0

مسئولیت عظیمی که امام عسکری علیه السلام آن را بر عهده گرفت!

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

مسئولیت عظیمی که امام عسکری علیه السلام آن را بر عهده گرفت!

به گزارش خبرگزاری شبستان: نقش امام عسکری علیه السلام در زمینه سازی غیبت فرزندش بسیار بی بدیل است. مسئله ای که امام مسئولیت عظیم درباره آن دارد، چرا که پوشیده بودن امامی از میان مردم، برای مردمان عادی که جز محسوسات و مادیات را درک نمی کنند، امری درک نشدنی است.

چون امر غیبت درباره ائمه(ع) دیگر پیشینه نداشته و مختص به حضرت حجت علیه السلام است و درک و فهم این مسئله برای همگان چندان سهل و آسان نیست، رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیه السلام هر کدام به گونه ای به این امر خطیر پرداخته اند. تا جایی که ده ها حدیث از ناحیه پیامبر اعظم(ص) درباره قیام قائم آل محمد وارد شده است و از ائمه(ع) نیز اخبار بسیاری در این باب وارد شده است.

 

ولی درخور توجه است که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) با زمان غیبت حضرت قائم(عج) فاصله بسیاری دارند به گونه ای که در زمان حیات خویش دشواری حادی در این زمینه نداشته اند. ولی هرچه به امامت امام دوازدهم(عج) نزدیکتر می شویم، می بینیم که مسئولیت ابلاغ و آموزش این امر، خطیرتر می شود و آنگاه که نوبت به زعامت امام یازدهم(ع) می رسد آن حضرت(ع) باید به گونه ای عمل کند که این مسئله شگفت آور و دور از اذهان را، برای مردم پذیرفتنی کند و انجام این کار نیاز به تکرار فراوان دارد.

 

حال اگر شخص پژوهنده و جست و جوگر به شرایط سیاسی، اجتماعی دوره امامت این بزرگوار آشنا باشد، درک خواهد کرد که امام(ع) از یک سو با مردمی روبه روست که جز به مصالح شخصی و حفظ و حراست خویش از دست دشمن، به چیز دیگری نمی اندیشند و از سوی دیگر حضرت(ع) با حکومتی روبه روست که سالیان بسیاری درصدد بودند تا قائم آل محمد(عج) را به چنگ بیاورند و او را نیست و نابود کنند. بنابراین امام(ع) را سالیان دراز تحت حصر و پیگرد و حبس داشته اند که چنین شخصی پا به عرصه وجود ننهد یا اگر به دنیا آمده باشد او را از چنگ پدرش درآورند و به زعم باطل خویش او را نابود کنند.

 

حال اگر این جهات را، به باورداشت راسخ مردم در ظهور مهدی علیه السلام پیوست کنیم که همگان معترف به قیام شخصی به نام «مهدی» بودند، عظمت این امر بسیار روشن و هویدا می شود. و برای ما بسی شیرین است که بدانیم که امامی در حصر و حبس دشمن چگونه به معرفی فرزند خویش می پردازد و چگونه برای غیبت او زمینه سازی می کند با اینکه دشمن در صدد است تا هر لحظه بتواند به او دسترسی پیدا کند و او را نیست و نابود گرداند.

پس حضرت عسکری علیه السلام یگانه امامی است که باید اندیشه های مردم روزگار خویش را با غیبت حضرت مهدی علیه السلام منطبق گرداند و به آنها بفهماند که غیبت فرزندش به زودی آغاز خواهد شد و مسلمانان باید بدانند که با آغاز چنین امری از راه حقیقی خویش دست نکشند و منحرف نشوند.

 

شیوه های عملی حضرت عسکری(ع) در معرفی امام پس از خود  

 

معصومین(ع) احادیث فراوانی برای شناساندن حضرت ولی امر علیه السلام در زمینه سازی غیبت حضرتش از خود به یادگار گذاشتند و ما به پاس اهمیت موضوع به ذکر برخی از آنها پرداختیم تا اهمیت این موضوع را در دارازای تاریخ تشیع بیان کنیم و آنگاه موقعیت حضرت عسکری علیه السلام را در انجام این رسالت خطیر بررسی کنیم.

یکی از بزرگترین مسئولیت های امام عسکری(ع) معرفی فرزند خویش به عنوان امام و مقتدای مردم و زمینه سازی برای غیبتش هست و او برای ایفای این نقش خطیر به شیوه های گوناگون توسل جسته، امامت و غیبت حضرت ولی عصر(ع) را برای مشتاقان ولایت اهل بیت علیه السلام تبیین و تشریح کردند و ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.

 

1. بشارت به ولادت

یکی از شیوه هایی که حضرت عسکری علیه السلام در معرفی فرزندش به کار گرفت بشارت به زاده شدن او بود و آشکار است که در شرایطی که دشمن منتظر است تا خبری از فرزند حضرت(ع) بیاید، او باید آن قدر دقیق عمل کند که دشمن بویی از این مسئله نبرد. بدین منظور امام به شیعیان ویژه و مورد اعتماد، زاده شدن حضرت مهدی علیه السلام را ابلاغ می کرد آنهایی که شیفته اهل بیت بودند در این راه متحمل هر گونه رنج و مصیبتی می شدند. یکی از افرادی که حضرت با نامه یا شفاهی زاده شدن فرزندش را به او بشارت داد اسحاق بن سعد است. او می گوید همواره از حضرت عسکری علیه السلام می شنیدم که می فرمود: حمد و سپاس خدای را که مرا از دنیا خارج ننمود تا اینکه جانشین خویش را دیدم. او شبیه ترین مردم به پیامبر خداست از حیث خلقت و سیرت؛ خداوند او را در هنگام غیبتش حفظ می کند و او را ظاهر می کند تا زمین را از عدل و داد پر نماید همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.(1)

در کمال الدین شیخ صدوق (ره) آمده است که احمد بن اسحاق قمی می گوید وقتی حضرت حجت (علیه السلام) متولد شدند از ناحیه امام یازدهم نامه ای به دستم رسید که به خط حضرت نوشته شده بود و در آن نامه به ولادت فرزندش و غیبت او اشاره نموده است: «بدان که برای ما فرزندی متولد شده است و این امر نزد شما مخفی و از همه مردم مکتوم و پنهان است و ما این مطلب را جز برای نزدیکان و دوستداران ولایتش اظهار نمی کنیم. دوست می داریم که این مسئله را به شما ابلاغ کنیم تا خداوند به سبب آن شما را مسرور گرداند همان طور که خداوند ما را با آن مسرور و شاد گرداند.»(2)

 

2. تصریح بر امامت فرزندش

دومین روشی که حضرت در معرفی فرزند خویش به کار گرفت تصریح بر امامت او در مواقع متعدد است. بدین ترتیب هر جا که مناسب مصلحت بود به معرفی فرزندش می پرداخت تا همگان از این مطلب آگاه شوند. البته باید توجه داشت که این نصوص و تصریحات نزد افراد مورد اعتمادی صورت می پذیرفت.

در کمال الدین آمده است که از حضرت درباره این حدیث سؤال شده است که پدرانش روایت کرده اند: ان الارض لا تخلو من حجه الله علی خلقه الی یوم القیامه و ان من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه. یعنی زمین، خالی از حجت خدا نمی شود تا روز قیامت و هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، مرده است به مرگ زمان جاهلیت؟

حضرت در جواب فرمودند: این مطلب، کلام حقی است همان طور که روز حق است.

آنگاه به حضرت گفته شد: یابن رسول الله، امام بعد از شما و حجت و جانشین شما چه شخصی است.

حضرت فرمودند: او فرزندم محمد است. او امام و حجت بعد از من است و کسی که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. بدان که برای آن حضرت غیبت طولانی است که جاهلان در آن غرق می شوند و اهل باطل هلاک می گردند و موقعیت شناسان به تکذیبش می پردازند. آنگاه او ظهور می کند گویا من می بینم پرچمهای سفیدی را که بالای سرش می جنبد.(3)

این کلام کنایه از این است که حضرت با نصرت و تاییدات حق تعالی بر همه غلبه می کند و همگان تحت امر او در خواهند آمد.

 

3. از راه نشان دادن فرزندش به اصحاب خاص

یکی از شیوه هایی که حضرت در معرفی جانشین پس از خود به کار می گرفت نمایاندن فرزندش به اصحاب خاص بود، که از راه دور و نزدیک به دیدار وی می آمدند. امام هرگاه مصلحت می دید حضرت حجت علیه السلام را به آنها می نمایاند تا آنها با یقین و باور به این امر خطیر، به عنوان نماینده و شاهدی گویا در سراسر جهان اسلامی به معرفی حضرت قائم علیه السلام بپردازند.

یکی از نخستین کسانی که به دیدار حضرت صاحب الامر نایل آمده و هنگام زاده شدن او در کنار مادر گرامیش حضور داشته است حکیمه دختر امام جواد علیه السلام است. حکیمه افزون بر ناظر بودن بر ولادت حضرت قائم، ایامی متوالی آن حضرت را ملاقات کرده است، مثل روز سوم و هفتم و چهلم ولادت.(4)

البته باید توجه داشت که حکیمه علیها السلام بیش از این مقدار به دیدار حضرت حجت نایل آمده است ولی آنچه در برخی از تواریخ آمده است اشاراتی به همین اندازه است که ذکر شد.

از ابی غانم خادم چنین نقل شده است که برای حضرت عسکری علیه السلام پسری متولد شده است که او را محمد صلی الله علیه و آله نام گذارده است و آن بزرگوار فرزند خویش را در روز سوم ولادت به اصحاب و یاران خویش نشان داد و او را به آنها معرفی نمود. و فرمود: این صاحب و امام شماست بعد از رحلت من، و او خلیفه و جانشین من است. و او همان قائم آل محمد است که گردنها در انتظار او کشیده شده است. یعنی مشتاقان در انتظار او به سر می برند و آنگاه که زمین پر از ستم و ظلم شده است او قیام خواهد نمود و زمین را از قسط و عدل پر خواهد کرد.(5)

 

محمد بن عثمان عمری (ره) و محمد بن ایوب بن نوح، و معاویه بن حکیم می گویند که ما در منزل حضرت عسکری علیه السلام بودیم که حضرت ما را به ملاقات امام زمان علیه السلام مشرف گرداند. جمع ما در این ملاقات چهل نفر بود. پس از آنکه حضرت فرزند خویش را به ما نشان داد، فرمود: ای مردم بدانید که این آقا امام شما و خلیفه بعد از من است. او را اطاعت کنید و بعد از من در آرا و عقاید و ادیانتان متفرق نشوید که این امر سبب هلاکت شماست. آگاه باشید که شما بعد از این، او را ملاقات نخواهید کرد. آنگاه این راویان می گویند چند روز از این ملاقات نگذشته بود که به ما خبر دادند که حضرت عسکری از دنیا رفته است.(6)

 

یکی از اشخاصی که از حضرت می خواهد که خلیفه و امام بعد از خودش را به او معرفی کند یعقوب بن منقوش است. او می گوید به امام عرضه داشتم: ای سرور من، متصدی امر امامت بعد از شما چه کسی خواهد بود؟

حضرت فرمودند: این پرده را بالا بزن. من پرده را به کناری زدم. آنگاه دیدم که پسربچه ای بیرون می آید که به نظر می رسد هشت ساله یا ده ساله باشد دارای چهره ای نورانی، ابروانی کشیده، شانه هایی گشاده و موهایی زیبا. آنگاه او روی پا یا در دامن پدر می نشیند. پس از این ماجرا امام به یعقوب بن منقوش می گوید این آقا صاحب و امام شماست و سپس آن کودک، حضرت حجت علیه السلام، بلند می شود و امام به او می گوید: ای فرزندم، در جای خویش باش تا وقت معین.

یعقوب می گوید: کودک داخل منزل شد و من همواره به او نگاه می کردم.

پس از این ماجرا امام علیه السلام به من فرمودند: ای یعقوب، هم اکنون به داخل منزل نظر کن، من به دستور آن گران قدر داخل منزل شدم ولی به هیچ وجه دیگر آن کودک را ندیدم.(7) آنچه در این روایت پس از معرفی حضرت جلب توجه می کند چگونگی نشان دادن و نمایاندن اوست. چرا که امام به او دستور می دهد که پرده منزل را بالا بزند و او با این عمل می بیند فرزندی از منزل خارج می شود و نزد پدر می آید و پس از دیدار و معرفی، وقتی آن کودک از نزد پدر وارد منزل می شود امام به یعقوب می گوید هم اکنون داخل منزل برو و او را نظر کن. و هنگامی که او به اندرونی می رود مشاهده می کند که کسی در منزل نیست. به نظر می آید که حضرت با این قول و فعل می خواهد به یعقوب عملاً نشان دهد که امام شما بعد از من در پس پرده غیبت خواهد بود و این امر بر خدا بسیار آسان است همان گونه که در قید حیات من از نظر عموم مردم مستور و مخفی است، تا دشمن اطلاعی از او نیابد و فکر باطلی در ذهن خویش نپروراند.

 

4. از راه ارجاع شیعیان به وکلا

یکی از شیوه هایی که حضرت عسکری علیه السلام برای زمینه سازی غیبت فرزندش به کار گرفت ارجاع آنها به وکلای ویژه و موثقی بود که از ناحیه او به مردم معرفی می شدند و بدین طریق به شیعیانش می فهماند که در آینده نزدیکی امام در میان آنها نیست و لذا باید معالم دینی خویش را از کسانی دریافت دارند که به طریقی با امام زمان علیه السلام ارتباط دارند.

احمد بن اسحاق می گوید روزی بر امام علی بن محمد علیه السلام وارد شدم و از او سؤال کردم: ای سرور من بعضی از اوقات برایم مقدور نیست که به خدمت شما برسم، پس در آن وقت به چه شخصی روی آورم و از چه کسی امتثال امر کنم؟

حضرت در جوابم فرمود: این ابوعمر ثقه و امین ماست آنچه او به شما می گوید و ادا می کند از ناحیه من گفته و ادا کرده است.

احمد میگوید: وقتی امام علی بن محمد علیه السلام از دنیا رفتند روزی به محضر فرزندش امام عسکری علیه السلام رسیدم و همان سؤال را تکرار نمودم؟ حضرت در جوابم فرمود: این عمر ثقه و مورد اعتماد ماست در زمان حیات و پس از مرگمان و او مورد اعتماد امام قبلی نیز بوده است. پس هرچه را او بگوید و به شما ادا کند از طرف من گفته و ادا کرده است.(8)

 

از اخبار فوق و خبرهای بسیار دیگر چنین به دست می آید که امام بدین روش فضای مناسبی را برای غیبت حضرت حجت علیه السلام آماده می کردند تا جایی که وقتی از امام می پرسند اگر به دیدار شما موفق نشدیم به چه شخصی مراجعه کنیم، امام افرادی چون سعید بن عثمان و محمد بن سعید را معرفی می کند و دستور می دهد که وظیفه همگان است که سخنان آنها را بشنوند و از اوامر آنها اطاعت کنند. پس تأمل دقیق در این کلمات، هدایتگر روشنی است تا به نقش ویژه حضرت عسکری علیه السلام در زمینه سازی غیبت فرزندش پی ببریم.

 

پی نوشت ها:

1. کمال الدین، ص 408.

2. کمال الدین، ج2، ص 408.

3. همان، ص 409.

4. کمال الدین، ج2، ص 424.

5. همان، ص 431.

6. کمال الدین، ج2، ص 435.

7. همان، ص 407.

8. الغیبه، ص 215.

منبع: جهانی، علی اکبر، زتدگی امام حسن عسکری(ع)

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 13 بهمن 1396  8:28 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها