پاسخ به:مشاعره علوی و بهاری
یاوالی الولی، ید حق، بنده ی خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
یعسوب دین ملك زمین تا الی الابد
یا قاهر العدو، یل خیبر شكن مدد
در نور محبتش پر از جاذبه است
محبوب قلوب شيعيان است علي
بر غيب و شهود حاكم و سلطان است
آگاه ز راز كهكشان است علي
یک قطره از وضوی تو تا بر زمین چکید
مُشک و گلاب قمصر کاشان درست شد
عرش خدا که روی زمین جلوه ای نداشت
تا در نجف برای تو ایوان درست شد
در بحر عشق گوهر رخشانم آرزوست يعنى ولاى آن شه مردانم آرزوست در اقتدا به حجت والاى حق على همچون صفاى ميثم تمارم آرزوست
تو آن شبیکه میرسی ماه به نیمه میرسد
تو ماه را تمام کن، ماه تمام! یاعلی
یک لحظه ماه فاطمه برقع زرو گرفت
تا صبح روز حشر حرم آبرو گرفت
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود هرکسی دیده تو را لحظه شمشیر زدن تا ابد شیفته درس شهامت بشود
دریای عشق و موج بلا...ما مسافریم ساحل علی و کشتی علی ناخدا علیست
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب
.
تقصیر عشق کردم و خوردم گره به زلف
از قید هر چه زلف بریدم به جز علی
یا ابا آدم! ابا شبر! ابا زینب! علی! همسر زهرا على، داماد پیغمبر علی
یکبار دگر نسیم نوروز وزید دلها به هوای روز نو باز تپید
در خلقت تو هر چه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هر چه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اذان نیز اذان شد
درد مداوا می شود با گفتن یک یا علی
عقده ز دل وا می شود با گفتن یک یا علی
سرتاسر روی زمین بهتر ز فردوس برین
از لطف زهرا می شود با گفتن یک یا علی
یارب این ماه کدامین مه و امشب چه شب است
که فلک غرق نشاط است و زمین در طرب است
شد مگر چشم مه، امشب به جمالی روشن
کاین چنین خرم و تابنده و پر خنده لب است