آنچه از متن دين در باره اختيار و ارادة آدمي به دست ميآيد، اين است كه انسان، بيشك، در زندگي فردي و اجتماعي خود اختيار دارد. [1]
بر اين مبنا بايد گفت، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امامي آوردني است؛ همانطور كه حقيقتي آمدني و ظهور يافتني است. از اين رو تا زماني كه شرايط براي جنبش جهاني فراهم نشود، او هرگز ظهور نخواهد كرد. در اين بين، ما مسلمانان مسؤوليت آمادهسازي جنبش مهدوي را داريم، تا با كسب معرفت دربارة امام و با آگاهيدهي به جامعه انساني براي ايجاد بستر توحيدي، اراده جمعي و فردي خود را به كار بگيريم. امام، آوردني است؛ چرا که اين بخش از مقدمات، بيشك در اختيار ما انسانها نهاده شده است و بلكه از ما خواسته شده است در اين راه گام برداريم و هرگز سستي و كاهلي از خود نشان ندهيم؛ امّا اينكه به حكم ضرورت، مسأله مهدويت در زندگي انساني براساس حكمت الهي، نهادينه شده و امري است كه به طراح نظام هستي باز ميگردد و اختيار انساني در آن نقشي ندارد، امام آمدني است؛ يعني پس از آن كه تمام ارادههاي انساني، دست به دست هم داد و مردم، از سر اضطرار و آمادگي، در جستوجوي آن مهدي موعود برآمدند، آن گاه خداي متعال، براساس حكمت و مصلحتي كه همواره در كار نظام هستي و تدبير الهي بوده است، اراده ميفرمايد و ظهور را رخصت ميدهد.
البته شكي نيست كه زمينة اذنِ ظهور از سوي خداي متعال، در اختيار انساني است؛ ولي اصلِ اذنِ الهي، از اختيار آدمي بيرون است و بايد دعا و ندبه کرد، تا خداي متعال امر به ظهور کند. بر اساس سنّت قرآني، هر گاه اضطرار آدمي به غايت خود رسيد، بدون ترديد، اجابت الهي به دنبال آن خواهد آمد. [2]
[1] . خداوند ميفرمايد: «إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند، سرنوشت قومي را تغيير نميدهد، مگر آن كه آنان، آنچه را در خودشان است، تغيير دهند.» رعد (13):11.
[2] . «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ»، نمل (27): 62.