انسان موجودي اجتماعي است که شکوفايي و تعالي برخي استعدادها و کمالات او در جامعه تحقق مييابد؛ چون جوامع کوچک انساني به يکديگر پيوند خورده و جامعه جهاني را شکل دادهاند و از آن، به دهکده کوچک جهاني ياد ميکنند، محيط مناسب رشد براي عموم انسانها زماني است که اين جامعه جهاني حرکتي مناسب و هماهنگ در کل زير مجموعهها داشته باشد؛ پس قانوني کامل و فراگير لازم است. بنابراين طبق آيه سوم سورة مائده[1] کاملترين قانون و معرفت در دسترس انسانها قرار گرفت.
قانون به تنهايي ضامن ايجاد جامعه سالم نيست؛ لذا تا کنون چنين جامعهاي محقق نشده است. با توجه به برداشتهاي مختلف از اين قانون (به علت نقص و درجات عقل و علم) از طرفي و حرکت رو به رشد انسانها از سوي ديگر، به معلم عالِم (به علم الهي) و معصوم (از هر خطا) نياز ميباشد، تا به تبيين وتعليم قانون الهي بپردازد و علاوه بر معلم، به مربي و تزکيه کننده نيز لازم است؛ از اين رو خداوند وظيفه تبيين و تزکيه را بر دوش انبيا قرار داد تا علاوه بر تلاوت و ابلاغ وحي به اين دو مهم همت گمارند:
خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامي كه در ميان آنها، پيامبري از خودشان برانگيخت؛ كه آيات او را بر آنها بخواند و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد». [2]
با رحلت خاتم الانبيا(صل الله علیه و اله و سلم) اين دو وظيفه مهم به عهده اوصيا و امامان معصوم(علیهم السلام) قرار گرفت؛ بنابراين غدير، پاسخي ديگر به نياز انسان بود.
قانون و معلم معصوم، کنار يکديگر نيز موجب پيدايش مدينه فاضله نيست؛ چنانکه تا کنون محقق نشده است. بايد کنار اين دو رکن مهم، مديريت جامعه نيز در اختيار معصوم عالم باشد تا او با علم الهي که به دين، وضع جامعه، نيازها و امکانات دارد در هرم قدرت قرار گيرد و با استفاده از کارگزاران شايسته و بهره وري صحيح از امکانات، محيط مناسبي را براي رشد انسانها فراهم آورد.
از بيان فوق روشن شد كه اولاً؛ جامعه جهاني، به دين اسلام نيازمند است، ثانياً؛ به معلم و مربي معصوم(علیه السلام) نياز دارد و ثالثاً؛ محتاج امامت و مديريت امام عالم معصوم است؛ پس انقلاب جهاني امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تشکيل حکومت واحد جهاني، نياز جامعه بشري است. [3]
[1] . «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»؛ «امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم»، مائده (5):3.
[2] . «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»؛ آل عمران (3):164.
[3] . البته از راه قرآن و روايات نيز ميتوان حکومت واحد جهاني را در سايه انقلاب امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به تصوير کشيد که به يک آيه اشاره ميشود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بيشَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛ خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادهاند وعده ميدهد كه قطعاً آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد همانگونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل ميكند آنچنان كه تنها مرا ميپرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت. و كساني كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند». نور (24): 55. خداوند در اين آيه به مسلمانان و مؤمنان صالح وعده حکومت بر کل زمين را داده است؛ حکومتي که در سايه آن، دين مورد رضايت خدا که همان اسلام است (با توجه به آيه سوم سوره مائده) تحقق و استقرار مييابد و امنيت کامل فراگير ميشود. اين چنين امنيت، در سايه از بين رفتن عوامل ناامني (شرک و کفر و فساد) و پياده شدن اسلام و دين خدا تحقق مييابد؛ لذا در روايات، علاوه بر عدالتگستري امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ورود دين اسلام در همه قريهها و آباديها اشاره شده است. نتيجه اين حرکت و حکومت، عبادت و عبوديت صحيح و کامل است «يعبدونني لايشرکون بيشيئا».