0

بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

 مقدمه:

              بسم الله الر حمن الرحيم

 

 آنچه پيش رو داريم جستار است پيرامون، روش هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن مجيد ، در باره  شيطان مطالب زياد نيازبه بررسي دارد ، از قبيل حقيقت اين موجود  چيست ؟ او در اصل از جنس فرشتگان است يا از اجنه يا موجود ثالث؟ چرا خداوند ابليس را خلق نمود ؟ آيا خلقت شيطان از شرور است ؟ چرا خداوند او را پس از تمردش  هلاك نكرد؟ چرا خداوند او را بر انسان راه داد ؟ آيا تسلط شيطان بر انسان باعث سلب اختيار از انسان نيست؟... وصد ها سؤال ديگر. كه ميتوان جواب اين پرسش ها را درمنابع اسلامي يافت.اما آنچه مهم ونياز به آگاهي دارد - پس از پذيرفتن اصل وجود اورا وقبول نمودن ، تلاش اورا  براي گمراهي افراد مؤمن- شناخت روش ها وشيوه هاي وسوسه و راه يافتن او بر انسان است ؛ چون حقيقت شيطان از امور غيبي وامورخفي است، روش هاي راكه او به كار مي گيريد هم بر ما مخفي است ؛ لذا  تنها راه شناخت شيوه هاي وسوسه شيطان ، وحي است. وما با كمك قرآن مجيدو روايات ائمه معصومين آن را بر رسي خواهيم نمود.در اين جستار پس از  بررسي واژه هاي مرتبط به مسئله ، مطالب را در سه بخش پي مي ميگريم، بخش اول. شناخت اهداف شيطان . بخش دوم بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان . بخش سوم بررسي روش هاي مبارزه با آن ها

 
دوشنبه 25 دی 1396  3:43 PM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

طرح مسئله:

در فرهنگ اسلامي دشمني ونبرد شيطان و انسان پذيرفته شده است ، نبرد همه جانبه ، نبرد كه درتمام حيات انسان ادامه دارد، او اگر بتواند به صورت سري به زواياي مختلف زندگي بشر دست اندازي مي كند و در هيچ كاري اورا رها ن مي كند ،در تفكر وانديشه انسان تصرف مي كند ، تاپرونده حيات انسان بسته شود، سپس با اوست تا او را روانه آتش جهنم نمايد وآخرين طعنه خود را بزند.

و گفته مي شود شيطان به كم ترين شكست انسان هم راضي مي شود وبراي آن تلاش مي نمايد، گرچه به حداقل توقف نمي كند و مي رود تا او را تا آخرين درجه به خاري و خفت بكشاند . لذا در هر نبرد و مبارزه شناخت راه هاي نفوز دشمن ، و شناخت مسير هاي حملات احتمالي دشمن ، لازم است . وهم چنين شناخت اهداف دشمن امر اساسي است؛ و لذا بايد ديد از نظر قرآن و احاديث اين مسيرها كدام است ، و چگونه شيطان به اين اهداف مي رسد، دشمن از چه را ه هاي وارد مي شود، و چگونه آن هارا بايد بست . و گفته حضرت امير المؤمنين (ع) كسي كه اين دشمن و روش هاي اورا نشناسد ، در عذاب خداوند گرفتار خواهدشد حضرت در ضمن اندرز هاي خود به كميل فرمود:

اي كميل بدان سخط خدا بر كسي وارد خواهد شد كه شرور شيطان را نشاسد ويا خود را از آن باز ندارد.[1]

 

 

دوشنبه 25 دی 1396  3:44 PM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

فصل اول كليات

مقدمه:

 دراين فصل به واژهاي اساسي مرتبط با مسئله وهمچنين به چند مطلب كه بيان ها آن ها لازم است مي پردازيم  .

فلسفه آفرينش شرور

اگر درفلسفه خلقت موجودات دقت کنيم هيچ موجود شر بالذات نيست.خيلي چيزها به ديد ما شر است. در حاليكه مي تواند خير باشد . مثلا يک سفره در آن شيريني،ترشي و فلفل  همه را مي چينند ، نزد بچه دو ساله فقط شيريني خير است ، فلفل را دور مي اندازد . اگر مصاحبه کنند با بچه دو ساله بچه جان خير ؛ کدام است ؟مي گويد : شيريني ! بپرسيم  شر كدام است؟ مي گويد :فلفل. مادر بچه همه را خير مي بيند . بعضي چيزها را ما شر مي دانيم در حاليكه خير است .در قرآن هم داريم:« عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ »

1 چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد[2] . گاهي چيزها را شما خير مي بينيد دوست داريد ولي شر است .

 در جاي خود اثبات شده است كه يكي از سنت هاي الهي : «سنت امتحان و  آزمايش »‌ است ؛ قرآن فلسفه خلقت شيطان را آزمايش ميداند« لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ» هدف اين بود كه خداوند القاءى شيطان را آزمونى قرار دهد براى آنها كه در دلهايشان بيمارى است، و آنها كه سنگدل اند؛ و ظالمان در عداوت شديد دور از حقّ قرار گرفته‏اند![3] ؛ لذا قاعده مقتضي است كه ، ممتحين مواد آزمايش و شرايط آن را نيز فراهم نمايد .

 

 

دوشنبه 25 دی 1396  3:45 PM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

وسوسه شيطان و جبر و اختيار

چرا خداوند شيطان را آفريد تا هم آدم(عليه السلام) و هم فرزندان او را ، اغوا كند ؟

 جواب: اولا، خداوند شيطان را جبراً شيطان (به عنوان موجودى شرير و موذى) نيافريد بلكه شيطان پس از خلقت آن قدر عبادت خدا را انجام داد كه در زمره فرشتگان قرار گرفت[4]. امام على(عليه السلام) در اين باره مى فرمايد: « فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ » بندگان خدا به آنچه خداوند با شيطان برخورد نمود عبرت گيريد ، پس از آنكه خداوند اعمال طولاني ابليس را باطل نمود ؛ در حاليكه او شش هزار سال عبادت نموده بود[5]. پس اين خود شيطان بود كه با اختيارات خود از امر الهى تخلف كرد و از سجده بر آدم امتناع نمود و بدين روى، مطرود رحمت الهى شد.

ثانيا: يكى از سنّت هاى الهى "امتحان" است به اين معنا كه اراده خدا بر اين تعلّق گرفته كه همه بندگانش را به شيوه هاي گوناگون بيازمايد: «احسب النّاسُ ان يتركوا و هم لا يفتنون." آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟![6]. خلقت شيطان هم خود وسيله اى براى آزمايش انسان هاست، زيرا انسان با توجه به اين مسأله سعى مى كند با انواع مكر و حيله هاى او مبارزه كند و با كمك و استمداد از عقل و وحى الهى، در برابر انواع توطئه ها و برنامه ها و نيرنگ هاى شياطين انس و جن مقاومت كند ، وعيار خودرا بالا ببرد.

ثالثا : اگر شيطان نباشد ، آزادي از انسان سلب خواهد شود، زيرا اگر هيچ گونه افسون و اغوا ي نباشد ، ومردم تمام كمالات را بدون تضاد  مشاهده نمايند، بدون سبك وسنگين ، همان را انتخاب خواهند نمود، مثل اين است كه يك انتخاب بيشتر نباشد وآن هم انتخاب خيرات.در اين باره  علامه طباطبائي، تحليل جالب دارد كه خلاصه اش اين است: اگر در عالم شر وفساد رنج وزحمت نبود خير وسلامتي وآرامش مفهوم نداشت واين كه تمام مفاهم متضاد به خاطر وجود ضدش است ، اگر معصيت نبود درك مفهوم طاعت غير ممكن بود : « ومن هنا ينكشف لك أن وجود الشيطان الداعي إلى الشر والمعصية من أركان نظام العالم الانساني »[7]

از همه كه بگذريم در فضولي نمودن دركار خلقت ثمري ندارد، تا بگوييم چرا خداوند انسان را خلق نمود ،چرا شيطان را... خداوند جهان را خلق نموده است ، مارا هم خلق نموده است ، و شيطان را هم خلق نموده است، چه راضي باشيم يا نا راحت، كاري نمي توان كرد ،مهم اين است كه ما در انتخاب برنامه كاملا آزاد ومختار هستيم، وخداوند هم راه درست را نشان داده است وهم راه گمراهي را ،« إنا هديناه السبيل إما شاكرا وإما كفورا » ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!  [8]. تمام كمال ما در انتخاب است.

 

 

دوشنبه 25 دی 1396  3:45 PM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

پشيماني و عذر خواهي، رمز آمرزش الهي

دو تا دستور به دو نفر صادر شد:«لا تقربا هذاه الشجره». و « اسجدو لآدم » به آدم و حوا گفتند لا تقربا هذه شجره ، تازه وقتي هم مي گويند اين يکي را نخور مي گويد:

 « وَ قُلْنَا يَئَادَمُ اسكُنْ أَنت وَ زَوْجُك الجَْنَّةَ وَ ُكلا مِنْهَا رَغَداً حَيْث شِئْتُمَا وَ لا تَقْرَبَا هَذِهِ الشجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظلِمِينَ» و گفتيم: «اى آدم، خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد]؛ و از هر كجاى آن خواهيد فراوان بخوريد؛ و[لى‏] به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود»[9]. به شيطان گفت سجده كن! آدم و ابليس هر دو نافرماني کردند منتها آدم عذرخواهي کرد عذر خواست گفت ببخشيد ابليس پر رويي کرد، اعتراض كرد.اگر يک گناه کاري اقرار به گناه نمايد ، خدا مي بخشد، گاهي وقتهاكسي  يک سنگ  نيم کيلويي را به سوي فردي  پرت مي کنم به سينه طرف اصابت مي كند بدنش درد مي گيرد پس از آن اگر بگوييد : آقا من بد کردم ،  حلالم کن ، ببخش ،  غلط کردم ، با اين که نيم کيلو بود و بدنش درد گرفت ، شايد بخشيد. اما گاهي يک چيز ده گرمي را پرت مكند  عمدا يا اشتباها ، اگر بگويي چرا پرت کردي ؟ بگويد ، مي خواستم پرت کنم خوب کردم که پرت کردم ،کار من درست بود. ممكن آن نيم كيلوي را ببخشد اما اين ده گرمي را چون عذر نخواست نمي بخشد !. لذا دستان شيطان و تمام اصرار كنندگان بر گناه چنين است .

 

دوشنبه 25 دی 1396  3:46 PM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

شيطان:

اين كه اصل واژه  شيطان به چه معني است چندان روشن نيست ، گرچه بعيد نيست كه عرب ها  به هر موجود مؤذي شيطان مي گفته اند، ولذا به (مار) شيطان اطلاق شده است (أن العرب تسمي بعض الحيات شيطانا و هو ذو العرف، قبيح الوجه) [صاحب مجمع مي گويد : شيطان سه معني دارد ، و يكي] به معني مار است ، گرچه معني فبيح الوجه معروف است.[10] لذا در ميكروب ها كلمه شيطان به كار رفته است مثل اين روايت :قال (ص ) لا تبيتوا القمامة  في بيوتكم فإنها مقعد الشيطان و قال (ص) لا يبيتن أحدكم و يده غمرة فإن فعل فأصابه لمم الشيطان فلا يلومن إلا نفسه[11]  وباز در روايات آمده  كه : از ظرف شكسته آب نخوريد وسايرسفارشات اسلام در باره بهداشت نشان مي دهد كه شيطان به معني موجود مؤزي كه باعث بيماري مي شود استعمال شده است. اما در اصطلاح قرآني مراد همان ابليس است ؛ كه قرآن آن را از نوع (اجنه ) دانسته است. كه هدفش گمراه نمودن انسان است از راه راست.

شيوه

 شيوه در لغت به معني ، راه،روش،طريقه ، قاعده ، قانون، خوي، و عادت[12] است . مراد ما از شيوه اين است كه بررسي نماييم ، شيطان از چه راه هاي به گمراه نمودن انسان مي پردازد واز چه ابزارهاي استفاده  مي كند.

 

 

دوشنبه 25 دی 1396  3:47 PM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بررسي شيوه هاي وسوسه شيطان از ديدگاه قرآن

 

وسوسه والهام

 ارباب لغت در باره وسوسه مي نويسند:« الوسوسة: حديث النفس و قوله تعالى: «فوسوس إليه الشيطان»[13] . أي ألقى إلى قلبه المعنى بصوت خفي، . لكن العرب توصل بهذه الحروف كلها الفعل، يقال لما يقع في النفس من عمل الخير إلهام و ما لا خير فيه وسواس. و الوسواس بفتح الواو: الشيطان، و هو الخناس أيضا لأنه يوسوس في صدور الناس»[14]

وسوسه به معني حديث نفس است و لذا در قرآن وسوسه شيطان به معني القاء‌  نمودن است در قلب انسان به صورت پنهاني .

وسوسه در اصطلاح قرآن پژوهان دقيقا برگرفته از معني لغوي است، كه عبارت است از: القاء نمودن چيزي را به قلب كسي به منظور ضرر رساندن.

ذهن آدمى هيچگاه خالى از فكر و خيال نيست ، افكارى كه در ذهن انسان وارد مى شود نيز از دو حال خارج نيست ، يا افكارى كه منشاء آن ملك است كه به اين افكار، افكار محموده گفته مى شود. و يا افكارى است كه منشا آن شيطان است ، كه به اين افكار، افكار رزيله گفته مي شود واين مطلب از احادث وقرآن به خوبي قابل استفاده است: « وَ أَوْحَيْنَا إِلى أُمّ‏ِ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ  فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فى الْيَمّ‏ِ وَ لا تخَافى وَ لا تحْزَنى  إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسلِينَ» ما به مادر موسى الهام كرديم كه: «او را شير ده؛ و هنگامى كه بر او ترسيدى، وى را در دريا(ى نيل) بيفكن؛ و نترس و غمگين مباش، كه ما او را به تو بازمى‏گردانيم، و او را از رسولان قرار مى‏دهيم![15].

الهام خداي به غير پيغمبران هم مي شود. وحي مخصوص پيغمبر است. ولي الهام به غير پيغمبر هم مي شود، مادر موسي که پيغمبر نبود. يک الهام شيطاني داريم که قرآن مي گويد: «ان الشياطين ليوحون الي اوليائهم» شياطين به دوستان خود مطالبى [را] مخفيانه القا مى‏كنند![16].

الهام شيطاني اين است که شياطين به دوستانش القاء مي كند. وحي هم از طرف خدا مي شود ، هم از طرف شيطان . وحي در اين آيات به معني لغويش (القاء نمودن مخفيانه) است. وما از القاءات شيطاني به،وسوسه و از القائات الهی به الهام تعبير مي كنيم. مطلب فوق را روايات هم تأييد  مي كند: « قال رسول الله (صلي الله عليه واله )  إن للشيطان لمة و للملك لمة فأما لمة الشيطان فإيعاد بالشر وتكذيب بالحق وأما لمة الملك فإيعاد بالخير وتصديق بالحق فمن وجد من ذلك فليعلم أنه من الله فليحمد الله ومن وجد من الآخر فليتعوذ من الشيطان- ثم قرأ  الشيطان يعدكم الفقر ويأمركم بالفحشاء والله يعدكم مغفرة منه وفضلا. شيطان القائي دارد و ملك هم القائي ،شيطان به شرور وعده مي كند و خداوندرا تكذيب مي  كند. واما القائات ملك وعده خيرات است و ايمان به خداوند. اگر خير القاء شد معلوم مي شود از جانب خداوند است، وبايد خدارا سپاس گفت واگر القائات ازنوع ديگر است، بايد به خداوند پناه برد. »[17]

و  حضرت امير هم فرمودند: «لَمَّتَانِ لَمَّةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ لَمَّةٌ مِنَ الْمَلَكِ فَلَمَّةُ الْمَلَكِ الرِّقَّةُ وَ الْفَهْمُ وَ لَمَّةُ الشَّيْطَانِ السَّهْوُ وَ الْقَسْوَةُ »[18] ارباب لغه در باره «لمه» مي نويسند:« اللِّمامُ اللِّقاءُ اليسيرُ، واحدتها لَمّة» لمام به معني القاء نمودن به صورت آهسته است[19]. شنا خت دقيق الهام از وسوسه كار آسان نيست، گرچه به برخي از معيار ها اشاره نموده اند:

«اگر بعد از آنکه به دلت چيزي رسيد ، باز شدي ، الهي است. بسته شدي شيطاني است.» [20]  يعني اگر  آنچه به دلت رسيده ترا به رحمت ، مغفرت وآرامش مي خواند الهام است . واگر ترا به نا اميدي وترس ...دعوت مي كند وسوسه است .وايشان هم به آيه شريف استناد مي كند :

« الشيطان يعدكم الفقر ويأمركم بالفحشاء والله يعدكم مغفرة منه وفضلا والله واسع عليم » ّّ شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهيدستى مى‏دهد؛ و به فحشا (و زشتيها) امر مى‏كند؛ ولى خداوند وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى‏دهد؛ و خداوند، قدرتش وسيع، و (به هر چيز) داناست. (به همين دليل، به وعده‏هاى خود، وفا مى‏كند.[21]

شايد از اين آية بهترین معيار براي تشخيص  الهام از وسوسه ارائه می کند . معیار آقای قرائتی نیز برگرفته از همین آیه  قرآن است .

 

دعوت كننده به الهام و وسوسه

چه كسى به سوى الهام (افكار محموده ) مى خواند و چه كسى به سوى وسوسه (افكار رديه ؟ از مطالب كه گذشت واز آيات استفاده مي شود آن كه ما را به سوى خيرات دعوت مى كند خداوند است كه به آن الهام ميگوييم .قرآن مى فرمايد:« ولهديناهم صراطا مستقيما» و آنان را به راه راست، هدايت مى‏كرديم[22].  اما آن كه به سوي افكار پست وپليدي دعوت مي كندشيطان است. كه به آن وسوسه مي گوييم؛ لذا در قرآن آمده است« فبما أغويتني لاقعدن لهم صراطك المستقيم * ثم لآتينهم من بين أيديهم ومن خلفهم وعن أيمانهم وعن شمائلهم ولا تجد أكثرهم شاكرين» گفت: «اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى كنم!  سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم؛ و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!» کمین نمودن شیطان در جهات مختلف به  معنی وسوسه اوست . و در جای خودش خواهد آمد که شیطان بیشتر از وسوسه نمودن توان ندارد.[23].يا مى گويد: « قال فبعزتك لاغوينهم أجمعين » شيطان گفت: به عزت تو قسم كه تمامى مردمان را گمراه خواهم كرد[24]. پس دعوت كننده به خيرات ، خداوند و دعوت كن

 

دوشنبه 25 دی 1396  3:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها