من دوستانی دارم که سه برابر حقوق بیشتری نسبت به من می گیرند، اما مشکلات خیلی بیشتری برای پس انداز دارند. فرق من و آنها در چیست؟ تمرین! وقتی که نوجوان بودم، قلک سبزرنگی داشتم که سکه ها و پول های خرد را در آن می ریختم. آن سکه ها راز بزرگ زندگی من بودند.
حالا که قلک سبزرنگم، جای خود را به حساب بانکی داده است، می توانم بهترین روش ها را برای پس انداز به کار ببریم و در عین حال، آسیبی به کیفیت زندگی ام نزنم. رازهای پس انداز من اینها هستند:
1. فرآیند پس انداز را هیجان انگیز کنید
پس انداز کردن برای من همیشه جذابیت زیادی داشت که دلیل آن، ماهیت مخفیانه و رازآلود پس انداز بود. هر بار که دوستانم پول شان را صرف خرید وسایل غیر ضروری می کردند، از خودم می پرسیدم آنها چطور می توانند پولی را که به رحمت به دست آورده اند، خرج چیزهای بیهوده کنند.
از جایی شنیده بودم که همیشه 10 درصد درآمدم را در حسابی جداگانه بگذارم یا در بیمه بازنشستگی سرمایه گذاری کنم و هرگز به سراغ آن پول نروم. این توصیه را در پیش گرفتم و متوجه شدم که وقتی آن پول از پیش چشمم دور می شود، نیاز به آن هم پیدا نخواهم کرد و از طرف دیگر، قوت قلبی بابت آن سرمایه ام خواهم داشت.
2. همیشه خرید از حراجی به صرفه نیست
همه عاشق معامله های خوب هستند. اما من روش خودم را در پیش می گیرم؛ صبر و زمان بندی. آگهی های تبلیغاتی زیادی در گوشه و کنار می بینم، اما به خودم می گویم که برای خرید باید صبر کنم تا محصول فوق العاده ای را بخرم. اینکه چیزی حراج خورده است، دلیل نمی شود که حتما ارزش پول تان را داشته باشد. برخی از باکیفیت ترین لباس ها و کفش هایی را که در کمدم هست، با قیمتی کمتر از قیمت یک قهوه لاته خریده ام؛ باور کنید!
3. کارهای خدماتی را با قیمت کمتری انجام دهید
من همیشه عاشق رسیدگی به موهایم بودم، اما از کی تا حالا این طور شده است که برای کوتاه کردن مو باید این قدر پول بدهیم؟! اصلا نمی توانم خودم را قانع کنم تا پول خرید یک هفته خواروبار منزل را بدهم و موهایم را کوتاه کنم. این طور شد که تصمیم گرفتم به آرایشگاه هایی بروم که کارآموز و نیاز به مدل رایگان دارند.
این طور آرایشگاه ها را که به دنبال مدل رایگان هستند در هر شهر بزرگی می توانید پیدا کنید. ساده بگویم، می توانید به یکی از بهترین آرایشگاه ها بروید و به ازای مبلغی بسیار کم، خدمات عالی دریافت کنید.
4. خود را وادار به خرج کردن نکنید
من خیلی دیر متوجه این موضوع شدم. در جوانی همیشه رویدادهایی مثل جشن های تولد، مهمانی ها و دورهمی ها در کافه و رستوران رخ می دهند که پول تان را مانند یک جاروبرقی می بلعند! خیلی ساده ممکن است گرفتار این رویدادها شوید.
اگر هر بار که یکی از دوستانم مرا به کافه دعوت می کرد پاسخ مثبت می دادم، دیگر نمی توانستم با نوشتن این مقاله در مورد پس انداز کردن پول، توجه شما را به خود جلب کنم. البته در موقعیت های خاص هیچ وقت دعوت کسی را رد نمی کردم، اما وقتی که «نه» گفتن را تمرین کردم، توانستم زمان بیشتری برای مطالعه، دیدن برنامه های دلخواه یا از همه بهتر، خواب، پیدا کنم! و در عین حال پولم را هم پس انداز می کردم.
5. تکلیف تان را با خودتان مشخص کنید
من کارت های اعتباری مختلفی دارم اما سعی می کنم با استفاده از ابزاری به اسم Mirt.com، حواسم به همه حساب هایم باشد. همچنین در ابتدای ماه، میزان مخارج را پیش بینی می کنم تا در صورت نیاز، با احتیاط بیشتری پول خرج کنم.
وقتی به خوبی آگاه باشید که پول تان را صرف چه چیزهایی می کنید، پس انداز کردن ساده تر، قابل کنترل تر و خوشبینانه تر خواهد شد. از همه مهم تر این است که چنین رفتاری، به پس اندازی قابل توجه در آینده خواهد انجامید.
بخشی از فرآیند پس انداز را باید با آزمایش و خطا پیش ببرید و بخش دیگر آن را با مطالعه و افزایش سواد مالی تان بهبود ببخشید. البته توصیه های زیادی در این زمینه وجود دارد که همه آنها کاربردی و عملی نیستند. باید ببینید چه روشی برای شما کارساز است. من نیز دقیقا همین کار را کردم.