ماهنامه معیشت: نوشتن طرح کسب و کار ایده های جدیدی را در ذهن شما ایجاد می کند و اگر طرحی اصولی تهیه کنید مسیر راه اندازی کسب و کار مدِنظرتان برای شما ترسیم می شود و علاوه بر این می تواند در قانع کردن سرمایه گذاران و کارشناسان بانک برای دریافت وام بسیار کمک کننده باشد.
1. بازارهای هدف خود را شناسایی کنید
در نظر بگیرید که کدام بخش از جمعیت محلی یا حتی سایر نقاط دور دست تر به دنبال استفاده از محصولات یا خدمات شما هستند؟ برای این کار حدس و گمان و رای زنی با دوستان کافی نیست و باید تحقیقات دقیق تری را شروع کنیم. علاوه بر این باید از دیدگاه فردی که از بیرون به طرح شما می نگرد نیز استفاده کنید. نکات زیر را در نظر بگیرید:
- آیا بازاری مناسب و قابل اطمینان برای محصول شما وجود دارد؟
- مشتریان بالقوه در چه رده سنی هستند؟
سبک زندگی آن ها چگونه است؟
- آیا محصول شما حداقل برای یک گروه خاص از افراد جذاب است؟
- آیا تنها افراد ثروتمند قادر به خرید آن خواهندبود؟
- آیا مشتری ایده آل شما در منطقه خاصی زندگی می کند؟
2. حجم بالقوه بازار پیش رویتان را تخمین بزنید
این بسیار مهم است که به صورت تخصصی به تولید محصول برای طیفی خاص از افراد بپردازید و در آن حوزه محصولی متمایز و باکیفیت تولید کنید؛ مثلا اگر شما صابون تولید می کنید، می توانید همه افرادی را که در جهان نیازمندند برای شست و شوی خود از صابون استفاده کنند بازار هدف خود قرار دهید؛ اما آیا نیاز یک مکانیک و نیاز یک کودک با هم مشابه اند و می توان با یک محصول به نیاز هر دو پاسخ گفت؟ استفاده از اطلاعات آماری می تواند کمک بزرگی به ما بکند. در مثال صابون می باید قدری به این نکات دقت کنیم:
- چند درصد از افرادی که ما می توانیم محصولمان را به آن ها عرضه کنیم بزرگ سال اند؟ یا چقدر از آن ها زیر هشت سال دارند؟
- مصرف صابون هر فرد در بازه زمانی یک ساله یا یک ماه چقدر است؟
- ما قادریم چه مقدار از سهم بازار را به دست بیاوریم؟
- در صورت ورود ما به بازار واکنش سایر رقبا چگونه خواهدبود؟
3. نیازهای اولیه شرکتتان را شناسایی کنید
آیا قصد دارد کمپانی بزرگی راه بیندازید یا دوست دارید در ابتدای امر فقط به صورت تک نفره و با راه اندازی یک خط تلفن در محل زندگی تان کسب و کاری تازه را آغاز کنید؟ کاملا مشخص است که مقدمات کار و نیازهای ما برای دو موردی که ذکر کردیم از زمین تا آسمان متفاوت است. باید فهرستی از مواردی که به آن ها نیاز پیدا خواهیم کرد، تهیه کنیم. این موارد ممکن است ملموس و قابل مشاهده باشند، مثل محل کار، میز، صندلی و... یا ناملموس مثل زمان مورد نیاز برای پیدا کردن مشتری یا بهبود کیفیت کالا یا خدمتی که ارائه می کنیم.
4. نمونه هایی از کالای خود تهیه کنید
بهتر است با دقت فراوان نمونه هایی باکیفیت برای ارائه به مشتریان جدید تهیه کنید تا به کمک آن ها نظر مشتریان بالقوه خود را جلب کنید. بررسی کنید که به چه مواردی نیاز دارید؟ شاید در این مسیر برای تحقیق و توسعه به منابع مالی نیاز داشته باشید یا برای تولید محصول به کمک چند کارمند یا دستیار احتیاج داشته باشید یا در طراحی ظرف محصولتان باید از یک مهندس یا طراح کمک بگیرید؛ در هر صورت از هیچ تلاشی دریغ نکنید. نکته بسیار مهم این است که در تولید محصول استانداردها را رعایت کنید. رعایت استاندارد از دو جنبه کار شما را راحت می کند: ابتدا این که می توانید اعتماد مشتری ها را جلب کنید و دوم این که درست انجام دادن هر مرحله کار شما را در مرحله بعدی آسان می کند.
5. مکان های مطلوب برای کسب و کار خود را شناسایی کنید
بهتر است ابتدا به بنگاه های املاک سری بزنید و با فضای کلی بازار آشنا شوید. می توانید حدس بزنید که لازم است تا چه مقداری برای اجاره مکان هزینه کنید. ممکن است این مرحله قدری ناامیدکننده باشد؛ اما شما ناامید نشوید. شاید بتوانید با جست و جوی بیشتر مکانی مناسب بیابید. در برخی موارد نیز لازم است ریسک را بپذیریم و برای استقرار در مکانی مناسب، حسابی هزینه کنیم؛ اما در عوض ممکن است این کار به برگ برنده ما تبدیل شود. تجربه نشان داده است که گاهی اگر محیط کار ما بسیار مدرن و چشم نواز باشد، یا این که بسته بندی محصولاتمان بسیار شیک و فانتزی باشد، تقاضا برای استفاده از محصول یا خدمتی که ارائه می دهیم، شدیدا تحت تاثیر قرار می گیرد. اگر دوست دارید خوب پول دربیاورید باید هوشمندانه و به جا سرمایه گذاری کنید.
6. هزینه راه اندازی کسب و کارتان را مشخص کنید:
تمام هزینه های محسوس و غیرمحسوس برای راه اندازی کسب و کار را در فهرستی برای خودتان بنویسید. مبلغی را نیز برای موارد ضروری یا غیرمترقبه پیش بینی کنید. با خودتان فکر کنید که آیا برای شروع کار مثلا به چند کامپیوتر پیشرفته نیاز دارید یا می توانید با یک خط تلفن روی میز کارتان به امور رسیدگی کنید. هر عنصری را که واقعا نیاز دارید در فهرست خود وارد کنید؛ اما لازم نیست که در تخمین هزینه ها سخت گیرانه عمل کنید، بلکه باید در این مورد خوش بین باشید. اگر برآورد شما غیرمنطقی به نظر می رسد، می توانید گزینه های دیگری را جایگزین کنید و مخارجتان را از نو تخمین بزنید. در شروع کار لازم نیست زیاد به خودتان سخت بگیرید. می توانید با موارد ضروری شروع به کار کنید. مواردی را که در توان شماست تهیه کرده و کار را شروع کنید. حال به خوبی می دانید که به چه میزان بودجه برای راه اندازی کسب و کارتان نیاز دارید.
7. از دیدگاه یک سرمایه گذار به قصه نگاه کنید
اگر شما می خواستید در تولید محصولی سرمایه گذاری کنید مایل بودید چه اطلاعاتی را در اختیار داشته باشید اطلاعات مفید و قابل اطمینانی را جمع آوری کنید و در اختیار سرمایه گذاران قرار دهید. مهم نیست که این اطلاعات کاملا در چارچوب علمی باشند یا این که به زبان فنی و تخصصی تهیه شده باشند، بلکه مهم این است که این اطلاعات بتواند به سرمایه گذار کمک کند و اعتماد وی را به پروژه جلب کند. همان طور که گفتیم اگر مراحل را به درستی طی کنیم و استانداردها را رعایت کنیم، خیلی راحت تر می توانیم سرمایه گذار یا مشتری را برای همکاری یا خرید ترغیب کنیم.
8. شناسایی سرمایه گذاران بالقوه
بانک ها و سایر سرمایه گذاران به دلیل جالب بودن ایده شما یا شخصیتتان به شما وام نخواهندداد. آن ها از دستور کارها و روش های خاص مدیریت ریسک استفاده می کنند و کارایی و بازدهی پروژه شما را به دقت بررسی می کنند. سرمایه گذاران معمولا سرمایه شرکت، ظرفیت آن، وثیقه های در دسترس، ویژگی های شرکت و شرایط آن را در نظر می گیرند.
پس باید سعی کنیم که موارد گفته شده را به بهترین وضعیت برسانیم تا در جلب نظر سرمایه گذاران و کسانی که به صورت بالقوه می توانند در تامین مالی به ما کمک کنند موفق شویم.