ماه رمضان بین ملل مسلمان به ویژه آنها که در این خطه از دنیا میزیند، به راستی زمان مهربانی و دستگیری است. از خوراکهای لطیف و خوردنی که در ماه رمضان میتوان بر سر سفره افطار نهاد، کاچی است که طرز تهیه آن را آورده ایم.
هفته نامه کرگدن - نیوشا طبیبی: زنان شروع به جمع آوری آذوقه می کردند، کسبه دست پاکی پیشه می کردند و سنگ های ترازو را اگر قبلا کم می گذاشتند، کامل می گرفتند ترازوها را دقیق می ساختند و آب به شیر نمی بستند.
ماه رمضان بین ملل مسلمان به ویژه آن ها که در این خطه از دنیا می زیند، به راستی زمان مهربانی و دستگیری است. در ایران، رمضان علاوه بر عبادت و مهربانی و تکریم انسانیت، موجب وحدت و مودت و مهرورزی ملی هم می شود. تمامی ایرانیان از هر قوم و شهر و استان و روستا و آبادی، رسومی مشابه به جای می آورند و یکدیگر را به میهمانی و ضیافت های افطار دعوت می کنند و بر سر خوان یکدیگر می نشینند. رمضان در ایران جلوه ای هزار رنگین و پرنقش و نگار دارد، اما پایه اش در یک حس مشترک قدیمی است و نزد همه ایرانیان کم و بیش یکسان به جای آورده می شود.
مادران و پدران ما از اواسط ماه شعبان به استقبال از رمضان المبارک می رفتند. زنان شروع به جمع آوری آذوقه می کردند، کسبه- اگر پیش از این غشی در معاملات داشتند- دست پاکی پیشه می کردند و سنگ های ترازو را دقیق می ساختند و آب به شیر نمی بستند. نانوایان بهترین نان ها را می پختند، نان های سنگک یک ذرع و نیمیِ خشکِ ناخنیِ خشخاش زده و تافتون های کنجدی و روغنی و شیرمال های روغن دار اعلا.
حلواسازان هر شهر به سنت خوالیگریشان، حلواهای گوناگون می ساختند. شیرینی پزان کلوچه های ویژه و نان های روغن دار و شکرزده می پختند. زولبیا و بامیه هم البته رونقی تمام می یافت.
نقل است از مرحوم مظفرالدین شاه قاجار که می گفته: «کی رمضان می آید یک شکم سیر زولبیا و بامیه بخوریم؟!» در آن عهد زولبیا و بامیه خوردن، حسرت ملوک هم بوده و این شیرینی عالی خوشمزه جز به سنت رمضان پخته و خورده نمی شده است. (تا همین چند دهه پیش هم زولبیا بامیه همیشه در دسترس نبود و فقط به وقت رمضان فراوان می شد. در تهران فقط یکی، دو قنادی تمام سال زولبیا و بامیه داشتند؛ یکی از آن ها قنادی قدیمی تبریزی اول خیابان فاطمی بود که همه وقت سال گوش فیل و زولبیا و بامیه ای به غایت تازه و مرغوب دست مشتری می داد.)
خوراک پزی ها یک ساعتی قبل از افطار آماده می شدند تا آش و حلیم و فرنی و شیربرنج را به سفره های افطاری برسانند. سفره داری و ضیافت کردن- مانند امروز- سبب فزونی ثواب و بخشودگی گناه و شراکت در عبادت میهمانان روزه دار شمرده می شد.
امروز در کشورهای دیگر این منطقه هم رسومی کم و بیش شبیه سنت های ما جاری است. جلوی مساجد و خانه ها چادرهای بزرگ برپا می کنند و هر شب سفره های عظیم می چینند و هر رهگذری را به درون می کشند و غذایش می دهند و حضورش را مایه برکت و ثواب می دانند. در این ماه مبارک، هیچ تنابنده ای در این سرزمین ها گرسنه نمی ماند.
به خصوص کارگران خارجی که تنگدستی و کم خوری سهم آن ها از دنیا شده، در این ماه سیر و خوب می خورند و به راستی که میهمان سفره الهی هستند. مردمان محلی پس از افطار و اطعام در همین چادرها می مانند و به سنت قدیمی عرب ها، شب نشینی می کنند و چای و قهوه عربی می نوشند و شیرینی می خورند.
در مصر کعک و در کشورهای حوزه خلیج فارس، قطایف و بامیه و کنافه و در ترکیه هم بیست و چند نوع شیرینی معمول است که به وقت افطار و میهمانی های رمضان، بر سر سفره می گذارند. در این کشورها معمولا رمضان صورت جشن به خود می گیرد و یک ماه از غروب آفتاب تا سحر مردمان به میهمانی و آمد و رفت مشغولند. به وقت افطار دست همه لیوان آبی و خرمایی می دهند تا هیچ کس گرسنه نماند. به راستی ماه، ماه برکت و دوستی و ضیافت الهی است.
از خوراک های لطیف و خوردنی که در ماه رمضان می توان بر سر سفره افطار نهاد، کاچی است. دو، سه لیوان آب را با دو، سه مشت شکر به جوش آورید و یکی، دو کره را آب کنید و دو، سه مشت آرد را اندک اندک در کره بریزید و تفت دهید تا رنگ بگیرد. شربتی را که از آب و شکر ساخته اید به آرد سرخ کرده بیفزایید و هم بزنید تا یکدست شود.
بعد ربنای استاد شجریان و مثنوی افشاری اش را به ترنم درآورید و بعد از اذان بیات ترک استاد موذن زاده اردبیلی، افطار را با کاچی گرم و نرم باز کنید و این بنده گنهکار سیه روی را البته از یاد نبرید و دعایش فرمایید.