0

وصیتنامه شهدا

 
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید ناصر ذاكری

 

  به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان با سلام و درود خدمت یگانه منجی عالم بشریت و نایب برحقش امام خمینی (ره) و با سلام و درود خدمت تمامی خانواده های شهداء، اسراء، مفقودالاثرها، و معلولین و جانبازان عزیز و درود بی پایان بر رزمندگان سلحشور و جان بر كف و دعای خیر برای ایشان و شفای مجروحین و معلولین و پیروزی هرچه سریعتر رزمندگان و باز شدن راه كربلای حسین وصیت نامه ام را آغاز می كنم. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

با سلام و درود خدمت یگانه منجی عالم بشریت و نایب برحقش امام خمینی (ره) و با سلام و درود خدمت تمامی خانواده های شهداء، اسراء، مفقودالاثرها، و معلولین و جانبازان عزیز و درود بی پایان بر رزمندگان سلحشور و جان بر كف و دعای خیر برای ایشان و شفای مجروحین و معلولین و پیروزی هرچه سریعتر رزمندگان و باز شدن راه كربلای حسین وصیت نامه ام را آغاز می كنم.

مردم ایران ملت عزیز انشاالله همواره شاد و خرم باشید و برای ما عاجزین دعای خیر بنمایید سفارشی دارم امام عزیز را تنها نگذارید و به خانواده و رزمندگان و مجروحین و شهداء سركشی كنید .خدمت دوستان آشنایان و همسایگان دور و نزدیك سلام گرم عرض می كنم و امیدوارم كه حال همگی خوب باشد تو را به خدا اگر از من ناراحتی دیده اید یا كدورتی در دل دارید برای رضاء و خشنودی خدا حلالم كنید پدر، مادر، خواهران و برادران عزیزم، از این راه دور دست تك تك شما را می بوسم و حرفی ندارم چون هنوز وقت حرف زدن به من نرسیده است و این خود افتخاری است كه خداوند در چنین صورتی ما را پذیرفته است. مادر شیرت را حلالم كرده و در عزای من خود را سنگین و باوقار نشان بده،نگذار شیطان فرصت جلوه گری پیدا كند و از مردم و مهمانان عزیز من به خوبی پذیرایی كنید و از طرف من از آنها حلالیت بطلبید.در ضمن مادر عزیزم درباره وسایل هر طور شما صلاح می دانید عمل نمایید انشا الله فقیران را از یاد نبرده و به فكر آنان باشید به امید دیدار در بهشت.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:40 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت‌نامه شهید محمدحسین ذوالفقاری

 

ای دشمن! بدان که ملت ما همیشه بیدار و پیروز خواهد بود؛ ای منافق! ای ستون پنجم! بدان که اگر اسلام در کشوری ریشه نهد دیگر جای تو نیست.

بسم رب شهداء و الصدیقین

 

انالله و انا الیه الراجعون؛ سلام بر امام زمان (عج) و سلام بر امام خمینی و سلام بر ملت شریف ایران؛ به نام خدای در هم کوبنده ستمگران و به نام خدای یاری دهنده مستضعفان.

 

ای دشمن! بدان که ملت ما همیشه بیدار و پیروز خواهد بود؛ ای منافق! ای ستون پنجم! بدان که اگر اسلام در کشوری ریشه نهد دیگر جای تو نیست. ای دشمن! به من نگاه کن و ببین که چگونه آزادانه به جنگ با کفار می‌روم و جانم را در راه اسلام و قرآن و خدا فدا می کنم، خودت فکر کن ای منافق که تو در راه چه کسی کشته می‌شوی، به خاطر احساسات نفسانی و درونیت یا به خاطر شخص و اشخاص، یا برای خدا؛ معلوم است تو برای شخص و برای احساسات نفسانی و شیطانیت کشته می‌شوی، چه بیهوده.

 

درود بر آن کسانی که راه حق را پیمودند و در آن راه یک قدم عقب نگذاشتند و جان خود را نثار راه حق کردند. ای ملت ایران! هرگز نگذارید فرزندانتان در دامن این منافقین یا ستون پنجم گرفتار شوند. ای ملت ایران! از کودکی فرزندانتان را خود ساخته سازید که آینده فرزندانتان خوب باشد. ای مردم! هرگز فرزندانتان را به خاطر مال اندوزی و طمع دنیا بزرگ نکنید که دنیا شما و فرزندانتان را در کام خود فرو می‌برد و از خدا دور می‌کند و بازگشت آنها را ناهموار می‌کند.

 

ای مردم! به خدا، خمینی را رها نکنید که حسینی است و اگر خمینی را رها کردید از اهل کوفه و شام هستید و از یزیدیان زمانید، اگر رهایش نکردید و پیرو او بودید از حسینیان و از پیروان خط راستین او هستید و «هل من ناصر ینصرنی» حسین علیه السلام را از زمین گرم کربلا لبیک گفته‌اید، به امید اینکه این چنین باشد.

 

ای کارمند! ای کشاورز! ای کارگر! ای بازاری! ای مردم ایران! کوچکترین کاری که به نفع این مملکت می‌کنید برای اسلام است، به خدا که چنین است. ای مردم ایران! همه مسلمان شوید که مسلمان هستید، شما هم مسلمان واقعی شوید زیرا این مملکت حکومت امام زمان (عج) در آن استقرار خواهد یافت زیرا ظهور امام زمان (عج) در این مملکت است و شما برای استقبال او هر لحظه آماده باشید.

خداحافظ، به امید پیروزی اسلام برکفر.

محمد حسین ذوالفقاری

 

 

* مبادا از شهادتم غصه بخورید که امانت را باید به صاحبش بازگردانم

 

وصیتم به پدر و مادرم!

سلام بر شما ای پدر و مادرم، سلام بر تو که شب و روز از کوچکیم خواب نکردی تا من بزرگ شدم، سلام بر تو ای پدری که بازوانت را شب و روز به کار بردی تا من رشد و نمو کنم و تا این حد برسم و برای زندگی آینده شما پر ثمر باشم ولی چه کار کنم که نه مال شما هستم نه مال خودم بلکه هر عضو از اعضای بدن من امانت است و باید آن امانت را قربانی کنم و زودتر آن امانت را به او برسانم، پس شما نباید غصه بخورید و از مرگ من بگریید و به زاری بپردازید زیرا که خدا در قرآن می فرماید «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون؛ ومپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌خورند».

 

انشاء‌الله که این آیه قرآن به شما و دیگر کسانی که در سوگ من نشسته‌اند قوت و نیرویی عطا کند . ای پدر و مادر! از دوستان و آشنایان بخواهید که اگر به آنها اذیت و آزاری کرده‌ام و آنها از من ناراضی هستند مرا ببخشند که خدای مهربان مرا ببخشد.

 

مختصری درباره شهید

 

شهید «محمدحسین ذوالفقاری» در دهمین روز از بهار ۱۳۴۸ مقارن با ماه محرم در خانواده‌ای عاشق اهل بیت عصمت و طهارت در شهیدیه میبد شکفته شد؛ او از کودکی به مکتب خانه رفت و قرآن را فرا گرفت.

 

وی در ۹ سالگی به همراه خانواده به زیارت عتبات عالیات مشرف شد و سه بار توفیق یافت به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام برود و در نجف به زیارت امام خمینی (ره) مشرف شد و از ایشان سؤالاتی درباره انقلاب اسلامی پرسید و به همراه خود چند عکس از حضرت امام و شهید سیدمصطفی خمینی را به ایران آورد.

 

 

این شهید نوجوان در دوران انقلاب اسلامی به همراه برادرش در تظاهرات‌ها شرکت می‌کرد؛ در تظاهرات شهر مشهد نیز حضور داشت که برادرش «علیرضا» از ناحیه کتف زخمی شد. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، علیرضا در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کند و این حضور موجب اشتیاق محمدحسین شده و با کسب رضایت والدین برای گذراندن دوره آموزش نظامی به پادگان رفت.

 

محمدحسین با اصرار زیاد در ۲۳ مهرماه ۱۳۶۰ به جبهه اعزام شد و ۱۸ آذر ماه خبر به خون غلطیدن برادرش در منطقه لاله‌زار بستان برادرش علیرضا را شنید؛ وی برای حضور در تشییع پیکر برادر شهیدش به یزد بازگشت و چند روز پس از تشییع برادر به جبهه اعزام شد و در گردان عاشورا به عنوان تک تیرانداز سازماندهی شد.

 

این سرباز ۱۲ ساله ولایت در جبهه شوش به پیکار با دشمنان اسلام پرداخت و سرانجام در ۲۸ دی ماه ۱۳۶۰ بر اثر اصابت ترکش به دیدار حق شتافت.

 

روحش شاد

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:40 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

 

وصیت نامه شهید غلامشاه ذاكری

 

امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید ، خودسازی کنید تا گفتار شما مورد قبول واقع شود. تقوا را پیشه خود سازید تا دنیا شما را فریب ندهد و از آخرت که دنیای جاویدان است دور نسازد.

 

 

 

بخشی از وصیت نامه شهید غلامشاه ذاكری

 

از پاسداری خوب پاسداری کنید و این راه را باید با مبارزه با نفس و جهاد اکبر انجام داد تا بتوانیم بر نفس و دشمن درونی غالب شویم...

 

باید خودتان را تزکیه کنید و پلیدی ها و کثافت ها را از روان خود دور کنید و روح خود را از رذایل بزدایید.

 

پاسدار باید در جامعه الگو باشد. شما عزیزان پاسدار که همه چیز خود را برای اسلام داده اید باید اصلاح کنید اعمال و سکنات خود را و نفس خود را، تا بتوانید مصلح شوید چرا که جامعه احتیاج به افراد مصلح دارد.

 

پس لازمه اصلاح رسیدگی به احوال خود است تا بتوانیم زمینه اصلاح جامعه را بوجود آوریم و زمینه جهاد و شهادت که بهترین مرگ هاست در خود بوجود آوریم.

 

 

 

 

درباره شهید

سردار شهيد غلامشاه ذاكری در تاريخ بيست و پنجم بهمن ماه سال هزار و سيصد و سی و نه در خانواده ای اصيل و متدين در جزيره قشم ديده به جهان گشود.

 

حضور وی در خانواده ای كه متولی امور مسجد و حسينيه علی ابن ابيطالب عليه السلام كه اولين ملجا و پناهگاه شيعيان در شهر قشم است، روح او را با عشق به اهل بيت عصمت وطهارت آشنا ساخت از طرفی ملاقات با روحانيت مبارز با رژيم طاغوتی پهلوی كه همواره با خانواده وی در ارتباط بودند، بصيرت سياسی او را روز به روز افزون می ساخت.

 

وی از معدود دانش آموزانی بود كه توانست تحصيلات خود راتا پايان دوره متوسطه با موفقيت تمام به پايان برساند. غلامشاه علاوه بر تلاش در زمينه های علمی و مطالعات غير درسی با عضويت در تيم بسكتبال آرش قشم آمادگی جسمانی و نشاط خود را در بين ديگر همسالان و دوستان حفظ نموده و از طرفی ورزش را وسيله ای برای ايجاد الفت بين جوانان شيعه و سنی قرار داده بود.

 

با اوج گيری نهضت حضرت امام خمينی (ره) ايشان با تشكيل گروه ها چند نفری از جوانان آگاه و انقلابی شيعه و سنی و برگزاری جلسات پنهانی راه را برای روشنگری جوانان و آمادگی آنان برای مبارزه با رژيم پهلوی هموار می ساخت علاوه بر اين ايشان با پخش اعلاميه های حضرت امام در شهر قشم پيام های هدايت گرانه ايشان را به گوش مردم قشم می رساند.

 

 

 

با پيروزی انقلاب شهيد ذاكری زندگی خود را وقف ياری و خدمت به محرومان و همچنين نهادينه ساختن انقلاب در جزيره قشم و تاسيس نهادهای همچون كميته امداد امام خمينی ، جهاد سازندگی ، نهضت سواد آموزی ، تبليغات سپاه در جزيره قشم ساخت و پس از مدتی مسئوليت اين نهادها را به جوانان متعهد و انقلابی واگذار نمود كه اين عمل در آينده ای نزديك موجب تربيت كادر مديريتی از جوانان بومی و ايجاد روحيه خودباوری در بين آنان شد.

 

در نخستين روزهای تولد انقلاب عده ای راه را برای انحراف از مسير الهی امت باز ديدند و با ايجاد فتنه ای بزرگ در جزيره قشم اقدام به ايجاد تفرقه بين شيعه و سنی و تجزيه طلبی نمودند و اين مسئله شهيد ذاكری را برای ايجاد نقش جديدی در انقلاب آماده ساخت و آن پيوستن ايشان به سپاه پاسدارن بود ، لذا وی با تدبيری سپاه را از طريق تاسيس تبليغات سپاه وارد شهر قشم ساخت و پس از حساسيت زدايی اقدام به شناسايی و دستگيری عوامل ضد انقلاب در جزيره قشم نمود و توانست از ايجاد تنش بين شيعه و سنی جلوگيری كند.

 

مسائل و رخ دادهای جزيره قشم نتوانست روح تشنه شهيد ذاكری را از حضور در جبهه های حق عليه باطل و همراهی با ديگر رزمندگان غافل سازد از همين رو در سال شصت و دو با شركت در عمليات خيبر توانست فصل جديدی از تجربه و مهمتر از آن كسب روحيه شهادت طلبی و ايثار را در خود بارور سازد.

 

 

 

شهيد ذاكری كه تا آن زمان توانسته بود توانايی خود را در مديريت نهادهای انقلابی و حل بحران ضد انقلاب در جزيره قشم اثبات كند در سال شصت وسه به معاونت سپاه قشم درآمد و پس از آن به عنوان پنجمين فرمانده سپاه در جزيره قشم ايفای مسئوليت نمايد.

 

شهيد ذاكری در مسئوليت جديد خود توانست تعريف واقعی سپاه را برای مردم قشم بازگو نمايد و آن نبود مگر مردم مداری و در خدمت مردم بودن سپاه و اين موفقيت جديد توانست سپاه را به عنوان پناهگاه و مامن مردم جزيره تبديل كند.

 

نقش شهيد ذاكری در پشتيبانی از جبهه را می توان به دو بخش تقسيم كرد بخش اول مربوط به تشكيل ستاد پشتيبانی از جنگ در جزيره قشم بود كه با درخواست وی توسط حاج تراب ذاكری پدر شهيد كه از معتمدين شهر قشم بود تاسيس گرديد و هم از طريق جذب و آموزش و اعزام نيروهای بسيج.

 

هر چند شهيد ذاكری به عنوان فرمانده سپاه قشم در منطقه حساس تنگه هرمز اجازه حضور در جبهه های نبرد را نداشت اما قلب و روح او بياد معنويت و شور و شوق رزمندگان اسلام و مهمتر از آن شهادت در راه معشوق بود كه به قول دوستان آن را از نمازهای شبش در كنار قبور شهدا می شد فهميد.

 

 

 

تاب و توان غلامشاه در دوری از جبهه وصف ناپذير بود بالاخره به هر صورتی كه بود توانست فرمانده سپاه استان را راضی كند كه به جبهه برود.

 

رئيس ستاد گردان چهارصد و بيست و دو يا زهرا كه از گردانها خط شكن لشكر ثارالله بود مسئوليت جديد غلامشاه در جبهه بود هر چند كه خود او عنوان يك رزمنده غواص را بيشتر دوست داشت . به گفته يكی از همرزمان شهيد ذاكری ابتكار ساخت اشنوگرد با توپ پينگ پنگ توسط غلامشاه مطرح شد كه بعدها توسط ديگر لشكرها نيزمورد تقليد قرار گرفت از ديگر كارهای ايشان نامگذاری مستعار خود به عنوان مصطفی در روز عيد مبعث بود كه وی را در جبهه به اين نام می شناختند.

 

 

 

پس از چند ماه تمرين در آبهای اروند آن هم در زمستان رزمندگان آمادگی خود را برای اهداف عملياتی كربلای چهار آماده كرده بودند. اما آنچه كه غلامشاه علاوه بر آن خود را آماده كرده بود، آمادگی برای شهادت بود.

 

 

او حتی در شب عمليات خبر شهادت خود را به همرزمان داده بود، پس از شروع عمليات و پيشروی به سمت اهداف از پيش تعيين شده گلوله ای دست شهيد را مجروح می سازد اما نمی تواند در اراده شهيد تزلزلی ايجاد كند چرا كه اگر او برای مداوا به عقب برمی گشت روحيه تمام گردان تضعيف می شد دست خود را با چفيه اش می بندد و دوباره به پيشروی ادامه می دهد اما موج گلوله ها و تركش های دشمن امان را از رزمندگان گرفته بود چون آنها از جريان عمليات آگاهی يافته بودند و حتی می دانستند كه نيروهای خودی از كدام محور و معبر می خواهند حمله كنند و به همين خاطر بود كه رگبار تيربارها و گلوله های خمپاره و آرپی جی دشمن تمامی نداشت تا اينكه سفير رجعت غلامشاه سينه او را شكافت و او را در چهارم دی ماه شصت و پنج درنقطه وصال خود ، جزيره ام الرصاص به آرزوی ديرينه اش كه وصال معبود بود رسانيد و چه خوش اين آيه قرآن معنی پيدا كرد:

 

"ان الله اشتری من المومنين انفسهم واموالهم بان لهم الجنه"

 

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:40 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیتنامه شهید محمدجعفر دشتستانی

 

...پدر و مادر من میروم در یکى از این کربلاها شاید خدا در رحمت را براى من باز کند و پیکرم را با خون مى‌شویم شاید خدا رحمى به حالم بکند شاید خدا من را قبول کند...

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بى‌پایان به رهبر کبیر انقلاب و شهداى به خون خفته از کربلاى حسینى تا کربلاى خمینى. کربلاهایى که مردانى همچون على‌ها و حسین ها در آن به شهادت رسیدند و با سلام و درود به خانواده‌هاى شهداء و رزم آوران اسلام که در خط ایثار جبهه ها مشغول فداکارى و جانبازى هستند و به معلولان و مجروحان وصیت نامه خود را شروع مى‌کنم . پدر و مادر من میروم در یکى از این کربلاها شاید خدا در رحمت را براى من باز کند و پیکرم را با خون مى‌شویم شاید خدا رحمى به حالم بکند شاید خدا من را قبول کند . شاید خدا من را ببخشد و پیش خود بخواند . خدایا من تاب نور خورشیدى را ندارم چگونه طاقت آتش جهنم را داشته باشم . اى پدر و مادر گرامى از اینکه من را ۱۶ سال خدمت کردید و من نتوانستم جبران کنم مرا ببخشید و انشاءالله که بتوانم در آخرت پاداش این چند ساله شما را بدهم . اى پدر و مادر شما افتخار کنید که همچون فرزندى داشتید که فداى اسلام عزیز کردید و مادر مبادا براى من گریه کنى که باعث ناراحتى روحم مى شود اگر مى‌خواهى روحم شاد شود خوشحال و خندان باش و فکر من را نکنید . مرگ خواهى ، نخواهى یک روزى سراغ ما مى آید و اما چه خوب مرگى که براى اسلام باشد هر که مى‌خواهد به بهشت برود باید دراین دنیا زجر بکشد ناراحتى بکشد . حضرت محمد (ص) فرمود : درهاى بهشت زیر سایه شمشیرهاست . پس ما باید کوشش کنیم که به بهشت برویم زیرا از این حدیث شریف این به میان است که بهشت به تمامى رزمندگان در راه حق بشارت داده شده . پدر و مادر عزیز من مقدارى کتاب دارم که مى‌خواهم بعد از شهادتم به کتابخانه مسجد بدهید و مقدارى لباس هم دارم که مى‌خواهم به جنگ زدگان یا فقیران بدهید . پدر و مادر شما در حق من خیلى کارها کردید و زحمت کشیدید و مرا بزرگ کردید اما نتوانستم جوابگوى کارهاى شما باشم . پدر و مادر من از شما عذر مى‌خواهم که به شما بى احترامى کردم و شما را اذیت کردم . پدر و مادر امیدوارم که شما مرا ببخشید . خدایا ، من در طول ۱۶ سال خیلى اشتباهات کردم خیلى گناه کردم ، معصیتها کردم و بالاخره تصمیم گرفتم دست از دنیا بکشم و به سوى معبودم بروم . پدر و مادر من خیلى از شما تشکر مى کنم ، من از شما خیلى سپاسگزارى مى کنم . پدر و مادر من بعد از مدتها فهمیدم که جاى من دیگر نزد شما نیست . هر رزمنده اى از اسلام مى‌باید چهار موضوع را در نظر بگیرد تا در انتخاب هدف موفق باشد.

۱) شهادت«فى سبیل الله»

۲) اسارت « بدست کفار»

۳) جراحت«ترکش»

۴) سلامت

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:40 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید محمود دایه علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون گمان مبرید كسانیكه در راه خدا كشته می شوند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.

من محمود دایه علی وصیت نامه ی خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامی به رهبری زعیم عالیقدر امام امت خمینی روح خدا شروع می كنم، ای مردم مسلمان و مستضعف ایران این انقلاب را به رهبری امام امت ادامه دهید ما ملت ایران خیلی خون داده ایم كه این انقلاب به پیروزی برسد نكند كه از رهنمودهای امام سرپیچی كنید و امام را تنها بگذارید او نایب امام زمان (عج) است. نگذارید خون این شهیدان پایمال شود ما هرچه خون بدهیم انقلابمان پایدارتر می شود، این آمریكائی خائن با كمك منافقین دارند شاخ و برگ این نهال انقلاب را می ریزند ما باید نگذاریم كه این ابرقدرتها، واسطه های داخلی آنها به این انقلاب ضرور زیان برسانند. اگرچه همه را بكشند ما باید تا آخرین قطره ی خونمان را به پای این نهال انقلاب بریزیم و آن را آبیاری كرده و رشدش بدهیم. در زمان امام حسین (ع) امام را تنها گذاشتند حالا كه امام خمینی راه او را می رود ما نباید اورا تنها بگذاریم. از خانواده ام می خواهم كه خط امام را ادامه دهند و از مادرم می خواهم برادرهایم را در بسیج شركت دهد تا اگر روزی به شهادت رسیدم بتوانند ادامه دهنده ی راه من باشند. از برادرهایم می خواهم كه بعد از من اسلحه را به دوش بگیرند و خون خودشان را به پای درخت اسلام بریزند تا درخت اسلام بارورتر گردد. هركس امام را قبول نداشته باشد و سر قبر من بیاید به خون تمام شهیدان خیانت كرده است. پدر و مادرم! ما امروز در زمان امتحان هستیم چون در جبهه وجود دارد حسینی و یزیدی و من راه حسین را انتخاب كرده ام شما هم از فرصت استفاده كنید و به جبهه حسین بپیوندید. در هر كربلائی امام حسینی وجود دارد و حسین امروز با خمینی است. در وجود امام عزیز دقت كنید و با شناخت كامل راه او را ادامه دهید؛ مادرم می دانم كه در انتظار آمدن من هستید و هم اكنون دعا می كنی اما حرف من به برادرانم این است كه یكی یكی به جبهه های حق علیه باطل فرستاده شوند؛ من برای آنها طلب پیروزی بعد از شهادت می كنم. دوستانم در پیروزی ما در این جنگ هیچ شكی نداشته باشید این سخنان را به عنوان یك شهید می گویم كه اگر وحدت خودمان را از دست بدهیم و امام را تنها بگذاریم به خون تمام شهیدان خیانت كرده ایم و خدا شما را نمی بخشد. فقط در خط امام حركت كنید و بدانید بهترین تسلیت برای من انتقام گرفتن خون تمام شهیدان است....

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:41 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید سید جمال دربان فلك

 

ای امت حزب اللهی! اسلام مكتب انسان سازی است و انقلاب اسلامی با رهنمودها و رهبری صحیح امام امت (خمینی بت شكن) می رود تا جهانی شود و تمامی ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلی اش امام زمان (عج) تحویل دهد ای امت حزب اللهی! اسلام مكتب انسان سازی است و انقلاب اسلامی با رهنمودها و رهبری صحیح امام امت (خمینی بت شكن) می رود تا جهانی شود و تمامی ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلی اش امام زمان (عج) تحویل دهد پس بر همه شما وظیفه شرعی است كه در هركجا كه باشید از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع كنید..... از ولایت فقیه و روحانیت مبارز اطاعت و پشتیبانی كنید كه هردو ضامن پیروزی و پشتوانه اسلام هستند".

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:41 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید صفر علی داوودی

 

"مادرم سلام این فرزندت را از كردستان غریب و مظلوم بپذیر، اینجا كسی را جز خدای بزرگ و ملائك نداریم مادرم برای ما دعا كن". "مادرم سلام این فرزندت را از كردستان غریب و مظلوم بپذیر، اینجا كسی را جز خدای بزرگ و ملائك نداریم مادرم برای ما دعا كن".

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:41 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید سید جمال دربان فلك

 

  ای امت حزب اللهی! اسلام مكتب انسان سازی است و انقلاب اسلامی با رهنمودها و رهبری صحیح امام امت (خمینی بت شكن) می رود

ای امت حزب اللهی! اسلام مكتب انسان سازی است و انقلاب اسلامی با رهنمودها و رهبری صحیح امام امت (خمینی بت شكن) می رود تا جهانی شود و تمامی ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلی اش امام زمان (عج) تحویل دهد پس بر همه شما وظیفه شرعی است كه در هركجا كه باشید از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع كنید..... از ولایت فقیه و روحانیت مبارز اطاعت و پشتیبانی كنید كه هردو ضامن پیروزی و پشتوانه اسلام هستند".

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:41 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه سردار شهید سعید درفشان

 

بسم الله الرحمن الرحيم بنام خدا، بنام مولا، بنام معبود، بنام او كه خرد را آفريد

و بنام او كه عشق را آفريد و بنام او كه انسان را آفريد تا بنده و مطيع او باشد و بنام او كه انسانهاى خاص را مطيع، و ولى خود قرار داد و بنام او كه يادش و ذكرش قلوب را منقلب كند و بنام او كه آتش عشقش تمامى دنيا و مظاهرش را بسوزاند و بنام او كه مونس دل مومنان و پناه بى پناهان، آرام بخش دل راز داران، آمال و هدف عارفين و معشوق و مقصود شهيدان است. سلام و درود بر پيامبر عظيم الشان امين خدا حضرت محمد مصطفى(ص) سلام بر او كه پيام خدا را براى نجات محرومان و عرق شدگان در فساد دنيوى به ما رساند و آيين و رسم بندگى الله را به ما فهماند. سلام بر ائمه معصومين صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين كه روش زيستن براى خدا و طريق سير الى الله را به آموختند و بنام و بياد او كه منجى انسانها و مرهم دلسوختگان اميد مستضعفان مهدى (عج) و درود بر امام مستضعفان و او كه به كالبد فسرده ما با دم مسيحائيش روح و زندگى بخشيد و حياتى دوباره بخشيد. سلام بر پدر و مادر كه رحمت و مغفرت خدا بر آنان باد سلام بر تمامى مادران شهداء سلام بر مادر محمد رضا كه مادرم بود و سلام بر مادر منصور كه اسطوره مقاومت است و سلام بر مادر پيرزاده و سلام بر مادر فرج و سلام بر تمامى برادران و خواهرانم و سلام بر تمامى برادران مسجد جزايرى آنان كه با عملشان عشق و اسلام را به من آموختند و سلام به برادر عزيز و معلمم عمو حميد، او كه وسيله خيرى در راه من بود و خداوند سبحان به لطف و كرم بى نهايتش او را وسيله هدايت من قرار داد و سلام بر تمامى برادران كانون آنان كه اخلاص، تواضع و تقوا را به من آموختند و سلام بر برادران مدرسه امام آنان كه علو عمل را توأما آموختند. ( يك سرى نذرهايى دارم كه انجام نداده‌ام)

 

1- 34 نماز دو ركعتى جهت طلب فرج امام زمان(عج)

16-2بار خواندن زيارت عاشورا

10-3 نماز دو ركعتى جهت توسل به امام رضا(ع)

20-4روز روزه كه امسال نگرفته ام

5 -2سال روزه و 2 سال نماز

6- تمامى وسايل كه در خانه (از نظر نظامى دارم) و مربوط به سپاه مى باشد تحويل سپاه بدهيد.

 

 

در آخر وصيت من همان وصيت برادر عزيزم محمدرضا است. از پدر و مادرم و خواهرانم و تمامى دوستان و آشنايان مى‌خواهم كه اگر غيبتى كردم و يا تهمتى زده‌ام ببخشيد كه سخت به بخشش آنها محتاجم.

 

  سعید درفشان

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:42 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید محسن دین شعاری

 

شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگی مادی به زندگی معنوی و الهی و شهادت در مكتب اسلام یك مسأله انتخابی است كه انسان كامل با تمام آگاهی آن را انتخاب می‌كند و با شهادت خویش شمع راه انسان‌های پاك و نورانی می‌شود و من با انتخاب آگاهانه راه شهیدان را تا رسیدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد؛

 

 

بسمه تعالی

 

السلام علیك یا اباعبدالله و علی‌الارواح التی حلت بفنائك علیك منی سلام‌الله ابداً ما بقیت و بقی‌الیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتكم، السلام علی الحسین و علی علی‌بن‌الحسین و علی اولادالحسین و علی اصحاب الحسین، اسلام علیكم و رحمت الله و بركاته.

 

با سلام و درود به رهبر كبیر انقلاب اسلامی ایران و تمامی شهدای اسلام و امت شهیدپرور ایران و با سلام به خانواده محترم و درود و رحمت به روح پدر و مادرم.

 

شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگی مادی به زندگی معنوی و الهی و شهادت در مكتب اسلام یك مسأله انتخابی است كه انسان كامل با تمام آگاهی آن را انتخاب می‌كند و با شهادت خویش شمع راه انسان‌های پاك و نورانی می‌شود و من با انتخاب آگاهانه راه شهیدان را تا رسیدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد؛ اگر لیاقت شهادت داشته باشم .بنابراین من راهم را انتخاب كرده ام .امیدوارم كه شما هم ‌خط مرا (ولایت فقیه و برگزیدن راه شهادت) را انتخاب كنید. برادران در زمانی كه اسلام در خطر است همانطوریكه امام عزیز قلب تپنده امت فرمود‌ : به كسانیكه توانایی داشته باشند واجب می‌شود كه برای پاسداری از حریم اسلام و قرآن به مقابله با دشمن به پاخیزند. مواظب باشید كه این جنایتكاران هر روز برای نابودی جمهوری اسلامی ایران نقشه می‌كشند .

 

اما شما همانطوریكه تا به حال نقشه آنها را با اتكال به الله نقش بر آب كرده ایید، حالا هم هوشیار باشید كه انشا‌الله كاری از دستشان ساخته نیست. اما نگذارید ریشه بگیرند و چند جمله از جملات گهربار امام امت و مسئولین كشور كه می‌فرمایند باید فراموش نكنیم كه در جنگ با آمریكا هستیم و ما متكی به خدا هستیم و با اتكال به خدا از هیچ ابرقدرتی ترسی نداریم و ما مثل امام حسین (ع) در جنگ وارد شویم و مثل حسین (ع) باید به شهادت برسیم و تا آنجایی در خاك عراق پیش می‌رویم كه خواسته‌هایمان را بگیریم و هرگز زیر بار ذلت نخواهیم رفت. هیهات من الذله. در آخر از رزمندگان می‌خواهم كه جبهه را گرم نگاه داشته و گوش به فرمان رهبر و تا آخرین نفس استقامت كنید كه الان استقامت لازم است.

 

من با انتخاب آگاهانه راه شهیدان را تا رسیدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد؛ اگر لیاقت شهادت داشته باشم .بنابراین من راهم را انتخاب كرده ام .امیدوارم كه شما هم ‌خط مرا (ولایت فقیه و برگزیدن راه شهادت) را انتخاب كنید

 

در آخر وصایای شخصی دارم كه عبارتند از:

 

1. به مدت 2 ماه و 3 روز، روزه بدهكارم كه فرصت گرفتن این بدهی به علت درگیر بودن در منطقه را نداشتم.

 

2. نماز قضا ندارم

 

3. وسایل نظامی من از قبیل لباس و غیره را بعد از شهادتم كسی كه از خانواده به منطقه می‌رود استفاده كند در غیر این صورت به مراكز سپاه تحویل دهید كه استفاده شود و مقدار پولی كه هست برای كفن و دفن كه انشا‌الله لازم نمی‌شود چون آرزویم این است كه در صحنه نبرد تكه تكه شوم تا در روز قیامت در پیش سالار شهیدان اباعبدالله و سایر شهدا سرافكنده نباشم. وسایل شخصی اگر احتیاج نبود و نخواستید استفاده كنید بدهید به مستمندان. درضمن درمراسم عزاداری از حضرت زهرا (س) و ذریه بی‌بی روضه خوانده شود علت هم مشخص است كه بنده حقیر از داشتن مادر و پدر محروم بودم. در آخر از عموم برادران و دوستان و خواهران و آشنایان كه از من ناراحتی دیدنت امیدوارم به بزرگی خودشان ببخشند و مرا حلال كنند. برادران از استغفار و دعا دور نشوید (دعای كمیل و نماز جمعه) كه بهترین درمان برای تسكین دردها است. همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیدازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نكنند. اگر چنین كردند روز بدبختی مسلمان و روز جشن ابرقدرت هاست. در حالات امام دقیق شوید و سعی كنید عظمت او را دریابید، خود را تسلیم او سازید كه او حسین زمان است و هركس او را تنها گذارد؛ امام زمان را تنها گذاشته است.

 

در آخر اگر شهادت نصیبم شد آنان كه پیرو خط امام عزیز نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند، در تشیع من حاضر نشوند. باشد كه خون شهدا آنان را نیز متحول كند و به رحمت الهی نزدیكشان كند. اللهم ارزقنا الشهاده فی سبیل الله خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار، از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزا.

 

جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم.

 

مرگ بر آمریكا و شوروی و اسرائیل غاصب صهیونیسم منطقه.

 

به امید زیارت كربلا و قدس عزیز: الحقیر محسن دین شعاری.

 

نسخه متن كامل وصیت نامه آن بزرگوار توسط یرادر شهید، حسین دین شعاری به دست ما رسید كه با انتشار آن امید آشنایی هرچه بیشتر نسل جدید با فرهنگ شهدا و استقامت آنان آشنا شوند و به بصیرت شهدا پی ببرند و با سیره عملی آنان آشنا شوند و امید آن می رود كه الگویی مناسب برای نسل ها باشند.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:42 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید مفقودالاثر بهروز دلاور

 

از تمام كسانیكه با من ادعای رفاقت و دوستی می كرده اند می خواهم كه حتماَ برای من نماز وحشت (نماز شب اول قبر) بخوانند و برای من طلب آمرزش و مغفرت كنند.

 

نام و نام خانوادگی : بهروز دلاور شهید مفقود الثر بهروز دلاور

نام پدر : محمد ابراهیم

تاریخ تولد : ۰۱/۰۶/۱۳۴۶

محل تولد : گلپایگان

رشته تحصیلی : زمین شناسی

نام دانشكده : علوم

تاریخ شهادت:۱۲/۱۲/۱۳۶۵

محل شهادت : شلمچه

 

چند نكته ای است كه دوست دارم اگر شهید شدم عمل كنید:

 

1- از تمام كسانیكه با من ادعای رفاقت و دوستی می كرده اند می خواهم كه حتماَ برای من نماز وحشت (نماز شب اول قبر) بخوانند و برای من طلب آمرزش و مغفرت كنند.

 

2- جنازه مرا به نشانه اعتراض به برخورد پذیرش پایگاه شهید بهشتی مخصوصاَ ارزیابی با برادر شهید حجت تسكینی دوست و دوستان دیگر به آنجا نبرید و تشییع جنازه ام از مسجد جامعه نارمك تا دبیرستان كمال و خانه مان باشد. البته اگر توانستید دانشكده هم ببریدم شاید كه موجب بیداری عده ای گردد و مرا در بهشت زهرا دفن كنید.

 

3- از كلیه دوستان، آشنایان و فامیل طلب حلالیت می كنم و از شما می خواهم كه مرا ببخشید و برایم طلب مغفرت از خداوند تبارك و تعالی كنید.

 

4- حال به پدر و مادر و خواهران و برادر عزیزم كه خبر شهادت من به شما می رسد، دوست دارم اندكی اندوه به دل راه ندهید زیرا كه خداست كه ما را آفریده و همه به سوی او می رویم. گریه و زاری بیش از حد نكنید. سعی كنید در جلو مردم از گریه خودداری كنید. بدانید اگر شهید شدم خداوند گناهان مرا بخشوده و مشمول عفو او شده ام و در سرای جاودان نزد او روزی می خورم و حیف می خورم كه چرا زودتر به این دیار نرسیدم. پس باید برای خود ناراحت باشیم و برای خود توشه آخرت فراهم آوریم.

 

5- هر وقت خبر شهادت عزیزی را می شنیدم سخت متأثر می شدم و حسرت می خوردم كه خداوند چرا این فیض را شامل حال ما نمی كند و این توفیق را به ما نمی دهد و این را می دانستم كه شهید مقام والایی دارد و او در چه مكانی جا دارد.

 

6- از برادران عزیز بسیجی می خواهم كه همچون گذشته حضور در جبهه ها و همچنین در توده های مردم و در پشت جبهه را فراموش نكنند و همواره امام را یاری كنند. اگر مشكلاتی می بینند سعی در رفع آن بكنند نه آنكه آنرا بزرگ كنند و دولت را كوچك كنند البته بعضی از دست اندركاران (به نظر من) استحقاق بعضی از مسئولیتها را ندارند و با پارتی و ... به این مقام رسیده اند. در بعضی از جاها دزدی ها آنقدر زیاد شده، كه صد رحمت به دزدیهای قبل از انقلاب، قبلاَ مارك اسلامی نداشت و حالا دارد و شرعی شده. از قول من به مسئولینی كه خود را می گیرند و فكر می كنند كاره ای هستند . بگوئید بابا اگر این مردم نباشند ریاست تو معنایی ندارد بلكه بواسطه پشتیبانی مردم است كه تو پشت میز نشسته ای، پس اینقدر مردم را اذیت نكنید. از شما برادران می خواهم عوامل ضد انقلاب كه با ظاهر اسلامی و انقلابی دست به اعمال غیر اسلامی می زنند. شناسایی كنید و حسابشان را كف دستشان بگذارید.(البته به مسئولیت خودتان)

 

7- سعی كنید برای اموات، حتماَ قرآن بخوانید. باشد كه دیگران هم برای شما طلب مغفرت كنند.

 

8- اوائل انقلاب همه دوست داشتیم دعای كمیل و توسل بخوانیم ولی حالا من می دیدم كه بیشتر بچه ها فرار می كردند و حوصله نداشتند. بیایید و هر كس پیش خود ریشه یابی كند و ببیند كه چرا اینگونه شده است چرا شورهای قبلی برای خواندن ادعیه و رفتن به هیئت ها نیست.

 

9- هیئت ثارالله واقعاَ هیئت خوبی است زیرا به خانواده های شهدا سر می زند و در واقع مراسم یادبود شهدا می باشد حتماَ در چنین هیئتهایی شركت كنید

 

10- برادران بسیج فكر نكنند كه بسیجی شدن یعنی درس را كنار گذاشتن و ... بلكه بسیجی كسی است كه در همه جهات مثبت رشد كند ، حتماَ درس بخوانید زیرا مملكت به من و شما نیاز دارد و آینده را ما می سازیم.

 

11 - به خانواده هایی كه مفقودالاثر داده اند، بیشتر سر بزنید( برادر آقایی، اكبری، كیانی،كاظمی نسب، ماهوتچی و ...) خانواده هایی كه شهید داده اند لااقل جائی را دارند،سنگ یادبودی دارند ولی مفقودین هیچ چیز ندارند.

 

12 - اگر من مفقودالاثر شدم، مراسمی را در سر مزار شهدای گمنام تدارك ببینید.

 

13 - اگر پول و اموالی از من باقی ماند، پدرم در هر راهی كه صلاح می داند خرج كند.

(بهتر می دانم كه برای یتیمان، مخصوصاَ فرزندان شهدا خرج گردد) البته مسئله ای همپیش حاج فلاح دارم نوشته ام كه مقداری از پول هایم حدود 6 هزار تومان را برای آن مسئله خرج كنید.( برای برادر و خواهرانم در عروسی شان از جانب من چشم روشنی بخرید).

 

14 - انشاءالله كه به كسی بدهكاری ندارم، اگر هم داشته باشم از 50 تومان كمتر است اگر كسی طلب كرد به او بدهید. از یكی از دوستانم 4000 تومان طلب دارم.

 

15-انشاءالله كه روزه قضا ندارم و نماز قضا هم شاید دو هفته داشته باشم كه خودم سعی می كنم، كه بخوانم.

 

16- بعضی از كتابهایم متعلق به بچه هاست كه هر كدام طلب كردند سریعاَ بدهید و از جانب من معذرت خواهی كنید كه خودم نتوانستم به آنها بازگردانم.

 

17- از برگه ها و مداركی كه مربوط به بسیج پیش من باقی مانده بوده است، به برادر حمید یاسعید فیض الهی یا دكتر ناصر افضلی بدهید. ( سعی شود به آقای افضلی بدهید)

 

18- دوست دارم كه مسجد جامع ختم بگیرید و اگر حاج منصور كوچك محسنی بود راجع به مسائل روز و جنگ سخنرانی كنید و آقای بنایی قرآن بخواند و تكه هایی از وصیت نامه من بوسیله آقای افضلی خوانده شود.

 

19- از پدر و مادر عزیزم طلب حلالیت می كنم و از آنها می خواهم كه مرا ببخشند زیرا تندیبسیار كرده ام و انشاء الله كه خداوند به ایشان عمر پر بركت در سایه ولی عصر(عج) بدهد و همچنین از برادر و خواهرانم طلب عفو و بخشودگی و حلالیت دارم. انشاءالله در خط اسلام باشید و اسلام را حراست كنید و همیشه موفق و مؤید باشید.

 

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بكاه و بر عمر او بیفزا

 

رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما منتظری نستوه محافظت بفرما

 

 

خلاصه زندگینامه شهید مفقودالاثر بهروز دلاور

 

شهید بهروز دلاور به سحرگاه اول شهریور ماه سال ۱۳۴۶ در روحانی ترین لحظات صبح و همزمان با ندای جانبخش اذان صبح دیده به جهان گشود. سپس دوران ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت به پایان رسانید و در تمام مقاطع تحصیلی شاگرد ممتاز بودند و از طرف مربیان و مسئولین مربوطه مورد تشویق قرار می گرفت. در سال دوم دبیرستان رشته تجربی برای اولین بار با توجه به كمی سن وی با شور و شوق بسیار و وصف ناپذیری به جبهه اعزام شد. البته تا قبل از آن از اعضای فعال بسیج محسوب شده و در دبیرستان مربوطه در انجمن اسلامی و اجرای برنامه دعای كمیل فعالیت می كرد. اولین عملیاتی كه وی شركت كرد والفجر۶ و خیبر بود كه منجر به آزادسازی خرمشهر گردید. پس از مراجعت فضای جبهه او را دگرگون كرد و دیگر رغبتی به ماندن در تهران را نشان نمیداد.

 

در سال چهارم دبیرستان با اینكه در فعالیتهای بسیج و برگزاری مراسم هفته جنگ و دهه فجر شركت می نمود ولی این مانع از پیشرفت وی در دروس نمی شد به همین دلیل پس از اخذ دیپلم در سال ۶۴ در كنكور سراسری در رشته زمین شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. در این زمان نیز هنوز آن عشق و علاقه به جبهه در او وجود داشت. تا اینكه در ماه رمضان ۶۵ برای سومین بار به جبهه اعزام گردید و مدت ۲۵ روز از روزه های خود را به دلیل بودن در منطقه جنگی افطار نمود. پس از مراجعت از جبهه با اینكه امتحانات آخر ترم وی شروع شده بود و می بایست هر روز از منزل تا دانشگاه را كه راه نسبتاَ طولانی بود برود ولی با اینحال تمام ۲۵ روزه را پشت سر هم گرفت و وقتی با اعتراض ما روبرو می شد كه مایل بودیم روزه ها را یك در میان بگیرد در پاسخ می گفت كه می خواهم به جبهه بروم و دوست ندارم دینی بر گردنم باشد.

 

سرانجام در تاریخ ۱۲/۱۲/۱۳۶۵ در منطقه شلمچه پس از درگیری مستقیم با دشمن، شربت شهادت را نوشید و به دیدار یار شتافت.

 

همرزم او تعریف میکند در آخرین لحظات به دلیل شدت جراحت وارده از من خواست تا دیگر رزمندگانی که اوضاع بهتری دارند را به عقب برگردانند و او را در همان مکان رها سازند. به همین خاطر پیکر او تا بحال مفقود مانده است.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:42 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید احمد علی دره شیری

 

ی امت قهرمان پرور ایران آفرین برشماكه چنین فرزندان دلیری را می پرورانید و در راه خدا فدا می كنید . ای امت اسلام امام خود را تنها نگذارید و همیشه پشتیبان امام خود باشید و در نمازجمعه ها شركت كنید كه كمر دشمن همین نمازجمعه ها شكسته است و ای پدران و مادران مانع فرزندان خود نشوید و آنها را به میادین نبرد بفرستید تا در راه اسلام جهادكنند.و ای جوانان عزیز شما هم به جبهه ها بیاید و مثل ما كه سلاح بر زمین افتاده شهیدان را برداشتیم شما هم سلاحهای ما را بر دوش بگیرید و بر علیه كفر بجنگید .

 احمدعلی دره شیری (1294134)

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عندربهم یرزقون.

 

گمان نبرید كسانیكه درراه خدا كشته میشوند مرده اند بلكه زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می خورند».

 

بنام الله پاسدارحرمت خون شهیدان و با درود سلام به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نایب برحقش خمینی بت شكن و درود بركفر ستیزان لشكر اسلام و سلام برشهیدان در راه حق وحقیقت وصیت خود را شروع میكنم . در اول سپاس و ستایش میكنم خدایی كه در راه راست را به من نشان داد و توانستم در این مسیر حق مستقیم قدم بردارم سپاس خدایی كه تمام جهان و جهانیان را آفرید . من چند پیام كوتاهی دارم برای امت اسلام و رزمندگان . ای امت قهرمان پرور ایران آفرین بر شما كه چنین فرزندان دلیری را می پرورانید و در راه خدا فدا می كنید . ای امت اسلام امام خود را تنها نگذارید و همیشه پشتیبان امام خود باشید و در نمازجمعه ها شركت كنید كه كمر دشمن همین نمازجمعه ها شكسته است و ای پدران و مادران مانع فرزندان خود نشوید و آنها را به میادین نبرد بفرستید تا در راه اسلام جهادكنند.و ای جوانان عزیز شما هم به جبهه ها بیاید و مثل ما كه سلاح بر زمین افتاده شهیدان را برداشتیم شما هم سلاحهای ما را بر دوش بگیرید و بر علیه كفر بجنگید . وچند پیامی برای پدر و مادر و خواهر و برادرانم دارم كه می نویسم . ای پدر عزیز باید مرا ببخشید كه شما را خیلی اذیت كردم و ای مادر باید مرا ببخشی كه زحمات زیادی برای من كشیده ای و من نتوانستم خدمتی برایت بكنم وای مادر تو امتحانت را دادی واین امانتی كه خدا به شما داده بود و دوباره به صاحبش برگرداندی و ای خواهرم تو مانند زینب صابر باش و برای پیروزی رزمندگان دعا كن و ای برادران عزیز شما هم سنگر مرا خالی نگذارید و به جبهه ها بیاید و بر علیه كفر بجنگید . و ای خانواده عزیز صبر را پیشه خود سازید و هرگز روی ناراحتی را نشان ندهید چون دشمنان اسلام شاد می شوند و شما هرگز ناراحت نباشید و لباس عزا بر تن نكنید . بار خدایا صبری بلند به خانواده من و خانواده های دیگر شهدا عنایت فرما . وای خدا هر بار كه وصیت نامه نوشتم مرا به آرزوی خود نرساندی ولی این بار امیدوارم مرا به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت در راه خدا برسان .

  والسلام - احمـدعلی دره شیری

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:43 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید اسماعیل دقایقی:

 

ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.

 

 

خدایا! امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران، پایداری کنند و سپس بر آنان غلبه کنند.

خدایا شهادت می‌‏دهم که غیر از تو خدایی نیست و محمد (ص) رسول و فرستاده توست و علی (ع) وصیّ رسول خداست. سلام بر خاندان عصمت و طهارت. درود بر خمینی کبیر و سلام بر روحانیّت معظّم و امت حزب ‏اللَّه.

 

خدایا از تو می‌‏خواهم در هنگامی که شیطان به سراغم می‌‏آید، تو او را دور سازی و مرا قوّت و آرامش عطا فرمایی که «لا حول و لا قوة الا باللَّه العلیّ العظیم».

 

پدر و مادر گرامی در مقابل شما شرمنده‏‌ام که توفیق خدمت به شما و اجرای حقوق شما خیلی کم نصیبم گشت. بدانید که «انّا للَّه و انّا الیه راجعون» انشاءاللَّه خداوند به شما صبر عطا فرماید و شما از جمله کسانی باشید که مردم و خصوصاً خانواده شهداء، اسرا و معلولین را دلداری بدهید و من هم دعاگوی شما هستم.

 

همسر محترمه! در این حدود ۵ سال زندگی از خصوصیات خوب تو بهره بردم و مرا بسیار احترام کردی که لایق آن نبودم. پیوند من و تو با شعار اسلام و ایمان شروع شد و بعد سعی نمودیم هر روزمان با روز دیگر متفاوت باشد و احکام اسلام را پیاده کنیم و خوب می‌‏دانی که راه من در ادامه این زندگی و سیر به عمل در آوردن عقیده به اسلام بوده است. چطور می‌‏توانستم در خانه راحت باشم و کاری نکنم، در صورتی که جان و مال امت مسلمان ایران به سوی جبهه سرازیر است. انسان در برخورد با مصائب و مشکلات است که لذّت ایمان و توجّه به خدا را درک می‌‏کند و ا گر رفتن من مصیبتی برایت باشد می‌‏دانی که «الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انّا للَّه و انا الیه راجعون». در تربیت ابراهیم و زهرا سعی خود را بنما؛ بری آن‌ها دعا می‌‏کنم و امیدوارم افرادی مفید برای اسلام و خط ولایت اهل بیت عصمت و طهارت و ولایت فقیه باشند. بعد از من سعی کن با مشورت آقایان علماء در قم مثلاً آقای راستی یا آقای کریمی، منطقی‌‏‌ترین راه را برای خود انتخاب بنمایی که انشاءاللَّه اگر بهشت نصیبم شد، یکدیگر را در آنجا ملاقات کنیم. انشاءاللَّه با صبر و استقامت خود که خدا بیشتر به تو دهد، اسوه‌ا‏ی در جامعه خود باشی.

 

برادران گرامیم و خواهران محترمه!

 

بری شما نیز آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاءاللَّه بتوانید با کار و فعالیت، خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. جهانی که امروز پر از فسق و فجور و خیانت ابرقدرتهاست، تلاش و ایثار می‌‏خواهد. در راه حسین (ع) - سیدالشهداء - رفتن، حسینی شدن می‌‏خواهد. انشاءاللَّه در پیروی از راه امام امت خمینی کبیر که‌‌ همان راه خدا و قرآن و اهل بیت (ع) است، موفّق باشید. دیدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مشغول نماز هستند و با متانت، نیروهای دشمن و تانکهای او را می‌‏بینند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می‌‏کنند، از تجلّیّات حسینی شدن این امت است که مرا به وجد آورده است. حقوق شما را آنطور که باید رعایت ننموده‌‏ام که انشاءاللَّه مرا ببخشید؛ من هم دعاگوی شما هستم.

 

خدمت کلیه اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان سلام عرض می‌‏کنم و برای آنان توفیق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعاً نتوانسته‌‏ام حقوق شما را به خوبی رعایت کنم. انشاءا... مرا ببخشید.

 

از همة شما التماس دعا دارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.

 

پاسدار اسماعیل دقایقی

سوم جمادی‏‌الثانی ۱۴۰۴ روز وفات حضرت فاطمه زهرا (س) اولین منادی حق ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع)

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:43 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید علی اکبر دره شیری

 

بار الها من نمی خواهم كه در بستر بمیرم یاریم كن تا به راهت در دل سنگر بمیرم

 شهیدعلی اكبر دره شیری (1294143)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان . با درود و سلام به رهبر كبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی و با سلام به شهدای اسلام از هابیل تا حسین (ع) و از حسین (ع) تا شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران و با آرزوی طول عمر برای امام عزیز و ادامه انقلاب اسلامی تا ظهور امام زمان (عج) و پیروزی نهایی برای رزمندگان اسلام بركفر جهانی و با سلام بر شما ملت شهیدپرور ایران . اینجانب علی اكبر دره شیری فرزند محمد دارای شناسنامه شماره 3 متولد 1341 صادره از حوزه یزد وصیتنامه خود را شروع می كنم . و ای پدر و مادر از دور خدمت شما سلام عرض می كنم و از اینكه نتوانستم فرزند شایسته برای شما باشم ببخشید و امیدوارم كه این زحمتهای شبانه روزی که بر من کردید را حلال کنید و مرا ببخشید تا شاید خداوند هم برمن ببخشد و ای خواهر و برادرانم از دور برای شما عرض ادب می كنم و انشاءالله كه شما به بزرگی خودتان این برادر حقیر را ببخشید . و ای پدر و مادرم از اینكه توانسته اید در محضر خداوند متعال از اینکه این امانت الهی را به صاحب اصلی اش برگردانید سربلند و اجرعظیم داشته باشید . از خداوند سپاسگزار باشید و دعای امام عزیز را فراموش نكنید و امام را تنها نگذارید و دعوت او را لبیك گویید و از خداوند بخواهید كه تا ظهور حضرت مهدی (عج) عمر امام را بلند كند و انقلاب اسلامی را به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل كند و هرگز شهدای راه حق را مرده نپندارید ، بلكه زنده و همیشه شاهد و آگاه هستند و لحظه ای برای فرزند خود گریه نكنید زیرا من راهی را پیموده ام كه در پیشگاه خداوند سربلند می باشم و از گرفتن هرگونه مجلس عزا جلوگیری و خودداری كنید و اگر خواستید مجلسی بگیرید به یاد سرور شهیدان و به یاد علی اکبر سید الشهداء بگیرید و ای مادر فقط با لیلا هم ناله بشو و دیگر از تمام قومان و خویشان و همسایگان برایم طلب مغفرت كنید و از تمامی شما عزیزان میخواهم كه هرگونه بدی و زشتی را كه از من دیده اید فقط بخاطر علی اكبر سید الشهدا (ع) ببخشید و من از اینكه توانسته ام این جان ناقابل خود را فدای اسلام كنم افتخار می كنم چون در روز قیامت در صف جوانان بنی هاشم و عباس و قاسم و علی اكبر می باشم و برای شما هم امیدوارم كه افتخاری باشد به بزرگی ابدیت خصوصاً تو ای پدر و مادر عزیزم چون در نزد خداوند سربلند و پیروز می باشید و به جای عزاداری مجالس شادی و بجای پرچم سیاه به درب خانه پرچم سبزی بزنید زیرا برای شهید عزاداری معنی ندارد و گریه کردن شما موجب شادی دشمنان اسلام و قرآن می شود . و ای برادرانم از اینكه مدتی در یزد مزاحم كار و زندگی شما بودم طلب عفو می كنم و امیدوارم كه این زحمتها را بر من حلال كنید .امیدوارم خداوند به شماها توفیق ادامه راه شهدا عنایت كند و رسالت خون شهدا را بردوش بگیرید و هرچه شما كردید پدر و مادر پیرم را فراموش نكنید و هركاری كه دارند برایشان انجام دهید و آنها را به حساب بنده بگذارید . انشاء الله كه در روز قیامت جبران آن را خواهم كرد و دیگر اینكه می خواستم كه در كنار گلزار شهدای یزد

 

بخاك بسپارید ولی هرگونه كه شما صلاح میدانید اشكالی ندارد و ازاینكه در پیشگاه خداوند شرمنده نباشم . سفارشی دارم كه امیدوارم انجام دهید از موجودی اینجانب حدود دوسال نماز قضا برایم بخوانید و روزه پنجسال را هم برایم بگیرید و هركس كه از من ادعای طلب كرد به او بپردازید و این نكته مهم به خدمت شما عرضه میدارم پس از شهید شدنم از شما میخواهم كه مرا كه در تابوت میگذارید بر روی آن پارچه سیاه نكشید كه مردم بدانندكه عمرم را در سیاه چالها نگذرانده ام و چشمهای مرا باز بگذارید تا مردم بدانند كه كوركورانه از این راه نرفته ام و دستهای مرا باز بگذارید تا دنیا دوستان بدانند كه من چیزی را با خودم به آن دنیا نمی برم و یك تكه یخی را برروی سینه ام بگذارید تا بجای مادرم برایم اشك بریزد ، زیرا گریه كردن مادرم باعث شادی دشمنان اسلام میشود . امیدوارم كه این چند شعر بر مزارم خوانده شود .

 

بار الها من نمی خواهم كه در بستر بمیرم یاریم كن تا به راهت در دل سنگر بمیرم

 

دوست دارم در میان خون و آتش و گلوله دور از كاشانه و مادر و خواهر بمیرم

 

دوست دارم خاك ایران را زدشمن پاك سازم در راه اسلام و آزادی این كشور بمیرم

 

دوست دارم نیمه شب با نعره الله اكبر دشمنان را قلع و قمع سازم چون سر لشكر بمیرم

 

دوست دارم تا شوم قربانی راه خمینی همچنان پروانه در جانم فتد آذر بمیرم

 

دوست دارم همچو باران بر تنم خمپاره بارد پیكرم گردد به مانند گل پرپر بمیرم

 

دوست دارم نام رهبر را بخونم نویسم دیده ام باشد به نام نامی رهبر بمیرم

 

دوست دام گلگون گردد لباس پاسداری آخر از خون تنم با جسم از خون تر بمیرم

 

خط من خط خمینی رهبرم باشد خمینی پس چه بهتر چون حسین از تیر و از خنجر بمیرم

 

دوست دارم تشنه لب باشم به هنگام شهادت جرعه نوشم زدست ثاقی كوثر بمیرم

 

دوست دارم چهره مهدی زهرا را ببینم با تبسم بر رخ آن حجت اكبر بمیرم

 

دوست دارم دفتر را از شعر خود سازم مهیا وانگهی با خون كنم امضاء آن دفتر بمیرم

 

دوست دارم كربلایی راه من یابد ادامه من بخون غلطان شوم همچون علی اكبر بمیرم

 

به امید دیدار روز موعود

 

والسلام

 

علی اکبر دره شیری

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:43 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید اسدالله دهقان پور فراشاه

 

ای امت شهید پرور با شهید شدن فرزندان این جامعه هرگز دلسرد و ناامید نشوید و بیشتر به جبهه ها روی آورید و تنها خواهشی كه از شما دارم این است كه از رهبری امام گونه امام خمینی دست بر ندارید و مانند مردم كوفه كه حسین (ع) را تنها گذاشته اند عمل نكنید و نماز جمعه و جماعت را ترك نكنید و هر چه شما كردید با خانواده های شهدا مودب و خوش رفتار باشید و دوستان اگر خدای ناكرده ناراحتی از من دیده اید مرا حلال كنید و از من راضی باشید .

 

 شهیداسدالله دهقانپور(1304380)

 

بسم رب الشهدا والصدیقین

 

« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون .

 

گمان نبریدكسانیكه در راه خدا كشته میشوند مرده اند بلكه زنده اندو نزد پروردگارشان

 

روزی می خورند » .

 

درود و سلام فراوان به رهبر كبیر انقلاب اسلامی و امام زمان (عج ) و رزمندگان جان بر كف و شهدا گلگون كفن ومعلولین و مجروحین جنگ تحمیلی . خدا یا تو را شكر میكنم كه توفیق خدمت در راهت را نصیب من كردی و چگونه زیستن را به من آموختی . خداوندا تاكنون كه نتوانستم كه دین خود را نسبت به مردم و انقلاب ادا كنم ولی امیدوارم كه با ریختم خون ناقابل خود نهال انقلاب را آبیاری كنم . ای امت شهید پرور با شهید شدن فرزندان این جامعه هرگز دلسرد و ناامید نشوید و بیشتر به جبهه ها روی آورید و تنها خواهشی كه از شما دارم این است كه از رهبری امام گونه امام خمینی دست بر ندارید و مانند مردم كوفه كه حسین (ع) را تنها گذاشته اند عمل نكنید و نماز جمعه و جماعت را ترك نكنید و هر چه شما كردید با خانواده های شهدا مودب و خوش رفتار باشید و دوستان اگر خدای ناكرده ناراحتی از من دیده اید مرا حلال كنید و از من راضی باشید . و از شما پدر و مادرم عزیزم ای كسانی كه در بزرگ كردن من شب و روز كوشش كردید و رنج و مشقت زندگی را بر خود گذاشتید و درآخر هم جوانانتان را در راه دین فدا كردید خوشا به سعادتتان . ای پدر جان و مادرجان در داغ جوانانتان گریه نكنید و همیشه بیاد علی اكبر سید الشهداء(ع) گریه كنید . برادرانم و خواهران از اینكه برادر شما شهید شده است گریه نكنید زیرا مقام شما نزد خداوند بسیار است و هر چه شما كردید دست از ولایت بر ندارید و در كارهایتان ثابت قدم باشید صبر پیشه كنید كه خدا صابرین را دوست می دارد . و خواهرم زینب وار و صبور باش و همچون زینب (س) كه در داغ برادرش حسین (ع) مقاومت كرد شما هم در داغ برادرتان مقاومت كنید . و شما ای پدر و مادرم من می دانم كه برای من زحمت فراوان كشیده اید تا مرا بزرگ كردید و تو ای مادرم می دانم كه برای من زحمت بسیار كشیده ای و من قدر زحمات شما را ندانستم و امیدوارم كه از دست من راضی و خشنود باشی و تو ای پدر مهربانم حال میدانم كه نصیحتهای كه به من می كردید و من عمل نمی كردم كه من اشتباه می كردم و از شما پدر و مادر عزیز میخواهم كه از من راضی باشید و مرا حلالم كنید و اگر می خواهید برای من گریه كنید بیاد علی اصغر و علی اكبر امام حسین(ع) گریه كن و من راضی نیستم كه برای من گریه كنید و از طرف من به ننه سلطان سلام برسانید و طلب بخشیدگی كنید تا از من راضی باشد من میدانم كه او زحمات زیادی برای من كشیده است . و ای برادران و خواهرانم از شما میخواهم كه از من راضی باشید و اگر بدی از من دیده اید مرا ببخشید . و ای تو محمد تقی از تو می خواهم كه یكبار دیگر عوض من كامران را ببوسی و از شما اكرم خانم میخواهم كه اگرخدای ناكرده از من بدی دیده اید مرا حلال كنید . و مقدار پولی كه من دارم هر كاری كه می خواهید بكنید و10 تومان دست محمد تقی است اگر لازم دارید بگیرید . خیلی متشكرم

 

شیون مكن مادر در مرگ خونبارم بگذر زمن دیگرعزم سفر دارم

 

مادر فدای تو این جسم وجان من یكدم زمن بشنو حال زبان من

 

گر كشته گردیدم در جبهه ای مادر بهرم مزن بر سر بهرم مكن زاری

 

یك پرچم سبزی در خانه زن مادر بهرم چراغان كن شوق خدا دارم

 

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزا .(الهی آمین)

 

والسلام

 

اسدالله دهقانپور فراشاه

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 25 اسفند 1396  6:43 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها