قلعه سریزد، برخلاف عنوان «قلعه» که با خود یدک میکشد، برای دفاع یا مقاصد نظامی ساخته نشده
حالا شاید برایتان این سوال پیش بیاید که این حجرهها اگر فقط محلی برای ذخیره و نگهداری اموال و مواد غذایی بوده، چرا پنجره، شومینه یا تزئینات دیواری دارد؟ جواب این است که این حجرهها اگر چه محل زندگی مردم یزد در قدیم نبوده، اما پناهگاهی برای مواقع بحران بشمار میرفته است. خانوادهها هنگام هجوم دشمنان به شهر به این حجرهها که هر کدام در و کلید اختصاصی خود را داشتند، پناه میآورند و از جان و مال خود یکجا محافظت میکردند.
قلعه سریزد؛ محلی برای ذخیره و نگهداری غلات، طلا، جواهرات و پول بشمار میرفته است
این اثر ملی ایران در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۸۴ ثبت جهانی شده است.
از آخرین طبقه قلعه سریزد میشد فضای اطراف و سقفهای گنبدی حجرهها را مشاهده کرد که بسیار حیرتانگیز و بینظیر بهنظر میرسید.
قدم زدن در میان دالانهای باریک و سرک کشیدن در اتاقهایی که سقف چندان بلندی نداشتند، تاریخ را در ذهن من تداعی میکرد و اینکه مردم همیشه در تاریخ با مهارت و ابتکار خود توانستهاند آثاری بر جای بگذارند که دیدنشان در عصر دیجیتال و پیشرفته امروزی بسیار جذاب و ستودنی است.
قلعه سریزد, در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۸۴ ثبت جهانی شده است.
البته باید اذعان کنم که مسئولین نگهداری از این اثر ملی ایران که در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۸۴ ثبت جهانی شده است نیز با قرار دادن برخی وسایل و ظروف در برانگیخته کردن این احساسات بیتاثیر نبودهاند.
نمایش گیوههای قدیمی در «قلعه سریزد» که جنبه تزئینی داشتند
همچنین شاید بد نباشد اشاره کنم که در گوشهای از حیاط شرقی بنا، میز و نیمکتهای فلزی چیده شده بود و آش و چای آتشی عرضه میشد که گردشگران میتوانستند در صورت تمایل گزینه موردنظر خود را سفارش دهند. اما نکته جالب در مورد این بخش کوچک این بود که با انواع وسایل، صندقها، ابزار و گیوههای قدیمی تزئین شده بود و منظرهای چشمنواز ساخته بود که نگاه اغلب گردشگران را به خود جلب میکرد.
من به همراه همسفرانم پس از بازدید از قلعه سریزد به سمت «دروازه فرافر» حرکت کردیم، دروازهای که گفته میشود یزد از آنجا آغاز میشده.
دژ سریزد دو در اصلی متحرک دارد
دروازه شهر فرافر
دروازه شهر فرافر، در نگاه اول یک دیوار نیمهویران بود که در اطرافش تا چشم کار میکرد بیابان بود و بیابان. ساعتی که من و همراهمانم به این دروازه رسیدیم، آفتاب با تابشهای تیزش باعث میشد فکر کنیم که حالا شاید خیلی هم لازم نبود این بنا را از نزدیک و در صلاه ظهر مشاهده کنیم! اما چند دقیقه بعد، پس از عبور از میان قبرستان روستای سریزد، وقتی به دروازه نزدیک شدم و در پشت آن مجسمه یادبودی از آرش کمانگیر را دیدم، نظرم فورا عوض شد و مشتاق شدم تا دلیل ساخت آن را جویا شوم.
دروازه فرافر گویا یکهزار سال قدمت دارد و ورودی شهر یزد در گذشتههای دور محسوب میشده است. البته برخی کارشناسان معتقدند که این دروازه باقیماندهی دیوار جنوبی بقعهای چهار ضلعی و مکعبی بودهاست. این بنا پوشش گنبدی دارد و سه ضلع دیگر آن فرو ریخته و به شکل کنونی باقی مانده است.
دروازه فرافر گویا یکهزار سال قدمت دارد و ورودی شهر یزد در گذشتههای دور محسوب میشده است.
دژ سریزد دو در اصلی متحرک دارد که به وسیله طناب و قرقرههای مخصوص از سمت پایین به بالا باز و بسته میشده است
در فاصله چند متری از دروازه شهر فرافر یک گنبد خشتی نیمهکاره هم وجود داشت که اطلاعاتی در مورد آن نتوانستم پیدا کنم.
در آخر شاید بد نباشد بدانید که «سریزد» یکی از روستاهای استان یزد است و در ۵ کیلومتری شهرستان مهریز و ۴۰ کیلومتری شهر یزد واقع شده. عمده محصول کشاورزی این روستا «انار» است که در سالهای اخیر به دلیل خشکسالی از کیفیت این محصول کاسته شدهاست.
علاوه بر دروازه شهر فرافر و قلعه سریزد، این روستا جاذبههایی همچون آبانبار، مسجد جامع و حمام قدیمی هم دارد.
فاصله تهران تا سریزد حدود ۶۸۰ کیلومتر است که میتوان در عرض کمتر از ۸ ساعت آن را پیمود.
منبع: rooziato.com