پاسخ به:مشاعره حســــینی
منای عشق را حال و هوای دیگر است امشب
شب عاشورا یا غوغای روز محشر است امشب
کنار یکدگر جمعند هفتاد و دو قربانی
سخن از بذل جان و صحبت از ترک سر است امشب
غلامرضا سازگار
بعد از تو آئينه ها دل خون شدند عاقلان در حلقه ات مجنون شدند
در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین
در سوال و پرسش قبرم بیا ای سرورم
بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یا حسین
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز دانشآموزان عالم را همه دانا کند ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند.
در چشم باد لاله گل پرپرش خوش است خورشید, روز واقعه خاکسترش خوش است از باغها شنیدهام این را که عطر یاس گاهی نه پشت پنجره، لای درَش خوش است
تا که زینب جانب میدان شود کربلا با اشک او طوفان شود
دهان خشک تو جایی برای آب ندارد زنام و یاد خدا پر نمودهای دهنت را
به به
دیوار مراغه
الوداع ای حرم خون خدا
الوداع پادشه کرب و بلا
الوداع ضریح شش گوش آقا
الوداع ای شهدای سر جدا
ای جن و ملک شده عزا دار عزایت
جبریل امین کند همــی نوحه برایت
ای جــان جهـان حسین حسین جان
جانـم به فـدای تو به قربان صفایت
فی البداهه: منصور مقدم 23/6/1397
مولا نوشته بود: بیاای حبیب ما تنها همین، چقدر پیامش غریب بود
ا
اما حبیب، رنگ خدا داشت نامهاش اما حبیب، جوهرش «امن یجیب» بود
دل خوشی و عشق نگردند جمع
شاهد من آتش و اشک است و شمع
عجب که کـوه ز مـــاتم ســــــــــپید شد مویـش
عجب که کــــــــــوه شده چون نسیم سرگردان