پاسخ به:نوحه و مرثیه و دو بیتی و زمزمه شهادت امام محمد تقی جواد الائمه ع، شاعر کربلایی رسول چهارمحا
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) لبت عطشان ولی سر در بدن داری به جای بوریا با خود کفن داری به زیر آفتاب و سایبانی از کبوترها تو چون هادی عقیقی در یمن داری
خواهشمند است با درج نظرات خود بنده حقیر را راهنمایی کنیدایمیل بنده
yaalimdd80@vatanmail.ir
شاعر و مداح اهل بیت عصمت و طهارت خادم الحسین کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی) از استان لرستان، شهرستان ازنا ،ساکن تهران ،شهرستان ملارد
سبک اشعار در کانال تلگرام بنده که آ درس آ ن در وب سایت است موجود می باشد
sagi60@
09127933263 شماره تماس
http://rasoll60.mihanblog.com
http://mosebat.mihanblog.com
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ابن الرضا ابن الرضا ،دل را به نامت می کنم شد همسر تو قاتل ات،من احترامت می کنم در مشهد است بزم عزا ،شد کاظمین ماتم سرا از راه دور از راه دور ،مولا سلامت می کنم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) مرغ دلم به کاظمین پر زده سینه زنان گریه کنان سر زده به یاد لب تشنگی ات یا جواد آ مده است و حلقه بر در زده
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) السلام علیک یا جواد ابا جعفر ای که بر جان تو نشسته زهر ام الفضل و هلهله امان از درد کام عطشان زِ حجره او زد پر
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) شکر خدا که تنت، بوریا نشد سرت بریده روی، نیزها نشد ابن الرضا کشتۂ زهر جفا شدی فرزند تو دگر، اربأ اربا نشد
نوحه شهادت امام جواد (ع) شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ----------------------------------- یا جواد الائمه،یا جواد الائمه (2) --------------------------------- اسوۂ صبر و سخا،جوان ترین امام ما تو کاظمین به پا شده،بانگ عزا بانگ عزا منادی میگه از تو عرش،حی علی العزا به پا از مشهد امام رضا ،تا مدینه و کربلا -------------------------- مرغ دلم پر زده تا ،مشهد آ قامون رضا همه میگیم ما تسلیت ،مصیبت ابن الرضا باب الجواد تو آ قا،باب المراد دل ماست مشهد تو امام رضا ،اذن حضور کربلاست ------------------------------- مهدی شد عزادارت،نوحه گر و داغدارت خلقی غرق ماتم و،فاطمه شد سوگوارت از نجف می آ ید،ناله شیون و آ ه شد امیرالمومنین،سوگوارت واویلاه ------------------------------------- کاظمین یا کربلا،کشتۂ ظلم و جفا دیده ها پر از بکا ،از غم نور خدا مسموم کینه و زهر،همسرش قاتل او می رقصد می خندد،پشت حجره به هر سو ----------------------------- لخته لخته جگرش،می ریزد دور و برش ای کاش آ ید به سرش،لحظۂ آخر پسرش در حجرۂ در بسته،با یه قلب شکسته می گوید!آ ه جگرم ،با حالی زار و خسته ------------------------------- با لب تشنه شهید،در دلش نور امید در زندگی از همسرش،خیری ندید غصه و آ ه و فغان،از این مصیبت الامان از پشت بام روی زمین ،جسمش فتاد صاحب زمان ---------------------------- زیر آفتاب سوزان،جسم پاکت به پشت بام آ مده اند کبوتر ها،سایه بان جسم امام اما لایوم کیومک،مظلوم دشت کربلا با تن صد چاک به خون،سری به روی نیزه ها ------------------------------------ یا جواد الائمه ، یا جواد الائمه(2) ------------------------------------ شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی)
ما غرق کرامات جوادیم همه
ما مست عنایات جوادیم همه
او نور دو چشمان رضا می باشد
ما چشم به شفاعات جوادیم همه
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
دوای درد بی درمان شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ----------------------------- دوای درد بی درمان کجایی؟ الا ای حافظ قرآن کجایی؟ دو چشمانم به راهت یابن الزهرا مرا هم جانی و جانان کجایی؟ سحر خیز مدینه کی میایی؟ بگو ای حضرت باران کجایی؟ به کنعان می رسد بویت دمادم الا ای یوسف کنعان کجایی؟ شب جمعه حرم درحال روضه بگو ای آخرین برهان کجایی؟ شنیدم خیمه داری توی صحرا تویی مشگل گشایمان کجایی؟ بتاب ای آفتاب آ ل هاشم الا ای گوهر تابان کجایی؟ بهار آید اگر آیی تو از راه شود خلقی به توحیران کجایی؟ تویی تو منجی احوال عالم شود کامل به من ایمان کجایی؟ --------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
یا امام محمد نقی علیه السلام
السلام علیک یا جواد الائمه علیه السلام
سخن از عشق شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ----------------------------------- باید این بار سخن از دل پر راز کنم سخنم را به هوای تو به پرواز کنم باید از عشق بگویم که بدانند همه باید از بودن تو من سخن آغاز کنم تو درون دل من شعله کشیدی حالا واژه را با نفست همدم وهمراز کنم همچو فرهاد به کوه زده ام میدانی من مجنون زغمت نغمه وآواز کنم من نوشتم که بخوانی غزل های مرا تاکه درنیمه ی شب نامه ات بازکنم دل به دل دادن و سر مستی عشق تا نگه بر رخ مه انور و پر ناز کنم تیر عشقت بنموده دل من را زخمی من و این زخم جگر باز اعجاز کنم ----------------------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) این دلم کبوتر صحن وسرایت شده باز یا جواد ابن رضا ذکر و نوایت شده باز دلم از باب الجواد آمده تا باب المراد حجه ابن العسکری غرق عزایت شده باز
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) لبت عطشان ولی سر در بدن داری به جای بوریا با خود کفن داری به زیر آفتاب و سایبانی از کبوترها تو چون هادی عقیقی در یمن داری
