🔻🔺علل کشیده شدن افراد به سمت ارتباط عاطفی با افراد نامناسب
🔹💠برای بررسی علل این موضوع باید به دوران کودک فرد توجه کنیم. هر پدر و مادری با فرزند خود رفتارهایی خاص دارد. درحالت طبیعی او را در اغوش میکشد و تغذیه مناسب و شرایط زندگی مناسبی را برای وی فراهم میکند، متوجه نیازهای او هست و … . اما معمولا والدین یا هر سرپرست مهم دیگری دانسته یا نادانسته برخی نیازهای کودک را نادیده می گیرند یا به وی آسیب میزنند.
🔹💠اگر کودک از آموزش، محبت، حمایت و احساس امنیت محروم باشد یا در محیط خانه و خانواده دچار آزار جسمی، کلامی و جنسی شود، باورها، خاطرات و احساساتی در وی شکل میگیرد که به آن طرحواره یا تله زندگی میگویند.
🔹💠اگر والدین از کودک خود به خوبی مراقبت کرده باشند وی فردی سالم و دارای طرحوارههای مثبت مانند اعتماد و امنیت خواهد شد، اما اگر از این کودک به خوبی مراقبت نشده و نیازهای اساسی او برآورده نشود، در وی طرحوارههای ناسازگار یا تلههای زندگی شکل میگیرد.
🔻تله رهاشدگی مربوط به فردی است که فکر میکند نزدیکان و افراد مهم زندگیاش وی را رها کرده یا رها میکنند.
🔺تله محرومیت هیجانی نیز مربوط به افرادی است که از محبت، توجه، حمایت و همدلی محروم بوده و فکر میکنند که هیچ محبت و حمایتی از افراد نزدیک به خود دریافت نکرده یا دریافت نمیکنند.
🔺تله دیگر، تله نقص یا شرم است که براساس آن فرد گرفتار فکر میکند حقیر و بیارزش بوده و کسی او را دوست ندارد و از برملا شدن مسائلی که باعث شرم وی میشود احساس ناراحتی شدید میکند.
🔹💠وجه مشترک تمام این طرحوارهها آن است که به دلیل عدم برآورده نشدن نیازهای اساسی در ۷ سال اول زندگی فرد و نهایتا تا دوران نوجوانی شکل میگیرند، لازم به ذکر است تلهها خود را بیشتر در روابط بین فردی که مهمترین آنها روابط عاطفی و روابط با همسر و دوست است و نیز در روابط شغلی نشان میدهند.
🔺🔻افراد در مقابله با این تلهها به ۳ شیوه برخورد میکنند، در مقابل آنها تسلیم میشوند، از تله اجتناب میکنند، و یا دست به جبران افراطی یا حمله به تله میزنند.
🔹💠به عنوان مثال فردی که گرفتار تله محرومیت هیجانی است، اگر تسلیم آن شود مکرر وارد ارتباطی میشود که در آن مورد محبت قرار نگرفته و اولویت فرد مقابل نیست. اگر از تله اجتناب کند به هیچ عنوان وارد روابط عاطفی نمیشود و اگر راه جبران افراطی را انتخاب کند در رابطههای خود به شدت پر توقع شده و انتظار دارد که تمام توجه فرد مقابل معطوف او باشد یا ممکن است نسبت به طرف مقابل بیتوجه شود و سردمهری را پیشه کند.
🔹💠همچنین فردی که دچار تله وابستگی یا بیکفایتی است فکر می کند به تنهایی از عهده هیچ کاری بر نمیآید و نیاز به فردی دارد که برای او تصمیم گرفته و حمایتش کند. اینگونه افراد اگر تسلیم تله شوند به شدت دست به کمک خواهی افراطی میزنند و به دنبال همسری به شدت حمایت کننده هستند. اگر اجتناب کنند ، از مسئولیت گریزان بوده و در تصمیم گیریها اهمال میکنند. در جبران افراطی هم بر استقلال و خودکفایی خود حتی در زمانی که نیاز به کمک دارند تاکید افراطی می ورزند.
🔺🔻طنز تلخ در این است که تلههای افراد یکدیگر را جذب میکنند، بارها افرادی را مشاهده کردهاید که اصرار بر انتخاب همسری دارند که مثلا شبیه پدرشان نباشد اما دقیقا همسری با رفتارهایی شبیه پدر انتخاب میکنند. این الگو در میان افرادی که والدین معتاد دارند بسیار دیده میشود.
🔹💠نیاز های روانشناختی اساسی انسان که باید در کودکی توسط والدین به اندازه کافی – و نه کامل- برآورده شوند عبارتند از: دلبستگی ایمن یا همان مهر و علاقه و توجه، هویت و استقلال، محدودیتهای واقعبینانه و لازم، تفریح و سرگرمیهای خانوادگی، و بیان آزادانه هیجانات و خواستهها.
✅علاقمندان میتوانند دو کتاب “زندگی خود را دوباره بیافرینید” نوشته جفری یانگ و همکاران و “بازگشت به عشق” نوشته هارویل هندریکس را برای آشنایی بیشتر با تلههای زندگی و نیز نقش آنها در انتخاب شریک زندگی مطالعه کنند.
دکتر آذرتاش