0

اشعار شب قدر

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

اشعار شب قدر


 

شب قدر, شعر شب قدر

 

لطف تو یارب! ازل است و ابد
این منم و این گنه بی‌عدد
روی سیه، بار خطا، فعل بد   
نمی‌زنی به سینه‌ام دست رد    یا واحد یا احد یا صمد
تشنـه لبم آب حیاتم بده   
 غرق گنـاهم حسناتم بده
از کرم خویش نجاتم بده   
 اگرچه باشدگنهم بی‌عدد   یا واحد یا احد یا صمد
بنده ولی بنـده شرمنده‌ام   
 رو سیه و زار و سرافکنده‌ام
باز به سوی تو پناهنده‌ام    
 ای همه عفو تو فراترزحد    یا واحد یا احد یا صمد
آمده‌ام تا کـه قبولم کنی    
وصل به اولاد رسولم کنی
سائل زهرای بتولم کنی     
جزکرمت هیچ ندارم سند   یا واحد یا احد یا صمد
مرا به قرآن پیمبر ببخش  
به اشک صدیقه ‌اطهر ببخش
به آخرین نماز حیدر ببخش  
که بوده ذکرم همه حیدرمدد  یا واحد یا احد یا صمد
عبـد فراری‌ام که برگشته‌ام  
غرق به خوناب جگر گشته‌ام
ببین به کار خویش سرگشته‌ام  
آخر کارم به کجا می‌رسد؟   یا واحد یا احد یا صمد
من که گنه‌کارترم از همه    
ز آخر کار خود کنم واهمه
به پهلوی شکسته فاطمه     
ببخش ورنـه آبرویم رود     یا واحد یا احد یا صمد

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:31 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

شعر شب قدر, اشعار شب قدر

 

عبدم ولـی عبـد گنه‌کار
هم روسیاهم هم گرفتار
معبود من ای حیّ دادار
من بنـدۀ عاصی، تو غفار       الغوث خلّصنا من النّار
دستـم بگیــر از پا نشستم
یک عمر عهدم را شکستم
عفو تو باشد بـود و هستم
یارب تو آبرویم را نگهدار     الغوث خلّصنا من النّار
من خستــه از بـار گنـاهم
مویــم سفیـد و روسیـاهم
این عفو تو این اشک و آهم
بـاز آمـدم با جرم بسیار      الغوث خلّصنا من النّار
اگـرچـه مستحـق نـارم
روزم شده چون شام تارم
مولا علی را دوست دارم
بـر حـرمت حیـدر کرّار        الغوث خلّصنا من النّار
یا سیـدی تـا زنـده هستم
از عفو تـو شرمنـده هستم
شرمنده زین پرونده هستم
خواندم تو را با این دل زار     الغوث خلّصنا من النّار
از جرم بسیارم چه گویم؟!
حتـی نیاوردی بـه رویم
پیوستـه دادی آبــرویم
در بین خلق ای حیّ دادار     الغـوث خلّصنا من النّار
یـارب یـارب یـا الهـی
بر جرم سنگینم گواهی
من بی‌پناهم تـو پناهی
من معصیت‌کارم تو ستّار      الغوث خلّصنا من النّار

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:32 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر


 

اشعار شب قدر, شعر شهادت امام علی

در سجده آنچه خواست علی مستجاب شد
محراب پر ز خون دل بوتراب شد


سیمرغ عشق، از قفس آزاد گشت باز
آری قسم به کعبه، علی(ع) کامیاب شد


لرزان اساس خلقت و سرگشته کائنات
جانها ز داغ او، همه در التهاب شد


پیچید در فضای جهان بانگ «قد قُتِل»
روح الامین به سوی زمین با شتاب شد


بر سر زدند جمله مَلَک‏های آسمان
گریان، که پایگاه هدایت خراب شد


گیسوی شب، سپید شد از داغ مرتضی
وقت سحر، که صورتش از خون خضاب شد


کشتند چونکه شیر خدا را به سجده‏گاه
دیگر برای کشتن حق فتح باب شد


جسمی به خاک رفت که جان‏ها فدای اوست
داغی به جای ماند، که دل‏ها کباب شد

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:32 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

اشعار شب قدر, شعر شهادت امام علی

 

شب قدر است و امشب راز دارم
نگه تا صبح امشب باز دارم


شب قدر است و بايد قدر دانم
قدم در پيشگاه قدر دانم


شب قدر است و امشب هجر مولاست
دلم از عشق پر شور و غوغاست


شب قدراست و اخترها غمينند
تو گويى جملگى سر در جبينند


بلى امشب شب بيمارى اوست
شب توديع يار خوب و نيكوست


شب سرخ شهادت بين تو امشب
شب درد سعادت بين تو امشب


چه امشب ديده‏اش خونبار و گريان
نظر افكند او بر شير يزدان


على اى فاتح هم بدر و خيبر
على اى بر يتيمان جمله سرور


سر خونين خود بردار اى دوست
ببين زينب كه طور، رخساره‏ ى اوست


حسن بنگر، حسين و هم ابوالفضل
عنايت كن، كرم بنما، نما بذل

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:32 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر


 

شعر درباره شب قدر, شب قدر

اشعار شب های قدر

 

 شب قدر است امشب مست مستم‌ ای خدا با تو
شدم تا مست دانستم كه هستم ای خدا با تو

 

در این خلوت تو من یا من تو، انصاف از تو می‌خواهم
تو با من مست یا من مست هستم ای خدا با تو
 

خواه از من كه هرگز راه عقل و عافیت پویم
كه من دیوانه از روز الستم ای خدا با تو

 

دویدم سال‌‌ها اما به دور افتادم از كویت
چو افتادم ز پا در خود نشستم ای خدا با تو

 

سر از خاك زمین تا برگرفتم عشق ورزیدم
ولی آزاد از هر بند و بستم ای خدا با تو

 

تو هر جا جلوه كردی من تو را دیدم پرستیدم
به هر صورت جمالی می‌پرستم ای خدا با تو
 محمدخلیل مذئب

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:33 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

اشعار شب های قدر, شبهای قدر

اشعار شب های قدر

 

ای که از صورت خونین تو غم ریخته است
با تماشای تو یکباره دلم ریخته است
 

چه به روز سر تو آمده آخر بابا
سرت از ضربه شمشیر به هم ریخته است

 

دخترت کاش بمیرد که نبیند هرگز
خون فرق تو قدم پشت قدم ریخته است
 

مادرم آمده بالای سرت با زحمت
اشک بر زخم تو با قامت خم ریخته است

 

کربلا زنده شده در نظرم می بینم
ترس دشمن که پس از صاحب علم ریخته است

 

تا که تاراج کند خیمه ی مارا یکسر
قبل آتش زدنِ آن به حرم ریخته است

 

فرق خونین تو را کاش نمی دیدم من
یادِ آن خون که از دست قلم ریخته است

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:34 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

اشعار شب های قدر, شبهای قدر

شعر درباره شب قدر

 

چه شب هایی که پرپر شد چه روزانی که شب کردم
نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم

 

برات من شبی آمد که در آیینه لرزیدم
شب قدرم همان شب شد که در زلف تو تب کردم

 

شب تنهایی دل بود، چرخیدم، غزل گفتم
شب افتادن جان بود رقصیدم، طرب کردم

 

تمام من همین دل بود دل را خون دل دادم
تمام من همین جان بود جان را جان به لب کردم

 

دعایی بود و تحسینی، درودی بود و آمینی
اگر دستی بر آوردم، اگر چیزی طلب کردم

 

تو بودی هر چه اوتادم اگر از پیر دل کندم
تو بودی هر چه اسبابم اگر ترک سبب کردم

 

نظر برداشتن از خویش بود و خویش او بودن
اگر چیزی به چشم از علم انساب و نسب کردم

 

الهی عشق در من چلچراغی تازه روشن کن
 ببخشا گر خطا رفتم، ببخشا گر غضب کردم
علیرضاقزوه

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:34 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

شعر برای شب قدر, اس ام اس شبهای قدر

شعر برای شب قدر

 

خود را به خواب مي زني اي بنده تا به كي !؟
هي توبه پشت ِ توبه، سرافكنده تا به كی !؟

 

دنيا وفا نكرده ، وفا هم نمي كند
با زرق و برقش از غم دل، كم نمي كند

 

از حوض ِ نور،كي به رخت آب مي زني !؟
كي دست رد به سينه ي اين خواب مي زني !؟

 

اي بنده جزء براي خدا بنده گي نكن
!کج می روی،لجاجت و یک دنده گی نکن

 

بنده در اوج ِ فاجعه زانو نمی زند
غير از خداي ِ خود به كسي رو نمي زند

 

عقلت مگر به شايد و بايد نمي رسد !؟
بارِ كجت به منزل و مقصد نمي رسد

 

تيشه نزن به ريشه ي خود بنده ي خدا
بیراهه می روی، نشو شرمنده ی خدا

 

جاي غم ِ بهشت، غم ِ پول مي خوري !؟
بيچاره اي كه مثل پدر گول مي خوري

 

بيهوده هي براي دلت كيسه دوختي
باغ بهشت را به جو ِ ري فروختي !؟

 

ای ورشکسته،بیش ترازاین ضرر نده
لحظه به لحظه عمر خودت را هدر نده

 

شبهاي قدر فرصت خوبيست؛ گريه كن
آيا زمان توبه ي تو نيست!؟ گریه کن


شبهاي قدر فرصت خوبيست؛ توبه كن
غيراز تو و خدا كه كسي نيست!توبه کن

 

شبهاي قدر ناله بزن بي معطلي
دستم به دامنت، مددي مرتضي علي

 

شبهاي قدر اشك تو را كوثري كند
زهرا براي شيعه ي خود مادري كند

 

جا مانده اي ز قافله، هيهات، گریه کن
امشب براي عمه ي سادات گريه كن

 

شايد خدا به حال ِ خرابت نظاره كرد
پرونده ي سياه تو را پاره پاره كرد

 

مانند سوزِ صبح ِ مه آلود مي رسد
وقتي نمانده است، اجل زود مي رسد

 

باید بری ! به فكرِ حساب و كتاب باش
فكر فشارِ قبر و سئوال وجواب باش

 

شبهاي قبر، تيره تر از كرده هاي توست
مهتاب روشنش سفر كربلاي توست

 

بي نور عشق، قبر تو دلگير مي شود
امشب بگير تذكره را ، دير مي شود

 

ای تشنه لب ، ز دست سبو آب را بگير
امشب به گريه دامن ارباب را بگير
وحيد قاسمي

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:35 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر


 

اعمال واشعار مربوط به شبهای قدر , شعرهای شبهای قدر

مداحی شبهای قدر

 

قبل از آنکه بنویسند جزای همه را

می سپارند به تو قدر و قضای همه را

 

شب قدر است ولی قدر نمی دانیمت 

که تو باید بدهی اجر و سزای همه را

 

ما برای فرجت آمده ایم امشب، کاش

به اجابت برسانند دعای همه را

 

هر چه از دامن تو دور شود دستی باز

می کشاند وسط احسان تو پای همه را

 

ای گل فاطمه! یابن الحسن! آقاجانم!

بشنو داد همه را بشنو صدای همه را

 

کربلایی؟ نجفی؟ سامره ای؟ یا مشهد؟

هر کجا هستی خالی کن جای همه را

 

زائران حرم جد تو را می بخشند

امشب آقا بده پس کرب و بلای همه را

محمد بیابانی

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:35 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

اشعار شبهای قدر , شبهای قدر

شعرهای شبهای قدر

 

يارب بده پناهم الهي العفو

ببين غرقِ گناهم الهي العفو

 

اگر رفتم به راهي كردم گناهي

بنده‌ي رو سياهم الهي العفو

 

امان از خلوتي كه حرمت شكستم

چو افتاده به چاهم الهي العفو

 

زماني كه درونِ قبرم گذارند

واي از عمرِ تباهم الهي العفو

 

در آن تاريكي اي نور به فريادم رس

رحيمِ دادخواهم الهي العفو

 

به روز محشر آيم به پاي ميزان

با لوحِ اشتباهم الهي العفو

 

چه مي‌شود ببخشي تو عبدِ خود را

كريمِ پادشاهم الهي العفو

 

سر را به پاي عفوت نهاده‌ام من

با سوز و اشك و آهم الهي العفو

 

با اشك ديده و دل دارم تقاضا

جز بخششت نخواهم الهي العفو

 

من نوكرِ حسينم، دل كربلايش

محتاجِ يك نگاهم الهي العفو

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:35 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

اعمال واشعار مربوط به شبهای قدر , شعرهای شبهای قدر

اشعار شبهای قدر

 

شب هاي احيا در فراق تو گذر شد

عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد

 

اي روضه خوان و يوسف زهرا کجايي

آقا بيا روزم شب و شب هم سحر شد

 

از اول ماه خدا ياد تو هستم

اما چرا اين ناله هايم بي اثر شد

 

آقا اجازه شب شب قدر است و روضه

از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد

 

مولاي دين رفت و جسارت ها شروع شد

در سينه هاشان بغض مولا پر ثمر شد

 

اما امان از روضه اي که خون تو گريي

آقا اسارت رفت و زينب در خطر شد

 

بي تو چه سخت است از سر و سرنيزه گفتن

مولا بيا چون يک سه ساله در به در شد

 

طشت طلا و خيزران ها بر حسينت

بزم شراب و دختري غرق نظر شد

 

وقتي جسارت بر سر ببريده کردند

مويش سپيد و زينب تو خون جگر شد

 

اين بار در شام و پليدي هاي بسيار

گويد رقيه اي پدر وقت سفر شد

 

مولا حلالم کن ولي اي صاحب من

چشمان زهرا مادرت از گريه تر شد

محمد مهدي عبداللهي

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:36 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر


 

شعر شبهای قدر, شعر شب قدر

 شعر شبهای قدر

 

فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی

بنده همان بنده ، خدا مثل همیشه

از ما توسل از تو لطف و دست گیری

آقا همان آقا ، گدا مثل همیشه

 

ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی

مثل همیشه باز هم ستار بودی

چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد

 ممنون از اینکه باز با ما یار بودی

 

با این گناهانی که من انجام دادم

باور نمیکردم که دستم را بگیری

تو آن قدر لطف و کرامت پیشه ای که

روزی هزاران بار توبه میپذیری

 

جا مانده بودم تو مرا اینجا رساندی

من خواب بودم تو مرا بیدار کردی

 وقتی سحر های مناجاتت نبودم

 آن شب به جای من ، تو استغفار کردی

 

آن قدر خوبی ِ مرا گفتی به مردم

آنقدر که حتی خودم هم باورم شد

 آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار

این مهربانی های تو دردسرم شد

 

هر چند از دست خودم دل گیرم اما

 احساس دلتنگی در این شب ها نکردم

سوگند بر سجاده خانوم رقیه(س)

 من مهربان تر از خودت پیدا نکردم

 

در را به روی ما گنه کاران نبندید

ما هم دلی داریم گرچه رو سیاهیم

گفتند اینجا بار عصیان میپذیرند

دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم

علی اکبر لطیفیان

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:36 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

شعر شبهای قدر, شعر شب قدر

اشعار شبهای قدر

 

قبل از آنکه بنویسند جزای همه را

 می سپارند به تو قدر و قضای همه را

 

شب قدر است ولی قدر نمی دانیمت

که تو باید بدهی اجر و سزای همه را

 

ما برای فرجت آمده ایم امشب، کاش

به اجابت برسانند دعای همه را

 

 هر چه از دامن تو دور شود دستی باز

می کشاند وسط احسان تو پای همه را

 

ای گل فاطمه! یابن الحسن! آقاجانم!

بشنو داد همه را بشنو صدای همه را

 

 کربلایی؟ نجفی؟ سامره ای؟ یا مشهد؟

هر کجا هستی خالی کن جای همه را

 

 زائران حرم جد تو را می بخشند

امشب آقا بده پس کرب و بلای همه را

محمد بیابانی

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:37 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار شب قدر

 

 

شعر شبهای قدر, شعر شب قدر

نوحه شب قدر

 

الهی به این بنده فرصت بده

به توفیق بر نفس رخصت بده

 

الهی کمیلی ابوحمزه ای

مرا با مناجات عادت بده

 

شب چارمی بازهم آمدم

خودت روز محشر شهادت بده

 

عوض کن مزاج مرا با دعا

به من حس سبز عبادت بده

 

سر سفره ات زاهدان سائلند

به این هم نشینی سعادت بده

 

اگر اوج انسانیت بندگی ست

به آزادی من اسارت بده

 

...چه می خواهی از من سر و دست و پا

بهایت چقدر است قیمت بده

 

تو که هر قدر داشتی داده ای

مرا با خودم آشتی داده ای

 

مرا عفو کن تا کمیلت شوم

ز خود بگذرم باب میلت شوم

 

نبینم خودم را خدایی شوم

شب چارمی کربلایی شوم

 

شبیه مظاهر حبیب آمده

پر از عطر خوش بوی سیب آمده

 

حسین امشب آمد به بالین من

برای مریضت طبیب آمده

 

سراغ من خسته انگار که

غریبانه حس غریب آمده

 

کنون وقت گریه است زینب بیا

به گودال آن نانجیب آمده

 

گلی را که گم کرده ای روی نیزه

بمیرم که شیب الخضیب آمده

 

تمام وجودم همین مطلب است

که امشب خدا ضامنم زینب است

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

یک شنبه 13 خرداد 1397  9:37 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها