عظمت عاشورا

1. عاشورا و امام حسين (ع) از ديدگاه انديشمندان بزرگ جهان 1

عظمت قيام، اوج فداكارى و ويژگى ‏هاى ديگر امام حسين (ع) و يارانش، سبب شده كه نويسندگان و انديشمندان بزرگ جهان، در باره اين نهضت و حماسه‏ آفرينان عاشورا اظهار نظرهاى بسيارى داشته، حتى برخى از نويسندگان غيرمسلمان درباره اين واقعه كتاب بنويسند. اكنون به برخى از اين ديدگاه‏ ها اشاره مى ‏كنيم.

جرج جرداق (دانشمند و اديب مسيحى )
وقتى يزيد، مردم را تشويق به قتل امام حسين (ع) و مأمور به خون‏ريزى تشويق مى ‏كرد، آن‏ها مى ‏گفتند: چه مبلغى به ما مى ‏دهى ؟ امّا انصارحسين (ع) به او گفتند: ما با تو هستيم و اگر هفتاد بار كشته شويم، باز مى ‏خواهيم در ركابت جنگ كنيم و كشته شويم.

آنطون بارا (انديشمند مسيحى )
اگر حسين از آنِ ما بود، در هر سرزمينى براى او بيرقى بر مى ‏افراشتيم و در هر روستايى ، براى او منبرى برپا مى ‏كرديم و مردم را با نام حسين به مسيحيت فرا مى ‏خوانديم.

تاملاس توندون (رئيس سابق كنگره ملّى هندوستان)
اين فداكارى ‏هاى عالى از قبيل شهادت امام حسين (ع)، سطح فكر آدمى را ارتقاء بخشيده، و شايسته است خاطره آن هميشه باقى بماند و يادآورى شود.

فردريك جِمس‏
درس امام حسين و هر قهرمان شهيد ديگرى اين است كه در دنيا، اصول ابدى عدالت و ترحم و محبّت وجود دارد كه تغييرناپذيرند و همچنين مى ‏رساند كه هر گاه كسى براى اين صفات مقاومت كند و در راه آن پافشارى كند، آن اصول هميشه در دنيا باقى و پايدار خواهد ماند.

بنت الشاطى (نويسنده معروف مصرى )
زينب، خواهر حسين‏ بن على ، لذّت پيروزى را در كام ابن زياد و بنى ‏اميه خراب كرد و در جام پيروزى آنان قطرات زهر ريخت. در همه حوادث سياسى پس از عاشورا همچون قيام مختار و عبدالله بن زبير و سقوط دولت امويان و برپايى حكومت عباسيان و ريشه دواندن مذهب تشيع، زينب- قهرمان كربلا نقش برانگيزاننده داشت.

عباس محمود عقّاد (نويسنده و اديب مصرى )
جنبش حسين، يكى از بى ‏نظيرترين جنبش‏ هاى تاريخى است كه تاكنون در زمينه دعوت‏ هاى دينى يا نهضت‏ هاى سياسى پايدار گشته است ... دولت اموى پس از اين جنبش، به قدر عمر يك انسان طبيعى ، دوام نياورد و از شهادت حسين تا انقراض آنان بيش از شصت و اندى سال نگذشت.

چارلز ديكنز (نويسنده معروف انگليسى )
اگر منظور حسين، جنگ در راه خواسته‏ هاى دنيايى بود، من نمى ‏فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنين حكم مى ‏كند كه او فقط به خاطر اسلام فداكارى خويش را انجام داد.

محمد على جناح (رهبر بزرگ پاكستان)
هيچ نمونه‏ اى از شجاعت بهتر از اين كه حسين از لحاظ فداكارى و شهامت نشان داد، در عالم پيدا نمى ‏شود. به عقيده من، تمام مسلمانان بايد از اين شهيدى كه خود را در سرزمين عراق قربانى كرد، پيروى كنند.

ل. م. بويد
در طول قرون، افراد بشر هميشه جرئت و پردلى ، عظمت روح و بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشته‏ اند و به خاطر همين‏ هاست كه آزادى و عدالت هرگز به نيروى ظلم و فساد تسليم نمى ‏شود. شهامت و اين بود عظمت امام حسين و من مسرورم كه با كسانى كه اين فداكارى عظيم را از جان و دل ثنا مى ‏گويند، شركت كرده‏ ام، هر چند كه 1300 سال از آن تاريخ گذشته است.

مهاتما گاندى (رهبر بزرگ هندوستان)
من زندگى امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقّت خوانده‏ ام و توجّه كافى به صفحات كربلا كرده‏ ام بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايد از امام حسين پيروى كند. 2

توماس كارلايل (دانشمند انگليسى )
بهترين درسى كه از تراژدى كربلا مى ‏گيريم، اين است كه حسين و يارانش به خدا ايمان استوار داشتند. آن‏ها با عمل خود روشن كردند كه تفوّق عددى در جايى كه حق و باطل روبه‏ رو مى ‏شوند، اهميت ندارد و پيروزى حسين با وجود اقليتى كه داشت، باعث شگفتى من است. 3

توماس ماساريك:
اگر چه كشيشان ما هم از ذكر مصايب حضرت مسيح، مردم را متأثّر مى ‏سازند، ولى آن شور و هيجانى كه در پيروان حسين يافت مى ‏شود، در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب، اين باشد كه مصايب مسيح در برابر مصايب حسين، پر كاهى است در مقابل يك كوه عظيم پيكر. 4

ادوارد براون (پروفسور):
حتى غير مسلمانان نيز نمى ‏توانند پاكى روحى را كه اين جنگ اسلامى تحت لواى آن انجام گرفت، انكار كنند. 5

واشنگتن ايرونيگ (تاريخ‏نگار امريكايى ):
در زير آفتاب سوان سرزمين خشك و در روى ريگ‏ هاى تفتيده عراق، روح حسين فنا ناپذير است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسين. 6

موريس دوكبرا:
اگر مورّخان ما حقيقت روز (عاشورا) را مى ‏دانستند و درك مى ‏كردند كه عاشورا چه روزى است، اين عزادارى را مجنونانه نمى ‏پنداشتند، زيرا پيروان حسين به واسطه عزادارى حسين مى ‏دانند كه پستى و زير دستى و استعمار و استثمار را نبايد قبول كنند و شعار پيشرو و آقاى آن‏ها، تن به ظلم و ستم ندادن بود. 7

بروكلمان كارل (خاورشناس و پژوهشگر آلمانى ):
شهادت حسين علاوه بر نتايج و اثرات سياسى ، موجب تحكيم و اشاعه مذهب 8 شيعه گرديد و اين مذهب، مركز و مظهر تمايلات ضدّ غرب شد.

2. اثر گذارى قيام عاشورا بر جنبش ‏هاى آزادى ‏بخش جهان‏

قيام كربلا به صورت يك حادثه هر چند جانكاه در دل تاريخ مدفون نگشت و ديرى نپائيد كه به يك حماسه جاويدان تبديل شد. قيام حسينى به صورت قيام و انقلابى الگو آفرين و تاريخ ساز درآمد و الهام بخش جنبش‏ هاى گوناگون در تاريخ گرديد.

يكى از دستاوردهاى مهمّ قيام كربلا، تبيين شيوه‏ اى اصولى و بسيار مؤثّر در مبارزه با حكومت‏ هاى سلطه‏ گر و زورمدار بوده است. حادثه كربلا، يك قيام اسوه و يك سيره عام براى تئورى انقلاب و يك پيام انقلابى - تاريخى است كه براى هر عصرى ، پيام ويژه‏ اى دارد. بر اساس ويژگى ‏هاى شاخص نهضت امام حسين (ع)، ميان جنبش‏ هاى اسلامى در سراسر جهان اسلام، پيوند به وجود آمد و موج بيدارى و انقلاب، مناطق وسيعى از جهان اسلام مانند مصر، سوريه، لبنان، عراق، تركيه، افغانستان، پاكستان، الجزاير، تونس، مراكش، حجاز، اندونزى ، هندوستان و ايران را در بر گرفت.
در بيشتر كشورهاى اسلامى ، ويژگى مردمى بودن روحانيت، رسالت رهبرى حركت‏ ها و جنبش‏ ها را بر دوش رهبران دينى نهاد. «شاه ولى ‏الله دهلوى » و فرزندش، «سيد احمد خان هندى »، «سيد جمال الدّين اسدآبادى »، «اقبال لاهورى »، «محمّد على جناح»، «شيخ محمد عبده»، «شيخ عبدالرّحمان كواكبى »، «حسن البنا» و امام خمينى (ره)، نمونه‏ هايى برجسته مبارزه بر ضدّ استكبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسين بودند.

برخى از جنبش‏ ها عبارتند از:
1. جنبش اسلامى شبه قاره هند
2. جنبش اسلامى در شمال آفريقا و كشورهاى عربى (به ويژه مصر)
الف) جنبش سيد جمال‏الدّين اسدآبادى در مصر
ب) جنبش شيخ محمّد عبده‏
ج) جنبش شيخ عبدالرّحمان كواكبى ‏
د) جنبش حسن البنا
3. جنبش‏ هاى اسلامى ايران‏
الف) جنبش تنباكو
ب) جنبش مشروطيت‏
ج) جنبش سردار جنگل‏
ه) قيام شيخ محمّد خيابانى ‏
و) جنبش آيت‏ الله كاشانى ‏
ز) جنبش فدائيان اسلام‏
ح) جنبش آزادى ايران‏
ط) جنبش امام خمينى (ره)

3. برداشت نمادين هاليوود از عاشورا 10

عاشورا و حماسه پر شكوه آن پديده‏ اى است كه همواره رمز و راز نيروى پنهان و آشكار شيعيان و آزادى خواهان بوده است. قدرت اين رمز و راز آن چنان است كه دشمنان اسلام را هميشه در حيرت و شگفتى و سردرگمى فرو برده است. از همين رو، دشمنان، به ويژه صهيونيسم جهانى بر آنند تا با شبيه‏ سازى و بهره‏ گيرى از اين واقعه، براى دنياى پوشالى و خيالى خود، جلوه‏ هاى مقدّس و آسمانى بيافرينند. براى مثال، در سه كنفرانس جهانى تورنتو، واشينگتن و اورشليم، «فرانسيس فوكوياما» كتاب پايان تاريخ خود را ارائه كرد. اين كتاب در برابر كتاب برخورد تمدّن‏ها اثر «ساموئل هانتينگتون» است. فوكوياما مدّعى است كه خرده تمدن‏ها و فرهنگ‏ هاى جزئى به دست فرهنگ غالب بلعيده مى ‏شوند و رسانه‏ ها، دنيا را به سمت دهكده واحد پيش مى ‏برند و به ناچار دنيا درگير جنگى خانمان‏ سوز خواهد شد. بنابراين، براى پيش‏گيرى از اين جنگ بايد يكى را به عنوان كدخدايى بپذيريم و در ادامه ثابت مى ‏كند كه كدخدا، امريكا است. فوكوياما مى ‏گويد: اين نبرد حتمى است، ولى برنده آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارك ثابت مى ‏كند كه برنده نبردِ آخرالزّمان، شيعيان هستند.

فوكوياما در كنفرانس اورشليم با عنوان «بازشناسى هويت شيعه» مى ‏گويد:
شيعه، پرنده‏ اى است كه افق پروازش خيلى بالاتر از تيرهاى ماست. پرنده‏ اى كه دو بال دارد: يك بال سبز و يك بال سرخ.
او بال سبز اين پرنده را مهدويت و عدالت خواهى و بال سرخ را شهادت‏ طلبى كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فنا ناپذير كرده است، معرفى مى ‏كند.
فوكوياما معتقد است شيعه بُعد سومى هم دارد كه اهميتش بسيار است. او مى ‏گويد:
اين پرنده، زرهى به نام ولايت پذيرى به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان مى ‏شود. شيعه، عنصرى است كه هر چه او را از بين مى ‏برند، بيشتر مى ‏شود.
وى جنگ عراق و ايران را مثال مى ‏زند و مى ‏گويد:
اين‏ها فاو را تسخير كرده‏ اند، مى ‏روند كربلا را هم بگيرند و اين، يعنى فتح قدس، اگر كربلا را بگيرند، اينجا را هم قطعاً مى ‏گيرند.
او براى دفع اين خطر پيشنهاد مى ‏كند با امتياز دادن به ايران، جنگ را متوقّف كنيد.
فوكوياما، مهندسى معكوسى را براى شيعه و مهندسى صحيحى را براى خودشان طراحى مى ‏كند و مى ‏نويسد:
مهندسى معكوس براى شيعيان اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد. تا اين را خط نزنيد، نمى ‏توانيد به ساحت قدسى كربلا و مهدويت تجاوز كنيد ... براى پيروزى بر يك ملّت بايد ميل مردم را تغيير داد ... ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد، در گام بعد، شهادت طلبى اين‏ها را به رفاه ‏طلبى تبديل كنيد. اگر اين دو تا را خط زديد، خود به خود انديشه‏ هاى امام زمانى از جامعه شيعه رخت مى ‏بندد ... شما بياييد براى غرب هم امام زمان و كربلا و ولى فقيه بتراشيد.

فوكوياما براى اين كار، مكتب جديدى به نام اونجليس عرضه كرد. مكتبى كه قدمتش به 1987 ميلادى بر مى ‏گردد. طرفداران اين مكتب معتقدند عيساى ناصرى خواهد آمد. فوكوياما به آن‏ها توصيه مى ‏كند در فيلم‏ هايشان هر چه را شيعيان درباره امام زمان مى ‏گويند، بر شخصيت عيساى ناصرى تطبيق بدهند. بر اساس دستور فوكوياما، فيلم‏ هايى بر اساس مدل «روايت فتح» شهيد آوينى ، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به كارگيرى مؤلّفه‏ هاى احساسى برنامه‏ هاى شهيد آوينى ، با همان تيپ‏ ها و همان ديالوگ‏ها كه شهيد آوينى ‏مى ‏گفت.

فيلم نجات سرباز رايان با محتواى تجليل از مادر سه شهيد؛ فيلم نبرد پرل هاربر با محتواى جنگ جنگ تا رفع فتنه‏ در عالم؛ فيلم زمانى سرباز بوديم با تئورى بازسازى كربلا و بر اساس الگوى عمليات كربلاى 5؛ فيلم سقوط شاهين سياه، بازسازى صحنه‏ كربلا، فيلم جن‏گير كه در آن از نمادهاى اسلامى شيعه استفاده شده بود.

نكته:
در تمامى اين فيلم‏ ها، بر اساس نظريه فوكوياما، امام حسين (ع) و كربلا، يك طرف و سوى ديگر، شمر است. لباس هم بر اساس الگوى شيعى انتخاب شده است. لباس سربازان امريكايى ، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز است. در بعضى از اين فيلم‏ ها خون سربازان آمريكايى سبز است؛ آن هم به دليل تقدّس اين رنگ در آرمان‏هاى شيعى . هنر پيشه‏ ها تا پايان فيلم ناشناخته‏ اند و همچنين تا آخر فيلم فقط نقش‏ هاى قدسى بازى مى ‏كنند.

4. نقش AIC در مقابله با فرهنگ عاشورا 11

از آنجا كه مرجعيت، روحانيت و فرهنگ عاشورا و شهادت طلبى از عناصر مهمّ پيروزى و تداوم انقلاب اسلامى و جنبش‏ هاى ضدّ استعمارى است، غرب تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا با سست كردن اين دو، ضربه نهايى را به انقلاب اسلامى وارد كند. در همين راستا به تازگى كتابى به نام نقشه‏ هايى براى جدايى مكاتب الهى در امريكا انتشار يافته كه در آن گفت‏وگوى مفصّلى با «دكتر مايل برانت»، يكى از معاونان سابق سيا (سازمان اطّلاعاتى امريكا) انجام شده است.

او در اين زمينه مى ‏گويد: «بعد از مدّت‏ها تحقيق به اين نتيجه رسيديم كه قدرت رهبر مذهبى ايران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ايران تأثير گذار بوده است. ما همچنين به اين نتيجه دست يافتيم كه شيعيان بيشتر از ديگر مذاهب اسلامى ، فعّال و پويا هستند. در اين گردهمايى تصويب شد كه بر روى مذهب شيعه، تحقيقات بيشترى صورت گيرد و طبق اين تحقيقات، برنامه ريزى ‏هايى داشته باشيم. به همين منظور چهل ميليون دلار بودجه براى آن اختصاص داديم و اين پروژه در سه مرحله انجام شد. پس از نظرسنجى ‏ها و جمع‏ آورى اطّلاعات از سراسر جهان، به نتايج مهمّى دست يافتيم و متوجّه شديم كه قدرت مذهب شيعه در دست مراجع و روحانيت است ... اين تحقيقات ما را به اين نتيجه رساند كه به طور مستقيم نمى ‏توان با مذهب شيعه رودر رو شد و امكان پيروزى بر آن بسيار سخت است و بايد پشت پرده كار كنيم. ما به جاى ضرب‏ المثل انگليسى «اختلاف بينداز و حكومت كن» از سياست «اختلاف بينداز و نابود كن» استفاده كرديم و در همين راستا، برنامه‏ ريزى ‏هاى گسترده‏ اى را براى سياست هاى بلندمدت خود طرح كرديم، مانند حمايت از افرادى كه با مذهب شيعه اختلاف نظر دارند و ترويج كافر بودن شيعيان به گونه‏ اى كه در زمان مناسب بر ضدّ آن‏ها توسط ديگر مذاهب اعلام جهاد شود.

همچنين بايد تبليغات گسترده‏اى را بر ضدّ مراجع و رهبران دينى شيعه صورت دهيم تا آن‏ها مقبوليت خود را در ميان مردم از دست بدهند.

يكى ديگر از مواردى كه بايد روى آن كار مى ‏كرديم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبى بود كه هر ساله شيعيان با برگزارى مراسمى اين فرهنگ را زنده نگه مى ‏دارند و ما تصميم گرفتيم با حمايت‏ هاى مالى از برخى سخنرانان و مداحان و برگزاركنندگان اصلى اين گونه مراسم كه افراد سودجو و شهرت طلب هستند؛ عقايد و بنيان‏ هاى شيعه و فرهنگ شهادت‏ طلبى را سست و متزلزل كنيم و مسائل انحرافى در آن به وجود آوريم، به گونه‏اى كه شيعه، يك‏ جاهلِ خرافاتى در نظر آيد.

در مرحله بعد بايد مطالب فراوانى بر ضدّ مراجع شيعه جمع‏ آورى شده و به وسيله مداحان و نويسندگان سودجو انتشار دهيم و تا سال 1389، مرجعيت را كه سدّ راه اصلى اهداف ما هستند، تضعيف و آنان را به دست خود شيعيان و ديگر مذاهب اسلامى نابود كنيم و در نهايت تير خلاص را بر اين فرهنگ و مذهب بزنيم».

5. شهادت طلبى زنان فلسطينى 12

مكتب عاشورا، مكتب شهادت‏ طلبى در راه آرمان‏ هاى الهى است. مكتبى كه جانبازى در آن ارزش محسوب مى ‏شود. مكتبى كه عشق‏ بازى در آن، برگرفته از آيات الهى است. خداوند در آيات متعدّدى ، جايگاه بلند مجاهدان را بيان فرموده و با بشارت به آنان درباره نعمت‏ هاى اخروى و دنيوى ، انگيزه‏ هاى آنان را براى مبارزه تقويت كرده‏ است. نمونه اين آيات، آيه 74 سوره نساء، آيه 20 سوره فتح، آيه 95 سوره نساء و آيه‏ هاى 86 تا 89 سوره توبه است. با توجّه به الگوهاى فرهنگ شهادت طلبى و جهاد و مبارزه در راه حق كه والاترين آن‏ها نهضت حسينى است، شهادت در راه حق و مبارزه با دشمنان اسلام به بزرگ‏ترين ارزش در جامعه فلسطين تبديل شده است.

زنان فلسطينى با بهره‏ گيرى از فرهنگ جهاد در راه خدا، شهادت طلبى را به عنوان راهى براى رسيدن به آرمان‏ هاى الهى انتخاب كرده‏ اند. از جمله فعّاليت‏ هاى جهادى زنان فلسطينى ، شركت در عمليات شهادت‏ طلبانه است. زنانى كه نامشان در شمار پويندگان اين راه آمده است، عبارتند از:

الف) وفا ادريس‏
هنگامى كه صهيونيست‏ها، شهر الرمله را در سال 1948 م. اشغال كردند، خانواده وفا ادريس به اردوگاه الامعرى در نزديكى رام‏ الله مهاجرت كرد. وفا در شرايط بسيار سخت اجتماعى زندگى مى ‏كرد و تنها فرزند خانواده بود. پيش از عمليات استشهادى ، وفا به مادر و دوستانش گفت: «شرايط بسيار دشوارى است و هر لحظه ممكن است انسان به شهادت برسد.» شب فرا رسيد و وفا به خانه نيامد خانواده وفا به دنبال او گشتند. بعضى از دوستانش گفتند: «از ما خداحافظى كرد و گفت كارى مى ‏خواهم انجام دهم كه همه شما را سرافراز خواهم كرد.» همه به جست و جوى وفا پرداختند تا اين كه خبر آمد وفا در خيابان يافاى قدس به عمليات استشهادى دست زده است. در اين عمليات (27/ 1/ 2002) دو صهيونيست كشته و يك صد نفر ديگر زخمى شدند.

ب) دارين ابوعشيه‏
دخترى از روستاى بيت وزن در نزديكى شهر نابلس، دانشجوى رشته اسلام‏ شناسى دانشگاه البخاح و عضو انجمن اسلامى دانشجويان بود. عمليات استشهادى ابوعشيه در پست ايست و بازرسى صهيونيست‏ها واقع در منطقه ظفه غربى در تاريخ (27/ 2/ 2002) رخ داد. مادر دارين ابوعيشه مى ‏گويد: «به قلبم الهام شد كه عاقب دارين، شهادت است. دارين هميشه به من مى ‏گفت مادرم: برايم دعا كن به شهادت برسم و تو در بهشت با من باشى .»

ج) آيات الاخرس‏
از كاركنان اردوگاه الدهشيه در نزديكى بيت لحم بود. وقتى كه دانش‏ آموزان به خانه باز مى ‏گشتند، آيات به دوستانشان گفت: «مى ‏خواهم كار مهمّى انجام دهم، ولى نمى ‏توانم آن را بگويم.» آيات، وصيت‏نامه خود را به دوستش داد و به او تأكيد كرد تا 24 ساعت آن را باز نكند. آيات با كيفى پر از مواد منفجره به طرف يكى از خيابان‏ هاى قدس رفت و عمليات شهادت‏ طلبانه را انجام داد. در اين عمليات، يك صهيونيست كشته و ده‏ها نفر ديگر مجروح‏ شدند. اين عمليات در تاريخ 29/ 3/ 2002 رخ داد.

د) الهام الدسوقى ‏
زمانى كه صهيونست‏ها در آوريل 2002 به خانه آن‏ها در اردوگاه جنين حمله كردند، به عمليات شهادت طلبانه دست زد. بر اثر اين عمليات، دو افسر صهيونيست، كشته و ده نظامى اسراييلى ديگر مجروح شدند.

ه) عندليب طقاطقه‏
پس از پايان جنگ جنين، لازم بود دنيا بداند كه عمليات تروريستى شارون شكست خورده است. عندليب در آخرين خداحافظى خود با مادرش از او خواست تا براى يك خبر بسيار خوب آماده باشد. مادر عندليب مى ‏گويد: «فكر كردم عصر، خواستگار براى  دخترم مى ‏آيد، ولى عندليب اقدام به انجام عمليات استشهادى كرده بود.» اين عمليات در تاريخ 12/ 4/ 2002 در شهر قدس انجام گرفت و هشت صهيونيست كشته و چهل نفر ديگر مجروح شدند.

و) هبه ضراغمه‏
از اهالى روستاى طوباس از توابع اردوگاه جنين بود. وى در دانشگاه قدس در رشته زبان انگليسى تحصيل مى ‏كرد. هبه در تاريخ 19/ 5/ 2003 به شهر العفوله در فلسطين اشغالى رفت و
در مركز تجارى هكعيم به عمليات استشهادى دست زد و سه نفر صهيونيست‏ را كشت و هفتاد نفر ديگر را مجروح ساخت.

ز) هنادى جرادات‏
وكيل 29 ساله فلسطينى بود. صهيونيست‏ ها، برادر و نامزدش را كه از مسئولان جنبش جهاد اسلامى فلسطين بودند، جلوى چشمانش به شهادت رساندند. هنادى پس از ختم قرآن براى هفتمين بار در طول عمرش، شب تا به صبح نماز خواند و از خدا خواست تا او را در مأموريتش موفّق كند. فرداى آن روز به شهر حيفا رفت و وارد رستوران مكسيم شد. و با خون‏سردى غذا سفارش داد. سپس براى تسويه حساب به پاى صندوق رفت. در اين هنگام، دكمه كمربند انفجارى خود را فشار داد. بر اثر عمليات استشهادى اين زن فلسطينى كه در 4/ 10/ 2003 رخ داد، 22 صهيونيست، كشته و 50 نفر ديگر مجروح شدند. بدين ترتيب، جرادات، نام خود را به عنوان اوّلين زن اسشتهادى در سال چهارم انتفاضه ثبت كرد.

ح) ريم الرياشى ‏
مادر دو كودك و اوّلين بانوى استشهادى از منطقه غزّه بود. او در تاريخ 14/ 1/ 2004 در حالى كه كمربند انفجارى به خود بسته بود، با دو عصا و لنگ‏ لنگان از خروجى معبر ايريز در غزّه گذشت. در اين هنگام، دستگاه بازرسى الكترونيكى شروع به آژير كشيدن كرد. ريم الرياشى گفت: «در پاى شكسته‏ ام پلاتين نصب شده است». نظاميان اسرائيل، او را به اتاق بازرسى هدايت كردند تا با دقت بازرسى شود. ريم الرياشى نيز با فشار دكمه كمربند انفجارى ، چهار نظامى رژيم صهيونيستى را به هلاكت رساند و ده نفر ديگر را مجروح ساخت.

ط) سنادر قديح‏
وى از روستاى عسبان در منطقه خان يونس و مادر چهار فرزند بود. زمانى كه صهيونيست‏ ها وارد روستاى عسبان شدند تا باسم قديح، همسر سنادر و از فرماندهان گردان‏ هاى شهيد عزّالدّين قسّام را دستگير كنند، سنادر و باسم متوجّه شدند كه نيروهاى ويژه ترور صهيونيست‏ ها، خانه آنان را محاصره كرده‏ اند. سنادر و باسم دست به سلاح بردند، درگيرى شدّت پيدا كرد. باسم از همسر خود خواست همراه با فرزندانش از خانه خارج شوند، ولى سنادر به همراه همسرش به مقاومت ادامه داد. باسم به شهادت رسيد. ولى سنادر همچنان مقاومت مى ‏كرد. خلبان بالگرد رژيم صهيونيستى با شليك چند فروند موشك به سمت سنگر سنادر، وى را به شهادت رساند.

ى ) زينب على ابوسالم‏
زينب در اردوگاه عسكر در نابلس ساكن بود. او در تاريخ 22/ 9/ 2004 به سمت مكانى رفت كه تنها تعداد اندكى از آن خبر داشتند. وقتى زينب به ايستگاه اتوبوس يكى از شهرك‏ هاى صهيونيست‏ نشين واقع در قدس شرقى رسيد، داخل اتوبوس صهيونيست‏ها شد و با فشار دادن دكمه انفجارى ، دو نظامى صهيونست را به هلاكت رساند و شانزده نفر ديگر را نيز مجروح كرد.

پى ‏نوشت‏ها:
__________________________________________________
(1). فرهنگ عاشورا، صص 279- 283، به نقل از: كتاب درسى كه حسين به انسان‏ها آموخت، عبدالكريم هاشمى ‏نژاد، ص 447؛ رهبر آزادگان و منابع ديگر.
(2). بر شطى از حماسه و حضور، ص 283، به نقل از مجله بصائر، ش 7 و 8، ويژه‏نامه محرّم، ص 25.
(3). همان، ص 447.
(4). همان، ص 451
(5). همان.
(6). همان.
(7). همان.
(8). همان.
(9). همان.
(10). متولّيان، مقاله «كربلا و بدل كاران» نشريه پويا، با تلخيص، ش 9، صص 78- 81.
(11). برگرفته از سخنان سيد احمد خاتمى ، نماينده محترم مجلس خبرگان رهبرى در تاريخ 16/ 6/ 1384 كه در چهارمين اجلاس دوره سوم مجلس خبرگان رهبرى ايراد شده است؛ مندرج در روزنامه كيهان، 3/ 7/ 1384، ش 18340، ص 6.
(12). برگرفته از روزنامه كيهان. ri. swen nahyak. www