بسمه تعالی
شرح عرفانی بر بیت صائب تبریزی (1)
سنگین شد از کنار پدر خواب راحتم
چون ماه مصر سیلی اخوانم آرزوست
صائب تبریزی
میرزا محمد علی صائب تبریزی از عارفان و فیلسوفان نامی ادب فارسی است . صائب تبریزی در دیوان اشعار خویش موجی طوفانی است که در دریای عرفان خواهد خروشید. او نکات عرفانی را با پیچش و هنر والای ادبی خویش بیان کرده است.
صائب تبریزی در غزل با مصراع آغازین : " نه تخت جم , نه ملک سلیمانم آرزوست " آرزوهای دوردست عرفان اسلامی را نمایان کرده است و با اشارات عرفانی و به کار بردن عنصر " عشق " , آه و افسوس ِ عرفانی کشیده است .
صائب تبریزی به بیت " سنگین شد از کنار پدر خواب راحتم چون ماه مصر سیلی اخوانم آرزوست " رسیده است. اما راز عرفانی رسالت و نبوت الهی چیست؟ عارف کامل الهی از آسودگی تن و جان خواهد گذشت و آزار راه عاشقی حضرت الله را نه تنها انتظار می کشد بلکه با خواست قلبی خویش به پیشواز و استقبال خواهد رفت تا همچو پروانه بدون در نظر داشتن وجود خویشتن و با خواست خویشتن به مقام فناء فی الله خواهد رسید.
آری حضرت یوسف که از رسولان و انبیاء الهی است و عارف کامل حضرت ربّانی گشته است از میان محبت پدر خویش و آزار برادران خویش , آزار و مصیبت برادران خویش را انتخاب کرده است تا در راه عشق الهی بسوزد و عرفان و عشق خویش به مقام حضرت الله را از عمق نیّت خویش به فرجام رسانَد . آری همانگونه که شیخ اجل سعدی شیرازی سروده است : " چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم " .
آری باید سوخت و آفتاب انور را باید به معنای حقیق عرفانی , پرستش کرد زیرا تنها نور حقیقی دو جهان حضرت الله خواهد بود . تفاوت انبیا ء و رسولان الهی با بندگان دیگر در این نکته عظیم عرفانی نهان گشته است : آنگاه که عارف کامل , آزار را تحمل کرد به غم و اندوه فرو نخواهد رفت و این امور را نشانه ی پیشبُرد عشق خویشتن خواهد پنداشت.
انبیاء , عارفان کامل الهی گشته اند و آزار عشق حضرت الله را با نیّت حقیقی خویش انتخاب کرده اند و در راه آزار الهی عاشق صادق و عارف قلبی گشته اند و حتی در آسودگی ِمطلق , رخداد آزار الهی از ایمان , عشق و عرفان توحیدی آنان نکاسته است و بر خلاف انتظار , عشق و عرفان توحیدی آنان افزون گشته است . هم چنین در قلب انبیاء الهی , کینه ای از ماسوی الله راهی ندارد و حضرت یوسف که از عارفان کامل و انبیاء است کینه ای از برادران خویش به جان نداشته است . آنان هر زمان از حیات خویشتن را در پی ِ یافتن فناء فی الله انتظار عارفانه کشیده اند و عمق ِ آزار را نیّت عمق ِ قلب خویشتن کرده اند . " ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت " .
منبع :
دیوان صائب تبریزی _ انتشارات نگاه _ چاپ چهارم _ 1384 _ به اهتمام : جهانگیر منصور .
نویسنده :
سید محمد حسین شرافت مولا