وضعیت منافقین و مارکسیستها در زندانهای انقلاب
بستگی به وضع زندانی و برخورد و رویهاش در زندان دارد. ما زندانیانی داریم که اینها را بار اول ممکن است یکی، دو ساعت مرخصی بدهیم. بعد از یک مدتی که به او اعتماد پیدا کردیم مرخصیاش را اضافه میکنیم. یک روز، دو روز و ما پارهای از زندانیان را داشتهایم که تا سه ماه مرخصی دادهایم و اینها رفتهاند و بعد از سه ماه مجددا آمدهاند بقیه زندانیشان را میکشند و کیفری که برایشان مشخص شده تحمل میکنند.
«حجتالاسلام محمديريشهري حاكم شرع و رئيس دادگاه انقلاب ارتش در مورد مسألهی عفو محکومان اظهار داشت:
تا پايان سال جاري دو بار عفو براي محكومان دادگاههاي انقلاب ارتش داريم. يك بار به مناسبت سالگرد پيروزي انقلاب يعني روز 22 بهمن و عفو دوم عيد نوروز خواهد بود كه رهبر كبير انقلاب در مورد محكومان نيروهاي مسلح فرمان عفو عمومي صادر فرمودهاند كه اين فرمان در عيد نوروز اجرا خواهد شد.
حجتالاسلام ريشهري در مورد شرايط عفو محكومان دادگاههاي انقلاب ارتش گفت: اولين شرط آزادي محكومان دادگاههاي انقلاب ارتش اين است كه محكوم عضو يا هوادارگروهكها نبوده و نباشند و اگر از گروهكها هستند ما صد در صد اطمينان پيدا كرده باشيم كه آنها واقعاً توبه كردهاند و متوجه شدهاند كه راهشان اشتباه بوده است كه به طور كلي هر وقت كه ما احساس كنيم ديگر زنداني اصلاح شده و يا اگر به طور كي اصلاح نشده در خارج از زندان ضرري براي انقلاب ندارد ما آن فرد يا افراد را آزاد خواهيم كرد.(1)
برادر اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب اسلامی مرکز در یک گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه «جمهوری اسلامی» صحبت هایی را کرده است که قسمتی از متن مصاحبه به شرح زیر است :
نحوه آموزش هواداران گروهکها به چه ترتیبی است و آیا از طلاب حوزههای علمیه در این رابطه استفاده میشود؟
تبلیغ در دادستانی انقلاب برای زندانیان از همان ابتدای دستگیری شروع میشود. اکثر متهمینی که فرصتی برای صحبت با آنها در هنگام دستگیری هست، بازجوییهای ما همراه با طرح سوالات عقیدتی و سیاسی خواهد بود. برای اینکه ما اعتقاد داریم که این گروهکهای محارب و مفسد در اثر طرز تفکر فاسد است که دست به اسلحه بردهاند.
کلا متهمینی که دستگیر میشوند دو دسته هستند: یک دسته آنهایی هستند که اگر بازجوییشان به تاخیر بیفتد از نظر کشف اطلاعات به ما ضرری نمیرسد و دسته دیگر آنهایی هستند که ما باید خیلی صریح از آنها بازجویی کنیم و اطلاعاتشان را بگیریم. روی دسته دوم کار فکری کمتر میشود. درست است که در ابتدای دستگیری با زبان اعتقادی و سیاسی با اینها برخورد میکنیم، اما در مورد دسته اول که ما حدس میزنیم که اگر بازجوییشان تاخیر هم بیفتد بلااشکال است، اینها را هنگام بازجوییها، بازپرس تمام تلاشش را در این جهت میگذارد که با او بتواند یک مقدار صحبت بکند و بیرون بیاورد و برایش ایجاد سوال بکند که در همین ایجاد سوال شدنهاست که زندانی به واقعیت میرسد و از تحجر و دگماتیسم خلاصی پیدا میکند.
وقتی ما یک متهمی را از نظر مسائل اعتقادی بهش باوراندیم که دچار اشتباه شده و در مسائل سیاسی به او نشان دادیم که دچار بد برداشتهای سازمانی شده، خیلی صریح میشود از او اطلاعاتش را گرفت.
اما به غیر از مراحل بازجویی و هنگامی که در بازداشت به سر میبرد و یا به زندان محکوم شده و زندانی میکشد، کل کار ما دیگر آنجا شروع میشود.
همانطور که قبلا گفتهام، ما زندان اوین را به دو بخش تقسیم کردهایم: یک قسمت زندان و قسمت دیگر آموزشگاه است که در آموزشگاه ما امکانات آموزشی داریم، روزبهروز گسترش میدهیم و امیدواریم بتوانیم با همیاری برادران روحانیمان از [طریق] حوزه علمیه هم این مسئله را به اوج خود برسانیم که در مدتی که زندانیها در اینجا هستند بتوانند یک دوره اسلامشناسی به طور کامل ببینند و نسبت به مسائل مذهبی یک مقدار آشنا شوند. برای رسیدن به این منظور ما فکر کردیم که از یک کانال تلویزیونی استفاده بکنیم که از سیمای جمهوری اسلامی خواستیم و آنها هم دریغ نورزیدند و بسیار از آنها متشکر و سپاسگزاریم و به ما یک فرستنده اختصاصی دادند و ما از آن فرستنده استفاده میکنیم و برنامههای آموزشیمان را در سراسر زندان از اتاق فرمان توزیع میکنیم. این یک قسمت از کار ایدئولوژیکی ماست. قسمت دیگر برخورد مستقیم با زندانیان است. برادرانی که در این رابطه هستند با زندانیها ملاقات میکنند و از نزدیک به مسائل اعتقادی و سیاسیشان جواب میدهند. در رابطه با آموزشهای سیاسی، ما هنوز خیلی جلو نرفتهایم و علتش هم این است که فرصتی برای این مسئله پیدا نکردهایم و امیدواریم که در آینده بیش از این کار را ادامه بدهیم. در برنامههای آموزشی که داشتیم بسیار توفیق نصیب ما شده است.
ما اکثر متهمین یا مجرمینی که داخل بندهایمان داریم یا اینکه مراحل بازجویی و دادگاهی بعضی از زندانیان تمام شده و حکمشان هم صادر شده، در عین حال میبینیم که بعد از مدتی از درون زندان میآیند و میگویند که ما مسائل ناگفتنی داریم که باید بگوییم و احساس میکنیم که اگر نگوییم خیانت به اسلام کردهایم.
منابع مالی گروهکها خصوصا منافقین از چه طریقی است؟ چندی پیش رئیس مجلس شورای اسلامی گفته بود که نشانههایی از کمکهای رژیم صدام به منافقین به دست آمده، در این مورد چه اطلاعی دارید؟
ما یک متهمی را دستگیر کردهایم که در رابطه با افغانستان بوده است، چون یکسری مسائل امنیتی دارد و نباید این مسئله را فعلا بگویم ادامه نخواهم داد؛ اما کاملا بیانگر یک رابطهای بود با یک کشور خارجی که اگر انشاءالله تحقیقات ما تمام شد و افشایش ضرری نداشت، بعد خواهیم گفت و این سرنخ را ما پیدا کردهایم؛ اما امکاناتی که سازمان منافقین داشته برای ما سوالانگیز است. این امکانات از کجا به دست اینها رسیده؟ این پولهای کلان و این سلاحهای زیادی که اینها دارند برای ما ایجاد سوال کرده که اینها را از کجا آوردهاند و به چه وسیله تامین میشوند؟ این مخارج سنگینی که سازمان دارد همه سوالانگیز است و در برخی از خانههای تیمی پولهای بسیار گزافی وجود داشته که اینها مشخص نیست که از کجا آمده است.(2)
یکی از منابع تغذیه مالی سازمان منافقین، سرمایهداران هستند. ما به موارد بسیار زیادی برخورد کردهایم که سرمایهداران کلان به اینها کمکهای مالی کردهاند و حتی خودشان هم عضو سازمان بودهاند.
تاکنون چه تعداد از سران سازمان منافقین دستگیر شدهاند و نامشان چیست؟
ما از کادر و به اصطلاح آنها نهاد و عضو، تعداد خیلی زیادی را دستگیر کردهایم که باز نمیتوانم الان اسمهایشان را بگویم؛ اما توفیق ما در دستگیری کادر و نهاد بسیار خوب بوده. مسئولین چند شاخهشان را هم چند تایی گرفتهایم و انشاءالله آن رهبران فراری از ایران را هم به خواست خدا و نیروهای حزباللهی ما در خارج امیدواریم که انشاءالله موفق بشوند و آنها را هم دستگیر کنند.
پی نوشت:
1- فرمان عفو امام براي محكومان دادگاههاي انقلاب ارتش در باره کودتای نوژه، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
2- گفتوگو با اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب تهران، برگرفته از روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۸ بهمن ۱۳۶۰