پاسخ به:مشاعره علوی و بهاری
بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند
دگر ای مادر غمدیده بخون زیور کن جشن نوروز بهل، شیون شهریور کن
نور حیّ ازلی یا علی/ یا علی فردی و بی بدلی یا عل/ یا علی بر خلایقی ولی یا علی/یا علی یا علی یا علی یا علی/ یا علی/ یا علی یا علی
یا علی گفتیم و گلها وا شدند عشق آمد قطرهها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم مست از آن دستی که میدانی شدیم
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب
من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر سالی سپری گشت و ترا ما نپراندیم صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند ما این خرک لنگ زجویی نجهاندیم
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
مستانه در اوصاف او جوشیده صد خم مولا و مولانا شود در مدحتش گم .
مرد آفرین مردی که در کوی شجاعت یک ضرب شستش می شود معنای حیدر
روي بند هر زميني حله چيني شود گوشوار هر درختي رشته گوهر شود
در شوکت و مردانگی موسای عمران در رأفت و فرزانگی عیسای دوران
نارنج و بنفشه بر طبق نه منقل بگذار در شبستان
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
از ابتدای صبح ازل مقتدا علیست تا انتهای شام ابد رهنما علیست
حبل المتین محکم و برهان قاطع است لوح و قلم علیست قدر تا قضا علیست
تا شد به عرش دست نبی ماه عارضش شد اين ندا ز بارگه كبریا بلند تكمیل شد شریعت پاک محمدی چونان كه گشت دين خدا را لوا بلند
دریای عشق و موج بلا...ما مسافریم ساحل علی و کشتی علی ناخدا علیست
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود