فراماسونری به سازمانهای برادری پراکنده و مستقل گفته میشود. این کانونها یک سازمان واحد نیستند و مرکز خاصی در جهان ندارند که آن را ریاست کند. آیا می دانید فراماسونری چیست ؟ آیا می دانید ماسون کیست؟ آسمونی در این بخش در مورد فراماسونری و ماسون بیشتر صحبت می کند.
فراماسونری چیست ؟ ماسون کیست؟
ریشههای کهن فراماسونری در اروپای غربی (به ویژه انگلستان و فرانسه) است و به پیمانهای برادری اصناف سنگتراشان (Stonemasones) بنّا یا مِیسونری بر میگردد که از اواخر قرن چهاردهم (همزمان با عصر نوزائی رنسانس) معلومات سنگتراشان و روابط تجاریشان با مشتریان و دولت را نظم داده و بهبود بخشیدند. بعدها فراماسونری نظری شکل گرفت که پیشهوری (صنعتگری و صنایع دستی) سنگتراشی فیزیکی در آن به حاشیه رفته و پیمان برادری و پایبندی به رسوم در آن برجسته شد.
واژه فراماسونری از free stonemason در انگلیسی به معنی سنگتراش آزاد یا بنّای سنگتراش آزاد و از franc-maçonnerie در فرانسوی به معنی سنگتراش درستکار گرفته شدهاست. به عضو فراماسونری، فراماسون یا ماسون میگویند که به صورت Mason(اسم خاص با M بزرگ و تلفظ صحیح مِیسُن) نوشته میشود؛ از این رو این واژه خاص به همین صورت به زبانهای دیگر مانند ترکی استانبولی انتقال یافتهاست. پایهها یا درجههای فراماسونری و سیستم رتبهبندی آن از سه رتبه اصناف پیشهوری قرون وسطی گرفته شده شامل کارآموز یا مبتدی(Apprentice)، رفیق یا همکار(Journeyman یا Fellow که در حال حاضر به آن Fellowcraft میگویند) و استاد ماسون (Master Mason). این درجهها توسط پیشهوری (craft) یا لژ آبی فراماسونری ارائه میشود. درجههای بیشتری نیز هستند که بر اساس قلمرو حاکمیت و محلیت متفاوتند و در حال حاضر بواسطه گروههای مختلف از درجههای پیشهوری مدیریت میشوند.
واحد اساسی محلی فراماسونری لژ است. لژها معمولاً در سطح منطقهای (معمولا در مرز همان ایالت، استان، یا حتی مرز ملیتی) توسط یک لژ بزرگ یا راهنمای خاوری بزرگ(Grand Orient) سرپرستی و مدیریت میشوند. اما هیچ لژ بزرگ جهانی و بینالمللیای وجود ندارد که همه فراماسونری را سرپرستی کند. هر لژ بزرگ مستقل است و حتی در برخی موارد به دلیل اختلاف نظرهای شدید یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند. از ویژگیهای مشترک آنها این است که کسی را به ماسونری دعوت نمیکنند و افراد کاندید شده و پس از ارزیابی شدن و رایگیری قبول میشوند.
گر چه گفته میشود که رایجترین قواعد مشترک در لژهای بزرگ مطابق قواعد سال ۱۹۲۹ لژ بزرگ متحد انگلستان است (شامل مرد بودن، عدم ارتباط با لژهای مختلط، خداباوری و ایمان به یکی از کتب مقدس) اما گراند اوریان شرطی برای اعلام اعتقاد به هیج خدایی را ندارد و حتی آتئیستها را نیز میپذیرد، از این رو گراند اورینت فرانسه نه تنها مورد تأیید لژ انگلستان نیست بلکه سالهاست که اختلاف نظر شدید آنها دربارهٔ آزادی یا اجبار دین بینشان دیواری پایدار کشیدهاست که این یکی از شواهد ناهماهنگی در کل فراماسونری ست.
یادبود ملی ماسونی جرج واشینگتن
باغ یادبود ملی ماسونی جرج واشینگتن.
نماد ماسونی شمشیر ژیلبر دو موتیه دو لا فایت
پل لکرو(۱۸۷۹)، ماریان ماسونی
عرفان ثابتی میگوید که دربارهٔ خاستگاه اولیه فراماسونری هیچ نظر مشترکی نیست ولی میتوان فراماسونری را «کهنترین انجمنهای اخوت سکولار در جهان» دانست که به «معمار اعظم آفرینش» اعتقاد دارند اما فراماسونری نه دین است نه جایگزین آن بلکه انجمنی برادرانه است که بسیاری از رهبران ادیان از جمله پاپها و مراجع تقلید با آن مخالفت شدید کردند. گرچه عضویت در انجمنها مخصوص مردان است اما نمونههای مدرن آن زنان را هم میپذیرند. نشانها و نمادهای آن نیز بر اساس سنتهای محلی از فرهنگهای مختلفی از جمله مصری، یهودی و مسیحی پیرامون داستان قتل معمار معبد سلیمان، هیرام ابیف (en) تأثیر گرفتهاست که روایتهای متفاوتی دارد و قسمت مهمی از نمادهای فراماسونری (مانند گونیا و پرگار) ریشه در ابزارهای سنگتراشی و بنایان سازههای سنگی دارد.
فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بودهاست که مبتنی بر باز تولید اندیشههای گنوستیک در دوران پس از اصلاحات در اروپا بودهاست. فراماسونها با شعار «برابری، مساوات، برادری» نقش بزرگی در انقلابهای بزرگ معاصر مانند انقلاب آمریکا علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران و جنبش انقلابی بر ضد استعمار اسپانیا در آمریکای جنوبی داشتهاست.
عقاید لیبرال جنبش فراماسونری باعث واکنشهای مذهبیان و محافظهکاران، گروههای بنیادگرا، مذهبیون بنیادگرا و ملیگرایان شدهاست. همچنین مخالفت با نظام طبقاتی کشیشی مسیحیت، باعث دشمنی کلیسای کاتولیک روم با فراماسونری شدهاست. این گروهها فراماسونری را جنبشی الحادی و شیطانی معرفی میکنند.
همچنین اعتقاد برخیها به داستان معبد سلیمان باعث نفرت گروههای ضد یهود از فراماسونری شدهاست. حالت مخفی این جنبش و منشأ بریتانیایی آن باعث شدهاست که چنین پنداشته شود که این جنبش ابزار توطئه انگلو-صهیونیست جهانی است. همچنین رژیمهای دیکتاتوری مانند نازیها و کشورهای کمونیستی نیز به سرکوب فراماسونری میپرداختند.
حجم عظیمی از نوشتههای موجود در مورد فراماسونری موجود است که به چهار هزار کتاب و هزاران مقاله میرسد. با این همه بیشترین این نوشتارها به صورت افراطی نگارش شدهاند: یا بیقید و شرط از فراماسونری دفاع میکنند یا آنها را فرصت طلب و عامل انواع صدمات به جامعه میدانند.
ماسونی کیست و ماسون چیست؟
ماسون یعنی رها ،آزاد.فراماسونری،یک تشکیلات مخفی است که در سطحی جهانی و با عمق و دامنه بسیار وسیعی در بسیاری مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دخالت و اعمال نظر مینماید
و در بسیاری از رویدادهای عمده تاریخ نقش مؤثری داشته و دارد.فراماسونها معمولا اعضاء خود را از بین افراد سرشناس جوامع انتخاب می کنند.جالب تر اینکه تا دهه 80 بیش از 50هزار جلد کتاب در مورد ماسونری نوشته شده که 99 درصد آن توسط خود ماسون ها بوده است. استفن نایت کتابی در مورد فراماسونری نوشت که در انگلیس به چاپ رسید و 18 ماه بعد در سن 33 سالگی گفته می شود که خودکشی کرد. بزرگترین اهداف گروه ماسونی این است که جامعه را برای حکومت جهانی ضد مسیح(دجال) یا فرعون جدید آماده کنند.
سه مرکز اصلی فراماسونی(در پاریس،لندن و آمریکا) فرماندهی اصلی همه لژهای تابعه را در کشورها و شهرهای جهان به عهده دارند که در عین حال نقش سازماندهی و هماهنگی را نیز ایفا میکنند. جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا و بسیاری از رؤسای جمهور دیگر آن کشور تا امروز،ادوارد هفتم پادشاه انگلیس و بسیاری از گردانندگان انقلاب کبیر فرانسه از قبیل منتسکیو و روبسپیر و مارا و دانتون و…و قبل از آنها علماء و هنرمندان در فرانسه مثل مولیر و اصحاب دایرهالمعارف و…و بسیار افراد سرشناس دیگر از اعضاء مشهور فراماسونی هستند. فراماسونری قطعا از اذناب و وابستگان صهیونیسم بینالملل و در جهت منافع و مطامع آن است.
فراماسون آن ها قابیل ارادت خاصی دارند در حالی که او را سر دسته ی شیطان پرستی می توان نامید. منشا فراماسون ها از مصر باستان است. خطرناکترین جمعیتهای زیرزمینی که به منظور درهم ریختن ارکان اسلام و خدمت به اهداف یهود تشکیل شده،همان تشکیلات ماسونی است. لازم به ذکر است بهائیان نیز فراماسون هستند و روابط صمیمانه ای با اسرائیل و یهود دارند. جمعیتهای ماسونی را هدف معینی جز خدمت به صهیونیسم جهانی و تأمین و تسلط آنان بر جهان نیست.محفل ماسونی بریتانیا اهداف خود را در امور ذیل مشخص گردانید:
1-ترویج یهودیت کابالا ( دین یهودیت بعد از جنگ های صلیبی دچار انحراف شد. نام این دین، کامالا گذاشته شد. این تفکر جدید کاملا بطور کامل در مسیحیت نفوذ کرد و آنها را نیز تغییر داد. شاید کامالا باعث ایجاد فراماسونی جدید شد.) 2-جنگ با ادیان 3-پراکندن روح الحاد و فکر اباحیت بین ملتها(آزادی جنسی بین هر زن و هر مرد)
اهداف ماسون
با تشکیل این حزب سعی میشود سایر ادیان،اخلاق دولتها و ملتها را ریشه کن سازند به جز یهود ماسون.
عقاید ماسون :
-بزرگداشت شیطان و نماد های شیطانی 2- زن و مرد اول، خالق نسل انسان ها و مقام نیمه خدایی دارند. 3- اعتقاد به آداب رسوم مصر باستان 4- ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به فراماده و روح و… 5- خدا را قبول ندارند 6-خراب کردن مسجد القصی کشتن یک گوساله و پاشیدن خون آن برای پاک کردن نجاسات آنجا چرا؟؟چون مسلمانان آنجا بودند. که ویژگی این گوساله باید 1- گوساله باشد 2-سرخ موی باشد مگر سه تا از موی آن(البته توسط سلول های بنیادین در دانشگاه می سی سی پی طراحی کردند با اصرار خاخام های یهودی که این گوساله باید در اسراییل به دنیا بیاید انتقال تنکنولوژی دادند چون در کتاب شیطانیشان نوشته شده است توجه شود که گوساله باید کشته شود ن ب ا ی د گاو شود)