0

ضرورت وجود شیطان

 
yas1405
yas1405
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 106
محل سکونت : قم

ضرورت وجود شیطان

ضرورت وجود شیطان

شاید تا حالا از خود پرسیده باشید که: چرا خداوند با اينكه مى‏دانست شيطان سرچشمه وسوسه‏ها و گمراهي­ها مى‏شود او را آفرید؟

درباره پاسخ به این سوال در تفسير نمونه اینگونه بیان شده است كه: «اولاً خلقت شيطان از آغاز، خلقت پاك و بى‏عيبى بود و به همين دليل، ساليان دراز در صف مقربان درگاه خدا و فرشتگان بزرگش جاى گرفته بود، اگر چه از نظر آفرينش جزء آنها نبود، سپس با سوء استفاده از آزادى خود، بناى طغيان و سركشى گذاشت و رانده درگاه خداوند گرديد و لقب شيطان را به خود اختصاص داد. و ثانیاً وجود شيطان براى پويندگان راه حق نه تنها زيانبخش نيست، بلكه رمز تكامل نيز محسوب مى‏شود، زيرا وجود يك دشمن قوى در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزيدگى او مى‏گردد، و اصولا هميشه تكامل­ها در ميان تضادها به وجود مى‏آيد، و هيچ موجودى راه كمال را نمى‏پويد مگر اينكه در مقابل ضد نيرومندى قرار گيرد. نتيجه اينكه شيطان گرچه به حكم آزادى اراده در برابر اعمال خلاف خود مسئول است، ولى وسوسه‏هاى او، زيانى براى بندگان خدا و آنهايى كه مى‏خواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلكه به طور غير مستقيم براى آنها ثمربخش خواهد بود.»[1]

ضمناً شيطان بعد از آنكه مرتكب چنان گناه بزرگى شد، خداوند تقاضاى او را مبنى بر ادامه حيات او پذيرفت. «زيرا ادامه حيات او به عنوان وجود يك نقطه منفى براى تقويت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلكه مؤثر نيز بود، حتى قطع نظر از وجود شيطان در درون خود ما، غرائز مختلفى وجود دارد، كه چون در برابر نيروهاى عقلانى و روحانى قرار گيرند، يك ميدان تضاد را تشكيل مى‏دهند كه در اين ميدان پيشرفت و تكامل و پرورش وجود انسان صورت مى‏گيرد، ادامه حيات شيطان نيز تقويت مبانى اين تضاد است، به تعبير ديگر هميشه وجود يك راه راست با توجه به خطوط انحرافى پيرامون آن مشخص مى‏شود و تا چنين مقايسه‏اى در ميان نباشد، راه راست بازشناخته نخواهد شد. از اين گذشته همانطور كه در بعضى از احاديث مى‏خوانيم، شيطان بعد از انجام آن گناه، سعادت و نجات خود را در جهان ديگر به كلى به خطر انداخت، و لذا در برابر عباداتى كه كرده بود، تقاضاى عمر طولانى در اين دنيا كرد كه طبق قانون عدالت پروردگار، اين تقاضا پذيرفته شد.»[2]

آیت الله جوادی آملی(حفظه الله) نیز پیرامون همین بحث می­گویند: «شيطان موجودي است كه به اذن خداي سبحان وسوسه مي‏كند. وسوسه شيطان نعمت و رحمت است؛ چون هر كسي به جايي رسيد، در اثر مبارزه با وسوسه، در ميدان جهاد اكبر بود كه پيروز شد. اگر وسوسه نباشد و راه براي گناه باز نباشد، راه اطاعت يك طرفه است و اطاعت ضروري مي‏شود و اگر اطاعت ضروري شد ديگر جا براي ضرورت وحي و رسالت و تكليف و دين نخواهد بود. عالَمي كه در آن گناه نباشد، عالَم دين و تكليف و امر و نهي و مانند آن نيست».[3]

اگر كسي وعده الهي را عمداً پشت سر گذاشت و به دنبال فريب شيطان رفت، خداي سبحان به او مهلت مي‏دهد. اگر از اين مهلت استفاده نكرد، از آن به بعد شيطان را بر او مسلّط مي‏كند. لذا خداوند به عنوان كيفر می­فرماید:

«أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا»[4]

«آيا نديدى كه ما شياطين را بسوى كافران فرستاديم تا آنان را شديداً تحريك كنند.»

 در جاي ديگر فرمود:

«إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ»[5]

«ما شياطين را اولياى كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‏آورند»

در واقع می توان گفت که: آنها كه مؤمن نيستند، تحت ولايت شيطانند.

 

 

[1] - مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، چاپ اول‏، نشر دار الكتب الإسلاميه، تهران، ‏1374 ش، ج 6، ص 111

[2] - همان، ص 112

[3] - جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، محقق: حسین شفیعی، چاپ پانزدهم، نشر اسراء، قم، 1388 ش،  ص 163

[4] - سوره مبارکه مريم(19)، آيه 83

[5] - سوره مبارکه اعراف(7)، آيه 27

جمعه 26 مرداد 1397  7:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها