👈 ما معمولا به دو روش اشتباه سعی میکنیم با سختیهای بعد از اتمام رابطه کنار بیایم. یکی از راه "ایدهال سازی" معشوق از دست رفته در ذهنمان و یکی از راه "دیو سازی" او.
- وقتی ما از معشوق سابق "دیو سازی" میکنیم و تمام بدیها و نقصهای اون رو مدام مرور میکنیم و به اون در ذهنمون نسبتهای منفی میدیم، این بهمون کمک میکنه که تسکین موقتی بر درد از دست دادنش پیدا کنیم و همینطور تمرکزمون رو از تقصیرات و نقش خودمون دور کنیم.
- وقتی معشوق سابق رو "ایدهآل سازی" میکنیم، تمام خوبیهای اون رو مدام مرور میکنیم و اون رو شخصیت کاملی در ذهنمون تصویر میکنیم که هیچ موقع نبوده و خودمون رو بدون اون کم ارزش میبینیم. این خیلی دردناکه چون هروقت اون شخص رو در نور طلایی میبینیم، خودمون رو در تاریکی و حقیر میبینیم. ایدهآلسازی هم مثل دیو سازی تمرکزمون رو از روی اندوه و پذیرش واقعیت ماجرا دور میکنه و تمرکز ذهن رو از دنیایی که در اون ایام به نظر میرسه چیزی جز درد و بدبختی در آینده نداره، دور میکنه.
✅ اما در حقیقت هر دوی این روشها، فقط درد و دوران اندوه رو طولانیتر میکنن. باید در شرایط بعد از جدایی از این مساله آگاه باشیم و هر موقع داشتیم به دام یکی از این دو دیدگاه میفتادیم، توجهمون رو برگردونیم به احساس خودمون از جدایی. به خودمون یادآوری کنیم که "ایدهالسازی" و "دیو سازی" فقط روشهای انحراف تمرکز هستن و ذهن ما رو در حالت پشیمونی نگه میدارن.
✅ هر وقت احساس کردیم که به سمت اون دو روش کشیده شدیم، برگردیم و رابطه رو کالبد شکافی کنیم و با دید منطقی، حقایق رابطه و نقش خودمون و طرف سابقمون رو بررسی کنیم و اونها رو بنویسیم، با این هدف که رابطه رو به شکلی سازنده و واقعبینانه ببینیم. خوبی، بدی و زشتی ِ نقش خودمون و معشوق سابقمون و داستان اونچه که "واقعا" اتفاق افتاد رو بنویسیم تا بتونیم به شکلی سالم در موردش سوگواری کنیم و بعدا ازش عبور کنیم.
بدون یک نگاه سرد و سخت به واقعیت اون رابطه و تجربیات و احساسات مرتبط با اون، در افکار غیرسازنده راجع به پارتنر سابق گیر خواهیم کرد. فقط با آزمودن و بررسی واقعیتها میتونیم از اون افکار وسواسگونه آزاد بشیم.
❇️ داستان رابطهات رو بنویس. بذار احساسش کنی. این بهت کمک میکنه که رهاش کنی.