0

جرایم پنجاه سالۀ خاندان پهلوی‏‏ ‏

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

جرایم پنجاه سالۀ خاندان پهلوی‏‏ ‏

‏‏پیام‏

‏‏زمان: 19 بهمن 1357 / 10 ربیع الاول 1399‏

‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی‏

‏‏موضوع: سپاسگزاری از مردم استان یزد‏

‏‏مخاطب: صدوقی یزدی، محمد‏

‏‏بسمه تعالی‏

‏‏خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد‏‎ ‎‏صدوقی ـ دامت برکاته ‏

‏‏     به عرض عالی می رساند، گروههای زیادی از کارکنان و کارمندان دولتی و غیردولتی‏‎ ‎‏از اهالی محترم شهرستان بافق، نامه ها و طومارهایی در مورد تبریک ورود اینجانب به‏‎ ‎‏کشور ارسال داشته اند که با مشاغل و گرفتاریهای زیادی که اکنون دارم، از دادن پاسخ به‏‎ ‎‏یکایک آقایان محترم معذورم. حضرت مستطاب عالی مراتب تشکر و سلام حقیر را به‏‎ ‎‏عموم ایشان ابلاغ فرمایید، و یادآوری کنید همبستگی خود را کماکان با سایر طبقات‏‎ ‎‏ملت حفظ نموده از تفرقه و اختلاف پرهیز نمایید. از خدای تعالی عظمت اسلام و‏‎ ‎‏مسلمین و ادامۀ توفیقات همگان را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. ‏

‏‏به تاریخ 10 ربیع المولود 1399‏

‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‏‎

 

‏‏سخنرانی‏

‏‏‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی‏

‏‏موضوع: سلسلۀ پهلوی دست نشاندۀ بیگانگان ـ ایستادگی ملت در برابر ابرقدرتها ـ‏‎ ‎‏وحدت کلمه‏

‏‏مناسبت: راهپیمایی در حمایت از دولت موقت‏

‏‏حضار: بازرگانان و اهالی بازار تهران‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏سلسلۀ پهلوی دست نشاندۀ اجانب‏‏ ‏

‏‏     ایشان فرمودند که پانزده سال،‏‎[نمایندۀ بازاریان در سخنان کوتاهی به پانزده سال تبعید امام اشاره کرد.]‎‏ و من عرض می کنم که پنجاه و هفت ـ هشت سال.‏‎ ‎‏رنج ملت ما از زمان رضا شاه شروع شد و کسانی که آن زمان سیاه را به خاطر دارند‏‎ ‎‏می دانند که رضا شاه با این ملت چه کرد. رضا شاه، به حسَب آنچه در رادیو دهلی بود،‏‎ ‎‏منصوب از طرف انگلستان بود. برای سرکوبی ملت ما! و بعد از رضا شاه، محمدرضا از‏‎ ‎‏طرف قوای ثلاثه، از طرف امریکا و انگلستان و شوروی، تحمیل شد بر ما؛ چنانچه در‏‎ ‎‏کتاب خودش این مطلب را دارد که آنها صلاح دیدند که من باشم. البته آنها صلاح‏‎ ‎‏خودشان را دیدند! برای اینکه نوکری بهتر از او که همۀ خزاین ملت ما را به آنها بدهد‏‎ ‎‏تسلیم کند و مملکت ما را از حیث کشاورزی، از حیث بازرگانی، از همۀ چیزها عقب‏‎ ‎‏رانده کند و به نفع آنها بکند ‏‏[‏‏نداشتند‏‏]‏‏؛ البته آنها او را «مأمور» کردند و خودش هم‏‎ ‎‏می گوید «مأموریت برای وطنم»!! این «مأموریت» همان است، نه اینکه یک چیز دیگر‏‎ ‎‏بوده ‏‏[‏‏باشد‏‏]‏‏.‏

‏‏ایستادگی ملت در برابر ابرقدرتها‏‏ ‏

‏‏می دانید که بعد از آن سالهای رنج و عقده هایی که ملت ما پیدا کرد، به قیام همگانی‏ ملت، آن قدرت شیطانی عظیم و آن قدرتهای بالاتر از همۀ قدرتها، که قدرتهای شیطانی‏‎ ‎‏[‏‏بودند‏‏]‏‏، قدرت امریکا، قدرت شوروی، قدرت چین، انگلستان ـ اینها همه پشتیبانی‏‎ ‎‏کردند از او، لکن ملت وقتی که یک مطلبی را خواست، با مشتِ گره کرده در مقابل همۀ‏‎ ‎‏اینها ایستاد و همه را شکست داد. و من می دانم که بازار تهران مرکز فعالیت سیاسی ـ‏‎ ‎‏اسلامی همیشه بوده است. بازار تهران بود که همیشه باعث می شد که کارهایی که علما‏‎ ‎‏پیشنهاد می کردند، یا کسانی که دلسوز به این مملکت بودند پیشنهاد می کردند، به‏‎ ‎‏پشتیبانی بازار تهران و بازرگانان تهران این امور انجام می شد. و من باید تشکر کنم از همۀ‏‎ ‎‏اصناف و اشخاصی که بازاری هستند، به هر صورتی که هستند، من باید از آنها تشکر کنم‏‎ ‎‏که در این نهضتْ سهم عظیمی آنها داشتند. و اگر بازارهای ایران نبود معلوم نبود که ما‏‎ ‎‏بتوانیم به مقصد برسیم. این پشتیبانی بازارهای ایران و پشتیبانی سایر اصنافی که ما داریم،‏‎ ‎‏این اسباب این شد که الحمدلله تاکنون به این پیشرفت عظیم رسیده است. ولی باز اول کار‏‎ ‎‏است؛ باید تتمۀ اینها هم به قبرستانها بروند و بعد از آن فرض، یک حکومت اسلامی؛ که‏‎ ‎‏حکومت از جانب ملت باشد، ملت تعیین کند آن را، مستند به ملت باشد.‏

‏‏عدم استقرار حکومت مردمی در ایران‏‏ ‏

‏‏     ما در طول تاریخ ایران یک حکومت مستند به ملت نداشتیم. زمان سلاطین سابق که‏‎ ‎‏اصلاً ملتها به حساب نمی آمدند، و بابْ بابِ قلدری بود! از زمان رضا شاه به این طرف‏‎ ‎‏هم که ما اطلاع داریم و در مشاهدات ما بوده، باز همین معنا بود. بنابراین یک حکومت‏‎ ‎‏ملی، یک سلطنت ملی، یک انتخابات ملی در این وطن نبوده است؛ از اینکه این‏‎ ‎‏انتخابات و مجالسْ مجالسِ ملی نبوده است. دولتهای ناشی از این مجلس هم غیرقانونی‏‎ ‎‏است، و مستند به آرای ملت نبوده است. این شخصی هم که الآن به جای محمدرضا خان‏‎ ‎‏و به امر محمدرضا خان به مسند وزارت نشسته است، ایشان هم ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ ادعا می کند من‏‎ ‎‏«ملی» هستم قانونی هستم، نه قانونی هست و نه ملی هست. اما ملی نیست برای اینکه‏‎ ‎‏احترام به این ملت هیچ نمی گذارد، احترام به این فریادهایی که الآن هم در بین خیابانها‏ ‏هست نمی گذارد؛ و اما قانونی نیست برای اینکه منشأش مجالسی است که آنها قانونی‏‎ ‎‏نیستند. و خود ایشان هم قبل از اینکه به وزارت برسد تصدیق داشت به اینکه مجلسیْن‏‎ ‎‏قانونی نیستند. حالا که به وزارت رسیده می گوید که قانونی هستند! البته اشخاصی که‏‎ ‎‏اینطور باشند که آنکه به نفع خودشان است یکجور است، آنکه به نفع خودشان نیست‏‎ ‎‏یک موضوع؛ اگر به نفع او شد قانونی است، اگر به نفع ما شد غیرقانونی است.‏

‏‏رمز پیروزی و تقدم‏‏ ‏

‏‏     این مسائلی است که بازار با ما همیشه شریک بودند در این مصایب و در این پیشرفتها.‏‎ ‎‏لکن آنچه باید عرض کنم، رمز این تقدم و پیروزی وحدت کلمه بود. اگر وحدت کلمه‏‎ ‎‏نبود این پیروزی حاصل نمی شد. شما می بینید که الآن از مرکز تا هر جا بروید، تمام‏‎ ‎‏مملکت با هم، یک مطلب، یک شعار دارند؛ یک شعار، آن هم شعار اسلامی. شعار‏‎ ‎‏اینکه رژیم را ما نمی خواهیم، سلطنت این سلسله را نمی خواهیم، و حکومت اسلامی‏‎ ‎‏می خواهیم، حکومت عدل اسلامی می خواهیم. این وحدت کلمه که در بین یک ملت‏‎ ‎‏حاصل شد، آن وقت می فهمیم به اینکه این قدرتهای بزرگ با وحدت کلمۀ ملت‏‎ ‎‏نمی توانند کاری بکنند. چنانچه ما دیدیم این معنا را. و من امیدوارم که این وحدت کلمه‏‎ ‎‏تا آخر محفوظ بماند.‏

‏‏حساسترین مقطع تاریخ‏‏ ‏

‏‏     و عرض می کنم که الآن مملکت ما حساسترین زمان تاریخ را دارد می گذراند: یعنی‏‎ ‎‏تحول از «طاغوت» به حکم «الله »، تحول از ظلم به عدل، تحول از خیانتها به امانتها. این‏‎ ‎‏حساسترین وقتی است که ما الآن درش واقع هستیم. و لهذا بر من که یک طلبه هستم و بر‏‎ ‎‏شما آقایانی که بازرگانان هستید و بر علمای اعلام و بر طلاب علوم دینیه و بر دانشگاهیها،‏‎ ‎‏بر کارگران، بر اجزای ادارات، بر دهقانان، بر همۀ اینها واجب است که از این نهضت‏‎ ‎‏پشتیبانی کنند؛ که اگر خدای نخواسته از این پشتیبانی نشود تزلزلی در این پیدا بشود، تا ابد‏‎ ‎‏ما دیگر زیر بار اینها هستیم. فهمیدند اینها که آن چیزی که قدرت دارد، وحدت ملت و‏ ‏اسلام است. تحت بیرق اسلام است که این قدرت حاصل شده است، و می تواند با‏‎ ‎‏ابرقدرتها مقابله کند. این معنا را که فهمیدند آنها، درصدد برمی آیند که این قدرت را‏‎ ‎‏بکوبند. و دنبال این هستند که علما را از شما جدا کنند، شما را از علما جدا کنند، دانشگاه‏‎ ‎‏را از علما جدا کنند، دانشگاه را از بازار جدا کنند. ‏‏[‏‏بین‏‏]‏‏ همۀ اینها به هم ‏‏[‏‏بزنند‏‎ ‎‏]‏‏که این‏‎ ‎‏وحدت کلمه از بین برود و بعد کارهای خودشان را بکنند. و بعید هم ندانید که اینها همان‏‎ ‎‏رژیم سلطنتی را بخواهند حفظش کنند؛ گرچه دیگر به نظر انسان نمی رسد که یک چیز‏‎ ‎‏پوسیده ای را هم اینها بخواهند! و لهذا دیدید که محمدرضا وقتی که پناه برد به‏‎ ‎‏[‏‏ابرقدرتی که‏‏]‏‏ دنبال او بود، یعنی پشتیبانی ازش می کرد، راهش نداد در مملکت‏‎ ‎‏خودش!‏‎[اشاره به امریکا، که اجازۀ ورود به شاه نداد.]‎‏ اینها اینطورند که هر وقت به منفعتشان باشد، یک فردی را ‏‏[‏‏حمایت‏‏]‏‎ ‎‏می کنند.‏

‏‏به امید ایرانی آباد‏‏ ‏

‏‏باید ما همه متنبه باشیم که ان شاءالله از حالا همان طوری که تا حالا قدرتها با هم بوده‏‎ ‎‏است، پشتیبانی بوده است، بازار از کارگرها، کارگرها از بازار، همه از علما، علما از آنها،‏‎ ‎‏پشتیبانی کردند و همه با هم در صف واحد همه با هم فریاد کردند و همه با هم خواستند‏‎ ‎‏این مسائل دینیه و مسائل اسلامیه و انسانیه را، از حالا به بعد هم تا آخر نهضت ان شاءالله ‏‎ ‎‏باقی باشد؛ تا اینکه به یک ایران که مال خودمان باشد نه همۀ مخازنش را به این و آن‏‎ ‎‏بدهند، ‏‏[‏‏برسیم‏‏]‏‏ یک ایرانی که زراعتش را خودمان بکنیم نه آنجایی که زراعت می شود‏‎ ‎‏اسرائیل بکند، و زراعتش هم از دست ما بگیرند و تمام بشود همه چیز. ‏

‏‏من از خدای تبارک و تعالی توفیق همۀ شما را می خواهم.‏

‏‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ‏

 

 ‏‏سخنرانی‏

‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی‏

‏‏موضوع: سربازان طاغوت در خدمت اسلام ـ تلاش در راه استقرار حکومت اسلامی‏

‏‏مناسبت: نخستین رژۀ نظامیان پیوسته به انقلاب‏

‏‏حضار: جمعی از پرسنل نیروی هوایی و زمینی‏

‏‏اعوذ بالله من الشیطان الرجیم‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏سربازان امام عصر(عج) در خدمت قرآن‏‏ ‏

‏‏     درود بر شما سربازان امام عصر ـ سلام الله علیه. همان طور که فریاد زدید تاکنون در‏‎ ‎‏خدمت طاغوت بودید.‏‎[شعار ارتشیان حاضر: «نظامیان ملی، به فرمان خمینی، از طاغوت گسستیم، به ملت پیوستیم».]‎‏ طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که خزاین ما‏‎ ‎‏را تهی کرد، طاغوتی که ما را بردۀ خارجیها کرد. و از امروز در خدمت امام عصر‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ و در خدمت قرآن کریم هستید. «قرآن کریم»ی که سعادت همۀ بشر را‏‎ ‎‏بیمه کرده است. «قرآن کریم»ی که هر کس در زیر بیرق او واقع بشود در دنیا و آخرت‏‎ ‎‏سعید است. «قرآن کریم»ی که آزادی و استقلال را توصیه کرده است. ما همه تابع قرآن‏‎ ‎‏کریم و تابع موازین اسلام و قواعد اسلام هستیم. ما همه از شماها، روحانیت از شماها‏‎ ‎‏تشکر می کند.‏

‏‏طاغوت زدایی و برقراری حکومت اسلامی‏‏ ‏

‏‏     ما امیدواریم که با هم ‏‏[‏‏با‏‏]‏‏ پیوستگی به هم بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و‏‎ ‎‏به جای او یک حکومت عدل اسلامی؛ که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به‏‎ ‎‏دست خودمان باشد. ما می خواهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین کنیم نه سفارت‏‎ ‎‏امریکا و سفارت شوروی. ما می خواهیم که مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه‏ ‏یهودیها و اسرائیل. ما می خواهیم مملکتمان را آزاد کنیم؛ اختناق در مملکت ما نباشد. ما‏‎ ‎‏می خواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، امریکا در آن تصرف‏‎ ‎‏نکند.‏

‏‏ درود بر شما که قدر نعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما که‏‎ ‎‏ترک کردید حکومت «طاغوت» را و به حکومتِ «الله » پیوستید. من امیدوارم که سایر‏‎ ‎‏اشخاصی که در آن خدمت هستند، آنها هم وظیفۀ خودشان را بفهمند و به ملت بپیوندند.‏‎ ‎‏ما صلاح همۀ شما را می خواهیم. ما می خواهیم که شما آزاد باشید. ما می خواهیم که‏‎ ‎‏مملکت را شما مستقل کنید. و ما می خواهیم که دیگران، کسان دیگر، کسانی که‏‎ ‎‏می خواهند در شما تصرف بکنند، اینها نباشند. دست اجانب کوتاه باشد. خداوند نصرت‏‎ ‎‏به همۀ شما عنایت کند. باید این نهضت را حفظ کنید تا ان شاءالله به آخر نقطه و نهایت؛ که‏‎ ‎‏قیام یک حکومت عدل انسانی اسلامی است به جای یک حکومت طاغوتی.‏

‏‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‏‎

‏‏سخنرانی‏

‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی ‏

‏‏موضوع: محسّنات نهضت اسلامی‏

‏‏حضار: اعضای انجمنهای اسلامی پزشکان و مهندسین و معلمین‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏جرایم پنجاه سالۀ خاندان پهلوی‏‏ ‏

‏‏     یکی از محسّنات این نهضت اسلامی این بود که ما قبل از این با این چهره ها مواجه‏‎ ‎‏نبودیم. شما مشغول اعمال خودتان، ما هم مشغول کار خودمان بودیم؛ و اینطور‏‎ ‎‏اجتماعات میسر نبود. نه شما ما را دیده بودید و نه ما شما را، و نه مواجه شده بودیم که‏‎ ‎‏مطالبی که داریم با هم صحبت کنیم. و این نهضت مقدس اسلامی که همۀ قشرها را‏‎ ‎‏فراگرفت، این فرصت را داد و وسایل را مهیا کرد که ما با آقایان مواجه باشیم و بتوانیم‏‎ ‎‏مسائلی را پیش آقایان طرح بکنیم. شما می دانید که گرفتاری ملت ایران از پنجاه و چند‏‎ ‎‏سال پیش از این تا حال چقدر بوده است، و جرایم این پدر و پسر به این مملکت چقدر‏‎ ‎‏زیاد بود، و همۀ اقشار این مملکت در اختناق و در زحمت به سر می بردند. از آن طرف،‏‎ ‎‏دانشگاهها، دانشکده ها، همۀ آنها، دانشسراها، نمی توانستند ایفای وظیفه ای که محول به‏‎ ‎‏آنهاست بکنند. و همین طور مهندسین و دیگر قشرها آزاد نبودند که مطالبی را که دارند‏‎ ‎‏بگویند یا اعمالی را که می خواهند به نفع ملت است انجام بدهند. ما مواجه شدیم در اروپا‏‎ ‎‏به بسیاری از محصلین که در آنجا هستند، و بسیاری از آنها که دولت فرستاده آنجا.‏‎ ‎‏مِنْجمله مسئلۀ انرژی اتمی که چهارصد نفر در آلمان هستند؛ و اینها عده ای شان آمدند‏‎ ‎‏پیش ما، و مطالبشان این بود که اولاً ما را عقب نگه داشته اند نمی گذارند که ما ترقی علمی‏‎ ‎‏بکنیم؛ و ثانیاً این انرژی اتمی برای ایران ضرر دارد نه فایده. تا آن وقتی که این قابل کار‏‎ ‎‏است در ایران نفت و گاز هست، آن وقتی که نفت و گاز تمام بشود اینها قابل عمل نیستند.‏
‏‎

‏علاوه، ضررهای مادی دیگر دارد. و این تعمدی بوده است که از دستگاه دولتی شده‏‎ ‎‏است؛ بر‏‏[‏‏ای‏‏]‏‏ اینکه هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و نیروی جوانان ما را از بین ببرند،‏‎ ‎‏و هم نگذارند که این مملکت ترقی بکند. با اسم «مترقی کردن مملکت» مملکت را به‏‎ ‎‏عقب راندند.‏

‏‏سازندگی با اتحاد‏‏ ‏

‏‏     و ان شاءالله امیدواریم که با همت همۀ اقشار مملکت بتوانید شما این مملکتی را که‏‎ ‎‏عقب رانده شده است، و اینها رفتند و اینجا را خراب کرده رفتند، بتوانید که همه با هم‏‎ ‎‏دست به هم بدهید، با وحدت کلمه، با وحدت، فعالیت، ایران را از سر بسازید. معلمها‏‎ ‎‏بچه های ما را تربیت کنند، یک تربیت صحیح، مهندسین ما کارهای نافع به جا بیاورند، و‏‎ ‎‏همین طور سایر اقشار.‏

‏‏     من از خدای تبارک و تعالی مسئلت می کنم که همۀ ما را به وظایف ملی و اسلامی‏‎ ‎‏آشنا کند. و امیدوارم که دست اجانب از این مملکت کوتاه بشود که شما مملکت خودتان‏‎ ‎‏را خودتان اداره بکنید و خزاین مملکت شما مال خود شما باشد. مملکت ایران از‏‎ ‎‏ممالکی است که همه چیز دارد خودش، لکن اینقدر خورنده دارد که به ملت نمی رسد؛‏‎ ‎‏آنقدر چپاولگر هست و بود که ملت دستش کوتاه بود از این ذخایر. ما همه چیز داریم،‏‎ ‎‏هیچ چیز نداریم! همه چیز داریم، اگر آزاد باشیم، اگر مستقل باشیم؛ هیچ نداریم، در این‏‎ ‎‏وضعی که زندگی می کردیم. و من امیدوارم که دیگر از این به بعد اینطور زندگی‏‎ ‎‏نکنیم.     الآن وقتی است که شما طبقۀ روشنفکر بیشتر از دیگران مؤاخِذ هستید، بیشتر از‏‎ ‎‏دیگران باید کار بکنید، بیشتر از دیگران مسئول این مملکت و ملت هستید. همۀ شما باید‏‎ ‎‏هر چه فعالیت دارید، اولاً در راه این نهضت، این نهضت را به پیش برانید تا اینکه به آخر‏‎ ‎‏برسد و مملکت شما مستقل بشود و این اختناقهایی که تا حالا بوده است تکرار نشود؛ و‏‎ ‎‏ثانیاً به استقرار یک حکومت عادل، یک حکومت عدل و مستند و مبتنی بر آرای خود‏‎ ‎‏ملت... .‏

‏‎

‏‏سخنرانی‏

‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی ‏

‏‏موضوع: قیام برای خدا‏

‏‏حضار: جمعی از معلمان‏

‏‏اعوذ بالله من الشیطان الرجیم‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏شکست ناپذیری نهضت الهی‏‏ ‏

‏‏     من با اینکه حالم مقتضی نیست لکن چند کلمه به شما خانمها و آقایان عرض می کنم.‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی می فرماید که، به پیغمبر اکرم امر می فرماید: ‏‏قُلْ اِنَّما اَعِظُکمْ بِواحِدَةٍ اَنْ‏‎ ‎‏تَقُومُوا لله؛‏‎[بخشی از آیۀ 46 سورۀ سبأ]‎‏ می فرماید که به این امت بگو که من فقط یک موعظه به شما دارم و آن‏‎ ‎‏موعظه این است که قیام کنید برای خدا، نهضت کنید برای خدا. اگر نهضت، نهضت الهی‏‎ ‎‏باشد این پیروزی در آن هست، چه به حَسَب ظاهر ما شکست بخوریم باز پیروزیم، اگر‏‎ ‎‏شکست نخوریم هم پیروزیم، برای اینکه ما برای خدا کار کردیم. وقتی برای خدا شد،‏‎ ‎‏این پیروزی است خودش و اگر قیامی که بکنند قیام شیطانی باشد، روی هواهای نفس‏‎ ‎‏باشد، روی هواهای شیطانی باشد، این شکست است چه به حَسَب ظاهر پیروز بشود یا‏‎ ‎‏نشود. مَثَل آن، مقابلۀ حضرت امیر با معاویه است؛ این دو لشکر مقابل هم ایستادند: یکی‏‎ ‎‏طاغوت و لشکر طاغوت بود، یکی لشکر خدا بود؛ اگر پیروز شده بود حضرت امیر و‏‎ ‎‏کسانی که همراه او بودند پیروز بود، اگر شکست می خورد باز پیروز بود. در صفین،‏‎ ‎‏حضرت امیر باید گفت که شکست خورد، برای اینکه با حیله هایی که کردند نتوانستند کار‏‎ ‎‏را پیش ببرند ولی تا آخر این ـ جند الهی ـ پیروزمند بود. سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ‏‎ ‎‏کشته شد، شکست خورد لکن بنی امیه را همچو شکست که تا آخر نتوانستند دیگر کاری‏ ‏بکنند؛ همچو این خون، آن شمشیرها را عقب زد که تا الآن هم که ملاحظه می کنید باز‏‎ ‎‏پیروزی با سیدالشهداست و شکست با یزید و اتباع اوست.‏

‏‏ در این نهضتی که شما ملت ایران ـ زن و مرد ـ همه قائم به آن هستید، این نهضت برای‏‎ ‎‏خداست. می خواهید که طاغوت را از بین ببرید، می خواهید که کسانی که ملت شما را‏‎ ‎‏تضعیف کرده اند و ملت شما را در تحت اختناق و فشار و چپاول درآورده اند نجات‏‎ ‎‏بدهید، می خواهید که حکومت خدا را در ایران ایجاد کنید، چه شکست بخورید و چه‏‎ ‎‏شکست بدهید پیروز هستید. ما اگر کشته بشویم به بهشت می رویم ان شاءالله اگر برای خدا‏‎ ‎‏باشد، و اگر بکشیم هم به بهشت می رویم؛ آنها اگر کشته بشوند جهنم می روند، اگر‏‎ ‎‏بکشند هم جهنم می روند. این میزان، خدایی بودن یک امر و شیطانی بودن است، شیطان‏‎ ‎‏و جنود شیطان همیشه، در شکستند و قرآن و خدا و لشکر خدا همیشه پیروز هستند.‏

‏‏دنیا پایین ترین مراتب عالم‏

‏‏     دنیا یک جزء بسیار کمی است از عالم، دنیا یعنی آن چیز خیلی پست. عالَم مُرکبی‏‎ ‎‏است از ماورای این طبیعت و این طبیعت؛ این طبیعت در آخر مرتبۀ وجود واقع شده‏‎ ‎‏است، پایین تر از همۀ مراتب است. اگر انسان با جهاد برای خدا از این دنیا برود یعنی از‏‎ ‎‏عالم پست به عالم بالا می رود، به عالمی می رود که فوق این عوالم است و اگر شیطانی‏‎ ‎‏باشد، به اسفلِ اسفلین می رود یعنی از این دنیا پست تر، و در جهنم چاه عمیق است، در‏‎ ‎‏چاه عمیق فرو می رود. اینهایی که لشکر شیطان هستند و تَبَع شیطان هستند، دارند پله پله‏‎ ‎‏طرف اسفل السافلین می روند. آنهایی که لشکر خدا هستند و برای خداست، دارند طرف‏‎ ‎‏بالا می روند، هر چه عمل بکنند، عمل آنها، آنها را به بالا می برد و هر چه عملِ این طرف‏‎ ‎‏بکند و شیطانی عمل بکند، عمل آنها، آنها را به پایین می برد.‏

‏‏تربیت الهی و وحدت روحی‏

‏‏     مواظب باشید که اعمالتان اعمال صالح باشد، قیامتان برای خدا باشد، اعمالتان برای‏‎ ‎‏خدا باشد. هر کدام بچه دارید تربیت کنید، تربیت الهی بکنید، تربیت شیطانی نکنید. هر‏ ‏کدام مدرسه می روید، چه به مدرسه که می روید تربیت الهی بشوید. هر کدام معلم‏‎ ‎‏مدرسه هستید، تربیت کنید بچه ها را به تربیت الهی؛ تربیتهای شیطانی را از آن دست‏‎ ‎‏بردارید. من از شما که در اینجا آمده اید و زحمت کشیدید با این حالی که دارم تشکر‏‎ ‎‏می کنم و به شما دعا می کنم. و امیدوارم که با این تشکلی که دارید، این وحدت کلمه ای‏‎ ‎‏که دارید که همه را با هم در یک محل جمع کرده است، ما را با شما در یک محل جمع‏‎ ‎‏کرده است، امیدوارم که وحدت روحی و وحدت عقیدتی داشته باشیم و همه در صف‏‎ ‎‏واحد به جلو برویم به سوی حکومت عدل الهی. خداوند همۀ شما را حفظ کند و موفق‏‎ ‎‏باشید.‏

‏‎       

  ‏‏بیانات‏

‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی‏

‏‏موضوع: سپاس و قدردانی از نظامیان پیوسته به ملت‏

‏‏حضار: جمعی از افسران نیروی هوایی و همافران اصفهان‏

‏‏اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏ ما از شما سربازهای امام زمان ـ سلام الله علیه ـ و قرآن تشکر می کنیم. اگر شما تا حال‏‎ ‎‏تحت سلطۀ طاغوت بودید، امید است که از این به بعد زیر سایۀ امام زمان ـ سلام الله علیه ـ‏‎ ‎‏و از سربازان ایشان محسوب شوید. ما از اوضاع ایران متأسفیم. از اوضاع دولت ایران‏‎ ‎‏تاکنون تأسفات زیاد است. اینها هر جنایتی که داشتند در حق ما کردند. از بزرگترین‏‎ ‎‏جنایات اینکه با ارتش آنقدر بدرفتاری کردند. تودۀ ارتش تودۀ اسلامی بود، و متوجه و‏‎ ‎‏متعهد است لکن ...، بعضِ از سرانی که در خدمت اجانب هستند، آنها استفاده ها را بردند‏‎ ‎‏و از این مملکت رفتند یا می روند و سایرین را محروم کردند.‏

‏‏ الآن که شما به دامن ملت برگشتید، ملت شما را با آغوش باز می پذیرد. و ما سعی‏‎ ‎‏داریم که شما را ان شاءالله در موقعی که حکومت عدل پیدا شد با کمال خوشی پذیرایی‏‎ ‎‏کنیم. خداوند تعالی شما را حفظ کند. ما از اینکه شما در راه هدف ما کوشش کردید‏‎ ‎‏تشکر می کنیم. والسلام علیکم.‏

‏‎‏‏سخنرانی‏

‏‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی ‏

‏‏موضوع: اجتماع عظیم در پشتیبانی از دولت موقت ـ اتمام حجت‏

‏‏حضار: طبقات مختلف مردم‏

‏‏اعوذ بالله من الشیطان الرجیم‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏پشتیبانی همگانی و سراسری از دولت موقت‏‏ ‏

‏‏     از عموم ملت ایران که در این سالهای طولانی زحمات کشیدند و صفوف خود را‏‎ ‎‏فشرده کردند و برای مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند مصیبتها کشیدند تشکر می کنم. از‏‎ ‎‏این اجتماع عظیم ملت ایران در این روز که برای پشتیبانی از دولت جناب مهندس‏‎ ‎‏بازرگان، که دولت شرعی و دولت امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است، تشکر می کنم. باید‏‎ ‎‏همۀ خبرگزاریها بدانند که این اجتماع عظیمی که در ایران، از مرکز گرفته است تا آخر،‏‎ ‎‏شهرستانها و قصبات، برای پشتیبانی از این دولت بوده است، این کافی است برای جواب‏‎ ‎‏آنها که گفته می شود و می گویند: «باید ملت بگوید». ملت با چه زبانی بگوید؟ ملت فریاد‏‎ ‎‏می زند! ملت چندین وقت است، چندین سال است که در این اموری که دارد، فریاد‏‎ ‎‏می زند. امروز هم با فریادها، با شعارها پشتیبانی خودشان را از دولت اسلامی اعلام‏‎ ‎‏کردند، و اظهار تنفر از مخالفین کردند.‏

‏‏اتمام حجت به واپسین دولت شاه‏‏ ‏

‏‏     خوب است که این مخالفین دست از این خطاها بردارند. ‏‏[‏‏هنوز‏‏]‏‏ دیر نشده است. اینها‏‎ ‎‏برگردند به دامن ملت. باز هم توبۀ آنها قبول است. اینقدر با این ملت لجاجت نکنند.‏‎ ‎‏اینقدر این ملت را اذیت ندهند. الآن به من اطلاع دادند که در گرگان و بعضی جاهای‏‎ ‎‏دیگر در این روزها کشتارها شده است. آخر چرا اینطور کارها می شود؟ این چماقدارها،‏‏که سابق محمدرضا در پناه آنها زندگی می کرد و حالا شماها در پناه آنها زندگی می کنید،‏‎ ‎‏این چماقدارها کی هستند؟ اینها از چه سازمانی هستند؟ آخر چرا با ملت اینطور عمل‏‎ ‎‏می کنید؟ چرا اینقدر خونریزی راه می اندازید؟ چرا اینقدر با مردم لجاجت می کنید؟ ما‏‎ ‎‏می خواهیم که این مملکت آرامش داشته باشد؛ ما صلاح همۀ ملت را می خواهیم. ما‏‎ ‎‏می خواهیم که یک ارتش مستقل داشته باشیم ـ یک ارتشی که مربوط به غیر نباشد،‏‎ ‎‏مربوط به ملت باشد. ارتش باید برگردد به دامن ملت؛ همان طوری که عدۀ کثیری،‏‎ ‎‏گروههای کثیری برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذیرفتیم، شما هم برگردید و همۀ‏‎ ‎‏ارکان دولت برگردند.‏

‏‏تداوم انقلاب و پشتیبانی از دولت موقت‏‏ ‏

‏‏     من اعلام می کنم که موافقت کردن با این دولتی که ما فراهم آوردیم تکلیف شرعی‏‎ ‎‏همه است و مخالفت کردن بر همه محرّم است. ما اعلام می کنیم که خدمت کردن به این‏‎ ‎‏دولت طاغوتی خدمت به طاغوت است، خدمت به کفر و شرک است. نباید خدمت‏‎ ‎‏بکنید. خدمت به اجانب است. نباید خدمت به اینها بکنید. من از خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏می خواهم که ایران یک ایران آزاد و مستقل باشد.‏

‏‏  من از ملت می خواهم که به همین طور که ادامه دادند تاکنون نهضت خودشان را، باز‏‎ ‎‏هم ادامه بدهند تا اینکه ان شاءالله به پیروزی نهایی واصل شویم. پیروزی ان شاءالله ‏‎ ‎‏نزدیک است. و رمز پیروزی وحدت کلمه است. باید همه کلمۀ خود را واحد کنید. باید‏‎ ‎‏همه پشتیبان هم باشید تا اینکه به پیروزی برسید.‏

‏‏رعایت موازین شرعی و قانونی‏‏ ‏

‏‏ و اخیراً چیزی به من اطلاع دادند که موجب تأثر شد. و آن اینکه در بعضی از مناطق‏‎ ‎‏اشخاصی که از اهالی آنجا هستند حمله کردند به این جنگلها، و جنگلها را دارند خراب‏‎ ‎‏می کنند. این جنگلها مال ملت است، نباید آن را خراب کرد. باید به نظر ولی امرش، به‏‎ ‎‏نظر حاکم باشد. جایز نیست بر آنها که بروند و جنگلها را بِبُرند و خراب کنند. باید‏ ‏برادرهای ما نصیحت کنند آنها را. جلوگیری کنند نگذارند که این چیزهایی که تاکنون‏‎ ‎‏هستش و دیگران بردند، حالا ما خراب بکنیم! اینها خرابی است، نباید این خرابیها بشود؛‏‎ ‎‏چنانچه نباید اشخاص را بیخود و بی جهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اینها یک‏‎ ‎‏موازینی دارد، موازین شرعی دارد، موازین قانونی دارد؛ هرج و مرج نباید واقع بشود.‏‎ ‎‏خودتان را معرفی نکنید به اینکه یک مردم هرج و مرج طلب هستید.‏

‏‏ شما مردم، ملت شریف ایران، ثابت کردید که با یک قدم راسخ و با یک نظم و یک‏‎ ‎‏ارادۀ مصمم کارها را دارید پیش می برید، و یکی پس از دیگر این قوای شیطانی را‏‎ ‎‏منهدم می کنید. خداوند ان شاءالله به شما همه توفیق بدهد و به ما توفیق این را بدهد که‏‎ ‎‏خدمتگزار همه باشیم.‏

 

منبع:صحیفه امام جلد 6

 

 
       
سه شنبه 17 بهمن 1396  9:34 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi aliada feridoun3 nazaninfatemeh rozgol iustminers amayen omiddeymi1368
tanhafarhad
tanhafarhad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1390 
تعداد پست ها : 637
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جرایم پنجاه سالۀ خاندان پهلوی‏‏ ‏

هرکاری که در راه خداوند و رضای خداوند باشند به یاری خداوند به سرانجام نیک خواهد رسید.

پنج شنبه 19 بهمن 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها