پاسخ به:اشعار ،نوحه،زمزمه،واحد ماه محرم ،عزای سید الشهدا (ع)،شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی
شور و شین حسین شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ............................ اینکه می بینی مرا در شور و شین بر لبم جاریست عمری یا حسین گر لب تشنه عزادارم به شور بر دلم دارم تمنای ظهور با حضور حضرت صاحب زمان می سرایم مرثیه بر روضه خوان پیرهن کردم تنم در ماتمش سینه زن هستم دمادم از غمش سالها بر درگهش من نوکرم چون کبوتر پر شکسته بی پرم فخر من بوده که هستم ذاکرش گریه کردم در عزا چون خواهرش سالها با چای روضه اشک و آ ه طبل و سنج اش را زدم در دسته ها این سیاهی تنم از چادری است که میان کوچه ها بر حق گریست خلعت از زهراست بهر شیعیان داده مادر هدیه بر پیر و جوان گر به گوش جان رسد نام حسین اشک جاری می شود از هر دو عین با حسین از کودکی گشتم بزرگ گر چه ناچیزم ز تو هستم بزرگ ساقی از نام حسین گیرد شفا بال و پر داده به فطروس طفل ما روضه خوان جبریل قبل از خلقتش آ دم و خاتم گریست بر ماتمش ............................................ شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
خواهشمند است با درج نظرات خود بنده حقیر را راهنمایی کنیدایمیل بنده
yaalimdd80@vatanmail.ir
شاعر و مداح اهل بیت عصمت و طهارت خادم الحسین کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی) از استان لرستان، شهرستان ازنا ،ساکن تهران ،شهرستان ملارد
سبک اشعار در کانال تلگرام بنده که آ درس آ ن در وب سایت است موجود می باشد
sagi60@
09127933263 شماره تماس
http://rasoll60.mihanblog.com
http://mosebat.mihanblog.com
شعر زائرین پیاده روی اربعین حسینی شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی) سبک سنتی منتظرت بودم ............................... آمدم از ایران،یا سید العطشان(2) .................................. پیاده ای آقا من،میام به سوی تو جاده به جاده آقا،به کربلای تو شوق وصال تو در،وجودم آکنده دیدن شش گوشه،جان از تنم کنده من نوکر و ارباب ارباب منو تو دریاب ای گوهر نا یاب(3) ................................. برات کربلا رو،تو هیئت ها دادی اذن حضور ما رو،تو روضه ها دادی وقتی که اشک های ما ،روانه بود آقا رزق زیارتت رو،به ما عطا کردی مجنون تو لیلایم در کوه و بیابانم ای یوسف زهرا(3) ................................. با کوله باری از غم،با چشمای پر خون با کاروانی خسته،پیاده آقا جون لب های تشنه و با،پای برهنه من میام به سویت مولا،زائرت بشم من ای بی کفن مولا دور از وطن آقا حسین جان آقا(3) ........................... قدم قدم من مولا،به کربلای تو از نجف میام آقا،صحن و سرای تو عمود عمود من آ قا،روضه رو لب هام بود به یاد اطفال تو،گریه تو چشمام بود من یاد اسیرانم همراه یتیمانم با یک لب تشنه(3) ......................................... علم به دوشم آقا،به یاد عباست گرد و غبار رویم،به یاد طفلانت پیاده دارم میام،خسته و دل بسته دخیل قلبم ارباب،به گنبدت بسته ما سینه زدیم آقا بر غربت تو مولا حسین جان آقا(3) ..................................... یعنی میشه من،زائر اون صحن آقا شم چون خواهر تو،سینه زن کرب و بلا شم بین الحرمین سمت،علمدار شما شم پابوس شهید سر جدا،تو کربلا شم منتظرش بودم چشم به رهش بودم حسین جان آقا(3) ................................... آمدم از ایران،یا سید العطشان(2) ..................................... شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
زبان حال حضرت زینب با امام حسین (ع) شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ...................ّ.ّ..................... راس تو را به روی نی،دیدم و گریه کرده ام از این همه ظلم و ستم،به حق گلایه کرده ام سوار بر نیزه تو و،پای پیاده دخترت سیلی و تازیانه شد،سهم و نصیب خواهرت قاری قرآن روی نی،سوره کهف بر زبان تنور خولی، طشت زر،بیا دمی روضه بخوان پسر قطال العرب،مصحف پاره پاره تن بیا دمی نظر نما،ببین تو روزگار من قطع الوریدی یا اخا،خلد التریب عالمی حبل المتینی بهر ما،شیب الخضیب عالمی در قتلگه چون آمدم،دنبال جسم اطهرت ملک و ملک می گفت امان،از قلب زار خواهرت از کربلا تا شهر شام،مصباح راه ما تویی سیر نمی شوم ز تو،صاحب لوا هر جا تویی یوسف کنعان علی،مرا تو هستی نور عین ای راز عطشان زمان،بنگر مرا در شور و شین از خیمه گه تا قتلگاه،احرام بستم بهر تو سعی و صفای من شدی،بنگر که هستم بهر تو ای سوره باران من،ای حیدر کرار من یاد وداع سرخ تو،خون کرد دل غمبار من به روی نی رأس تو را ،هر چه نظاره کرده ام سوی مدینه بر نبی،همی اشاره کرده ام اینکه فتاده روی خاک،نعش عزیز فاطمه است فریاد یا محمدا ،روی زمین این زمزمه است با تن چاک چاک خود،فدای دین حق شدی پرچم حق خواهی و عدل،نوای دین حق شدی ................................................. شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) روضه و مادر و دیوار و در و گریه و آه یک نفر گفت «حَسَن جان» به پا شد غوغا بر سر و سینه زنان مست حسن گشتیم ما دیگری گفت «حُسین» روضه رسید کرب و بلا خنجر و حنجر و رگ های بریده ز جفا مادری گفت «بُنَّیَ»روضه رفت تا به کجا فاطمه و حسن و تشنه لب کرب و بلا »زینب«آ مد به سر جسم ذَبیحأ بِاالقَفا
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) پنجمین خورشید در زیر کسا هستم حسین کشته و ذبح القفا در کربلا هستم حسین با لب عطشان، تن عریان، به زیر سم اسب حافظ دین و شریعت، سر جدا هستم حسین
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
به ابی انت و امی پسر شیر خدا
همه زندگی من به فدای سر جدا
روضه و سینه زدن خیمه سبز شهدا
کاش مرگم بشود مثل شهید کربلا
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) شب جمعه شده و کرب و بلا می خواهم از عنایات حسین حال دعا می خواهم روضه در بین حرم های حسین و عباس گریه و بغض زِ داغ شهدا می خواهم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) دو چشم غمگین و نمناک روضه می خواند لب پر خون من مجنون درون روضه می ماند عجب حس عجیبی دارد این روضه توی مقتل ولی این نوکر از روضه تو را تفسیر می داند
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) دانی که چرا اشک به ما گشته عطا تا اینکه ببارد به حسین خون خدا این گوهر نایاب که گشته جاری مصباح هدایت است در روز جزا
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) خواب دیدم شب جمعه به امید کرمت آمدم سینه زنان ،گریه کنان در حرمت بر لبم نام تو و گوهر چشم جاری بود مادر گفت بُنَّی به درون حرم محترمت
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) فرقی میان شاه و گدا نیست با حسین ذکر لب پیر و جوان چیست یا حسین شب های جمعه حضرت زهرا به کربلا گریان درون روضه بخواند تو را حسین
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) از روضه ی تو جام بلا می خواهم احوال مناجات و دعا می خواهم با لطف و عنایات گل یاس نَبّی در ماه غمت حزن و بکا می خواهم
ورودیه ماه غم ارباب بوی ماه محرم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) --------------------------------- گوش بکنید داره میاد ،بوی ماه محرم بیرق و پرچم و علم ،سوی ماه محرم سینه زن ها گریه کن ها،ماه غم حسینه دل و بدید به روضه ها ،توی ماه محرم به مادری به سر زنان ،نوحه گر غم حسین میگه بُنَّی یا حسین ،آ بروی ماه محرم منادی از عرش می خونه،حَیِّ علی العزا به پا نسیم پرچم می وزه ،رو به روی ماه محرم مهدی صاحب الزمان ،گریه کن بزم عزا مستم کن از جام وَلا ،از سبوی ماه محرم تشنه عشق تو حسین،مست نوای روضه ام یکساله من منتظرم ،در آرزوی ماه محرم --------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) به زیر سایه پرچم اسیر اربابم همیشه گفته ام آقا بیا و در یابم به وقت مرگم اگر منتظر بمانم من قدم نما به دو چشمم که درتب و تابم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) روز اول که درون دل ما جا کردی عاشق وواله و شیدا دل رسوا کردی مهر تو ریشه نمود،به تمام تن من سند نوکریم را که تو امضاء کردی