برترین ها: نیازی نیست به دوستداران طبیعت بگوییم که حیوانات کارهای خارق العادهای میتوانند انجام دهند. اما برخی مهارتها واقعا باورنکردنی هستند. از حافظه قوی در برخی گونهها که انتظارش را ندارید، تا همدلی در مورچهها و ناپدید شدن قورباغه ها، قلمروی حیوانات توانایی های فوق العاده ای را به نمایش میگذارد.
تشخیص چهره ماهیها
دفعه بعدی که خواستید با ماهیهای گرمسیری بدرفتاری کنید بیشتر فکر کنید، چون ممکن است بعدا شما را به پلیس لو دهند. یک توانایی عجیب و غریب برای اولین بار در ماهیها کشف شده: آنها میتوانند چهره انسان را تشخیص دهند! یا لااقل یک نمونه از آنها میتواند این کار را کند.
ماهی تیرانداز آب شیرین با شلیک پرفشار آب به سمت حشرات آنها را ناتوان کرده و شکار میکند. بااستفاده از پاداشهای غذایی به این ماهی آموخته شده که آب را به سمت صورت افراد پرتاب کند. البته نه چهره های واقعی بلکه چهره هایی که روی یک صفحه نمایش کامپیوتر در نزدیکی مخزنشان قرار دارد و به آنها اجازه میدهد بین دو صورت یکی را انتخاب کنند. اگر ماهی به سمت صورتی شلیک کنند که باید آن را شناسایی میکرد پاداش میگیرد.
آنها توانستند با موفقیت ۸۶% چهره ها را درست تشخیص دهند. پس حافظه سه ثانیهای ماهیها را فراموش کنید. ماهی تیرانداز میتواند تا ۴۴ چهره را به درستی به یاد آورد. این شاهکار شگفت انگیز دانشمندان را گیج کرده است. برخلاف حیوانات اهلی شده، ماهیها هیچ دلیل تکاملی برای تشخیص چهره انسان ندارند. تصور میشود توانایی حفظ ویژگیهای صورت انسان از نوقِشر یا نئوکورتکس مغز ناشی شود که در گونه هایی مثل اسب، سگ و حتی گاو وجود دارد. اما ماهی تیرانداز مغز کوچکی بدون نئوکورتکس دارد.
عکاس دنیای حشرات
انتظار نداشته باشید سوسک سرگین پاپاراتزی را زود پیدا کنید. آنها عاشق نوعی عکاسی هستند. سوسکهای سرگین رقص کوچکی روی گلولههای سرگین انجام میدهند و عکسی از آسمان در ذهنشان ایجاد میکنند. محققان معتقدند آنها این کار را برای تعیین و ایجاد خاطره از موقعیت جغرافیایی و آسمانی خود انجام میدهند. سپس توپ سرگین را رها میکنند و در یک خط مستقیم حرکت میکنند.
حشرات از جمله سوسکهای سرگین از نور کهکشان راه شیری برای پیدا کردن راهشان استفاده میکنند. با این حال، این سوسکها اکنون قابلیتهای راه یابی پیچیده تری را نشان میدهند. آنها هنگام رقص یک حافظه داخلی از موقعیت ماه، خورشید و ستارگان ایجاد میکنند. آنها میتوانند از این تصویر ذخیره شده برای سفر به جایی که میخواهند بروند استفاده کنند. اینکه آنها از روش دیگری هم برای تعیین موقعیت خود استفاده میکنند هنوز یک راز است. تا کنون، روش دیگری یافت نشده است. اما قطعا از روش دیگری که زندگیشان را راحتتر کند استفاده نمی کنند چون حتی وقتی آسمان کاملا زیر ابرها پنهان است، سوسکهای سرگین برخلاف بیشتر حشرات از نشانههای مناظر اطرافشان استفاده نمیکنند.
قایق نجات مورچهای
انواع خاصی از مورچهها با استفاده از بدن خودشان قایق نجات میسازند. اما این خبر جدیدی نیست. آنچه محققان را در این همکاری باورنکردنی شگفت زده کرده این است که هر یک از مورچهها جای مشخصی دارند. وقتی سیل میآید، این مورچهها به شکل یک توده تصادفی درنمی آیند که امیدوار باشند در این فاجعه شناور و ایمن بمانند.
قبلا تصور میشد که آنها با استفاده از فک، پاها و کف پای چسبنده خود به هم متصل میشوند. مورچههای نقرهای آلپ دور ملکه جمع میشوند تا از زنده ماندن او مطمئن شوند. این کشف زمانی اتفاق افتاد که محققان مورچهها را با رنگهای مختلف رنگ کردند و سپس تماشا کردند که هر کدام کجا میروند. سپس یک سیل ساختگی ایجاد کردند و مورچهها جای همیشگی خود را با موفقیت به یاد آوردند.
جالبترین بخش ماجرا این است که وقتی جوانترها در معرض خطر باشند مورچهها قایقهای خود را تغییر میدهند. آنها سه لایه میسازند و تخمها و شفیره را در وسط نگه میدارند. مورچههای کارگر دو طرف بالا و پایین را تقویت میکنند. اینکه آنها چطور جایگاهشان را تعیین میکنند هنوز سوال است، اما دانشمندان معتقدند ممکن است بر اساس اندازه، شرح شغلی، سن و حتی شخصیت مورچهها باشد.
بچه قورباغه بی آب
این قورباغههای عجیب در شن و ماسه زندگی و حتی از آن تغذیه میکنند. تماشای قورباغههای بالغ جالب است، چون قورباغههای نر برای جذب قورباغههای ماده رقص جالبی انجام میدهند. اما بچه های قورباغههای رقصنده هندی یک راز بودند تا اینکه بالاخره زیر خاک رودخانهها کشف شدند، کاملا عجیب بودند، اما به خوبی با محیط اطرافشان سازگار شده بودند.
این بچه قورباغهها بیشتر شبیه مارماهیهای تخت با دم عضلانی هستند که به آنها کمک میکند در گل و شن فرو روند. هرچند در این مرحله از رشد غیرطبیعی به نظر میرسد، اما این بچه قورباغهها ماهرانه زمین را میکنند و در آن فرو میروند. یک غلاف پوستی از چشمان آنها محافظت میکند.
آنها شیاردار هستند، چیز نادری که فقط در چهار گونه دیگر دیده میشود. یک استخوان بندی بهتر عضلات آنها را برای حرکت در زمین تقویت میکند و از آنها در برابر فشار خاک حفاظت میکند. آنچه آنها را خارق العاده میکند نحوه هضم غذاست. بعد از خوردن رسوبات و مواد آلی تجزیه شده، وعدههای غذایی آنها با کمک اندامهای خاصی در شکمشان هضم میشود. کیسههای کوچکی که پر از سنگ آهک هستند.
کوسه شب تاب
یک کوسه ترسناک جدید در ساحل اقیانوس آرام کشف شده است. این کوسه کاملا سیاه است و ۱.۶ کیلومتر زیر آب زندگی میکند و میدرخشد. به دلیل پوشش سیاه، رفتار مخفیانه و خاصیت درخشندگی، دانشمندان نام این کوسه را فانوس کوسه نینجا گذاشته اند.
این شگفتی درخشان تازه ترین گونه گروه حدودا ۴۰ تایی کوسه فانوسهاست که اقیانوس را روشن می کند. درخشندگی آبی آنها از اندامهای کوچک و فنجانی شکلی به نام فتوفورها میآید. هرچند سایر گونهها در سراسر زیر بدنشان فتوفور دارند، کوسههای نینجا فقط چند فتوفور در اطراف سرشان دارند.
سر یک کوسه که در اعماق تاریک اقیانوس میدرخشد میتواند هرکسی را بترساند، اما مطمئنا درخشش متفاوت این کوسه دلیل دارد. هیچکس نمیداند، حتی کسی نمیداند چرا شکم سایر کوسهها میدرخشد یا اصلا چرا کوسهها میدرخشند. برخی گمان میکنند که آنها از این درخشندگی برای جذب طعمه در تاریکی استفاده میکنند تا سایه خود را از طعمهها پنهان کنند و شاید حتی برای برقراری ارتباط استفاده می کنند.
غار ماهی آبشار نورد
گونهای از غارماهیها هستند که میتوانند با بالههای لگنی خود راه بروند، چیزی که در دنیای ماهیها منحصربفرد است. ماهی «Cryptotora thamicola» کاملا فاقد چشم، اما یک مسافر مشتاق است. او از آبشارها و حتی صخرهها بالا میرود و به جایی میرسد که آب کمی دارد.
روشی که این ماهی از بالههای لگنی خود استفاده میکنند بسیار شبیه به راه رفتن است. راه رفتن آنها با سایر ماهیهای راه رونده دیگر که از دمشان برای حرکت روی زمین یا بستر رودخانهها استفاده میکنند کاملا متفاوت است. استخوانهای لگنی آنها شبیه حیوانات چهارپایی است که روی زمین راه میروند. به این خاطر که آنها یکی ویژگی اصلی مشترک دیگر هم دارند؛ قفل شدن مهرههای ستون فقرات موجب سفت نگه داشتن ستون و صاف قرار گرفتن میشود، حتی وقتی که توسط نیروی جاذبه کشیده میشوند.
غارماهی آبشارنورد میتواند حلقه گمشدهای باشد که اکنون زندگی میکند. این ماهی عجیب اولین شاهد نقطه آغازین پیدایش حیوانات چهارپا است قبل از اینکه تکامل یابند و به شکل امروزی درآیند. اینکه چرا این غارماهی برکههای امن را ترک میکند و از رودخانهها و صخرههای شیب دار بالا میرود هنوز یک راز حل نشده است.
قورباغه جدیدی در رشته کوه آند یک رفتار بسیار عجیب از خود نشان میدهد. این قورباغه میتواند با آفتاب پرست رقابت کند، چون برای استتار کردن، بافت خودش را تغییر میدهد. در یک تحقیق شبانه در سال ۲۰۰۹ قورباغهای پر از خار و برجستگی توجه محققان را به خود جلب کرد. روز بعد همه خارها از بین رفته بودند و پوست قورباغه به صافی یک فنجان شده بود. محققان که گیج شده بودند فکر کردند که قورباغهها عوض شده اند. آنها مقداری خزه در ظرف قرار دارند و به طرز باورنکردنی خارها دوباره ظاهر شدند.
به نظر میرسد این قورباغهها مهارت زیادی در تظاهر به خزه بودن دارند، چیزی که در زیستگاهشان فراوان است. توانایی تغییر شکل به این نحو قبلا هرگز در میان دوزیستان دیده نشده بود. این قورباغهها میتوانند بافت هرچیزی که روی آن مینشینند را تقلید کنند و این موضوع تشخیص گونهها را برای محققان دشوار میکند.
باز کردن دهانهای جدید
ترسناکترین دهان دنیای حیوانات متعلق به کوسهها به خاطر فکشان نیست، بلکه متعلق به موجودی است که دهان ندارد. هیدرا ولگاریس یک موجود آب شیرین است که هیچ استخوانی ندارد و شبیه یک لوله ۱.۳ سانتیمتری است که در یک انتهای آن تعداد شاخک خاردار برای فلج کردن طعمه استفاده میشود.
این موجود عجیب هرجا که بخواهد یک دهان جدید باز میکند. پوست سرش را باز میکند، طعمه را میخورد و سپس دوباره دهانش را بدون هیچ اثری از اینکه وجود داشته میبندد. حتی این کار را در سطح سلولی هم انجام میدهد. دانشمندان تصور میکنند این توانایی وحشتناک زمانی اتفاق میافتد که هیدرا سلول هایش را دوباره میچیند و مرتب میکند. اما کشف کردند که این دگرگونی آنقدر شدید است که آرایش دوباره سلول ها نیست بلکه تغییر شکل آنهاست.
جاودانگی
هیدراها راز جاودانگی را با شاخکهای کوچکشان درک کرده اند. برخلاف انسان ها، هیدراها دائما سلولهای بنیادی بدنشان را از نو تولید میکنند. این سلولهای فوق العاده میتوانند مدام تقسیم شوند و به هر نوعی که بدن نیاز دارد تبدیل شوند. وقتی زیست شناسی به نام دانیل مارتینز درباره توانایی جاودانگی هیدراها شنید، تصمیم گرفت آن را رد کند.
در پروژه او ۲۳۰۰ هیدرا در شرایط آب و هوایی و غذایی فوق العاده با کیفیت نگهداری شدند تا ببینند در صورتی که نیازشان برآورده شود چقدر زنده خواهند ماند. طبیعتا در شرایط ایده آل باید با افزایش سن باروری آنها را کاهش و نرخ مرگ و میر را افزایش مییافت. اما طی هشت سال، هر سال حدود ۱ هیدرا از ۱۶۷ هیدرا میمردند در حالی که ۸۰ درصد آنها به رشد خود ادامه میدادند و نشانی از کاهش باروری در آنها دیده نمیشد. با این وجود مرگ به خصوص در طبیعت و با وجود عوامل محیطی و شکارچیان وجود دارد. این تحقیق نشان داد که هیدراها هیچ علامتی از پیری در شرایط ایده آل نشان نمیدهند و ممکن است برای همیشه زنده بمانند.