از جمله موضوعاتی که نوعاً بهانهای برای طرح شبهه و هجمه علیه آموزههای اسلامی بوده مسئله تجویز تنبیه و کتک زنان توسط همسرانشان است. این دسته افراد نوعاً با بزرگ نمایی آیهای که مرتبط با این بحث است و رها کردن مطالب دیگر با بهانه کردن حقوق زنان به دنبال تخریب اصل دین و آموزههای وحیانی هستند.
آیه مورد نظر شبهه افکنان:
خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً [نساء/34]مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و[نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج میكنند. پس، زنانِ درستكار، فرمانبردارند[و] به پاس آنچه خدا[براى آنان] حفظ كرده، اسرار[شوهرانِ خود] را حفظ مىكنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد[نخست] پندشان دهيد و[بعد] در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و[اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند[ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است.»
پاسخ به این شبهه را در ذیل چند نکته مورد توجه و بیان قرار میدهیم.
نکته اول: لزوم رعایت حقوق همسر
اولین نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که آیین اسلام برای موضوع حقوق، اهمیت و ارزش خاص قائل بوده از این رو از هیچ کسی قبول نمی کند که حقوق دیگران را ضایع کند، بدون شک یکی از اهداف ازدواج در بین انسان برطرف کردن نیاز جنسی است، اسلام به مردان و زنان هر دو این حق را داده است که این نیاز طبیعی را از طریق صحیح و شرعی مطالبه کنند و از هر گونه تعدی و خارج شدن از مسیر دینی، همگان را باز داشته و برای آن مجازات سنگینی وضع کرده است. « الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ؛[نور/2] به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، در[كار] دين خدا، نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد، و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند»
با وجود این مجازات سخت گیرانه، اگر قرار باشد انسان در مسیر شرعی و اخلاقی نیز با مانعی به نام نشوز[1] زن مواجه شود، آیا مردان برای دست یابی به حقوق خود چه راهی را میتوانند برگزینند؟
نکته دوم: مراحل سه گانه برخورد با زنان:
وقتی شبهه افکنان سخن از کتک و تنبیه زنان به میان میآورند، به گونهای موضوع را بیان میکنند که گویی مرد، با شلاق انتقام در صدد کشتن همسر خود است. این در حالی است که این سیاه نمایی و بزرگ جلوه دادن صحنه های تنبیه زن، تنها اوهام شبهه افکنان نسبت به آموزههای اسلامی است که هیچ کدام واقعیت خارجی ندارند؛ چرا که آموزههای رحمانی به هیچ وجه مروج خشونت علیه زنان نبوده و نیست به همین جهت برای مطیع کردن زن مراتب و مراحلی را بیان میکند که در هیچ مرتبهای از تنبیه، هیچ گونه اجحاف و ظلمی به زن را تجویز نمی کند.
مرتبه اول: نصیحت نیکو به زن: خدای متعال در آیه 2 سوره نور این مرحله را این چنین مورد توجه قرار میدهد: «فَعِظُوهُنَّ[نور/2] پندشان دهيد» در این مرتبه مرد با استفاده از مهارت کلامی، که شامل ابزارهای مهرورزانه گفتاری است، با دلسوزی و راهنمایی مشفقانه از زن میخواهد که وظایف همسرداری خود را اجرا کند، از آنجا که زنان به روابط کلامی حساسترند و بیشتر مایلاند مسائل خود را از طریق روابط کلامی ابراز کننند، استفاده شوهر از روابط کلامی در روشن شدن مسائل و حل اختلاف ها بیتردید اثر بخش خواهد بود. مرد میتواند با زبانی شیرین، لحنی دل نشین، به بیان تأثیرات نامطلوب نشوز بر زندگی بپردازد و به نوعی آرامش و رضایتمندی را به منزل برگرداند.[2] این رویکرد عیناً مورد تأیید و سفارش مبانی قرآنی است کما اینکه باری تعالی در این خصوص می فرماید: «وَ قُلْ لِعِبادي يَقُولُوا الَّتي هِيَ أَحْسَن[اسراء/53]و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگويند.»
مرتبه دوم: دوی کردن از بستر: بعد از آنکه شوهر متوجه شد نرمش سخن و تکنیکهای گفتاری در خصوص اقناع همسرش در دعوت به زندگی کارساز واقع نمی شود، خدای متعال راهکار دیگری را پیش روی مردان قرار می دهد،«وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ[نساء/34] و [بعد] در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد» دوری از بستر زن چه بسا در مرتبه دوم بسیار سودمند باشد، اصولاً زنان انسانهای فوق العاده عاطفی هستند، که هر گونه فقدان عاطفه و کم لطفی شوهر رو بر خود تحمل نمیکنند، وقتی زن متوجه شد که همسرش تا این حد از او فاصله و دور شده است چه بسا از کرده خود پشیمان شود و روی خوش به شوهرش نشان دهد.
مرتبه سوم: راهکار نهایی با شرایطی خاص: بعد از آن همه تلاش شوهر برای متقاعد ساختن زن، وقتی هیچ گونه اثر پذیری از زن خود مشاهده نشد باری تعالی راهکار سومی را در پیش روی شوهران قرار می دهد. «وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً[نساء/34] و[اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند[ديگر] بر آنها هيچ راهى[براى سرزنش] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است.» طبرسی در تفسیر خود در ذیل این آیه شریف و همچنین در خصوص نحوه زدن این چنین بیان داشته است: «در تفسير كلبى از ابن عباس نقل كرده است كه: زنان را به كتاب خدا موعظه كنيد و باو بگوييد كه از خدا بترسد و از شما اطاعت كند، اگر قبول نكرد با او درشتى كنيد و گرنه طورى او را بزنيد كه بدنش زخم نشود و استخوانش شكسته نشود. از امام باقر نقل شده كه منظور: زدن با مسواك است.»[3] در واقع عبارت«وَ اضْرِبُوهُنَّ» به معنای کتک زدن بی قید و شرطی که بعضی افراد عنان گسیخته از خود نشان می دهند نیست، بلکه یک راهکار تنبیهی بسیار خفیف است که نباید منجر به کبودی و یا حتی زخمی در بدن زن شود. و لذا آن بزرگ نمایی های که معاندان از زدن، ارائه داده اند مقصود دین مبین اسلام نیست.[4]
سخن نهایی: با مطلب یاد شده متوجه می شویم که آموزه های اسلامی در ارتباط بین زوجین، هیچ گاه در مقام تجویز ظلم و ستم به زنان نبوده است.
پی نوشت ها:
[1]. ترجمه الميزان، موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسين حوزه علميه قم،سال چاپ: 1374 ش، ج4، ص545. «كلمه"نشوز" به معناى عصيان و استكبار از اطاعت است.»
[2]. حقوق زنان برابری یا نابرابر، زهرا آیت اللهی، چاپ: معارف، 1359، ص225.
[3]. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ناشر: انتشارات فراهانى، سال چاپ: 1360 ش، ج5، ص136.
[4]. تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی،ناشر: دار الكتب الإسلاميه، سال چاپ: 1374 ش، ج3، ص 373.