مرحله پنجم
|
1
|
2
|
3
|
4
|
5
|
6
|
7
|
8
|
9
|
10
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
11
|
12
|
13
|
14
|
15
|
16
|
17
|
18
|
19
|
20
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
21
|
22
|
23
|
24
|
25
|
26
|
27
|
28
|
29
|
30
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
31
|
32
|
33
|
34
|
35
|
36
|
37
|
38
|
39
|
40
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
41
|
42
|
43
|
44
|
45
|
46
|
47
|
48
|
49
|
50
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
51
|
52
|
53
|
54
|
55
|
56
|
57
|
58
|
59
|
60
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
61
|
62
|
63
|
64
|
|
|
|
|
|
|
دهلوی نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه حامله گردید، وی در درون شکم مادر، با وی سخن می گفت و خ«11-4»جه این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزی رسول خدا بر خدیجه وارد شد، دید با کسی سخن می گوید، بدون این که شخصی «55-17-20» او باشد. فرمود: با چه کسی سخن می گفتی؟ عرض کرد: با کسی که در شکم دارم. حضرت فرمود:«ابشری یا خدیجة هذه بنت جعلها الله ام «7-5-46» عشر من خلفائی یخرجون بعدی وبعد ابیهم; بشارت تو را ای خدیجه، این [را که در شکم داری] دختری است که خداوند او را مادر «57-36-45-56-10» تن از جانشینان من قرار داده است; که ایشان پس از من و پدرشان [علی علیه السلام به عنوان امام] خارج می شوند».
در روایت اهل «2-23-1» آمده است: «فلما تم امد حملها وانقضی وضعت فاطمة فاشرق بنور وجهها الفضاء ; آن هنگام که مدت حمل فاطمه تمام شد، خدیجه او را به دنیا آورد، و به «42-16-15» جمال او، فضا روشن و منور گردید.»
این نور در روز قیامت آشکارتر خواهد شد، چنانکه از ابن «40-18-21-63» نقل شده که «در روز قیامت، اهل بهشت ناگهان متوجه می شوند که بهشت همانند روشنی «37-51-22» توسط خورشید، روشن شد، سؤال می کنند که خدایا فرمودی «در بهشت خورشیدی وجود ندارد » پس این نور چیست؟ جبرئیل جواب می دهد، این نور خورشید نیست بلکه نور خنده فا«8»مه و علی علیهما السلام است. »
از ابن جوزی نقل شده است: در هنگام زفاف فاطمه علیها السلام (بعد از دادن جامه عروسی خود به فقیر) جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده، عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه سلام برسانم و برای فاطمه جامه ای از دیبای «54-3-26» از جامه های بهشتی فرستاده است. فاطمه بعد از پوشیدن لباس نزد «53-58-61» آمد، حضرت با عبای خود، و جبرئیل با بال های خود آن جامه را پوشاندند تا نور آن باعث آزار دیدگان نشود
فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 75 روز بیشتر «28»نده نماند و غم جانسوز داغ پدر، قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید و او را در عزای پدر تسلیت می گفت و تسلی بخش خاطر غمین «35-13-38-25» بود، و گاه از مقام و منزل«41» پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردد، خبر می داد. امیر المؤمنین علیه السلام نیز آنچه جب«50»ئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر در می آورد و مجموعه این سخنان در ک«64»اب ویژه ای جمع آوری شده، که به نام "مصحف فاطمه" یاد می شود. در «33»یارت نامه حضرت می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة. »
فاطمه علیها السلام ظ«12-6» غذا را آورده، در مقابل پیامبرصلی الله علیه وآله و «19»لی علیه السلام نهاد. علی علیه السلام سؤال کرد: ای فاطمه! این طعام از کجاست؟ من «34-47»گز طعامی به این خوشر«31»گی ندیده و خوشبوتر از آن بوئی استش«30-44»م نکرده و خوش «9-52-48-60-14» از آن نخورده ام.
امیر مؤمنان می فرماید: «انی اشهد الله انها قد حنت وانت ومدت یدیها وضمتهما الی صدرها ملیا; من خدا را گواه می گیرم که فاطمه ناله جان «39»اه کشید و دست های خود را باز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسبانید.»
ناگاه شنیدم هاتفی در آس«24-32-27» ندا داد: «یا ابالحسن ارفعهما عنها فلقد ابکیا والله ملائکة السماء ...; ای علی! حسنین را از روی سینه «43-62-29-49»شان بردار، سوگند به خداوند، که فرشتگان آسمان را به گری«59» انداختند. »
منبع:
گوشه ای از کرامات حضرت زهرا علیها السلام
برای شرکت در این مرحله تا تاریخ جمعه 24 فروردین ماه سال 1397 فرصت دارید.
