فشارِ مشکلات مالى و زندگى است که باعث مىشود بعضى از طلبه ها، مجبور شوند که به کارهایى به جز طلبگى، اشتغال ورزند که متأسفانه با اینکه بعضى از آنان بسیار با استعداد هستند، اما ضرباتِ جدى به پیشرفت تحصیلى و علمى آنان میزند.
براى کسانى که خارج از دنیاى طلبگى زندگى مىکنند، همیشه این سؤال وجود دارد که شغلِ طلبه ها چیست؟ آنان براى گذرِ زندگى، چکار مىکنند؟ از چه طریقى هزینههاى زندگىشان را مىپردازد؟ طلبگى، یک شغلِ تمام وقت است.
یک شغلِ سخت که با کار و تلاش و صبر و تحملِ بسیار زیاد همراه است. شغلى که بر روى همه زندگىِ شما تأثیر مىگذارد و آن را تحتِ تأثیر قرار مىدهد. شغلى که نیازى به اداره و میز ندارد، بلکه حتى هنگام قدم زدن در خیابان هم به دنبالِ شماست.
در این رویکرد شغلِ طلبه ها، تحقیق و پژوهش در حوزه علومِ دینى است. طلبه ها، متخصصان و پژوهشگرانِ حوزه علومِ دینى مىشوند.
از همین طریق، آنان سؤالات و نیازها و مواردِ شرعىِ دیگران را حل و فصل مىکنند. پاسخ به سؤالاتِ دینى و مسائلِ شرعى، آدابِ تولدِ فرزند (مثل اذان گفتن در گوش) و از دنیا رفتن (مثل تلقین) بر طرف کردنِ شبهات، پیشنماز بودن و خواندنِ نماز، آموزشِ مسائلِ دینى و اعتقادى، راهنمایى در معرفىِ سبکِ زندگىِ اسلامى و…
این سطحِ اولِ این شغل است که ممکن است عدهاى از طلبه ها، فقط در همین سطح باقى بمانند و به آن بپردازند. طبیعتا کسانى که در این سطح فعالیت مىکنند، نیاز به قدرت بیان، روانشناسى مخاطب، سرعت به یادآورىِ زیاد و… دارند.
طلبه هایى که در این سطح مشغول هستند، بدونِ آنکه هزینه یا پولى بگیرند، این کار را انجام مىدهند. ممکن است شما در قطار با آنان برخورد کنید، در صفِ نانوایى، در تاکسى، در یک مهمانى، و آن طلبه بدونِ آنکه از شما هزینهاى بخواهد، ممکن است ساعتى براى شما وقت بگذارد و به سؤالاتِ شما پاسخ بدهد.
اما سطحِ بعدى، منبر رفتن است. منبر هنوز هم یکى از مهمترین جایگاههاى دینى و حتى تاریخى را در میانِ طلبه ها دارد که به نوعى، هویتِ آنان به شمار مىرود.
آگاهى دادن درباره مسائلِ دینى و تاریخى و هشدار و تذکر درباره مسائلِ روز، یکى از مهمترین اهداف در این منابر به حساب مىآید.
تصور نکنید که همه طلبه هایى که منبر مىروند، با رقمهاى بسیار بالا این کار را انجام مىدهند. چند نامِ مشهور را که کنار بگذارید، باقى طلبه ها رقم هاى بسیار معمولى براى این کار مىگیرند.
هر چند باید توجه داشته باشید که منبر رفتن، فقط بالا رفتن از پلههاى منبر نیست، بلکه به سالها و ساعتها وقت نیاز است.
طبیعتا وقتى که طلبه اى کارش این باشد، نمیتواند به حرفه دیگرى بپردازد. او باید مدام تحقیق کند و به مسائلِ دینى و روز کاملاً مسلط باشد تا بتواند از عهده منبرهاى سنگین برآید.
همچون پزشکى که سالها وقت گذاشته و حتى براى نجاتِ جانِ انسان ها، هزینه مىگیرد، چون زندگىاش از این طریق مىگذرد و براى اینکه به این درجه برسد، باید تمام وقت در این حرفه بماند، طلبه اى که منبرى مىشود هم چنین وضعى دارد.
به نسبت، طلبه هاى منبرى هزینه هاى بسیار کمترى نسبت به پزشکان مىگیرند و معمولاً هم باعثِ مرگِ بیمارانشان (خصوصا در بیمارستان ها بر اثرِ اشتباه) نمىشوند.
اضافه کنید به این لیست، انواع و اقسامِ مشاوره هاى رایگانى را که طلبه هاى منبرى، به کسانى که بعد یا قبل از منبر به نزدشان مىروند و آنان بدونِ هیچ هزینه اى، اختلاف و دعواهاى همه را حل مىکنند. مشاورهایى که حتى روزها و ماه ها، وقت و بى وقت، ادامه دارند.
هر چند که طلبه ها از همان ساله اى اولِ ورود به دروسِ حوزوى، تعلیم دادن را مىآموزند، اما تبدیل شدن به اساتیدِ مجرب، سطحِ کاملاً جدایى دارد. تدریس یکى از مهمترین کارهایى است که طلبه ها انجام مىدهند. اساتیدِ بسیار توانایى که در حیطه علومِ عقلى و نقلى، در زمره بهترینها به حساب مىآیند. توجه داشته باشید که اساتید در حوزه، هیچ هزینه اى نمىگیرند و فقط براى رضاىِ خدا، بالاترین مفاهیمِ علمى را به شاگردانِ خود مىآموزند.
هر کسى مىتواند (از هر طبقه و شغل و نژادى که باشد) بر سَرِ دروسِ حوزه (حتى در بالاترین سطوح، همچون درس خارج) حضور یابد و تا هر زمان که بخواهد، آن را پیگیرى نماید.
نه کسى از او مىپرسد که چرا به این درس مىآید و نه کسى مىخواهد که فرمى را پر کند و نه هزینهاى از او گرفته مىشود. این یکى از ویژگیهاى منحصر به فردِ دروسِ حوزوى است که در هیچ محیطِ دانشگاهى، دیده نمىشود.
محقق و پژوهشگر بودن، یکى دیگر از سطوحى است که طلبهها در آن مشغول مىشوند. یعنى طلبههایى که با انتخابِ یک رشته تخصصىِ نقلى یا عقلى، تبدیل به محقق و پژوهشگر مىشوند و در پژوهشگاههاى علومِ اسلامى، دست به پژوهش و نوآورى مىزنند.
خوشبختانه امروزه با گسترشِ تعدادِ این پژوهشگاهها و راه افتادنِ کرسىهاى بحث و بررسى و مناظره، این سطح از رونق بسیار خوبى برخوردار است، هر چند که همیشه جا براى بهتر شدن و رسیدن به کیفیت بالاتر، وجود دارد.
فقط عدهاى از طلبهها مىتوانند به درجه اجتهاد برسند. همانطور که در سایرِ علوم هم عدهاى متخصص در یک رشته به خصوص مىشوند. (مثل نسبت پزشکانِ عمومى با متخصصانِ جراحى قلب) طبیعتا کسانى که به این درجه مىرسند، از احترامِ بسیار زیادى برخوردار هستند و به عنوان استاد و الگو براى دیگران مطرح مىشوند که نحوه زندگى و کارى که انجام مىدهند، همیشه مورد توجه دیگران است.
البته این ماجرا یک روى سکه دیگر هم دارد. اینکه هستند طلبههایى که در کنارِ درس و بحثى که دنبال مىکنند، به کارهایى خارج از حوزه مىپردازند. تقریبا دو دلیلِ اصلى، باعثِ این گرایش مىشود.
اول، انتخاب اشتباهِ کسانى است که دیدگاهِ نادرستى درباره درسِ حوزه داشتهاند. خواندنِ درسِ حوزه، بسیار مشکل و وقت گیر است و طبیعتا به ساعاتِ بسیار زیاد تحصیل و تحقیق نیاز دارد.
طبیعتا این عده پس از مدتى، دچار یأسِ تحصیلى و علمى مىشوند و با اینکه هنوز از این لباس خارج نشدهاند، اما به کارهاى دیگرى به جز امورِ طلبگى مىپردازند.
دوم، فشارِ مشکلات مالى و زندگى است که باعث مىشود بعضى از طلبهها، مجبور شوند که به کارهایى به جز طلبگى، اشتغال ورزند که متأسفانه با اینکه بعضى از آنان بسیار با استعداد هستند، اما ضرباتِ جدى به پیشرفت تحصیلى و علمى آنان مىزند.
بر خلافِ تصورِ اشتباهى که مىگوید طلبهها بودجههاى به خصوصى از فروشِ نفت و دیگر کالاهاى مهمِ کشور دارند، طلبهها تقریبا به طورِ مستقل کار مىکنند.
شهریهاى که به آنان پرداخته مىشود، نه از سهمِ نفت که سهمِ امام از پولِ مسلمانانى است که به عنوانِ وجهِ شرعى باید به امامِ معصوم پرداخته شود.
در زمانِ غیبت، این پول صرفِ امورِ ترویج و تبلیغِ دروسِ دینى و علومِ آل محمد مىشود. هر کسى با میل خودش آن را مىپردازد و عدمِ پرداختِ آن، باعث زندانى شدن و دادگاهى شدن نمىشود.
توجه داشته باشید که این شهریه، فقط به طلبههایى داده مىشود که در حوزه هستند و شغلِ دیگرى نداشته باشند.
پس اگر طلبهاى معلم شد و در دبیرستان یا دانشگاه به کار پرداخت یا شغلِ دیگرى را برگزید، طبیعتا شهریهاش هم قطع مىشود.
توجه داشته باشد که میزان این شهریه در یک ماه، به طورِ متوسط حتى هزینه اجاره یک منزل را هم فراهم نمىکند، چه برسد به یک زندگى مرفه و بدونِ مشکل.
آرى، اگر قصد دارید طلبه بشوید و به این دنیا قدم بگذارید، بهتر است خودتان را براى تلاش و کوشش آماده کنید. راهى که بر گزیدهاید، با سختىهاى فراوانى همراه است، اما لذت و شعفى که به دنبال دارد، بینهایت است و براى همیشه با شما خواهد ماند.