🍃 روزی شیطان نزد حضرت یحیی (علیهالسلام) آمد. حضرت به او گفت: من از تو سؤالی دارم.
شیطان گفت: مقام تو از آن بالاتر است که سؤال تو را جواب ندهم، پس هر چه میخواهی بپرس، من پاسخ خواهم داد.
🍃 حضرت یحیی گفت:
دوست دارم دامهایت را که به وسیله آنها فرزندان آدم را شکار کرده و گمراه میکنی، به من نشان دهی.
شیطان گفت: با کمال میل خواسته تو را به جا میآورم. شیطان در قیافهای عجیب و با وسایل گوناگون، خود را به حضرت نشان داد و توضیح داد که چگونه با آن وسایل رنگارنگ، فرزندان آدم را گول زده و به سوی گمراهی میبرد.
🍃 یحیی پرسید: آیا هیچ شده که لحظهای بر من پیروز شوی؟
شیطان گفت: نه، هرگز! ولی در تو خصلتی است که از آن شاد و خرسندم!
🍃 یحیی فرمود: آن کدام خصلت است.
شیطان گفت: تو پرخور و شکم پرستی، هنگامی که افطار میکنی زیاد میخوری و سنگین میشوی و بدین جهت از انجام بعضی نمازهای مستحبی و شب زنده داری باز میمانی!
✨یحیی گفت: من با خداوند عهد کردم که هرگز بهطور کامل غذا نخورم و سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم.✨
شیطان گفت: من نیز با خود پیمان بستم که هیچ مؤمنی را نصیحت نکنم، تا خدا را ملاقات کنم.
📚 داستاهای بحار الانوار، ج 5، ص 20 - 219