Vilayanur S. Ramachandran، عصبشناس و مدیر مرکز مغز و شناختی در دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو در سال 2007 در یک سخنرانی تدتاک گفت که حسآمیزی- شرطی که باعث میشود افراد دو درک حسی را بهطور غیرمستقیم با یکدیگر پیوند دهند- در بین هنرمندان، شاعران و رماننویسان هشت برابر بیشتر است.
رماچاندان میگوید: «این مبنای خلاقیت است که بین ایدههای، مفاهیم و افکاری که غیر مرتبط به نظر میرسند ارتباط برقرار کند.»
جرارد پوچیو، رئیس بخش و استاد در مرکز بینالمللی مطالعات خلاقیت در کالج دولتی بوفالو در نیویورک، میگوید خلاقیت یک مهارت بقا است. صنایع مختلف در هماهنگی با خلاقیت گاها موفق میشوند و گاهی نیز شکست میخورند.
دانشجویان در دانشگاه بوفالو آموختهاند که خلاقیت در چهار مرحله صورت میگیرد: آشکارسازی، تفکر، توسعه و اجرا. فکر غیرمتعارف لزوما ذاتی نیست. هرچند که به گفته جرارد پوچیو، آموزشهای خلاقیت باید از دوران مدرسه آغاز شود، اما بازخوانی مغز برای فکر کردن غیر متعارف چیزی نیست که شما فقط در دوران مدرسه بتوانید آن را یاد بگیرید.
با استفاده از ترفندهای آورده شده در زیر میتوانید خلاقیت خود را در سال 2018 تقویت کنید.
1. از شش کلاه تفکر خود استفاده کنید
مفهوم شش کلاه تفکر در سال 1985 توسط ادوارد دی بونو مطرح شد و در کتابی با همین نام به چاپ رسید. این تمرین مغز شما را وادار میکند که برای حل مشکلات از چارچوب تعیین شده خود خارج شود. هر کلاه تفکر نشان دهنده یک سبک متفاوت تفکر است. به این صورت:
کلاه سفید: تمرکز بر داده های موجود. به دنبال روند گذشته و تلاش برای پر کردن شکاف دانش باشید.
کلاه قرمز: از شهود، واکنش جرات و احساسات خود استفاده کنید. همچنین در نظر بگیرید که دیگران چگونه ممکن است به صورتی احساسی از خود واکنش نشان دهند.
کلاهسیاه: تمامی روشهایی که یک ایده ممکن است کارساز نباشد را در نظر بگیرید. دیدگاهی انتقادی داشته باشید.
کلاه زرد: با نگاهی مثبت به مشکل نگاه کنید. مزیتهای تصمیم چه هستند؟
کلاه سبز: با ایدههایتان دیوانه شوید. اجازه دهید که روح خلاقیتتان آزاد شوند و غیرمعمولترین راهحلهای مشکل را تصور کنید. مانع تفکر خود نشوید.
کلاه آبی: کلاه آبی فرآیند کنترل تفکر را توضیح میدهد. خودتان را بهعنوان رهبر یک گروه طوفان ذهنی تصور کنید. چگونه از دیگران میخواهید که یک راهحل پیدا کنند؟
2. گاهی اوقات نسبت به کار بیحوصله باشید
بهجای نگاه کردن به یک صفحه کاغذ سفید خالی، خودتان را وادار کنید که موبیدیک بعدی را بنویسید. از پروژه فاصله بگیرید و به ذهنتان اجازه دهید تا سرگردان شود. مطالعه انجام گرفته توسط دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا، نشان داد که رویاپردازی و خیالبافی به حل مسئله خلاقانه منجر میشود.
بعد از کار کردن روی پروژهتان برای مدتی کوتاه، دست از کار بکشید و یک کار ناخواسته مانند شستن ظرفها را انجام دهید. این کار به ذهن شما اجازه میدهد تا درحالیکه بین دستها و بخشهای مختلف مغز ارتباط برقرار میکند، سرگردان شود. بنابراین وقتیکه مجددا به پروژه باز میگردید، ذهن شما یک دیدگاه تازه دارد.
3. روز خود را معکوس کنید
اگر شما یک فرد سحرخیز هستید، ممکن است تمایل داشته باشید که بعد از بلند شدن از تختخواب مستقیما به سراغ سختترین کار بروید و آن را در ابتدا انجام دهید. البته این نیز قابلقبول است. زیرا ذهن شما در ابتدای صبح تازه است و احساس هوشیاری بیشتری نیز دارید. اما به این حال، مطالعات نشان دادهاند که برخی از بهترین تفکرهای خلاقانه میتوانند درزمانی اتفاق بیافتند که ذهن شما در حالتی مبهم به سر میبرد.
اگر شما در یک چرخه خلاقانه به دام افتادهاید، برنامه روتین خود را تغییر دهید. اگر عادت دارید که شبها تا دیروقت بیدار بمانید، یک روز صبح زود از خواب بیدار شوید و نوشتن آزاد و طوفان ذهنی در مورد پروژهتان را آغاز کنید. مغز نیمه فعال شما ممکن است ایدهای را تولید کند که به طرزی مسخرهآمیز برایتان کارساز باشد.
4. از فرآیند لذت ببرید
هیچچیز خستهکنندهتر از روزهایی نیست که ایدههایی بد در ذهنتان به جریان میافتند. قبل از اینکه اجازه دهید این صداهای منفی بقایای عزتنفس شما را از بین ببرند، نفس عمیق بکشید و از گاهی نیز از بخش خستهکننده فرآیند خلاقیت لذت ببرید. برای انجام این کار، یک صفحه کاغذ سفید و خالی بردارید و ایدههای خندهداری که به ذهنتان میرسد را روی آن بنویسید. سعی کنید که افکار خود را به جریان بیاندازید. به خودتان یادآوری کنید که حتی بزرگترین شاهکارها با صدها یا حتی هزاران طرح پیشنهادی غیرقابل استفاده آغاز شدند.
5. کار را سخت کنید
گاهی اوقات ما نیاز داریم که به ذهنمان اجازه دهیم تا سرگردان شود. اما گاهی اوقات نیز باید همین ذهن را با قوانینی خاص به چالش کشید. نتایج یک تحقیق نشان داد که ایجاد مانع در سر راه خلاقیت درواقع موجب بیان خلاقیت بیشتر میشود.
6. خودتان را درک کنید
ما میتوانیم که همه ترفندهای خلاقیت در جهان را به شما ارائه دهیم، اما بهترین افزاینده خلاقیت چیزی به نام «خودشناسی» است. شناخت افراد، محیط و مواردی که مانع از خلاقیت میشوند و یا آن را افزایش میدهند، به شما اجازه میدهد تا روزتان را به بهترین نحو ممکن برنامهریزی کنید. سوالات زیر را خود بپرسید:
کدام اشخاص بهترین بازخوردها و انگیزههای خلاقانه را به من ارائه میدهند؟
در کدام مقطع از روز من احساس الهامبخشی بیشتری دارم؟ چه موقع احساس میکنم که باید عجله کنم؟
من کدام یک از موارد سر و صدای محیط، صداهای بلند یا سکوت مطلق را ترجیح میدهم؟
آیا کامپیوتر من را منحرف میکند یا به من کمک میکند که سریعتر ایدهپردازی کنم؟ در مورد قلم و کاغذ چطور؟
7. ذهن خود را تغذیه کنید
روز را با یک صبحانه دلپذیر شروع کنید. شامل ترکیبی از پروتئین، یک منبع سالم چربی (مثل آووکادو)، میوه و برخی از کربوهیدرات های چندگانه برای افزایش انرژی. برای طول روز نیز ظرف تنقلات و آجیل را در اطراف خود نگه دارید. هنگامیکه شما گرسنه هستید، مغز شما تلاش میکند تا تنها بر روی یک کار تمرکز کند و بیان خلاقیت تقریبا غیرممکن میشود.
8. عجیبوغریب باشید
آمانتا ایمبر، نویسنده کتاب فرمول نوآوری، روشهای عجیب زیر را معرفی میکند که ممکن است برای شما کارساز باشند:
توپی را با دست چپ خود فشار دهید
ابروهایتان را بالا بیاندازید
در موقع فکر کردن به یک مشکل بخوابید
به یک عکس با صحنهای عجیبوغریب نگاه کنید
خودتان را در یک دیدار با معشوقتان تصور کنید
به لوگوی شرکت موردعلاقه خود نگاه کنید
9. در یک شرکت خوب بمانید
در سال 1956، Louis R. Mobley به شرکت IBM گفت که موفقیتش به خلاقیت مدیران وابسته است و او از این طریق مفهوم جدیدی را بنیان نهاد. نتیجه آن شد که مدرسه مدیران IBM بر اساس شش چشمانداز او ساخته شد. یکی از این شش چشمانداز، اهمیت همراه بودن با افراد خلاق است، حتی اگر با بودن در کنار این افراد احساس احمق بودن یا خودآگاهی کنید. این را میتوانید از روشهایی مانند بازدید از گالریهای هنری، نشستن سر کلاسهای هنری محلی یا همراهی با یک تیم طراحی گرافیک امتحان کنید.
10. صفحهای را از کتاب آنها بردارید
گاهی اوقات کمی الهامبخشی دقیقا همان چیزی است که شما به آن نیاز دارید. در زیر، روتینهای خلاقانه برخی از مشهورترین نویسندگان آورده شده است. برخی از آنها را امتحان کنید و ببینید که آیا به چیز جدیدی میرسید یا خیر.
ری برادبری هر زمان و هرکجا که الهامبخش او بود شروع به نوشتن میکرد. برنامههای زمانی او را احاطه کرده بودند.
جوان دیدیون یک ساعت قبل از شام را به صرف یک نوشیدنی اختصاص میداد و روز بعد را صرف ویرایش میکرد.
جک کرواک یک شمع را روشن میکرد و نوشتن را تا زمان تمام شدن شمع ادامه میداد.
سوزان سونتاگ ترجیح میداد که به صورتی مداوم و پیوسته در روز بنویسد.
هنری میلر بیشتر تحت تاثیر حال و احوال خودش بود. اگر نمیتوانست که چیزی بنویسد، به نقاشی میپرداخت.
ارنست همینگوی نیز ایستاده مینوشت.
11. به سراغ ایدههای ناتمامتان بروید
همه ما لیستی از ایدههای ناتمام را در ذهن خود داریم و معمولا نیز هر از گاهی این لیست را بازبینی میکنیم. با فکر کردن به این لیست ممکن است احساس گناه، استرس، غرور و یا نارحتی کنید و این لیست ممکن است حتی شعلههای خلاقیت شما را پایین بکشد. برای آزاد کردن ذهن خود سعی کنید که این ایدههای ناتمام را روی کاغذ بیاورید. فرض کنید که بهصورت فیزیکی در حال انتقال آنها از ذهن به روی صفحه هستید و بهاینترتیب فضا را برای ایدههای بهتر و جدید باز میکنید.
12. پایتان را در کفش دیگران کنید
Srini Pillay، استادیار دانشگاه هاروارد میگوید که جمله «به خودت باور داشته باش» همیشه بهاندازه تظاهر کردن به اینکه شما شخصی دیگری هستید موثر نیست. قدرت اینکه خودتان را فرد خلاقی بدانید، از تصور کردن خود بهعنوان فردی که شاهکارهای شگفتانگیزی به دست آورده کمتر است. بنابراین گاهی سعی کنید خودتان را به جای افراد موفق بگذارید و پا در کفش آنها کنید.