پاسخ به:مشاعره علوی و بهاری
یا علی یا علی مالک ملک دلی نام زیبای تو شد رافع هر مشکلی
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
یا علی گفتیم و گلها وا شدند عشق آمد قطرهها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم مست از آن دستی که میدانی شدیم
من ازقديم به اين خانواده عبد درم
فداي محسن او صدهزار چون پسرم
تمام هستي خود را فروختم ديروز
كه نذرآمدنش قد كعبه گل بخرم
ما را به ولاى تو ز ما هست اگر خود
هرگز نپسنديدى از دهر ز ماهى
ناظرزاده كرمانى
یا علی ای صاحب تیغ دودم
یا علی ای حافظ لوح و قلم
یا علی ای فاتح خیبر شکن
با خدا بی واسطه گفته سخن
نیرنگِ بهاری همه این نقش نگارید تا تو ننگاریش دگر نقشِ برابر
رفت دی روترش کشته شد آن عیش کش عمر تو بادا دراز ای سمن تیزپا
امروز جمال تو بر دیده مبارک باد بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد
دی از سر سودای تو من شوریده رفتم به چمن جامه چو گل بدریده
هرچند که جمله شاخهها رقصانند جنبیدن هر شاخ ز اصلی دگر است
تو آمدی که رنج بشر مختصر شود
سادات فاطمی زمین بیشتر شود
در جهان کیست چنین پاک و مقدس باشد
گر که در خانه کسی هست همین بس باشد
هر که روشن دلش از نور ولایت نشود
پای در کعبه نهد باز هدایت نشود
دگر ای مادر غمدیده بخون زیور کن جشن نوروز بهل، شیون شهریور کن
نام تو درد را دوا بخشد
نفس تو دم مسیحائی است
هرکجا نام تو رسد به میان
صحبت از عاشقی و شیدائی است
تادرتن خسته ام بود تاب وتوان جزنام على مرا نيايد به زبان از آتش دوزخم نباشدباكى چون مهر على بود مرا در دل و جان