پیام
زمان: 19 بهمن 1357 / 10 ربیع الاول 1399
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: سپاسگزاری از مردم استان یزد
مخاطب: صدوقی یزدی، محمد
بسمه تعالی
خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد صدوقی ـ دامت برکاته
به عرض عالی می رساند، گروههای زیادی از کارکنان و کارمندان دولتی و غیردولتی از اهالی محترم شهرستان بافق، نامه ها و طومارهایی در مورد تبریک ورود اینجانب به کشور ارسال داشته اند که با مشاغل و گرفتاریهای زیادی که اکنون دارم، از دادن پاسخ به یکایک آقایان محترم معذورم. حضرت مستطاب عالی مراتب تشکر و سلام حقیر را به عموم ایشان ابلاغ فرمایید، و یادآوری کنید همبستگی خود را کماکان با سایر طبقات ملت حفظ نموده از تفرقه و اختلاف پرهیز نمایید. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین و ادامۀ توفیقات همگان را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
به تاریخ 10 ربیع المولود 1399
روح الله الموسوی الخمینی
سخنرانی
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: سلسلۀ پهلوی دست نشاندۀ بیگانگان ـ ایستادگی ملت در برابر ابرقدرتها ـ وحدت کلمه
مناسبت: راهپیمایی در حمایت از دولت موقت
حضار: بازرگانان و اهالی بازار تهران
بسم الله الرحمن الرحیم
سلسلۀ پهلوی دست نشاندۀ اجانب
ایشان فرمودند که پانزده سال،[نمایندۀ بازاریان در سخنان کوتاهی به پانزده سال تبعید امام اشاره کرد.] و من عرض می کنم که پنجاه و هفت ـ هشت سال. رنج ملت ما از زمان رضا شاه شروع شد و کسانی که آن زمان سیاه را به خاطر دارند می دانند که رضا شاه با این ملت چه کرد. رضا شاه، به حسَب آنچه در رادیو دهلی بود، منصوب از طرف انگلستان بود. برای سرکوبی ملت ما! و بعد از رضا شاه، محمدرضا از طرف قوای ثلاثه، از طرف امریکا و انگلستان و شوروی، تحمیل شد بر ما؛ چنانچه در کتاب خودش این مطلب را دارد که آنها صلاح دیدند که من باشم. البته آنها صلاح خودشان را دیدند! برای اینکه نوکری بهتر از او که همۀ خزاین ملت ما را به آنها بدهد تسلیم کند و مملکت ما را از حیث کشاورزی، از حیث بازرگانی، از همۀ چیزها عقب رانده کند و به نفع آنها بکند [نداشتند]؛ البته آنها او را «مأمور» کردند و خودش هم می گوید «مأموریت برای وطنم»!! این «مأموریت» همان است، نه اینکه یک چیز دیگر بوده [باشد].
ایستادگی ملت در برابر ابرقدرتها
می دانید که بعد از آن سالهای رنج و عقده هایی که ملت ما پیدا کرد، به قیام همگانی ملت، آن قدرت شیطانی عظیم و آن قدرتهای بالاتر از همۀ قدرتها، که قدرتهای شیطانی [بودند]، قدرت امریکا، قدرت شوروی، قدرت چین، انگلستان ـ اینها همه پشتیبانی کردند از او، لکن ملت وقتی که یک مطلبی را خواست، با مشتِ گره کرده در مقابل همۀ اینها ایستاد و همه را شکست داد. و من می دانم که بازار تهران مرکز فعالیت سیاسی ـ اسلامی همیشه بوده است. بازار تهران بود که همیشه باعث می شد که کارهایی که علما پیشنهاد می کردند، یا کسانی که دلسوز به این مملکت بودند پیشنهاد می کردند، به پشتیبانی بازار تهران و بازرگانان تهران این امور انجام می شد. و من باید تشکر کنم از همۀ اصناف و اشخاصی که بازاری هستند، به هر صورتی که هستند، من باید از آنها تشکر کنم که در این نهضتْ سهم عظیمی آنها داشتند. و اگر بازارهای ایران نبود معلوم نبود که ما بتوانیم به مقصد برسیم. این پشتیبانی بازارهای ایران و پشتیبانی سایر اصنافی که ما داریم، این اسباب این شد که الحمدلله تاکنون به این پیشرفت عظیم رسیده است. ولی باز اول کار است؛ باید تتمۀ اینها هم به قبرستانها بروند و بعد از آن فرض، یک حکومت اسلامی؛ که حکومت از جانب ملت باشد، ملت تعیین کند آن را، مستند به ملت باشد.
عدم استقرار حکومت مردمی در ایران
ما در طول تاریخ ایران یک حکومت مستند به ملت نداشتیم. زمان سلاطین سابق که اصلاً ملتها به حساب نمی آمدند، و بابْ بابِ قلدری بود! از زمان رضا شاه به این طرف هم که ما اطلاع داریم و در مشاهدات ما بوده، باز همین معنا بود. بنابراین یک حکومت ملی، یک سلطنت ملی، یک انتخابات ملی در این وطن نبوده است؛ از اینکه این انتخابات و مجالسْ مجالسِ ملی نبوده است. دولتهای ناشی از این مجلس هم غیرقانونی است، و مستند به آرای ملت نبوده است. این شخصی هم که الآن به جای محمدرضا خان و به امر محمدرضا خان به مسند وزارت نشسته است، ایشان هم [که] ادعا می کند من «ملی» هستم قانونی هستم، نه قانونی هست و نه ملی هست. اما ملی نیست برای اینکه احترام به این ملت هیچ نمی گذارد، احترام به این فریادهایی که الآن هم در بین خیابانها هست نمی گذارد؛ و اما قانونی نیست برای اینکه منشأش مجالسی است که آنها قانونی نیستند. و خود ایشان هم قبل از اینکه به وزارت برسد تصدیق داشت به اینکه مجلسیْن قانونی نیستند. حالا که به وزارت رسیده می گوید که قانونی هستند! البته اشخاصی که اینطور باشند که آنکه به نفع خودشان است یکجور است، آنکه به نفع خودشان نیست یک موضوع؛ اگر به نفع او شد قانونی است، اگر به نفع ما شد غیرقانونی است.
رمز پیروزی و تقدم
این مسائلی است که بازار با ما همیشه شریک بودند در این مصایب و در این پیشرفتها. لکن آنچه باید عرض کنم، رمز این تقدم و پیروزی وحدت کلمه بود. اگر وحدت کلمه نبود این پیروزی حاصل نمی شد. شما می بینید که الآن از مرکز تا هر جا بروید، تمام مملکت با هم، یک مطلب، یک شعار دارند؛ یک شعار، آن هم شعار اسلامی. شعار اینکه رژیم را ما نمی خواهیم، سلطنت این سلسله را نمی خواهیم، و حکومت اسلامی می خواهیم، حکومت عدل اسلامی می خواهیم. این وحدت کلمه که در بین یک ملت حاصل شد، آن وقت می فهمیم به اینکه این قدرتهای بزرگ با وحدت کلمۀ ملت نمی توانند کاری بکنند. چنانچه ما دیدیم این معنا را. و من امیدوارم که این وحدت کلمه تا آخر محفوظ بماند.
حساسترین مقطع تاریخ
و عرض می کنم که الآن مملکت ما حساسترین زمان تاریخ را دارد می گذراند: یعنی تحول از «طاغوت» به حکم «الله »، تحول از ظلم به عدل، تحول از خیانتها به امانتها. این حساسترین وقتی است که ما الآن درش واقع هستیم. و لهذا بر من که یک طلبه هستم و بر شما آقایانی که بازرگانان هستید و بر علمای اعلام و بر طلاب علوم دینیه و بر دانشگاهیها، بر کارگران، بر اجزای ادارات، بر دهقانان، بر همۀ اینها واجب است که از این نهضت پشتیبانی کنند؛ که اگر خدای نخواسته از این پشتیبانی نشود تزلزلی در این پیدا بشود، تا ابد ما دیگر زیر بار اینها هستیم. فهمیدند اینها که آن چیزی که قدرت دارد، وحدت ملت و اسلام است. تحت بیرق اسلام است که این قدرت حاصل شده است، و می تواند با ابرقدرتها مقابله کند. این معنا را که فهمیدند آنها، درصدد برمی آیند که این قدرت را بکوبند. و دنبال این هستند که علما را از شما جدا کنند، شما را از علما جدا کنند، دانشگاه را از علما جدا کنند، دانشگاه را از بازار جدا کنند. [بین] همۀ اینها به هم [بزنند ]که این وحدت کلمه از بین برود و بعد کارهای خودشان را بکنند. و بعید هم ندانید که اینها همان رژیم سلطنتی را بخواهند حفظش کنند؛ گرچه دیگر به نظر انسان نمی رسد که یک چیز پوسیده ای را هم اینها بخواهند! و لهذا دیدید که محمدرضا وقتی که پناه برد به [ابرقدرتی که] دنبال او بود، یعنی پشتیبانی ازش می کرد، راهش نداد در مملکت خودش![اشاره به امریکا، که اجازۀ ورود به شاه نداد.] اینها اینطورند که هر وقت به منفعتشان باشد، یک فردی را [حمایت] می کنند.
به امید ایرانی آباد
باید ما همه متنبه باشیم که ان شاءالله از حالا همان طوری که تا حالا قدرتها با هم بوده است، پشتیبانی بوده است، بازار از کارگرها، کارگرها از بازار، همه از علما، علما از آنها، پشتیبانی کردند و همه با هم در صف واحد همه با هم فریاد کردند و همه با هم خواستند این مسائل دینیه و مسائل اسلامیه و انسانیه را، از حالا به بعد هم تا آخر نهضت ان شاءالله باقی باشد؛ تا اینکه به یک ایران که مال خودمان باشد نه همۀ مخازنش را به این و آن بدهند، [برسیم] یک ایرانی که زراعتش را خودمان بکنیم نه آنجایی که زراعت می شود اسرائیل بکند، و زراعتش هم از دست ما بگیرند و تمام بشود همه چیز.
من از خدای تبارک و تعالی توفیق همۀ شما را می خواهم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سخنرانی
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: سربازان طاغوت در خدمت اسلام ـ تلاش در راه استقرار حکومت اسلامی
مناسبت: نخستین رژۀ نظامیان پیوسته به انقلاب
حضار: جمعی از پرسنل نیروی هوایی و زمینی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سربازان امام عصر(عج) در خدمت قرآن
درود بر شما سربازان امام عصر ـ سلام الله علیه. همان طور که فریاد زدید تاکنون در خدمت طاغوت بودید.[شعار ارتشیان حاضر: «نظامیان ملی، به فرمان خمینی، از طاغوت گسستیم، به ملت پیوستیم».] طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که خزاین ما را تهی کرد، طاغوتی که ما را بردۀ خارجیها کرد. و از امروز در خدمت امام عصر ـ سلام الله علیه ـ و در خدمت قرآن کریم هستید. «قرآن کریم»ی که سعادت همۀ بشر را بیمه کرده است. «قرآن کریم»ی که هر کس در زیر بیرق او واقع بشود در دنیا و آخرت سعید است. «قرآن کریم»ی که آزادی و استقلال را توصیه کرده است. ما همه تابع قرآن کریم و تابع موازین اسلام و قواعد اسلام هستیم. ما همه از شماها، روحانیت از شماها تشکر می کند.
طاغوت زدایی و برقراری حکومت اسلامی
ما امیدواریم که با هم [با] پیوستگی به هم بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و به جای او یک حکومت عدل اسلامی؛ که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما می خواهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین کنیم نه سفارت امریکا و سفارت شوروی. ما می خواهیم که مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه یهودیها و اسرائیل. ما می خواهیم مملکتمان را آزاد کنیم؛ اختناق در مملکت ما نباشد. ما می خواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، امریکا در آن تصرف نکند.
درود بر شما که قدر نعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما که ترک کردید حکومت «طاغوت» را و به حکومتِ «الله » پیوستید. من امیدوارم که سایر اشخاصی که در آن خدمت هستند، آنها هم وظیفۀ خودشان را بفهمند و به ملت بپیوندند. ما صلاح همۀ شما را می خواهیم. ما می خواهیم که شما آزاد باشید. ما می خواهیم که مملکت را شما مستقل کنید. و ما می خواهیم که دیگران، کسان دیگر، کسانی که می خواهند در شما تصرف بکنند، اینها نباشند. دست اجانب کوتاه باشد. خداوند نصرت به همۀ شما عنایت کند. باید این نهضت را حفظ کنید تا ان شاءالله به آخر نقطه و نهایت؛ که قیام یک حکومت عدل انسانی اسلامی است به جای یک حکومت طاغوتی.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سخنرانی
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: محسّنات نهضت اسلامی
حضار: اعضای انجمنهای اسلامی پزشکان و مهندسین و معلمین
بسم الله الرحمن الرحیم
جرایم پنجاه سالۀ خاندان پهلوی
یکی از محسّنات این نهضت اسلامی این بود که ما قبل از این با این چهره ها مواجه نبودیم. شما مشغول اعمال خودتان، ما هم مشغول کار خودمان بودیم؛ و اینطور اجتماعات میسر نبود. نه شما ما را دیده بودید و نه ما شما را، و نه مواجه شده بودیم که مطالبی که داریم با هم صحبت کنیم. و این نهضت مقدس اسلامی که همۀ قشرها را فراگرفت، این فرصت را داد و وسایل را مهیا کرد که ما با آقایان مواجه باشیم و بتوانیم مسائلی را پیش آقایان طرح بکنیم. شما می دانید که گرفتاری ملت ایران از پنجاه و چند سال پیش از این تا حال چقدر بوده است، و جرایم این پدر و پسر به این مملکت چقدر زیاد بود، و همۀ اقشار این مملکت در اختناق و در زحمت به سر می بردند. از آن طرف، دانشگاهها، دانشکده ها، همۀ آنها، دانشسراها، نمی توانستند ایفای وظیفه ای که محول به آنهاست بکنند. و همین طور مهندسین و دیگر قشرها آزاد نبودند که مطالبی را که دارند بگویند یا اعمالی را که می خواهند به نفع ملت است انجام بدهند. ما مواجه شدیم در اروپا به بسیاری از محصلین که در آنجا هستند، و بسیاری از آنها که دولت فرستاده آنجا. مِنْجمله مسئلۀ انرژی اتمی که چهارصد نفر در آلمان هستند؛ و اینها عده ای شان آمدند پیش ما، و مطالبشان این بود که اولاً ما را عقب نگه داشته اند نمی گذارند که ما ترقی علمی بکنیم؛ و ثانیاً این انرژی اتمی برای ایران ضرر دارد نه فایده. تا آن وقتی که این قابل کار است در ایران نفت و گاز هست، آن وقتی که نفت و گاز تمام بشود اینها قابل عمل نیستند.
علاوه، ضررهای مادی دیگر دارد. و این تعمدی بوده است که از دستگاه دولتی شده است؛ بر[ای] اینکه هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و نیروی جوانان ما را از بین ببرند، و هم نگذارند که این مملکت ترقی بکند. با اسم «مترقی کردن مملکت» مملکت را به عقب راندند.
سازندگی با اتحاد
و ان شاءالله امیدواریم که با همت همۀ اقشار مملکت بتوانید شما این مملکتی را که عقب رانده شده است، و اینها رفتند و اینجا را خراب کرده رفتند، بتوانید که همه با هم دست به هم بدهید، با وحدت کلمه، با وحدت، فعالیت، ایران را از سر بسازید. معلمها بچه های ما را تربیت کنند، یک تربیت صحیح، مهندسین ما کارهای نافع به جا بیاورند، و همین طور سایر اقشار.
من از خدای تبارک و تعالی مسئلت می کنم که همۀ ما را به وظایف ملی و اسلامی آشنا کند. و امیدوارم که دست اجانب از این مملکت کوتاه بشود که شما مملکت خودتان را خودتان اداره بکنید و خزاین مملکت شما مال خود شما باشد. مملکت ایران از ممالکی است که همه چیز دارد خودش، لکن اینقدر خورنده دارد که به ملت نمی رسد؛ آنقدر چپاولگر هست و بود که ملت دستش کوتاه بود از این ذخایر. ما همه چیز داریم، هیچ چیز نداریم! همه چیز داریم، اگر آزاد باشیم، اگر مستقل باشیم؛ هیچ نداریم، در این وضعی که زندگی می کردیم. و من امیدوارم که دیگر از این به بعد اینطور زندگی نکنیم. الآن وقتی است که شما طبقۀ روشنفکر بیشتر از دیگران مؤاخِذ هستید، بیشتر از دیگران باید کار بکنید، بیشتر از دیگران مسئول این مملکت و ملت هستید. همۀ شما باید هر چه فعالیت دارید، اولاً در راه این نهضت، این نهضت را به پیش برانید تا اینکه به آخر برسد و مملکت شما مستقل بشود و این اختناقهایی که تا حالا بوده است تکرار نشود؛ و ثانیاً به استقرار یک حکومت عادل، یک حکومت عدل و مستند و مبتنی بر آرای خود ملت... .
سخنرانی
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: قیام برای خدا
حضار: جمعی از معلمان
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
شکست ناپذیری نهضت الهی
من با اینکه حالم مقتضی نیست لکن چند کلمه به شما خانمها و آقایان عرض می کنم. خدای تبارک و تعالی می فرماید که، به پیغمبر اکرم امر می فرماید: قُلْ اِنَّما اَعِظُکمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لله؛[بخشی از آیۀ 46 سورۀ سبأ] می فرماید که به این امت بگو که من فقط یک موعظه به شما دارم و آن موعظه این است که قیام کنید برای خدا، نهضت کنید برای خدا. اگر نهضت، نهضت الهی باشد این پیروزی در آن هست، چه به حَسَب ظاهر ما شکست بخوریم باز پیروزیم، اگر شکست نخوریم هم پیروزیم، برای اینکه ما برای خدا کار کردیم. وقتی برای خدا شد، این پیروزی است خودش و اگر قیامی که بکنند قیام شیطانی باشد، روی هواهای نفس باشد، روی هواهای شیطانی باشد، این شکست است چه به حَسَب ظاهر پیروز بشود یا نشود. مَثَل آن، مقابلۀ حضرت امیر با معاویه است؛ این دو لشکر مقابل هم ایستادند: یکی طاغوت و لشکر طاغوت بود، یکی لشکر خدا بود؛ اگر پیروز شده بود حضرت امیر و کسانی که همراه او بودند پیروز بود، اگر شکست می خورد باز پیروز بود. در صفین، حضرت امیر باید گفت که شکست خورد، برای اینکه با حیله هایی که کردند نتوانستند کار را پیش ببرند ولی تا آخر این ـ جند الهی ـ پیروزمند بود. سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ کشته شد، شکست خورد لکن بنی امیه را همچو شکست که تا آخر نتوانستند دیگر کاری بکنند؛ همچو این خون، آن شمشیرها را عقب زد که تا الآن هم که ملاحظه می کنید باز پیروزی با سیدالشهداست و شکست با یزید و اتباع اوست.
در این نهضتی که شما ملت ایران ـ زن و مرد ـ همه قائم به آن هستید، این نهضت برای خداست. می خواهید که طاغوت را از بین ببرید، می خواهید که کسانی که ملت شما را تضعیف کرده اند و ملت شما را در تحت اختناق و فشار و چپاول درآورده اند نجات بدهید، می خواهید که حکومت خدا را در ایران ایجاد کنید، چه شکست بخورید و چه شکست بدهید پیروز هستید. ما اگر کشته بشویم به بهشت می رویم ان شاءالله اگر برای خدا باشد، و اگر بکشیم هم به بهشت می رویم؛ آنها اگر کشته بشوند جهنم می روند، اگر بکشند هم جهنم می روند. این میزان، خدایی بودن یک امر و شیطانی بودن است، شیطان و جنود شیطان همیشه، در شکستند و قرآن و خدا و لشکر خدا همیشه پیروز هستند.
دنیا پایین ترین مراتب عالم
دنیا یک جزء بسیار کمی است از عالم، دنیا یعنی آن چیز خیلی پست. عالَم مُرکبی است از ماورای این طبیعت و این طبیعت؛ این طبیعت در آخر مرتبۀ وجود واقع شده است، پایین تر از همۀ مراتب است. اگر انسان با جهاد برای خدا از این دنیا برود یعنی از عالم پست به عالم بالا می رود، به عالمی می رود که فوق این عوالم است و اگر شیطانی باشد، به اسفلِ اسفلین می رود یعنی از این دنیا پست تر، و در جهنم چاه عمیق است، در چاه عمیق فرو می رود. اینهایی که لشکر شیطان هستند و تَبَع شیطان هستند، دارند پله پله طرف اسفل السافلین می روند. آنهایی که لشکر خدا هستند و برای خداست، دارند طرف بالا می روند، هر چه عمل بکنند، عمل آنها، آنها را به بالا می برد و هر چه عملِ این طرف بکند و شیطانی عمل بکند، عمل آنها، آنها را به پایین می برد.
تربیت الهی و وحدت روحی
مواظب باشید که اعمالتان اعمال صالح باشد، قیامتان برای خدا باشد، اعمالتان برای خدا باشد. هر کدام بچه دارید تربیت کنید، تربیت الهی بکنید، تربیت شیطانی نکنید. هر کدام مدرسه می روید، چه به مدرسه که می روید تربیت الهی بشوید. هر کدام معلم مدرسه هستید، تربیت کنید بچه ها را به تربیت الهی؛ تربیتهای شیطانی را از آن دست بردارید. من از شما که در اینجا آمده اید و زحمت کشیدید با این حالی که دارم تشکر می کنم و به شما دعا می کنم. و امیدوارم که با این تشکلی که دارید، این وحدت کلمه ای که دارید که همه را با هم در یک محل جمع کرده است، ما را با شما در یک محل جمع کرده است، امیدوارم که وحدت روحی و وحدت عقیدتی داشته باشیم و همه در صف واحد به جلو برویم به سوی حکومت عدل الهی. خداوند همۀ شما را حفظ کند و موفق باشید.
بیانات
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: سپاس و قدردانی از نظامیان پیوسته به ملت
حضار: جمعی از افسران نیروی هوایی و همافران اصفهان
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
ما از شما سربازهای امام زمان ـ سلام الله علیه ـ و قرآن تشکر می کنیم. اگر شما تا حال تحت سلطۀ طاغوت بودید، امید است که از این به بعد زیر سایۀ امام زمان ـ سلام الله علیه ـ و از سربازان ایشان محسوب شوید. ما از اوضاع ایران متأسفیم. از اوضاع دولت ایران تاکنون تأسفات زیاد است. اینها هر جنایتی که داشتند در حق ما کردند. از بزرگترین جنایات اینکه با ارتش آنقدر بدرفتاری کردند. تودۀ ارتش تودۀ اسلامی بود، و متوجه و متعهد است لکن ...، بعضِ از سرانی که در خدمت اجانب هستند، آنها استفاده ها را بردند و از این مملکت رفتند یا می روند و سایرین را محروم کردند.
الآن که شما به دامن ملت برگشتید، ملت شما را با آغوش باز می پذیرد. و ما سعی داریم که شما را ان شاءالله در موقعی که حکومت عدل پیدا شد با کمال خوشی پذیرایی کنیم. خداوند تعالی شما را حفظ کند. ما از اینکه شما در راه هدف ما کوشش کردید تشکر می کنیم. والسلام علیکم.
سخنرانی
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: اجتماع عظیم در پشتیبانی از دولت موقت ـ اتمام حجت
حضار: طبقات مختلف مردم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پشتیبانی همگانی و سراسری از دولت موقت
از عموم ملت ایران که در این سالهای طولانی زحمات کشیدند و صفوف خود را فشرده کردند و برای مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند مصیبتها کشیدند تشکر می کنم. از این اجتماع عظیم ملت ایران در این روز که برای پشتیبانی از دولت جناب مهندس بازرگان، که دولت شرعی و دولت امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است، تشکر می کنم. باید همۀ خبرگزاریها بدانند که این اجتماع عظیمی که در ایران، از مرکز گرفته است تا آخر، شهرستانها و قصبات، برای پشتیبانی از این دولت بوده است، این کافی است برای جواب آنها که گفته می شود و می گویند: «باید ملت بگوید». ملت با چه زبانی بگوید؟ ملت فریاد می زند! ملت چندین وقت است، چندین سال است که در این اموری که دارد، فریاد می زند. امروز هم با فریادها، با شعارها پشتیبانی خودشان را از دولت اسلامی اعلام کردند، و اظهار تنفر از مخالفین کردند.
اتمام حجت به واپسین دولت شاه
خوب است که این مخالفین دست از این خطاها بردارند. [هنوز] دیر نشده است. اینها برگردند به دامن ملت. باز هم توبۀ آنها قبول است. اینقدر با این ملت لجاجت نکنند. اینقدر این ملت را اذیت ندهند. الآن به من اطلاع دادند که در گرگان و بعضی جاهای دیگر در این روزها کشتارها شده است. آخر چرا اینطور کارها می شود؟ این چماقدارها،که سابق محمدرضا در پناه آنها زندگی می کرد و حالا شماها در پناه آنها زندگی می کنید، این چماقدارها کی هستند؟ اینها از چه سازمانی هستند؟ آخر چرا با ملت اینطور عمل می کنید؟ چرا اینقدر خونریزی راه می اندازید؟ چرا اینقدر با مردم لجاجت می کنید؟ ما می خواهیم که این مملکت آرامش داشته باشد؛ ما صلاح همۀ ملت را می خواهیم. ما می خواهیم که یک ارتش مستقل داشته باشیم ـ یک ارتشی که مربوط به غیر نباشد، مربوط به ملت باشد. ارتش باید برگردد به دامن ملت؛ همان طوری که عدۀ کثیری، گروههای کثیری برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذیرفتیم، شما هم برگردید و همۀ ارکان دولت برگردند.
تداوم انقلاب و پشتیبانی از دولت موقت
من اعلام می کنم که موافقت کردن با این دولتی که ما فراهم آوردیم تکلیف شرعی همه است و مخالفت کردن بر همه محرّم است. ما اعلام می کنیم که خدمت کردن به این دولت طاغوتی خدمت به طاغوت است، خدمت به کفر و شرک است. نباید خدمت بکنید. خدمت به اجانب است. نباید خدمت به اینها بکنید. من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که ایران یک ایران آزاد و مستقل باشد.
من از ملت می خواهم که به همین طور که ادامه دادند تاکنون نهضت خودشان را، باز هم ادامه بدهند تا اینکه ان شاءالله به پیروزی نهایی واصل شویم. پیروزی ان شاءالله نزدیک است. و رمز پیروزی وحدت کلمه است. باید همه کلمۀ خود را واحد کنید. باید همه پشتیبان هم باشید تا اینکه به پیروزی برسید.
رعایت موازین شرعی و قانونی
و اخیراً چیزی به من اطلاع دادند که موجب تأثر شد. و آن اینکه در بعضی از مناطق اشخاصی که از اهالی آنجا هستند حمله کردند به این جنگلها، و جنگلها را دارند خراب می کنند. این جنگلها مال ملت است، نباید آن را خراب کرد. باید به نظر ولی امرش، به نظر حاکم باشد. جایز نیست بر آنها که بروند و جنگلها را بِبُرند و خراب کنند. باید برادرهای ما نصیحت کنند آنها را. جلوگیری کنند نگذارند که این چیزهایی که تاکنون هستش و دیگران بردند، حالا ما خراب بکنیم! اینها خرابی است، نباید این خرابیها بشود؛ چنانچه نباید اشخاص را بیخود و بی جهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اینها یک موازینی دارد، موازین شرعی دارد، موازین قانونی دارد؛ هرج و مرج نباید واقع بشود. خودتان را معرفی نکنید به اینکه یک مردم هرج و مرج طلب هستید.
شما مردم، ملت شریف ایران، ثابت کردید که با یک قدم راسخ و با یک نظم و یک ارادۀ مصمم کارها را دارید پیش می برید، و یکی پس از دیگر این قوای شیطانی را منهدم می کنید. خداوند ان شاءالله به شما همه توفیق بدهد و به ما توفیق این را بدهد که خدمتگزار همه باشیم.
منبع:صحیفه امام جلد 6