حتماً برای شما هم پیشآمده است که از خودتان بپرسید: "چه کسی از همه خوشبختتر است ؟!" هر چقدر که بزرگ تر می شوید خوشبختی را در چیزهای جدیدی جستوجو میکنید. یکزمانی در کودکی خوشبختی را در داشتن اسباببازیهای رنگارنگ میدانستید، بزرگتر شدید و مجبور بودید برای رفتن به مدرسه صبحهای زود بیدار شوید آنگاه خوشبختی را در مدرسه نرفتن و چند ساعت بیشتر خوابیدن تصور می کردید، بیمار شدید و خوشبختی را در سلامتی دانستید و... معنی خوشبختی در طول زندگی برایتان تغییر کرده است.
انسان ها باید شاد بودن را در زندگی تمرین و یاد بگیرند. در طول زندگی هر فردی، او با مسائل مختلفی چون فشار کاری، اتفاقات ناگوار و ناراحت کننده، استرس و... مواجه می شود که همیشه قادر به جلوگیری کردن از آنها نیست. اما اگر فقط ذهن و زندگی مان پر از این نیمه خسته زندگی قرار گیرد، مسیر خوشبختی را برای خودمان ممنوع الورود کرده ایم، پس در کلیه امور، قسمت پر لیوان را ببینیم، آنگاه درِ خوشبختی به رویمان گشوده خواهد شد.
گاهی خوشبختی را در رسیدن به یک آرزو می دانیم و گاه با وجود رسیدن به آن آرزو باز هم احساس خوشبختی نمیکنیم چراکه در گذر زمان و تغییر شرایط تعریف ما از خوشبختی عوض شده است اما بهراستی خوشبختی چیست و خوشبخت واقعی کیست؟
تبیان در مصاحبه با دکتر احمد حلت روانشناس تربیت و موفقیت و رئیس سخنرانان حرفهای ایران به این پرسش پاسخ می دهد.
تبیان: خوشبختی چیست؟
دکتر احمد حلت در تعریف درست خوشبختی به تبیان میگوید: خوشبختی بهنوعی یادگیری زندگی است و زندگی کردن هنری است که باید این هنر را آموخت. من گاها میبینم که برخی مدام به دنبال خوشبختی هستند و از من میپرسند: فرمول خوشبختی کجاست؟ کجا به دنبال آن بگردم؟ پس کی نوبت من میشود؟
آنها فکر میکنند خوشبختی یعنی زندگی بدون هیچ رنج و شکست و چالشی؛ غافل از اینکه
شرط اول دررسیدن به شادی و آرامش، پذیرش این نکته است که زندگی برآیندی از اتفاقات خوب و بد است و چهبسا گاهی بار اتفاقات منفی، سنگینتر هم باشد و برای رسیدن به آرامش باید بپذیریم که این اتفاقات وجود دارد. باید در اتفاقات منفی زندگیمان به دنبال معنا باشیم. انسانی خوشبخت است که در دردهایش معنایی مییابد. انکار نمیکند که درد هست، اما معنایی در آن مییابد تا به زندگیاش ارزش زیستن ببخشد.
تبیان: چگونه میتوانیم خوشبختی را به دست آوریم؟
خوشبختی را با لذت بردن از ثانیهها، از هر چیزی که داریم و نداریم، از غم و شادیهایمان میتوانیم به دست آوریم؛ این شعارگونه نیست. هنگامیکه من یاد بگیرم از های های گریه کردن خودم لذت ببرم اینیک نوع خوشبختی است که در جهان نصیب هرکسی نمیشود. هرکسی در دنیا میتواند از خوشبختی یک تصوری داشته باشد بنابراین باید یاد بگیریم از داشتههایمان لذت ببریم؛ در اصل خوشبختی یعنی"لذت بردن از ثانیههای عمرمان در هر شرایطی".
تبیان: چه زوجهایی خوشبخت هستند و اساسا زوجها چگونه میتوانند خوشبخت زندگی کنند؟
اولین و مهمترین اصل خوشبختی زوجهای جوان آن هست که همسرشان را همانطور که است بپذیرند. همچنین باید بگوییم یکی از رفتارهای بارز زوجهای خوشبخت اهمیت قائل شدن برای خانواده ی خود و همسرشان است. زوجهای خوشبخت میدانند که همسرشان فقط و فقط متعلق به آنها نیست و بهتنهایی نمیتوانند تمامی نیازهای عاطفی همسرشان را برآورده کنند. پس با آغوشی باز پذیرای پدر و مادر، خواهر و برادر و اقوام یکدیگر هستند و برای آنها اهمیت قائل میشوند.
دومین مورد از رفتارهای بارز زن و شوهرهای خوشبخت ناامید نشدن و دانستن این حقیقت است که زندگی مشترک جادهای دوطرفه هست.
در زندگی زوجهای خوشبخت امید موج میزند. آنها نسبت به آینده ی رابطه مشترکشان خوشبین هستند و نگرش مثبتی به ازدواجشان دارند. آنها خوب میدانند زندگی مشترک یکطرفه بههیچعنوان رابطهی خوشایندی نیست و تمام تلاششان ایجاد یک رابطه دوطرفه است. پس از گامهای جاده خوشبختی، امیدوار بودن و داشتن یک رابطه دوطرفه در زندگی مشترک است. به آینده ی ازدواجتان خوشبین و به اتفاقها و رویدادهای آن نگرشی مثبت داشته باشید و از زندگی تان لذت ببرید.
یکی دیگر از ویژگیهای زوجهای خوشبخت احترام، عزت و کرامتی هست که آنها به یکدیگر ارزانی میدارند. چه در حضور دیگران و چه در خلوت خویش، زوجهای خوشبخت یکدیگر را با کلمات زیبا و دلنشین صدا میکنند. کلماتی مثل عزیزم، زندگیم، نفسم، نازنینم و ... پس
شرط حرکت به سوی خوشبختی در یک زندگی مشترک، تکریم و احترام گذاشتن متقابل است. از تحقیر کردن و گذاشتن القاب زشت بر روی یکدیگر خودداری کنید و هیچگاه احترام و عزت دیگری را مخصوصاً در حضور دیگران زیر پای نگذارید. یکدیگر را با نامهای زیبا و با احترام شایسته صدا نمایید.
تبیان: همواره از انسانهای خوشبخت میپرسند: " راز موفقیت شما چیست ؟" آیا موفقیت خوشبختی میآورد ؟
خیر. موفقیت و خوشبختی دو مقوله ی جدا از هم هستند. موفقیت را پاداشِ تلاش، استمرار و قدرت می توان در نظر گرفت لذا ممکن است افراد، موفقیتهایی را کسب کنند اما هرگز احساس خوشبختی نکنند. ما داریم آدمهای موفق زیادی را که در زمینههای مالی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی خیلی موفق هستند اما احساس رضایت و خوشبختی نمیکنند. بنابراین خوشبختی یک حس خوب است. حس خوبی که شما با خوردن یک نان بربری، پنیر تبریزی، گوجهفرنگی و هندوانه به دست میآورید یا خوردن یک پرس چلوکباب در قابلمهای با کره زیاد و سماق، این میشود خوشبختی. خوشبختی همهجا هست.
یک آدم اگر در فقرش خوشبخت باشد، در ثروت هم میتواند خوشبخت باشد، ولی آدمهایی که دنبال خوشبختی میدوند، هرگز احساس خوبی ندارند؛ خوشبختی یعنی لذت بردن از تمام ثانیههای زندگی؛ حتی از گریه کردن، حتی از بیماری. درد هم یکیاز نعمتهای زندگی است. وقتی رنج میکشیم، یعنی گناهانمان دارد پاک میشود، اشتباهاتمان برطرف میشود. اگر ما نگاهمان را به رنجها و غمها تغییر دهیم میبینیم که این رنجها ما را رشد داده و بالا برده است. هرکس غم و درد بیشتری دارد روح بزرگتری دارد و قویتر است. پس بیایید بهجای اینکه از غمهایمان بنالیم به آنها ببالیم.