0

نکات ارزشمند از معارف قرآن

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

تاسی به اسرای کربلا

 

اسراای جنگ

در ملاه محرم قرار داریم. ماهی که با مصیبت و اسارت خانواده آل الله همراه است. اسارت خاندان اهلبیت الگویی برای اسرایی جنگ تحمیلی بود.
اسرای گرانقدر ما به این نکته واقف بودند که اسارت اسرای کربلا در راه خدا بود. همانطور که امام حسین(علیه السلام) در جواب ابوحنیفه فرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا؛ خدا می خواهد اینها را اسیر ببیند.»[اللهوف، ص65] و آنها نیز در راه اعتلای کشور شیعی و اعتلای مکتب اهلبیت(علیهم السلام) و کسب رضای خدا به اسارت در آمدند.
اسرای عزیز جنگ تحمیلی، صبر خود بر سختی های طاقت فرسای اسارت را از عقیله بنی هاشم آموخته بودند. صبری که توصیه برادر مظلوم و شهیدش در کربلا بود. «يا اُخَتاه لا يُذهِبَنَّ حِلمَكِ الشَّيطانُ؛ اى خواهر ارجمندم! مباد شيطان شكيبايى و بردباريت را ببرد.»[در سوگ امير آزادى، ص179]

پی نوشت:
اللهوف على قتلى الطفوف، ابن طاووس، على بن موسى‏، مترجم: فهرى زنجانى، احمد، ناشر: جهان‏، سال انشار: بی تا، ص65.
در سوگ امير آزادى( ترجمه مثير الأحزان)، ابن نما حلى، جعفر بن محمد، ناشر: حاذق‏، سال انتشار:بی تا، ص179.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:08 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

سرانجام آب های طوفان نوح

 

سرانجام آب های طوفان نوح

طرح مسأله: اخیرا در مورد طوفان نوح(علیه السلام) شبهاتی در فضای مجازی منتشر شده است؛ مانند اینکه آبی که بر اثر طوفان نوح بر روی زمین جمع شده بود و تا بالاترین نقطه کوههایی مانند اورست با ارتفاع 8 هزار متر را در بر گرفته بود کجا رفته است؟آیا اصولا امکان دارد این همه آب در زیر زمین جمع شود؟
برای پاسخ به این شبهه، لازم است تا به چند نکته اشاره شود:
1.آبهایی که در زمان طوفان بر روی زمین جمع شده بود دارای دو منشأ بود:
الف.آبهایی که از زمین جوشید. امروزه می دانیم که در زیر زمین مقدار بسیار زیادی آب قرار دارد که گاهی حجم آن چندین میلیون متر مکعب است. بخشی از اینها را آب شیرین تشکیل می دهد و در زیر آن منابع عظیم آب شور قرار دارد. این آبها مطابق آیات قرآن، از تنور به بیرون فوران کرده است[هود/40]
ب.آبهایی که از آسمان به صورت باران نازل شد.
2.وقتی کار کافران به پایان رسید، خداوند به آسمان دستور داد تا دیگر نبارد و از سویی به زمین دستور داد تا آبهای خود را فرو ببرد.«وَ قيلَ يا أَرْضُ ابْلَعي‏ ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعي‏ وَ غيضَ الْماء[هود/44] و گفته شد: «اى زمين، آبت را فرو بر! و اى آسمان، خوددارى كن! و آب فرو نشست» بنابراین هیچ استبعادی وجود ندارد که آبهای زیر زمینی به جای خود برگردندبدون اینکه مشکلی پیش بیاید. آبهای حاصل از بارندگی نیز بنا بر روایات بر سطح زمین باقی ماندند و دریاها از آنها به وجود آمد.[تفسیر قمی، ج1،ص328]

پی‌نوشت:
تفسیر قمی، علی ابن ابراهیم قمی، دارالکتاب، قم،1367ش، ج1، ص328.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:09 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

سرانجام نیکوکاران غیر مسلمان

 

سرانجام نیکوکاران غیر مسلمان

طرح مسأله: با توجه به مسأله حبط اعمال که در قرآن مطرح شده، آیا کسانی مانند ادیسون که خدمات عام المنفعه داشته اند و به بشریت خدمت کرده اند ولی مسلمان نبوده اند وارد جهنم می شوند؟ و آیا بین غیر مسلمانی که تمام عمر خود را به گناه گذرانده با غیر مسلمانی که دانشمند بوده و با کمک علم خود به مردم دنیا کمک کرده تفاوتی نبوده و با هر دو یه جور برخورد می شود؟
برای پاسخ به این سوال چند نکته را یادآور می شویم:
1. شرط ورود به بهشت و سعادت اخروی ایمان و عمل صالح است.[غافر/40] بنابراین اگر کسی تنها ایمان داشته باشد ولی عمل صالح نداشته باشد و یا بالعکس وارد بهشت نخواهد شد.
2. هر کس کار نیکی انجام دهد، از طرف خدا پاداش نیک دریافت می کند همانگونه که هر کس ذره ای کار بد انجام دهد مورد عقاب واقع می شود.[زلزال/7،8] از طرفی خدای متعال در قرآن وعده داده که اجر کسانی را که کار خیر انجام می دهند ضایع نمی کند.«لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[یوسف/56] اجر نيكوكاران را تباه نمى‌سازيم.» از این رو غیر مسلمانی که با علم خود خدمت جهانی انجام داده با غیرمسلمانی که تمام عمر را به گناه گذرانده تفاوت خواهد داشت.
3. كساني كه در كشف حقيقت كوتاهي نكرده اند، و يا اصلا در محيطي بودند كه امكان دسترسي به دين حق را نداشته اند و يا خوب به آن ها معرفي نشده، مستضعف فکری می باشند. بنابراین محاسبه اعمال آنان و بهشتي بودن يا نبودن آنها در قیامت با خداست و نمی توان اکنون قضاوتی نمود.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:11 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

شبهه‌ای برخاسته از هدفمندی خلقت

برخی می‌گویند که انسان‌ها برای انجام کارهای خود هدف دارند و آن رفع نقص یا نیاز آنهاست و اگر خداوند این جهان را هدفمند خلق کرده باشد؛ بیانگر نقص و احتیاج او است. در پاسخ باید گفت که اهداف همیشه برای رفع نیاز نیست. گاهی فعلی صورت می‌گیرد و آن فعل بر طرف کننده نقصی نبوده و از آن کار نفعی به فاعل آن نمی‌رسد. در اصل فاعل برای دستیابی به هدف، حرکت را آغاز نکرده و هدف در ذات فاعل نهفته بوده و فاعل را به حرکت درآورده است.
در مورد خداوند نیز اینچنین است؛ زیرا خدا ذاتش حکمت است و تنها کارهای حکیمانه از او سر می‌زند. ما این ظهور حکمت ذاتی خدا را به صورت هدفدار بودن خلقت می‌بینیم. اگر خداوند در کارهایش هدف و غرض نداشته باشد، موجب می‌شود که کارهای خدا، عبث و بیهوده باشد و کار بیهوده و عبث، از خداوند حکیم، سر نمی‌زند؛ پس هدفمندی خلقت بر اثر قدرت نمایی حکمت الهی است. در حدیثی قدسی نیز داریم که خداوند فرموده: «كنتُ‏ كنزاً مَخفيّاً، فأحببتُ‏ أن‏ اعْرف‏، فخلقتُ الخَلْقَ لِكَيْ أُعْرف‏؛ گنجی پنهان بودم، دوست داشتم که شناخته شوم، پس خلق را آفریدم تا مرا بشناسند.»[بحار الانوار، ج۸۴، ص۱۹۲]
پس ریشه این شبهه را باید در مقایسه کارهای انسان با افعال الهی بدانیم. کارها و اهداف انسانی که تماماً فقر و نیاز است چگونه با کارهای خداوند قابل مقایسه است؟

پی‌نوشت:
بحارالانوار، علامه مجلسی، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ ق‏، ج۸۴، ص۱۹۲.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:12 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

عدالت اسلام در بحث بازدارندگی علیه زن

-برخی شبهه افکنان، وجود آیاتی در قرآن را ناقض حقوق زنان می‌دانند. «زنانی که از سركشى آنها بيم داريد، پند و اندرز دهيد!(و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و(گرنه) آنها را تنبيه كنيد.»[نساء/34] و با مقایسه آن با حقوق جعلی زنان در غرب، قصد تخریب قرآن و اسلام را دارند. در آیه مورد بحث، دو مرحله قبل از تنبیه بدنی زنان مورد توجه قرار گرفته است؛ 1ــ نصیحت و اندرز و به کار بردن اخلاق و عاطفه در اندرز دادن زن،2ـــ دوری کردن از بسترهای آنها، شاید آنها متوجه عدم رضایت شوهران خویش شوند، و اگر این دو مرحله جواب نداد و راه دیگری مثل مشاوره و نصیحت بزرگترها و غیره نبود، لاجرم باید سراغ مرحله سومی رفت، و به صورت آهسته و به تعبیر روایت امام صادق(علیه السلام)، با چوب مسواک، چوب مسواک، باید زنان را تربیت کرد.[من لا یحضر الفقیه، ج3، ص52] البته بحدی که نه موجب شكستگى شود و نه مجروح شدن و نه باعث كبودى بدن. این نکته را هم باید اضافه کرد که اگر این مراحل نباشد حقوق مردان نادیده گرفته می شود.
در مورد مقایسه حقوق زن در اسلام و غرب نیز باید گفت: ادعای غرب در مورد دفاع از حقوق زنان، دروغی بیش نیست. مثلا کشورهای حمایت کننده داعش که مدعی حقوق زنان هستند، هنگامی که، حتی زنان غیر مسلمان در عراق و سوریه توسط داعش اسیر می‌شدند، سکوت کرده بودند؟

تفسير نمونه‏، مكارم شيرازى، ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش‏، ج‏3، ص 373.
من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبرف ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، سال چاپ: 1413 ق‏، ج3، ص521.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:13 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

دو نکته در یک حدیث امام سجاد(ع)

 

کمک به فقرا

شهادت امام سجاد(علیه السلام) را در پیش رو داریم. ایشان در یک حدیث زیبایی، جواب سوءاستفاده کنندگان از مقولاتی نظیر کمک به فقرای جامعه، را به نحوی بیان کرده است. «در این دنیا افراد بخشنده، سرور مردمان هستند، و در آن دنیا افراد با تقوا سرور مردمان هستند.»[ مشكاة الأنوار، ص232] پیام حدیث این است که ملاک برای سروری در آن دنیای ابدی، تقواست و انسان های بخشنده، گر چه سرور مردمان این دنیای فانی هستند؛ اما اگر تقوای الهی نداشته باشند، در آن دنیا دیگر سرور مردم نخواهند بود.
اینک به دو نکته در موضوع کمک به فقیران اشاره می‌کنیم.
نکته اول: اگر افراد بخشنده بخواهند در آن دنیا سرور مردم باشند، باید به تقوای الهی مجهز شوند، و تقوای الهی جز با بزرگداشت شعائر و احکام الهی(نماز و روزه و حج وغیره) امکان پذیر نیست. «و هر كس شعائر خدا را بزرگ بشمارد، اين نشانه تقوای الهی است.»‏[حج/32]
نکته دوم: گذشته از نیت کمک کردن(به نیت خدا، یا کسب شهرت و خودنمایی)، مسئله مهم دیگری هست و آن، حلال بودن، مال انفاق شده است(خمس داده باشد، حاصل رشوه و کار غیر قانونی و غیره نباشد). امام هفتم می‌فرماید: «به راستى كه اگر مال حرام، انفاق شود، پاداشى ندارد.»[ كافى، ج 5، ص 125]

پی‌نوشت
مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، طبرسى، على بن حسن‏، ناشر: المكتبة الحيدرية، سال چاپ: 1385 ق1965 م 1344 ش‏، ص232.
الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب‏، محقق، مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1407 ق‏، ج5، ص125.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:14 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

جعل حدیث برای انجام کارهای نیک

امروزه سخنان گزاف و بی‌پایه زیادی را شاهدیم که به وسیله آنها اسلام مورد هجوم قرار می‌گیرد. دینی که سراسر عقلانی و آسمانی است. یکی از آن گزافه‌ها درباره جعل حدیث است. آنها می‌گویند که در دین اسلام هیچ اشکالی ندارد که با جعل حدیث یا دروغ بستن بر پیامبر و امامان، مردم را به کارهای خیر سوق داد!!! حرفی کاملاً غلط و بی‌پایه و اساس. اتفاقاً از نظر اسلام جعل حدیث به هیچ عنوان مجاز نبوده و از آن به عنوان گناهی بسیار بزرگ یاد شده است. مثلاً پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «مَنْ قَالَ عَلَيَّ مَا لَمْ أَقَلُّهُ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ‏ مِنَ‏ النَّار؛ کسی که سخنی را بر من نسبت دهد که آن را من نگفته باشم؛ پس باید جایگاهش را در آتش ببیند.»[محاسن،ج۱،ص۱۱۸] و یا از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده که حضرت فرمودند: «الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَوْصِيَاءِ مِنَ الْكَبَائِر؛ دروغ بر خدا و پیامبر و جانشینان او از گناهان کبیره است.»(همان)
به طور کلی می‌توان بیان داشت که اسلام موافق توجیه وسیله برای رسیدن به هدفی مقدس نیست و خداوند اجازه نمی‌دهد که برای کاری صالح، مردم از راه‌های غیر صحیح وارد عمل شوند؛ این مسئله در ساخت حدیث جعلی برای ترغیب مردم به انجام کارهای صالح نیز جریان دارد. کاش شبهه افکنان قدری مطالعه کرده بودند و قبل از گزافه گویی تحقیق اندکی داشتند.

پی‌نوشت:
محاسن، برقى، احمد بن محمد بن خالد، دار الكتب الإسلامية، قم‏، ۱۳۷۱ ق‏، ج۱، ص۱۱۸.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:18 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

یک قاعده کلی به طرفداران آزادی آمریکایی

اعتراض

برداشت خاص از آزادی
بعضی افراد آنچنان شیفته و فریفته فرهنگ غربی و آمریکایی شده‌اند که گویی آنجا تنها مهد تمدن و آزادی است، معنا و مفهومی که آنها از آزادی در ذهن دارند، از واقعیت موجود جامعه غربی و آمریکایی بسیار فاصله دارد، آنها با صحیح قلمداد کردن آن تعاریف این چنین وانمود می کنند که کشور ایران نیز باید همانند همان برداشت از آزادی را در جامعه اجرا کند، هر کسی دوست داشت رئیس جمهور را نقد و حتی مسخره کند آنها این برداشت از آزادی را صحیح می‌دانند. این در حالی است که اگر با دید منصفانه و واقع بینانه به قوانین حاکم بر کشورهای غربی و آمریکایی نگریسته شود، متوجه خواهیم شد، که حتی آن کشورها نیز در تعریف آزادی قیدهایی را لحاظ کرده‌اند، به واقع این چنین نیست که هر کسی توانایی انتقاد را داشته باشد، چه بسیار کسانی که در مقام انتقاد با شدیدترین برخوردهای جزایی و اجتماعی مواجه می‌شوند، چه بسیار سیاه پوستانی که در مقام دفاع از حقوق اجتماعی خود، تنها جواب آنها گلوله و سرب داغ بوده است.

یک قاعده کلی به طرفداران آزادی آمریکایی:
یک قاعده کلی به کسانی که سخن بدون علم می گویند و بدون علم از آزادی آمریکایی و غربی  دم می‌زنند و دفاع می‌کنند این است: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛[اسراء/36] از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند»

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:19 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

تعامل اسلام با سایر ادیان

ادیان توحیدی

بعضی افراد به واسطه جهل و علم اندکی که دارند این چنین تصور می‌کنند که اسلام طرفدار هر آیین و مذهبی غیر از اسلام را تکفیر کرده و پیروان آنها را به بردگی و کنیزی می‌برد! این در حالی است که اگر اندکی در متون و منابع اصیل اسلامی دقت و تأمل کنیم به سستی و غیر واقعی بودن این پندار دست خواهیم یافت.

بهترین و روشن‌ترین شاهد برای اثبات اینکه اسلام پیروان غیر اسلام را تکفیر نمی‌کند، ماجرای فتح مکه است، تاریخ اسلام گواه بر صدق این مدعای ست؛ چرا که به اذعان تاریخ نویسان بعد از فتح مکه و تسلط بر مشرکان مکه این پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) بود که فرمان عفو عمومی را صادر می‌کند، و اجازه قتل و کشتار غیر مسلمانان را صادر نکردند و از این رو از حضرت این چنین نقل شده است: «أَلْیوْمُ یوْمُ الْمَرْحَمَةِ؛ امروز روز رحمت و مهرورزي است.»[شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏17، ص272] «اذْهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ؛ برويد امروز همه شما آزاد هستيد.»[الكافي: ج‏3، ص، 513]

علاوه بر این حتی آیات الهی نیز اجازه بی عدالتی و خون ریزی سایر ادیان که در مقام جنگ و مخاصمه نیستند را نداده است: «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ؛[ممتحنه/8] خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهى نمى‏ كند چرا كه خداوند عدالت‏ پيشگان را دوست دارد.»

ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، 10جلد، مكتبة آية الله المرعشي النجفي - قم، چاپ: اول، 1404ق، ج‏17، ص272.
الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج‏3، ص، 513.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:20 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

خلقت در شش روز

 

خلقت در شش روز

پرسش:
در آیه‌ای از قرآن خداوند فرموده: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ[اعراف/۵۴] در حقيقت پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد.» مگر خداوند نمی‌توانست خلقت را در یک مرحله یا به تعبیر قرآنی در یک روز قرار دهد؟
پاسخ:
قدرت الهی بی‌انتها بوده و هیچ ناممکنی برای خداوند معنا ندارد. قدرتی که بر همه قدرت‌ها چیرگی داشته و در اصل منشاء تمام قدرتها اوست. قدرت الهی را در خلقت تک تک موجودات و حتی اجزاء آنها مانند چشم و مغز در انسان ببینیم. انسانی که با تمام شگفتی در خلقتش، تنها یک قطعه از پازل هستی است. پس نباید خلقت گام به گام زمین و آسمان را نشان از ناتوانی خدا در خلقت دفعی آن بدانیم؛ بلکه این خلقت مرحله‌ای آسمانها و زمین، نشان از ناممکن بودن آن بر اساس خاصیت ماده دارد. یعنی در قدرت الهی ضعفی نیست و آن محدودیت برخاسته از خواص طبیعت است و این عالم طبیعت توان موجود شدن یکباره را نداشته است. عالم ماده محدود به شکل گیری بر اساس اسباب و به صورت گام به گام است و به این دلیل می‌بینیم که خلقت به صورت مرحله‌ای رخ داده، مراحلی که در آیات۸ تا ۱۱ سوره فصلت، عبارتند از: ۱- شکل‌گیری توده گازی ۲- جدا شدن توده‌های عظیم و قرار گرفتن‌ آنها در یک محور ۳- تشکیل منظومه شمسی(خورشید، زمین و...) ۴- سرد شدن زمین و ایجاد آمادگی برای پدید آمدن حیات در آن ۵- مرحله بوجود آمدن گياهان و درختان در زمين ۶- مرحله پيدايش حيوانات و انسان در روي زمين.[تفسیرنمونه،ج۶،ص۲۴۷] با توجه به این مراحل هم لزوم پی‌درپی بودن آنها را طبق قوانین حاکم بر طبیعت می‌فهمیم. پس این خلقت گام به گام مناسب با عالم ماده و طبیعت بوده است.

پی‌نوشت:
تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم، ج ۶، ص ۲۴۷.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:21 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

پیام دفاع مقدس برای ملت ایران

 

دفاع مقدس

هشت سال جنگ نابرابر رزمندگان دلاور اسلام با صدام و حامیان منطقه ای و بین المللی اش، حاوی این پیام مهم برای ملت ایران بود که: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ[محمد/7] اى كسانى كه ايمان آورده‌ ايد! اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‌كند و گام‌هايتان را استوار مى‌سازد.» تا زمانی که ملت ایران، این پیام را سرلوحه کار خود سازد، بی تردید در مبارزه با دشمنان موفق است.
تفسیر نمونه می‌نویسد: «مراد از این که فرمود: "خدا هم شما را یارى مى‏‌کند"، این است که اسباب غلبه بر دشمن را برایتان فراهم خواهد کرد؛ مثلاً ترسى از شما در دل کفار مى‌اندازد، و امور را علیه کفار و به نفع شما جارى مى‏‌کند و دل هاى شما را محکم و شجاع مى‏‌سازد.»[تفسیر المیزان، ج18، صص346و47] اگر امدادهای غیبی در دفاع مقدس نبود[حوزه نت، امدادهای غیبی در دفاع مقدس] کار ملت ایران و رزمندگان اسلام برای رویارویی با صدامیان به مراتب سخت تر می‌شد.
اینک اگر چه سالیانی از دفاع مقدس گذشته، ولی همچنان مبارزه با مهره های آمریکا(گروههای تروریستی) وجود دارد. پیام دفاع مقدس برای امروز ملت ایران، این است که در راه مبارزه  با دشمنان اسلام و عوامل آنها، با استعانت از خدای بزرگ و معصومین، مقاوم و پایدار باشید که پیروزی و سربلندی در گرو همین مقاومتهاست.
تفسیر المیزان، طباطبائی، محمد حسین، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى، سال چاپ: 1374 ش، ج ‏18، ص 346 و 347.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:23 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

چرا آخوندها پول می‌گیرند

 

طلبه

طرح سوال: برای بعضی افراد نوعا این سوال مطرح می‌شود که چرا آخوندها و مداحان در مقابل سخنرانی و مداحی که انجام می‌دهند پول مطالبه می‌کنند؟! در این کوتاه نوشته به این سوال پاسخ می‌دهیم.

نکته اول: اولین نکته‌ای که باید به یاد داشت این است که بسیاری از طلاب و مداحان به طور جهادی فعالیت می‌کنند از این رو در مقابل کاری که انجام می‌دهند هیچ گونه چشم داشتی ندارند و خواهان پولی نیستند: این دسته افراد نوعا سعی می‌کنند، خود را به این آیه قرآن نزدیک کنند: «وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّه؛[هود، آیه29] اى قوم! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‏ طلبم اجر من، تنها بر خداست!»

نکته دوم: عده‌ای از مداحان و سخنرانان که پولی از هیئات و مساجد می‌گیرند در واقع خودشان مطالبه نکرده‌اند و در واقع هیچ گونه چشم داشتی ندارند و کار خود را برای خدای خالص کرده‌اند ولی اگر پولی از ناحیه مردم به آنها داده می‌شود از باب هدیه دریافت می‌کنند، از طرفی همگان می‌دانند که هدیه گرفتن به معنای حقوق نیست.

نکته سوم: افراد خاصی که پیش از سخنرانی و مداحی نرخ مشخص می‌کنند، شاید از لحاظ اخلاقی و اجتماعی کار درستی انجام نمی‌دهند، ولی به هر حال بر اساس قاعده و قوانین اسلامی مرتکب حرام نشده‌اند؛ آنها نیز برای امرار معاش زندگی نیازمند درآمد هستند، از طرفی وقت و زندگی آنها صرف به دست آوردن مهارت‌هایی شده است؛ از این رو برای تأمین زندگی در مقابل سخنرانی و مداحی به گونه‌ای دیگر عمل می‌کنند.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:24 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

راز تأثیر گذاری نماز در زندگی

بعضی افراد با بی‌شرمی و بی‌حیایی تمام و با عباراتی وقیحانه بعضی اعمال عبادی مسلمان همچون نماز را به سخره می گیرند، و از آن به «دولا راست» شدن تعبیر می کنند، و حاصل عبودیت و بندگی حق تعالی را «تُو سری خوری» قلمداد می کنند. این در حالی است اگر این افراد قدری با حقیقت بندگی باری تعالی ایمان و باور داشتند، متوجه می‌شدند، که این ارتباط چه تأثیر شگرفی در تعالی روح و روان انسان بر جای می‌گذارد و آرامش واقعی را برای انسان به ارمغان می‌آورد. «الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[رعد/28] آنها كسانى هستند كه ايمان آورده‌اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن(و آرام) است آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‌يابد!»

نه تنها نماز و یاد خدا موجب آرامش انسان می‌شود بلکه این کارایی و اثر بخشی را در زندگی انسان دارد که مانع ارتکاب گناه و پلیدی در انسان شود کما اینکه باری تعالی می فرماید: « اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ؛[عنکبوت/45] آنچه را از كتاب(آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز(انسان را) از زشتيها و گناه بازمی‏دارد، و ياد خدا بزرگتر است و خداوند مى‌داند شما چه كارهايى انجام مى‌دهيد!»

نکته: البته میزان تأثیر گذاری نماز در رفتار و عملکرد انسان بسته به میزان ارتباط صحیح انسان با باری تعالی دارد، به این معنا که انسان علاوه بر ظواهر و آداب ظاهری نماز به روح نماز نیز توجه داشته باشد.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:24 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

خدا نیازی به دنیا ندارد

 

مالکیت خدا

گاهی برخی افراد با دیدن آیاتی از قرآن کریم همچون آیه شریف 41 سوره مبارکه انفال این سوال و شبهه را مطرح می کنند که خدا چه نیازی به خمس و انفال دارد؟ «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيل؛[انفال/41]بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است.»

جواب: برای جواب به این پرسش توجه به چند نکته لازم و ضروری است:
نکته اول:
اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که برای خدای متعال دو نوع مالکیت در مباحث کلام اسلامی ذکر شده است. یکی مالکیت حقیقی و دیگری مالکیت اعتباری، مالکیت حقیقی به این معناست که در عالم تکوین خدای متعال خالق تمام هستی است و به عبارتی تمام هستی به طور حقیقی به او تعلق دارد کما اینکه خدای متعال می‌فرماید: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ؛[آل عمران/189]و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست و خدا بر همه چيز تواناست.» در مالکیت اعتباری نیز این چنین بیان شده است: «مالکیت اعتباری» عبارت از اعتبار واجدیت و احاطه شخصی(حقیقی یا حقوقی) بر شی‌ء، اعم از عین و منفعت است به گونه‌ای که بر آن شیء سلطه داشته باشد و بتواند در آن تصرف کند و مانع تصرف دیگران شود.»

نکته دوم: خدای متعال علاوه بر اینکه مالک حقیقی آسمان و زمین است، بی نیاز مطلق نیز به حساب می‌آید به طوری که هیچ نیاز به غیر و اشیاء ندارد. «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ[آل عمران/2]خداوند كه معبودى جز او نیست، زنده و پاینده است.»

نکته سوم: اگر در آیه شریف مالکیت و سهم مشخصی ازاموال برای خدای متعال و رسول تعیین می‌شود به این معنا است که خدای متعال بر اساس مصالحی، مصرف سهم خاصی از اموال را در مسیر مشخصی قرار داده است. مسیر مشخصی که پیامبر گرامی اسلام می‌تواند در آن تصرف کند و صرف مصالحی از جمله جامعه اسلامی کند.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:26 AM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

معجزه ای به اسم تحدی قرآن

برخی دشمنان قرآن، تحدی قرآن را زیر سوال برده و ادعا می کنند که اگر کسی سوره ای مثل قرآن بیاورد، مسلمانان آن را قبول نکرده و آن را کپی قرآن می دانند، و اگر هم کسی سوره ای مثل قرآن نیاورد، مسلمانان می‌گویند که کسی نتوانست.
خدای بزرگ در مقام تحدی با دشمنان قرآن، فرموده که مثل و مانند قرآن بیاورید: «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ[هود/13] ده سوره مثل قرآن بیاورید.» و در آیه دیگری، دشمنان قرآن را به آوردن یک سوره مثل قرآن دعوت می‌کند.[بقره/23] واژه مثل در این آیه ها، به معنی برابری چیزی با چیزی در ویژگی‌های اصلی و برجسته مورد نظر است[التحقیق فی کلمات القرآن، ج11، ص25] بنابراین مثل قرآن بودن یعنی در رتبه و منزلت قرآن بودن، نه اینکه به تقلید از قرآن، کلماتی را به اسم سوره بیاورند؛ مثلا اخیرا کسی با تغییر دادن کلماتی از سوره کوثر، به زعم خود، سوره ی جدیدی آورده، در حالی که این سوره دروغین، جدای از کپی برداری از سوره کوثر، مشکلات و معایبی نظیر عدم فصاحت و بلاغت و مشکلات معنایی دارد.[تبیان، مانندناپذیری سوره کوثر] بنابراین سخن شبهه افکنان، ادعایی بیش نیست و تا کنون کسی پیدا نشده که سوره ای مثل قرآن بیاورد، و هر چه هم آورده شده، کپی برداری بوده و ارزش سخن گفتن نداشته است.
التحقیق فی کلمات القرآن، مصطفوی، حسن، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد الاسلامی، سال انتشار:1369، ج11، ص25.

چهارشنبه 29 آذر 1396  11:27 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها