0

زكرياى نبى (ع) و مصيبت امام حسين (ع)

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

زكرياى نبى (ع) و مصيبت امام حسين (ع)

عبود من، مرا چه شده كه چون نام چهارتن را مى ‏برم، تسلى مى ‏يابم. چون نام حسين را مى ‏برم اشكم مى ‏ريزد وناله‏ ام سر مى ‏كشد. خداى تبارك و تعالى سرگذشت او را برايش در كلمه «كهيعص» بازگو نمود. چون زكريا اين را شنيد، سه روز از مسجد خود بيرون نرفت و كسى را هم نپذيرفت و به گريه و ناله رو آورد و براى او نوحه مى ‏خواند ...

 

شيخ طبرسى (ره) در «احتجاج»- ضمن يك حديث طولانى - در داستان شرفيابى سعد بن عبدا ... اشعرى (ره) به حضور امام مهدى (عج) و پرسش‏ هايى از وى گويد:
عرض كردم: به من از تأويل «كهيعص» بگوييد.
فرمود: اين حروف از رموز غيبت است كه خداوند بنده خود زكريا را بدان مطلع كرد و براى محمد (ص) قصه گفت. زكريا از پروردگارش خواست كه نام پنج تن را به او بياموزد، لذا جبرئيل آمد و آن‏ها را به او آموخت. زكريا هر وقت نام محمد و على و فاطمه و حسن را مى ‏برد، دلش باز مى ‏شد و اندوهش برطرف مى ‏گشت. ولى چون نام حسين را مى ‏برد، گريه گلويش را مى ‏گرفت و گيج مى ‏شد.
يك روز عرض كرد: معبود من، مرا چه شده كه چون نام چهارتن را مى ‏برم، تسلى مى ‏يابم. چون نام حسين را مى ‏برم اشكم مى ‏ريزد وناله‏ ام سر مى ‏كشد. خداى تبارك و تعالى سرگذشت او را برايش در كلمه «كهيعص» بازگو نمود. چون زكريا اين را شنيد، سه روز از مسجد خود بيرون نرفت و كسى را هم نپذيرفت و به گريه و ناله رو آورد و براى او نوحه مى ‏خواند ...
پس از آن (زكريا) هميشه مى ‏گفت: معبودا، به من پسرى بده كه در پيرى نور چشمم باشد و چون به من عطايش كردى محبوب من نسازش و پس از آن مرا داغدار او كن، چنان‏چه دوستت محمد را داغدار فرزندش مى ‏كنى . و خدا يحيى را به او داد و داغش را به دلش نهاد. مدت حمل يحيى شش ماه بود و سر از بدنش جدا كردند. حسين هم چنين است.
برگرفته از ترجمه نفيس المهموم، حاج شيخ عباس قمى - صفحه 64 و 65

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

دوشنبه 26 شهریور 1397  11:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها