اتحادیه آفریقا (AU)، یک فدراسیون متشکل از تمام کشورهای آفریقایی به جز مراکش میباشد. این اتحادیه در آدیس آبابا به عنوان مقر خود در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۱ تشکیل شد. در ژولای ۲۰۰۴، مقر اتحادیه آفریقا به میدرند در جمهوری مشروطه آفریقای جنوبی منتقل شد. اما، کمیسیون آفریقا| کمیسیون اتحادیه آفریقا دارای مراکزی در آدیس آبابا میباشد. در واقع سیاست اتحادیه در جهت تمرکز زدایی در موسسات فدراسیون آفریقا بوده تا تمام کشورها در آن سهیم باشند.
اتحادیه آفریقا، نباید با کمیسیون AU، اشتباه شود که بر اساس مصوبه اتحادیه تشکیل شده و هدف آن تغییر دادن جامعه اقتصادی آفریقا، به عنوان یک مشترک المنافع فدراتیو، به یک مرجع تحت شرایط کنوانسیونهای مقرر بینالمللی میباشد. اتحادیه آفریقا دارای یک دولت پارلمانی تحت عنوان دولت اتحادیه آفریقا است که شامل سازمانهای قانونگذاری، قضائی و اجرائی شده، و توسط رئیس جمهور اتحادیه آفریقا و رئیس مجمع، که همچنین رئیس جمهور پارلمان اتحادیه آفریقا نیز هست، رهبری میشود. شخصی که رئیس جمهور AU میشود از سوی PAP (پارلمان اتحادیه آفریقا) انتخاب میگردد، و در نتیجه حمایت اکثریت را در PAP به دست میآورد.
رئیس جمهور گرترود ایبنگوه منگلا رهبر مرجع و رئیس دولت اتحادیه آفریقا است با عنایت به این واقعیت که او رئیس جمهور پارلمان اتحادیه آفریقا نیز میباشد. او توسط پارلمان در جلسه افتتاحی در مارس ۲۰۰۴ برای یک دوره پنجساله انتخاب گردید. PAP شامل ۲۶۵ قانونگذاراست که ۵ تن از آنان جزو مجمع مشروطه اتحادیه آفریقا هستند. حدود ٪۲۱ از اعضای PAP زن هستند.
توانها و اختیار رئیس جمهور پارلمان آفریقا از مصوبه اتحادیه و پروتکل پارلمان اتحادیه آفریقا ناشی میشود، و نیز انتقال (میراث) اختیار ریاست جمهوری از طریق معاهدههای آفریقایی و بینالمللی مطرح میشود از جمله آن مواردی که تابع دبیرکل دبیرخانه OAU (کمیسیون AU) نسبت به PAP میباشد. دولت AU شامل تمام مقامات اتحادیه (فدرال)، منطقهای، کشوری، و شهرداری و نیز صدها موسسهای میباشد که با همدیگر امور روز به روز آن موسسه را مدیریت میکنند.
سیاستهای ناکام کشوری، اقدامات تجاری ناکارآمد جهانی، و اثرات تغییر اقلیم جهانی منجر به قحطیهای گستردهای شده، و بخشهای عمده آفریقا با سیستمهای توزیع خود برای پخش غذا و آب کافی برای زنده نگهداشتن جمعیت مردم نا توان ماندهاند. آنچه پیش از استعمار منبع ٪۹۰ طلای جهان بوده، فقیرترین قاره موجود بر زمین بودهاست، و مردم دیگر قارهها از ثروتهای سابق آن برخوردار شدهاند. گسترش بیماری نیز بی حد و حصر است، به ویژه شیوع بیماری ویروس ناتوانی ایمنی بدن انسان (HIV) و نیز سندروم ناتوانی اکتسابی ایمنی (AIDS) که به واگیرمرگباری در این قاره تبدیل شدهاست. با وجود مشقتهای بیشمار، نشانههایی از امید برای آینده این قاره وجود داشتهاست. ظاهراً حکومتهای دموکراسی دولتهای دموکراتیک، شیوع پیدا میکنند، اما هنوز اکثریت (جامعه ملی جغرافیایی ادعا میکنند که تنها ۱۳ کشور آفریقایی را واقعاً میتوان دموکراتیک به حساب آورد الگو:نیاز به بیان است). تعدادی ≈≠از کشورها حقوق بشر اساسی را برای همه شهروندان به رسمیت شناختهاند و (مجانع) قضائی دادگاههای قضائی مستقل تشکیل دادهاند.
نشانههای روشنی از ایجاد فزاینده شبکهها در میان سازمانها و کشورهای آفریقائی وجود دارد. در جنگ داخلی در جمهوری دموکراتیک کنگو (زئیر سابق) علاوه برمداخله کشورهای غیر آفریقائی ثروتمند، کشورهای آفریقائی همسایه هم شرکت داشتند (همچنین نگاه کنید به جنگ دوم کنگو). چون این درگیری در سال ۱۹۹۸ آغاز شد، نسبت تخمینی مرگ به ۴ میلیون نفر رسید. بسیاری از ناظران اظهار مینمایند که این درگیری نقشی مشابه با جنگ جهانی دوم ایفا نموده، پس از آن که کشورهای اروپائی جوامع آنها را یکپارچه مینماید به نحوی که جنگ بین آنها غیر قابل تصور میشود. انجمنهای سیاسی همچون اتحادیه آفریقا نسبت به همکاری بیشتر و صلح بین تعدادی از کشورهای این قاره اظهار امیدواری مینماید. نقضهای گسترده حقوق بشر هنوز در تعدادی از بخشهای آفریقا واقع میشود که اغلب در اثر غفلت آن کشورها است. بیشتر یک چنین تجاوزاتی به علل سیاسی و معمولاً به عنوان اثر جانبی جنگ داخلی اتفاق میافتد. کشورهایی که در آنها تجاوزات عمده به حقوق بشر در زمانهای اخیر گزارش شدهاست عبارتاند از جمهوری دموکراتیک کنگو، سییرا لئون، لیبریا، سودان، ساحل عاج.