مشاعره علوی و بهاری
قوانین مشاعره:
اشعار متناسب با موضوع و در رابطه با (بهار و نوروز) و (امیر مومنان (ع) و (امام باقر (ع) و (امام جواد(ع) باشد. هر بیت با آخرین حرف بیت نفر قبلی شروع شود. هر کاربر فقط یک پست در جواب نفر قبلی در قسمت نظرات ارسال کند. پاسخ به پست، یک بیت و یا حدأکثر دو بیت باشد. در پستهای ارسالی فقط پاسخ شعر قبلی را ارسال نموده و برای گفتگو از سایر بخشهای انجمن استفاده کنید. حتیالإمکان از به کار بردن اشعار تکراری خودداری کنید، لذا قبل از ارسال جواب لطفاً بر پاسخ های قبلی مروری سریع داشته باشید. از مشاعرهی تکنفره (مشاعره با خود) بپرهیزید و صبر کنید تا شخص دیگری جواب شعر شما را بدهد. چنانچه به علت همزمانی ارسال، دو یا چند نفر پاسخ ارسال کردند، ملاک برای ادامهی مشاعره بیتی است که زودتر ثبت شده باشد. بنابراین پست خود را ویرایش کنید؛ در غیر اینصورت پست شما حذف میگردد. درصورت امکان نام شاعر را بنویسید و اگر شاعر بیت خودتان هستید ذکر نمایید.
جوایز و امتیازات:
با توجه به مشارکت شما عزیزان در این تاپیک و سایر تاپیکهای طرح «از مادر آب تا پدر خاک» در ایام نوروز، در پایان به منتخبین امتیازات و جوایزی به قید قرعه اهدا میگردد.
پاسخ به:مشاعره علوی و بهاری
این بهار نو ز بعد برگ ریز هست برهان بر وجود رستخیز
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
يا علي چرخ زمان را شب و روز گردش چشم تو مي چرخاند
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
در میـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه گر شــد فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زیبـا پسر شــد
دل اهل ولا را گر هزاران بار بشکافی
در او بینی نوشته با خط خوانا علی با ماست
تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار كه غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد
در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود و وصف مردمش الهیکم التکاثر بود درون خانه تو نان فقر آجر بود شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود
درختــــان را همه پوشش، پرنـــد و پرنيــان باشد هـــواي بوستان همچون هـــواي دوستــان باشد بيــا در بـوستان چـــونانکه رسم باستـــان باشد تو ســـروي و گلي و ســرو و گل در بوستان باشد
در حریم کعبه شاه انس و جان آمد پدید آنچه مقصود دو عالم بود، آن آمد پدید
دنیای بیامام به پایان رسیده است از قلب کعبه قبله ایمان رسیده است از آسمان حقیقت قرآن رسیده است شأن نزول سوره «انسان» رسیده است
تو اگر نبودی ای درخت سبز **سبزه و گل و بهار هم نبود
این هوای خوب و سایه های خیس **در کنار جویبارهم نبود
در زمستانی که بی هنگام آمده بود
و ابرهایی که ناغافل
تو
بهار را به پنجره ام هدیه کردی
و ماه مهربان را
به دستهایم،حالا کجا مانده ای
دوباره بیایی کنار پنجره ام
بگویی:سلام
بهار آورده ام،نمی خواهی؟!
رضا کاظمی
یک روز میآید که با چشمان دلتنگش همسایهٴ زهرای اطهر میکند ما را
دورش نمیاندازد آنرا که مقیمش شد خواجه اگر مولاست ، قنبر میکند ما را