زندگی شاه اسماعیل دوم صفوی
شاه اسماعیل دوم مردی عیاش و خونخوار بود و چون در جوانی در هرات به دست معلمی سُنی مذهب تربیت یافته بود، بر آن شد كه چون به شاهی برسد، مذهب شیعه را در ایران براندازد.
شاه اسماعیل دوم زاده ۲۸ مه ۱۵۳۷ میلادی و درگذشته ۲۵ نوامبر ۱۵۷۷ میلادی سومین پادشاه سلسله صفوی بود. او از سال ۱۵۷۶ میلادی تا سال ۱۵۷۷ میلادی به مدت یک سال و نیم بر ایران حکمرانی کرد.
شاه اسماعیل دوم، دومین پسر شاه تهماسب یکم و مادر وی زنی از ایل ترکمان (ترکمن) به نام سلطانم (دختر موسی سلطان موصلوی ترکمان) بود. فاروق سومر مورخ ترک او را دختر عیسیبیک موصلوی ترکمان میداند.
شاه تهماسب ۱۲ پسر و ۸ دختر داشت. برادران وی شاهزاده محمد (زاده ۱۵۳۲ میلادی)، مرادمیرزا، شاهزاده حیدر (زاده ۱۵۵۵ میلادی)، شاهزاده سلیمان (زاده ۱۵۵۵ میلادی)، شاهزاده مصطفی (زاده ۱۵۵۷ میلادی)، شاهزاده محمود (زاده ۱۵۵۹ میلادی)، شاهزاده امامقلی (زاده ۱۵۶۳ میلادی)، شاهزاده علی (زاده ۱۵۶۳ میلادی)، حمیدمیرزا، زینالعابدین میرزا، موسی میرز و خواهران وی گوهر سلطان بیگم، پریخان خانم، خدیجه سلطان بیگم، زینب بیگم، مریم سلطان بیگم، فاطمه سلطان بیگم، شهربانو خانم و خانش بیگم بودند.
شاه اسماعیل دوم یک پسر به نام ابوالفوارس شجاعالدین محمد و سه دختر به نامهای صفیه سلطان بیگم، گوهر سلطان خانم و فخر جهان خانم داشت. هر یک از برادران شاه اسماعیل دوم برای خود للهای داشت.
جنگجویی های شاهزاده اسماعیل میرزا
شاهزاده اسماعیل میرزا در سال ۱۵۴۹ میلادی سمت سرفرماندهی سپاه قزلباش را بر عهده گرفت و ۸۰۰۰ نفر تحت فرماندهی وی قرار گرفتند. در زمستان سال ۱۵۵۲ میلادی هنگامی که اسماعیل میرزا ۱۹ سال داشت با سپاه خود به سمت شمال غرب راه افتاد، این لشکرکشی در حقیقت نخستین رزم واقعی وی با ارتش عثمانی بود. طرف مقابل اسماعیل میرزا، اسکندر پاشا بود که در قلعه ارزروم سنگر گرفته بود. قصد اسماعیل میرزا بیرون کشیدن اسکندرپاشا از درون قلعه بود. اسماعیل میرزا قوایی را که در اصطلاح آن موقع جلودار میگفتند به شتاب بیشتری به سمت ارزروم روانه کرد. در پاسین که در شرق ارزروم واقع است قوای عثمانی مستقر بود. جلوداران لشکر صفوی در نبردی آنها را شکست دادند و استحکامات هم ویران گردید.
اسماعیل میرزا در مجموع چهار بار حمله سلطان سلیمان پادشاه قدرتمند عثمانی به ایران را دفع کرد و از خود رشادتها ابراز داشته و پیروزیها به دست آورده بود.
قوای عثمانی به ارزروم عقب نشستند و سپاه ایران به سمت آنجا حرکت کرد. اسکندر پاشا تصمیم گرفت پیش از رسیدن قوای ایرانی به پشت قلعه، جنگ را در خارج از شهر بر پا کند. در نزدیکی ارزروم دو سپاه درگیر شدند. پس از یک درگیری تقریباً بینتیجه و مساوی، سپاه ایران به سمت شرق و به سوی تنگهها و آبکندها عقبنشینی کرد، ظواهر نشانگر پیروزی عثمانیها بود ولی ناگهان اسماعیل میرزا با نیرویی تازهنفس از کمینگاه بر اسکندرپاشا و افرادش یورش میبرد. قوای عثمانی به سوی قلعه عقب مینشینند و با تلفات سنگین (۲۵۰۰ کشته)، به سختی شکست میخورند. پیروزی ارزروم شهرت و محبوبیت بسیار برای اسماعیل میرزا نزد قزلباشان به وجود آورد. پس از این پیروزی، اسماعیل میرزا در سال ۱۵۵۳ میلادی به ارجیش واقع در کناردریاچه وان رسید.
به دستور اسماعیل میرزا، جمجمههای ترکان که نزدیک ارزروم به دست آورده بودند در برابر قلعه آویختند. این جنگ روانی باعث سقوط قلعه و نابودی استحکامات گردید.
در سال ۱۵۵۴ میلادی (یک سال پس از پیروزی شاهزاده اسماعیل در ارزروم)، اسماعیل به دستور شاه تهماسب و در پاسخ به نامه اهانتآمیزی از جانب سلطان سلیمان قانونی، به مناطق وان، وسطان، ارجیش عادلجواز در ارمنستان حمله کرد و آنجا را غارت کرد و با غنائم زیادی به اردوی سپاه ایران بازگشت. در خلال جنگهای ایران و عثمانی، اسماعیل میرزا روزی دستبرد سنگینی به سپاه عثمانی میزند بهطوریکه ۳۰۰۰ شتر تجهیزات آمادی و خواربار را از سپاه عثمانی میرباید. سلسله نبردهای ایران و عثمانی در زمان شاه تهماسب یکم، که از سال ۱۵۳۲ میلادی آغاز شده بود، در سال ۱۵۵۵ میلادی با پیماننامه آماسیه به صلح کشیده میشود.
اسماعیل میرزا در تمام نبردهایی که با عثمانیها در سالهای جوانی داشت پیروز شد. پیروزیهای او تا سالها در ذهن مردم به ویژه نظامیان قزلباش جای داشت. شاه اسماعیل دوم سلحشوری توانمند با امتیازاتی عالی در طول نبردهای شاه تهماسب یکم با سلیمان یکم عثمانی بود.
دیدگاه مورخان در درباره ی پدر اسماعیل میرزا چه بود؟
از دیدگاه مورخان شاه تهماسب یکم پدر وی به دلایل مختلف همچون نگرانی از دست دادن تاج و تخت و جنگ طلبیهای فرزندش علیه امپراتوری عثمانی، به منظور دور کردن پسرش از دربار، او را به حاکمیت هرات منصوب کرد اما خودسری و ناسازگاری اسماعیل با حاکم هرات، دستور جهت جمعآوری سپاه از طوایف و برنامهریزی برای لشکرکشی به عثمانی با توجه به پیمان آماسیه، بیشتر شدن محبوبیت اسماعیل میرزا پس از پیروزیهای مختلف بر عثمانیها نزد مردم به خصوص سپاه قزلباش، حسادت یا نگرانی شاه تهماسب از ترس گرفتن منصب پادشاهی توسط اسماعیل میرزا و به ستوه آمدن شاه از ولنگاری و عیاشیهای شاهزاده اسماعیل باعث گردید شاه تهماسب یکم، اسماعیل میرزا را حدود بیست سال در زندان حبس کند.
شاه اسماعیل دوم مردی عیاش و خونخوار و سفیه بود و چون در جوانی در هرات به دست معلمی سنی مذهب تربیت یافته بود، بر آن شد كه چون به شاهی برسد، مذهب شیعه را براندازد و همین كار را كرد. وی پس از به دست گرفتن قدرت، تمام برادران خود را یكی پس از دیگری به قتل رسانید و سپس به كشتار شاهزادگانی كه در اطراف پایتخت بودند، پرداخت. با این حال، حكومت پرجور او، بیش از یك سال به طول نیانجامید و بر اثر افراط در مصرف شراب و مسكرات و مواد افیوندار مُرد. مردم از مرگ این پادشاه، بسیار شادمان شدند.(2)
پی نوشت:
1- شاه اسماعیل دوم صفوی،هینتس، والتر، ترجمهٔ کیکاوس جهانداری
2- درگذشت "شاه اسماعیل دوم صفوی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی