0

نکات ارزشمند از معارف قرآن

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

نوشیدنی بهشت

شراب در این دنیا پلیدی‌هایی دارد که به خاطر آن پلیدی‌ها حرام شده است. چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد، شراب و قمار و بت‌ها و تيرهاى قرعه، پليدند[و] از عمل شيطانند.»[مائده/90] امّا همانطور که بیان کردید، نوشیدنی که خداوند به مؤمنان وعده داده است از هر گونه پلیدی به دور است. یکی از ویژگی‌های نوشیدنی بهشت آن است که انسان را از یاد خدا غافل نمی‌کند؛ در حالیکه قرآن کریم درباره شراب این دنیا می‌‌فرماید: «همانا شيطان مى‏‌خواهد با شراب و قمار، ميانِ شما دشمنى و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد!» [مائده/91] از سویی، رزق بهشتیان از هر گونه پلیدی به دور است، چنانکه قرآن کریم در مورد آن می‌فرماید: «قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقا؛ و خداوند روزی نیکویی برای او قرار داده است!» [طلاق/11]

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:27 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

مذهب و راه آسمان

 

راه تکامل انسان

برخی پنداشته‌اند اصل دینداری باعث شده، انسان‌ها با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و به جنگ و خونریزی بپردازند. این عدّه، انسان را با حیوانات قیاس کرده و حیوان را برتر از او شمرده‌اند.
واقعیّت آن است که انسان، اشرف مخلوقات است؛ یعنی چنان خلق شده است که در این دنیا به گونه‌ای رشد و تکامل یابد که در زمینه فردی و اجتماعی، به برترین مخلوق تبدیل شود. راه این تکامل هم از طریق خالق او در قالب دین الهی به دست او رسیده است؛ لذا برای رسیدن به آن درجه رشد، باید تلاشی در مسیر دین داشته باشد. البتّه اگر انسان با سوء استفاده از اختیار و نعمت‌های برتری که به او داده شده، برخلاف هدف عالی که برای او ترسیم شده است قدم بردارد، از حیوانات نیز پست‌تر خواهد شد. چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «دلهايى دارند كه با آن[حقايق را] دريافت نمى‏‌كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏‌بينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‌‏شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‏ترند.» [أعراف؛ 179] آنگاه این پستی، نه به خاطر مذهبی بودن بلکه به خاطر مذهبی نبودن است، حتّی اگر ظاهری مذهبی داشته باشد!

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:28 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

فراری سجده

قرآن کریم صراحتاً ابلیس را از دایره فرشتگان خارج و او را از گروه جنّیان می‌داند و می‌فرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُوني‏ وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ؛ و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: "آدم را سجده كنيد،" پس[همه‏] -جز ابليس- سجده كردند، كه از[گروه‏] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد. آيا [با اين حال،] او و نسلش را به جاى من، دوستان خود مى‏‌گيريد، و حال آنكه آنها دشمن شمايند؟»[کهف؛ 50] امّا اینکه دستور سجده، فقط به فرشتگان داده شده باشد درست نیست، زیرا دستور در اینجا همه کسانی که در جایگاه فرشتگان قرار دارند را شامل می‌شود؛ حتّی ابلیس!
یعنی ابلیس، با وجود اینکه دارای اختیار بود، ولی به خاطر عبادتهای فراوانش به مقام فرشتگان راه یافته بود، ولی در مورد دستور سجده به حضرت آدم(علیه السلام)، تکبّر او باعث رانده شدنش از آن جایگاه شد؛ لذا راه دشمنی با آدمیان را در پیش گرفت.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:29 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

آیات غدیر

 

غدیر

سوال: کدام یک از آیات قرآن کریم در روز عید غدیر خم نازل شد؟
آیه اول: آیه اکمال دین: خداوند در این آیه می‌فرماید: «امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم.»[مائده/3] مشهو ر در بین شیعیان این است که این آیه در روز عید غدیر نازل شده است.[تفسير نمونه، ج4، ص266] اما روایاتی در منابع شیعی نیز وجود دارند که(مانند روایات اهل سنت)، نزول این آیه را در روز عرفه، اما شأن نزول آن را مسئله ولایت می دانند.[اصول کافی، ج1، ص290]
آیه دوم: آیه تبلیغ: خداوند در این آیه خطاب به پیامبرش می‌فرماید: «اى پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد(به خلق) برسان كه اگر نرسانى اداء وظيفه نكرده ‏اى، و خدا تو را از(شر) مردمان محفوظ خواهد داشت.»[مائده/67] این آیه نیز در روز غدیر نازل شده و پیامبر اسلام را به امر خطیر جانشینی حضرت علی(علیه السلام) ترغیب کرده است.[تفسیر نموه، ج5، ص5]
آیه سوم: آیه اول معارج؛ در این آیه می‌خوانیم: «درخواست‏ كننده‏ اى عذابى را درخواست نمود كه(حتما) واقع شدنى است.»[معارج/1]این آیه در باره ماجرای غدیر است؛ اما چندی بعد از ماجرای غدیر نازل شده است و شان نزول آن این است که شخصی خدمت پیامبر  آمد و گفت که آیا این حکم از طرف خداست یا پیامبر، و چون شنید که از جانب خداست، گفت پس خدایا مرا عذاب کن. بلافاصله سنگی  از آسمان آمد و او را کشت.[برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص5]
تفسیر نمونه، مكارم شيرازى ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش، ج4، ص266.‏
الكافي( ط- الإسلامية)، كلينى، محمد بن يعقوب‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1407 ق‏، ج1، ص290.
تفسیر نمونه، مكارم شيرازى ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش، ج5، ص5.‏
برگزيده تفسير نمونه، بابايى احمد على، ناشر: دار الكتب الاسلاميه، سال چاپ: 1382 ش، ج5، ص274.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

عصمت ائمّه اطهار در قرآن کریم

عصمت ائمّه در قرآن شواهد مختلفی دارد که یکی از آنها آیه 124 سوره مبارکه بقره است که می‌فرماید: «به ياد آوريد هنگامى را كه پروردگار ابراهيم، او را با وسايل گوناگونى آزمود، و او آزمايش خود را كامل كرد. خدا به او فرمود: "من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم"، ابراهيم گفت: "از خاندان من نيز امامانى قرار ده!" خداوند فرمود: "پيمان من(يعنى امامت) هرگز به ستمكاران نمى‌‏رسد."» با این توضیح که، هر گناهی، نوعی از ظلم است؛ چنانکه می‌فرماید:«وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ؛ هر كس حدود خدا را تجاوز كند، به نفسش ظلم كرده است.»[طلاق؛ 1] با این وصف، روشن است که ائمّه اطهار از هر گناهی دور هستند.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

آیه مباهله و ساکت شدن هارون الرشید

 

مباهله

ائمه(علیهم‌السلام) همواره خود را فرزند پیامبر دانسته و به آن افتخار می‌‎کردند. از طرف دیگر خلفای عباسی به این انتساب حسادت کرده و آنها را مانند خود از عموزادگان پیامبر بر می‌شمردند؛ مانند هارون که وی از امام کاظم(علیه‌السلام) پرسید: چرا خود را از نسل پیامبر معرفی می‌کنید درحالی که نسل از فرزند پسری منتقل شده و شما از نسل دختر پیامبر هستید؟ هارون پاسخش را از قرآن خواسته و امام هفتم ما شیعیان ابتدا آیه مباهله را خواندند: «فَمَنْ حَاجَّکَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْکاذِبينَ[آل عمران/۶۱] پس هرکه با تو، پس از آن دانشى که به تو رسید، درباره حق ستیزه و جدل کند، بگو: بیایید تا ما و شما پسران و زنان خویش و خودمان را بخوانیم، آنگاه دعا کرده و لعنت خداى را بر دروغگویان بفرستیم.» در ادامه امام فرمودند: جز امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن و حسین کسی همراه پیامبر(صلوات‌الله‌علیهم) نرفته، پس مراد از «فرزندان» حسن و حسین است. بنابراین خداوند در آیه مباهله، امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) را فرزند پیامبر خطاب کرده و این صریح‌ترین دلیل است بر اینکه اهل بیت، نسل و ذریه پیامبر هستند.[المیزان، ج۳، ص۲۲۹]
پی‌نوشت:
الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، دفتر انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۲۹.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

راز نام اهل بیت(ع) در قرآن

 

امام علی علیه السلام

طرح سوال: چرا نام ائمه(علیهم السلام) مستقیماً در قرآن نیامده است؟

جواب: برای پاسخ به این سوال می توان به نکات مهمی اشاره کرد که علت ذکر نشدن نام اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن کریم را تا حدودی روشن می کند.

نکته اول: قرار بر این نبوده است که تمام مسائل و مباحث اسلامی در قرآن ذکر شود از این رو خدای متعال کلیات و هر آنچه برای هدایت انسان لازم بوده است را بیان کرده و مابقی مباحث و موضوعات مرتبط با آیین اسلام را از طریق پیامبر خود به امت ابلاغ کرده است. کما اینکه باری تعالی در این خصوص می فرماید: «آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد(و اجرا كنيد)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد و از(مخالفت) خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است!»[حشر/7]
نکته دوم: در واقع خدای متعال با یک بیان کلی و روشن«وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» هر آنچه پیامبر گرامی اسلام بیان فرمایند را تأیید کرده است، تأیید الهی خود به این معناست که سخن پیامبر خارج مباحث قرآنی و الهی نیست.«وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى[نجم/3و4] و از سر هوس سخن نمى‏‌گويد. اين سخن بجز وحيى كه وحى مى‌‏شود نيست.»
نکته سوم: می توان به این نکته نیز اشاره کرد که خدای متعال قرآن را به شیوه و روشی ارسال کرده است که موجب تحریف و دست درازی  کینه ورزان و معاندان نباشد، از این رو از آوردن نام اهل بیت(علیه السلام) خود داری کرده است.
نکته چهارم: در قرآن کریم آیاتی داریم که تبیین و روشن کردن آنها بر عهده پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) سپرده شده است. «و ما اين ذكر [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند!»[نحل/44] از طرفی آیاتی در قرآن وجود دارد همچون «آیه ولایت»، آیه «اکمال الدین» که بر اساس روایات نبوی گویای ولایت امری و مرجعیت دینی و سیاسی اهل بیت است.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:34 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

اجباری در دین نیست

لا إِكْراهَ فِي الدِّين

طرح سوال: مفهوم آیه 255 سوره بقره«لا إِكْراهَ فِي الدِّين» را روشن بفرمائید؟

جواب: مرحوم علامه‌ طباطبایی در ذیل این آیه شریف می‌فرماید: «در جمله:«لا إِكْراهَ فِي الدِّين» دين اجبارى نفى شده است، چون دين عبارت است از يك سلسله معارف علمى كه معارفى عملى به دنبال دارد، و جامع همه آن معارف، يك كلمه است و آن عبارت است از" اعتقادات"، و اعتقاد و ايمان هم از امور قلبى است كه اكراه‏ و اجبار در آن راه ندارد، چون كاربرد اكراه تنها در اعمال ظاهرى است، كه عبارت است از حركاتى مادى و بدنى (مكانيكى)، و اما اعتقاد قلبى براى خود، علل و اسباب ديگرى از سنخ خود اعتقاد و ادراك دارد و محال است كه مثلاً جهل، علم را نتيجه دهد، و يا مقدمات غير علمى، تصديقى علمى را بزايد.»[المیزان(ترجمه)، ج2، ص 523]

ترجمه تفسير الميزان، محمد حسین طباطبایی، مترجم:  موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، سال چاپ: 1374 ش، نوبت چاپ: پنجم، ج2، ص 523.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:35 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

طوفان نوح و کشته شدن حیوانات

 

طوفان نوح

ماجرای دعوت حضرت نوح و نپذیرفتن امت ایشان که به نفرین این پیامبر بزرگ الهی ختم شد؛ برای برخی ایجاد سؤال‌هایی کرده است. یکی از آن سؤالات درباره کشته شدن حیوانات در اثر طوفان نوح است. به خیال آنها این واقعه یک نوع نسل کشی گسترده از حیوانات بوده است. آنها مدافع حقوق حیوانات شدند و به دلیل این کشتار به این واقعه بزرگ اشکال می‌گیرند. در حالی که فاصله بین حضرت نوح و حضرت آدم(علیهماالسلام) تنها ده پدر بوده است. یعنی از شروع خلقت و سکونت بر روی کره زمین چیزی نگذشته بود که این واقعه رخ داد. با توجه به این نکته می‌توانیم بفهمیم که جمعیت  زیادی نیز از حیوانات یا انسان‌ها به وجود نیامده بود که بخواهد کشتاری علیه حیوانات به شمار آید. به علاوه آنکه برخی معتقدند این طوفان منطقه‌ای بوده و هدف حضرت نوح از بردن حیوانات تأمین نیاز خود و همراهانش بوده است؛ نه آنکه این کار برای حفظ نسل حیوانات رخ داده باشد.[المیزان،ج۱۰،ص۲۵۰-۲۵۵]
حتی در ادامه می‌توان گفت که در هر روز میلیون‌ها حیوان برای پرشدن شکم انسان‌ها کشته می‌شوند و کسی معترض آن نیست؛ حال اگر تعدادی حیوان در مدت و منطقه‌ای محدود کشته شوند تا چشمان اهل غفلت بیدار شود و آنها را از نظر عقیدتی سیراب کنند؛ همگان فریاد حمایت از حیوانات سر می‌دهند. مسئله‌ای که بسیار عجیب است.

پی‌نوشت:
المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج ۱۰، ص ۲۵۰-۲۵۵.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:36 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

عرش الهی و حاملان آن

 

عرش

در قرآن، سخن از حمل عرش به میان آمده، مانند این آیه: «الَّذِينَ‌ يَحْمِلُونَ‌ الْعَرْشَ‌ وَ مَنْ‌ حَوْلَهُ‌ يُسَبِّحُونَ‌ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ‌ وَ يُؤْمِنُونَ‌ بِهِ‌ وَ يَسْتَغْفِرُونَ‌ لِلَّذِينَ‌ آمَنُوا[غافر/۷] افرادی که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن، تسبیح و حمد پروردگارشان را گفته و به او ایمان داشته و برای مؤمنان استغفار می‌کنند.» یا این آیه: «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ[حاقه/۱۷]و عرش پروردگارت را در آن روز هشت تن برفرازشان حمل می‌‏كنند.» در تبیین این آیات نمی‌توان معنای لغوی عرش را در نظر داشت؛ چرا که عرش در لغت به معنای تخت پادشاهان است و این تعبیر، برای خداوند که محدود به مکان نیست، کاربرد ندارد. بنابراین برای شناخت عرش و حاملان آن، باید غیر جسمانی بودن را در نظر گرفت. همچنانکه در احادیث اینگونه آمده، مثلاً امام رضا(علیه‌السلام) فرمودند:«الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ‏ وَ قُدْرَة؛ عرش، اسم علم و قدرت است.»[الکافی، ج۱، ص۱۳۱] یا از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده:«حَمَلَةُ الْعَرْشِ‏ وَ الْعَرْشُ الْعِلْمُ‏ ثَمَانِيَةٌ أَرْبَعَةٌ مِنَّا وَ أَرْبَعَةٌ مِمَّنْ شَاءَ اللَّهُ‏؛ حاملان عرش که آن علم است؛ هشت تن هستند که چهار تن آنها از طرف ما و چهار تن دیگر از طرف خدا است.»[همان،ص۱۳۲] با توجه به این مفاهیم و احادیث است که در تفسیر نمونه، آن دسته موجوداتی که به اذن خدا از علم الهی بهره‌مند هستند و در تدبیر عالم نقش دارند؛ حاملان عرش معرفی شده اند.[تفسیرنمونه، ج۲۴، ص۴۵۴]

پی‌نوشت:
الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب‏، دار الكتب الإسلامية، تهران‏، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۱۳۱ و ۱۳۲.
تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ج ۲۴، ص ۴۵۴.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:38 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

اشک راه نجات

 

اشک کلید نجات

امام صادق(علیه‌السلام) مؤمن را درگیر با دو ترس عنوان کرده و فرمودند:«الْمُؤْمِنُ‏ بَيْنَ‏ مَخَافَتَيْنِ‏ ذَنْبٍ‏ قَدْ مَضَى‏ لَا يَدْرِي مَا صَنَعَ اللَّهُ فِيهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِيَ لَا يَدْرِي مَا يَكْتَسِبُ فِيهِ مِنَ الْمَهَالِكِ فَهُوَ لَا يُصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْفُ؛ مؤمن همواره بین دو ترس گرفتار است: یکى گناهى که گذشته است و او نمى‌داند که خداوند در مورد آن گناه با او چه مى کند و دیگرى عمرى که مانده است و او نمى‌داند که چه چیزى از مهالک را در آن کسب مى‌کند؛ پس مؤمن صبح نمى‌کند مگر با حالت خوف و جز ترس نیز چیزی به مصلحت او نیست.»[الکافی، ج۲، ص۷۱] واقعاً چه کسی است که خود را از تمام گناهان و اشتباهات پاک بداند؟ و چه کسی است که مطمئن باشد در ادامه زندگی دچار امتحانات سخت و لغزش‌های بزرگ نخواهد شد؟ درست است هیچ یقینی در این میان وجود ندارد. ما نمی‌دانیم که با این بار گناه آیا بخشیده می‌شویم یا نه؟ و نمی‌دانیم چه پرتگاه‌هایی در پیش رو داریم؟ اما برای نجات باید راهی وجود داشته باشد. راهی که امام حسین(علیه‌السلام) آن را اینگونه معرفی کرده و فرموده است:«اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ؛ گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.»[جامع الاخبار، ص۹۷] پس این روزها و در بین اشک‌ها و روضه‌ها برای اباعبدالله، چقدر خوب است به خاطر فاصله‌هایی که بین ما و بندگی خدا افتاده گریه کنیم.

پی‌نوشت:
الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج۲، ص۷۱.
جامع الأخبار، محمد بن محمد شعيري، مطبعة حيدرية، نجف‏، ص۹۷.

چهارشنبه 29 آذر 1396  1:57 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها