نیامدی، گفت: «مادر جان او به کمک من احتیاج داشت، آنقدری که او به این داروها نیاز داشت، من به این نهار احتیاج نداشتم».