0

اساس و بنيان حركت و نهضت حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آيا بر پايه معجزه است يا روندي ع

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

اساس و بنيان حركت و نهضت حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آيا بر پايه معجزه است يا روندي ع

نهضت جهاني امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به دوگونه مي‌توان تفسير كرد

الف: تفسيري اعجازآميز و مافوق طبيعي

ب: تفسيري عادي و در چارچوب نواميس طبيعت كه از سوي خداوند، بر هستي حكم مي‌راند.

بر اساس تفسير نخست كه گاه از آن، با عنوان «نظريه حصولي بودن ظهور» ياد مي‌شود، نهضت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پديده‌اي است كه با اراده مستقيم الهي و به كمك عوامل غيبي آغاز مي‌شود و به انجام مي‌رسد و اقبال و ادبار مردم و نيز توجه و تلاش يا غفلت و سستي آن‌ها، هيچ تأثيري در تقديم يا تأخير اين حادثه بزرگ ندارد. اما طبق ديدگاه دوم كه با عنوان «نظريه تحصيلي بودن ظهور» شناخته مي‌شود، حركت جهاني آن حضرت، روالي عادي و طبيعي دارد و از اين رو نيازمند فراهم شدن بسترها و شرايط، توسط توده مردم است. از ميان اين دو ديدگاه، ديدگاه دوم، به طريق صواب، نزديك‌تر است؛ چرا كه ديدگاه نخست، از اشكالات متعددي برخوردار است كه در ادامه، پاره‌اي از آن‌ها را به اختصار خواهيم گفت:

1. اعتقاد به اعجاز‌آميز بودن نهضت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اعتقادي بر خلاف اصل و روال طبيعي است. اصولاً در جهان هستي كه جهان اسباب و مسببات است، هيچ پديدة عادي‌‌اي را نمي‌‌توان نشان كرد كه بدون اسباب و علل عادي، تحقق يافته باشد[1]؛ چرا كه به تعبير امام صادق(علیه السلام)

أبي الله أن يجري الاشياء إلا بأسبابها؛ [2] خداوند، ابا دارد از اين‌كه پديده‌ها را جز به واسطة اسباب، تحقق بخشد.

بر اين اساس، طبيعتاً نهضت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز مشمول همين قانون خواهد بود و اگر كسي مدعي باشد كه اين مهم، با دخالت عوامل فوق طبيعي و بدون فراهم شدن بسترهاي عادي، شكل خواهد گرفت، بايد بر مدعاي خود دليلي قاطع اقامه كند.

2. اين ديدگاه، با محتواي پاره‌اي از آيات قرآن كريم نيز ناسازگار است؛ براي نمونه آيه شريف إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ <[3]، به روشني تغيير سرنوشت جوامع را از رهگذر تحولاتي مي‌داند كه مي‌بايست در درون آن جوامع شكل گيرد. به تعبير ديگر، سنت الهي بر اين است كه سرنوشت جوامع، نه با دخالت عوامل غيبي و نامرئي، كه بر اساس شايستگي‌ها و لياقت‌هاي خود آن‌ها رقم بخورد. تغييري كه در آخر الزمان به دست امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عالم انساني تحقق خواهد يافت نيز مصداقي از آيه مورد اشاره است؛ از اين رو، براي ايجاد چنين تحولي كه از نظر وسعت و عمق، بي‌نظير است، نبايد منتظر دخالت عوامل فوق طبيعي نشست؛ بلكه مي‌بايست در تودة مردم، زمينه چنين تحولي شكل بگيرد.

3. اگر ما به اعجازي بودن حركت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معتقد باشيم، براي اين سؤال اساسي كه چرا غيبت آن حضرت، صدها سال به طول انجاميده است، پاسخي نخواهيم داشت؛ چون اگر بنا است كار آن بزرگوار، به وسيله اعجاز به سامان برسد، بسيار منطقي است كه بپرسيم چرا اين اعجاز، صدها سال به تأخير افتاده است؟! حال كه قرار نيست براي ساخته شدن دنيايي سرشار از خوبي‌ها و تهي از رنج‌ها و حرمان‌ها، در مردم تحولي به وجود آيد و به رشد و بلوغ برسند و اين مهم، تنها به يك اشاره خداوند توانا و به امدادهاي غيبي، شدني است، چرا اين اشاره خداوندي، قرن‌ها به تأخير افتاده است و از همان نخست، كارها به سامان نرسيد؟!

ديدگاه دوم به سادگي به اين سؤال پاسخ مي‌دهد كه اگر ظهور، فرايندي است عادي، براي تحققش نيز بايد مردم مهيا شوند و شرايط و زمينه‌هاي آن را فراهم كنند و چون تاكنون چنين نكرده‌اند، ظهور نيز به تأخير افتاده است.

البته تذكر اين نكته ضروري است كه عادي دانستن نهضت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف). به معناي نفي امدادهاي غيبي نيست؛ چرا كه بي‌گمان، آن حضرت از آغاز تا سرانجام حركت الهي خود، به وسيله امدادهاي ويژه الهي، تأييد و مساعدت خواهند شد و اين موضوع، از روايات متعددي به دست مي‌آيد. [4]

لزوم تأييد حركت‌هاي الهي، توسط امدادهاي غيبي و عوامل فوق طبيعي خود، يكي از قوانين حاكم بر هستي است. خداوند، اراده كرده است افراد يا اجتماعاتي را كه با نياتي زلال در مسير كمال، گام بر مي‌دارند، در شرايط بحراني با نيروهاي پيدا و پنهان خود ياري كند؛ از اين رو نمي‌توان به استناد احاديثي كه از تأييد شدن امام مهدي به وسيله فرشتگان و ساير نيروهاي فوق طبيعي سخن مي‌گويند، غيرعادي و معجزه‌آسا بودن نهضت آن حضرت را برداشت كرد؛ چرا كه اين احاديث، ناظر به موارد خاصي و جزئي‌اند. تفاوت، بسيار است ميان اين‌كه نهضت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از اساس، معجزه‌گونه تفسير كنيم يا اين‌كه معتقد باشيم جريان انقلاب جهاني آن حضرت، از روال عادي و طبيعي برخوردار است و امدادهاي غيبي، در موارد خاص، آن را تأييد مي‌كنند.

 


[1] . براي نمونه، براي سير شدن، بايد غذا ميل كرد و براي سيراب شدن بايد آب نوشيد. همچنان كه براي تحصيل يك گياه، بايد دانه‌اش را كاشت و نهال آن را پرورش داد و آب و نور كافي را برايش فراهم كرد. اين توقع كه گرسنگي و تشنگي، بدون خوردن غذا و نوشيدن آب، بر طرف شود يا بدون فراهم كردن شرايط رشد يك نهال، آن نهال به بار نشيند، توقع بي‌جايي است.

[2] . كافي، ج1، ص183، ح7.

[3] . رعد، (13): آيه11.

[4] . همچنان كه نهضت پيامبر گرامي اسلام(صل الله علیه و اله و سلم) نيز پديده‌اي كاملاً عادي و طبيعي به شمار مي‌رود؛ با وجود آن كه دست غيبي خداوند، همواره ياريگر آن بود. در آيه 124 سوره آل عمران، آمده است: «‌…أَلَن يَكْفِيكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُنزَلِينَ؛ آيا اين شما را كفايت نمي‌كند كه خدا، سه هزار فرشته به ياري شما فرو فرستد؟»

چهارشنبه 25 بهمن 1396  8:58 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها