آوینی از نمای خیلی نزدیک
روایت ها و نقل قول ها از زندگی شهید آوینی زیاد است، اما اغلب نگاه آرمانی بیش از حد به او حقیقت زندگی و شهادت آوینی را نشان نداده. محمد علی شعبانی در مستند «انحصار ورثه» از این نگاه آرمانی فاصله گرفته و شهید آوینی را واقعی تر روایت می کند.
بیشر مردم در سال های دهه شصت با برنامه «روایت فتح» برای یک بار هم شده صدای آوینی را شنیده بودند اما کمتر کسی او را می شناخت. آوینی هم مانند بسیاری از چهره های دیگر بعد از رفتنش قهرمان شد، با این تفاوت که در معرفی آوینی تفاوت روایت ها بسیار است و هرکس طبق میل و نگاه خودش تعریفی متفاوت از او دارد. اما آنچه در بیشتر این نگاه ها مشترک است نگاه آرمانی و دور از واقعیتی است که از زندگی او روایت می شود، در حالیکه قهرمان ها هم برای رسیدن به مراتب بالا مسیری را طی می کنند.
در طول این سال ها از جملات و صحبت های آوینی زیاد شنیدیم، جملاتی که حتی در بعضی موارد به اشتباه به او نسبت داده شده. او برای ما قهرمانی معرفی شده که احساس می شود نباید آن را جستجو کرد، در واقع در سال های بعد از شهادت نگاه آرمانی به آوینی آنقدر پر رنگ بوده که کمتر کسی روزگار کامران بودن او را شنیده؛ دورانی که اتفاقا دانستنش با یک نگاه واقعی آوینی را دوست داشتنی تر می کند. مریم امینی همسر سید مرتضی آوینی، تابستان 58 و دیدن امام خمینی(ره) از طریق تلویزیون را نقطه عطف زندگی آوینی برای رسیدن به جواب سوال هایش می داند.
قهرمان دست نیافتنی
تعریف ها از آوینی یا متمرکز بر دوران فعالیت های فرهنگی و مطبوعاتی اوست یا اینکه با شهادتش آغاز می شود و در این میان عده معدودی هم دوران قبل از انقلاب او را در نظر دارند، در حالی که آوینی در سیر این اتفاقات شکل می گیرد. معمولا هنری ها را از آوینی با نقدهای سینمای اش یاد می کنند، راویان و حاضران جنگ «روایت فتح» را اثر شاخص او می دانند و نسل جوان از ترکیب این دو آوینی جدیدی را برای خود می سازند.
اما خانواده سید مرتضی آوینی بیشتر از همه نسبت به تعاریف و تعبیرهای خلاف واقع از او گله دارند.در زمان هدایت برنامه «هفت» توسط محمود گبرلو همسر آوینی در گفتگویی با این برنامه، ماه های آخر زندگی سید شهیدان اهل قلم را اینطور روایت می کند:«آقای آوینی در ماههای آخر زندگی واقعأ محزون و غمگین بود به طوری که ایشان را تا آن لحظه، هیچگاه آن گونه ندیده بودم. برخوردهای سیاسی با ایشان شده بود در حالی که شهید آوینی دارای شخصیت فرهنگی بود و این برخوردها همچنان نیز ادامه دارد.»
همچنین کوثر آوینی که هنگام مرگ پدر 10ساله بود، در اعتراض به نمایش چهره ای غیر واقعی از پدرش بعد از شهادت در یادداشتی با عنوان «آوینی خوب، آوینی مرده است» نوشته بود: «وجوهی از زندگی و تفکرات او را که به اعتقادات خودشان شباهت دارد، جدا کردهاند و یک «شهید آوینی مطلوب و شبیه به خودشان ساختهاند تا بتوانند با خیال آسوده به زندگیشان ادامه دهند.»
نزدیک به بیست و پنج سال از شهادت آوینی گذشته و تا امروز روایت های زیادی از او شنیدیم که اغلب کلیشه های تکراری بوده. آوینی یک قهرمان دست نیافتنی معرفی شده و این قهرمانی جسارت پرداختن به زوایای مختلف زندگی پر فراز و نشیب او را محدود کرده است. اما محمد شعبانی این جسارت را به خرج داده و در مستندی تحت عنوان «انحصار ورثه» سید مرتضی آوینی را از نمایی نزدیک تر از قبل به ما معرفی می کند.
از کامران تا سید مرتضی
شروع مستند خبری از شهادت آوینی را در روزنامه ها نشان می دهد که در میان اخبار مهم روز گم شده. اما ماجرای اصلی زمانی شروع می شود که رهبری در مراسم تشییع او شرکت می کنند. از این جا به بعد شهادت آوینی خبر مهمی است که به تیتر یک روزنامه ها تبدیل می شود و ادامه ماجرا.
بعد از تصاویری از مراسم تشییع به سال های جوانی آوینی می رویم و با روایت نزدیکانش با سیر زندگی و تغیرات او همراه می شویم. نکته مهم روایت ها این است که سازنده اثر سراغ چهره هایی از نزدیکان آوینی در طیف های مختلف رفته و این تنوع در اسامی مصاحبه شونده ها از مهمترین نکات مثبت «انحصار ورثه» است. کنار هم قرار گرفتن روایت های متناقض از اتفاقات زندگی آوینی شنیدن ماجرا را جذاب تر می کند؛ اگرچه جای همسر و دختر او در این روایت بسیار خالی است.
ابراهیم حاتمیکیا، کیومرث پوراحمد، بهروز افخمی، مسعود فراستی، سید محمد سجاد آوینی، محمدعلی زم، عباس محسنی، اردلان ابراهیمی، مهدی نصیری، محمد هاشمی رفسنجانی، مرتضی شعبانی، علیرضا داودنژاد، ابراهیم کیهانی، مهدی نصیری، محمد علی حسین نژاد، محمد علی فارسی و امید روحانی چهره هایی هستند که جلوی دوربین این مستند حاضر شدند و مواجهه هر کدام با این داستان چه به تنهایی و چه در کنار سایر روایات جالب توجه است.
سنگینی نگاه مستندساز بر موضوعی که سراغ آن می رود هر اندازه هم کنترل شود باز هم قابل اجتناب نیست، اما شعبانی سعی کرده با یک پژوهش جامع و خوب روایت تازه ای به مخاطب ارائه دهد که البته نزدیکی پدرش به آوینی بی تاثیر نبوده است. محمد شعبانی، وجود پدرش مرتضی شعبانی فیلمبردار گروه «روایت فتح» و همکاری مقطعی خودش با این گروه را عاملی می داند که کمک کرده شخصیت آوینی را از نزدیک و در راش های به جا مانده از کارهای او حس کند.
شعبانی بعد از نمایش «انحصار ورثه» در یکی از برنامه های نقد و بررسی این مستند گفته بود: «به تعداد آدمهایی که آوینی را از نزدیک دیدهاند روایتهای مختلفی درباره او وجود دارد.»؛ اشاره پایانی مستند به اسامی افرادی که در مصاحبه شرکت نکردند حکایت از همین نگاه مستندساز دارد. او سراغ چهره های دیگری هم رفته اما موفق به گفت و گو با آن ها نشده.
با وجود تلاش های سازنده همچنان زوایای ناگفته قابل توجهی از زندگی آوینی وجود دارد و بیانش می تواند به شناخت بهتر و واقعی تر از او کمک کند. «انحصار ورثه» می تواند مقدمه ای برای تولید آثار بهتر باشد، نه تنها در مورد آوینی که درباه تمام چهره های ملی و قهرمان. نمونه های دیگری از نگاه واقعی به شخصیت ها، مستند «آخرین روزهای زمستان» (شهید باقری) و فیلم «ایستاده در غبار» (حاج احمد متوسلیان) ساخته محمد حسین مهدویان است که قهرمانان شان از یک زاویه روایت نشدند.
«مستند انحصار ورثه» در دهمین جشنواره سینما حقیقت حضور داشت و مورد توجه قرار گرفت. قرار بود بعد از جشنواره این مستند در گروه هنر وتجربه اکران شود اما تا امروز جز چند اکران دانشگاهی اتفاق دیگری برای آن نیفتاده. حتی شعبانی اعلام کرده بود بعد از اکران عمومی فیلم در شبکه خانگی توزیع می شود.
با وجود ابراز ارادت و علاقه به شهید آوینی از طرف طیف های مختلف، اینکه تا امروز این امر محقق نشده جای سوال دارد. این تاخیر در اکران می تواند به سازوکار آشفته اکران فیلم ها برگردد، اما این گمان هم وجود دارد که شنیدن روایتی جدید و بر خلاف آنچه تا امروز بارها تکرار شده مورد پسند عده ای نیست و همین بهانه ای است تا تلاشی در اکران عمومی این اثر قابل توجه نداشته باشند!