شهدا چه کردند و ما چه کردیم؟
چادر زن ایرانی با خون شهدا آمیخته است.
این چادر بوی شهید می دهد؛ بوی کربلا می دهد؛ بوی قهرمان کربلا می دهد.
این چادر بوی انقلاب بوی کشورامام زمان عج الله فرجه؛ بوی غیرت و تعصب دینی؛ بوی عفت و پاکدامنی زنان ایرانی؛ بوی فاطمه زهرا می دهد. مبادا؛ به این چادر با این همه ارزش؛ خیانت کنیم.
مبادا در خیابانها به جای بوی شهداء؛ بوی تعفن فرهنگ غربی به مشام رزمندگان جنگ نرم برسد و خون گریه کنند.
حال؛ تفنگی نیست تا به ملاقات معبود برسند؛ فقط؛ درغربت اسلام و شهداء خون گریه می کنند.
این چادر بوی گریه خون هم گرفته؛ بوی غربت و مظلومیت سربازان بی پشتیبان جنگ نرم؛ اما مقتدر و پیروز میدان نبرد نرم.
این چادر برای ماندنش؛ هرروز بویی تازه می گیرد.
برای این چادر هر روز کربلاست و عاشورا
هر روز تکه تکه می شود؛ اما همچنان؛ پایدار و زنده و پیروز در جنگ نرم بر قامت شیر زنان مسلمان ایرانی؛ پرچم اسلام را برافراشته و بر دشمنان اسلام و انقلاب پوزخند میزند.
دفاع مقدس همچنان ادامه دارد تا پرچم اسلام دست صاحب اصلی برسد. اللهم عجل فرجه
تصویرو متن زیر از: http://www.mazloum.ir/
دو دختر و دو تفنگ
![حجاب دختران اول انقلاب و دهه چهارم مقتدر مظلوم:مرجع کد ابزار مذهبی (نوای آنلاین) و شهدا](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw==)
دو دختر
دو نفر بودند .
دو تا دختر که توی حوض خالی میدان شهید مطهری سنگر گرفته بودند .
دور و برشان پر بود از نیرو اما نه خودی .
هیچ کاری نمی شد برای شان کرد . خرمشهر تقریبا افتاده بود دست عراقی ها . حلقه ی محاصره ی میدان مطهری تنگ تر می شد .
رفتیم پشت بام یک ساختمان .
دو نفر بودند . دو تا دختر که راه عراقی ها را آن همه مدت سدّ کرده بودند . فشنگ هاشان هم تمام شده بود گویا .
خون خونمان را می خورد باید برای شان کاری می کردیم . (غیرت مردان اول انقلاب)
عراقی ها دیگر شلیک نمی کردند .
می خواستند بگیرندشان ، زنده !
دیگر رسیده بودند به میدان که دو تا صدا آمد .
تق ...
تق...
لوله های تفنگ را گرفته بودند سمت هم دیگر (غیرت زنان اول انقلاب)
آن ها دو نفر بودند.
دو تا دختر که توی حوض خالی میدان مطهری دراز کشیده بودند .