0

نوشتار های مربوط به بهائیت

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

انکار حجاب در منابع اسلامی توسط بهائیت!

انکار حجاب در منابع اسلامی توسط بهائیت!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از کانال‌های تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت، ضمن انتشار مقاله‌ای پیرامون موضوع حجاب، مدعی شد: «هیچ آیه‌ای در قرآن وجود ندارد که به زنان بگوید موی سرتان را بپوشانید یا بگوید سرهایتان را بپوشانید...».[به نقل کانال تلگرامی تبلیغی بهائی]
اما در پاسخ به این مبلّغ تازه‌کار بهائی می‌بایست گفت که بر خلاف ادعای شما، آیاتی در قرآن وجود دارند که به لزوم حجاب اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اشاره دارند. لذا در ادامه، برخی را متذکر می‌شویم.
اول: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً [احزاب/59]؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها (روسری‌های بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و خداوند همواره آمرزنده رحیم است». بنابر آن‌چه در منابع اسلامی آمده، حکم مذکور در آیه، این احتمال را که مراد از جلباب، لباس فراگیر (مانند چادر یا ملحفه) بوده است، تقویت می‌کند.[ر.ک: روضةالمتقین فی شرح مَن لایحضُرُه الفقیه، ج ۸، ص ۳۵۳]
دوم: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِ‌هِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُ‌وجَهُنَّ وَ لَایبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَیٰ جُیوبِهِنَّ وَ لَایبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ... وَ لَایضْرِ‌بْنَ بِأَرْ‌جُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [نور/31]؛ و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمی‌) فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعاً از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردن خویش (فرو) اندازند، و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان... آشكار نكنند؛ و پاهای خود را (به گونه‌ای به زمین‌) نكوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد. ای مؤمنان، همگی (از مرد و زن‌) به درگاه خدا توبه كنید، امید كه رستگار شوید». اما  واژه «خُمُر» که در آیه شریفه وارد شده، لباس و جامه‏‌ای است که بانوان با آن سر خود را می‌‏پوشانند و بر سینه خود آویزان می‌‏نمایند و معنای این قسمت از آیه چنین است که با اطراف خمر و مقنعه خود سرها و موها و شانه و سینه خود را بپوشانند.[ر.ک: المیزان، ج 16، ص 339]
هرچند که برای رعایت اختصار، تنها متذکر دو آیه‌ی شریفه شدیم؛ اما حتی اگر پیرامون لزوم حجاب، آیه‌ای وجود نداشت؛ احادیث و سیره‌ی معصومین (علیهم السلام) به تنهایی در لزوم حفظ و رعایت آن کافی بود.

پی‌نوشت:
محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، روضةالمتقین فی شرح مَن لایحضُرُه الفقیه، قم: چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، ۱۴۰۶-۱۴۱۳ق، ج ۸، ص ۳۵۳.
سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، بی‌جا: منشورات اسماعیلیان، بی‌تا، ج 16، ص 339.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:47 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

مبلّغین بهائی و انکار اُمیت بهاءالله!

مبلّغین بهائی و انکار اُمیت بهاءالله!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغ بهائی در کانال خود مدعی می‌شود که پیامبرخوانده‌ی بهائیان در سنّ شش سالگی، نامه‌ای می‌نویسد و در آن ادعای اُمیّت می‌کند. همچنان که در این نامه آمده است: «... بر حسب ظاهر من کوچکم خط ندارم. ولکن چون این اُمّی به سدره الهی متمسک است بی‌ علم می‌خواند و بی‌ خط می‌نویسد و این در عالم باطن نزد اهل بصر مشهود است».[به نقل کانال تبلیغی بهائی]
اما جالب است بدانیم بر خلاف این ادعا، بسیاری از مبلّغین بهائی در لابه‌لای آثارشان (در عین حفظ ظاهر اُمیّت پیامبرخوانده‌ی خود)، به غیر اُمّی و درس خوانده بودن وی اعتراف کرده‌اند. در ادامه به چند نمونه از آن‌ها اشاره خواهیم نمود.
اول: «محمدعلی فیضی» در کتاب حضرت بهاءالله، به نمونه‌هایی از طِی مدارج علمی توسط پیامبرخوانده‌ی بهائیان اشاره می‌کند: «از قرار معلوم فقط مقدمات خواندن و نوشتن را نزد پدر و بستگان خود آموخته...».[حضرت بهاءالله، ص 18]
دوم: «عبدالحسین آیتی» در کواکب الدریه به نقل از کتاب منشآت «ابوالفضل گلپایگانی»، به حضور پیامبرخوانده‌ی بهائیان در مجلس درس صوفیان اعتراف کرده و شاگردی او نزد «میرزا نظرعلی قزوینی» را تصدیق می‌کند.[کواکب الدریه، ج 1، ص 265]
​سوم: «اسدالله مازندرانی» از دیگر مبلّغان بهائیت در کتاب اسرارالآثار خود، پس از نقل ماجرای درس خواندن علی‌محمد شیرازی (باب)، می‌نویسد: «نسبت به شخص بهاءالله نیز تقریباً همین نحو است و خطوط ایشان و اَخوانشان گواهی می‌دهد که زیبایی خط والد تقریباً به آنان نیز رسید... لحن آثارشان به مذاق اشراقیین و رواقیین و امثالهم نزدیک‌تر است تا به شیخیین. والد ایشان را شخص عارف مشرب، اما نه عالم می‌دانستند».[اسرارالآثار، صص 193-191]
با این حال این تناقضات چگونه قابل توجیه است و اساساً شخص اّمّی را چه نیاز به تحصیل است؟! همچنین چگونه می‌توان شخصی درس خوانده را اُمّی خطاب کرد؟!

پی‌نوشت:
محمدعلی فیضی، حضرت بهاءالله، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، نشر دوم، 1990 م، ص 18.
عبدالحسین آیتی، کواکب الدریه فی مآثر البهائیه، مصر: مطبعه سعادة، بی‌تا، ج 1، ص 265.
اسدالله فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، صص 193-191.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:48 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

جنگ قدرت پیامبرخوانده‌ی بهائیان

جنگ قدرت پیامبرخوانده‌ی بهائیان

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از مرگ علی‌محمد شیرازی (باب)، حسینعلی نوری (پیامبرخوانده‌ی بهائیان) در راه رسیدن به ریاست بابیان، اقدامات موذیانه‌ی بسیاری انجام داد. وی در ابتدا با پیش انداختن برادر خود «یحیی صبح ازل»، ذهن‌ها را متوجه او ساخت تا زمینه‌ی ریاست خود را فراهم سازد.[ر.ک: مقاله شخصی سیاح، ص 38]
اما چندی پس از فراهم شدن زمینه‌ی ریاستش، از برادر برائت جست و به بدترین شکل ممکن او را خطاب قرار داد. همچنان که در خطاب به یاران صبح ازل گوید: «و ای قهر مِن ذلک تَعبدُونَ البَقَر ولاتَعرِفُونَ ثم تَدعونَ الله بِأن یخرج لَکم مِن صُلبِهِ عِجلاً لِتَعبُد...[بدیع، ص 172] کدام قهری بالاتر باشد از عبادت کردن شما گاوی را که نمی‌شناسید (میرزایحیی صبح‌ازل) و سپس از خدا می‌خواهید گوساله‌ای از صلب آن بیرون آورد...».
وی در نهایت، شرح دشمنی بی‌سابقه‌ی خود را با برادر بر سر ریاست بابیان، اینگونه توصیف می‌کند: «در این ایام، رائحه‌ی حسدی وزیده که قسم به مربّی وجود از غیب و شهود که از اوّل بنای وجود عالم... تا حال چنین غلّ و حسد و بغضائی ظاهر نشده و نخواهد شد».[ایقان، ص 165]
این‌ها همه در حالیست که پیشوای دوم بهائیان، ملاک انتخاب رهبر جامعه را دوری از حس قدرت‌طلبی برمی‌شمارد: «باید شخصی رئیس باشد که خود اصرار در ریاست نداشته باشد. فی‌الحقیقه در خیال شهرت و برتری نباشد. بلکه بگوید من خود را سزاوار و لایق این مقام نمی‌دانم و طاقت تحمّل این ثِقل عظیم (بار سنگین) ندارم. اینگونه نفوس، مستحقّق ریاستند. زیرا اگر خیر و فائدۀ عموم مراد است که رئیس باید خیرخواه باشد نه خودخواه؛ و اگر غرض شخصی منظور باشد که این مضرّ به عالم انسانی و منفعت عمومی است». [بدایع‌الآثار، ج 1، ص 309]

پی‌نوشت:
عباس افندی، مقاله شخصی سیاح، هوفمایم آلمان: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، چاپ اول، 158 بدیع، ص 38.
حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، نسخه‌ی خطی، به خط جناب زین المقربین، ص 172.
حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1998 م، ص 165.
محمود زرقانی (دستیار و سفرنامه‌نویس عباس افندی در سفر اروپا و آمریکا)، بدایع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 309.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:49 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

منابع بهائی در مورد عاقبت باب چه می‌گویند؟!

منابع بهائی در مورد عاقبت باب چه می‌گویند؟!

 مبلّغان بهائی با ادعای اینکه منابع غیربهائی اکثراً مشتمل بر جَدل است؛ مدعی شدند منبع صحیح برای شناخت بهائیت، کتاب‌های نویسندگان بهائی است.[کانال تلگرامی تبلیغی بهائیت]
اما بر فرض بپذیریم، تمام محققان غیربهائی در زمینه‌ی بهائیت مُغرض بوده و شرط بی‌طرفی را رعایت نکرده‌اند؛ این پرسش پیش می‌آید؛ آیا گفتار نویسندگان بهائی، اساس بهائیت را تأیید می‌کند؟! در پاسخ به این پرسش، تنها لازم است به برخی کتاب‌های نویسندگان این فرقه مراجعه شود.
جناب ابوالفضل گلپایگانی از مبلّغان برجسته‌ی بهائیت در کتاب کشف الغطاء، شرح توبه‌نامه‌ی علی‌محمد شیرازی (باب) را این‌گونه ذکر می‌کند: «باب را چوب مضبوط زد و تنبیه معقول نمود و توبه و بازگشت و از غلط‌های خود اِنابه و إستغفار کرد و التزام پا بمهر سپرده که دیگر از این غلط‌ها نکند...».[کشف الغطاء، ص 206-204] این نویسنده‌ی بزرگ بهائی، سپس متن توبه‌نامه‌ی مبشّر بهائیان را خطاب به ناصرالدین شاه ذکر و التماس او برای بخشش از غلط‌های اضافه‌اش را می‌نگارد.
جناب فاضل مازندرانی از دیگر مبلّغان برجسته‌ی بهائیت، شرح توبه‌نامه‌ی علی‌محمد شیرازی را در کتاب اسرارالآثار خود می‌نگارد و از زبان او، حضرت محمد بن الحسن العسکری (علیه السلام) را امام دوازدهم معرفی و برای او چهار نائب خاص برمی‌شمارد.[ر.ک: اسرارالآثار، ج 1، ص 182-179]
حال خطاب ما به بهائیان این است که چگونه پیشوا و مبشّر شما، در کتاب‌های معتبر شما، از تمامی ادعاهای باطلش برمی‌گردد و شما به جای تَنبه، اصرار بر بقای بر اعتقادات باطلتان دارید!

پی‌نوشت:
ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 206-204.
اسدالله فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، ص 182-179.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:51 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

اُمی نبودن بهاءالله از زبان عزّیه نوری!

اُمی نبودن بهاءالله از زبان عزّیه نوری!
در یکی از کانال‌های منتسب به تشکیلات بهائیت، مطلبی با عنوان «نامه بهاالله در شش سالگی» به انتشار درآمد. در این نامه به نقل از پیامبرخوانده‌ی بهائیان می‌خوانیم: «بر حسب ظاهر من کوچکم خط ندارم. ولکن چون این اُمی (درس ناخوانده) به سدره الهی متمسک است، بی‌‌علم می‌خواند و بی‌‌خط می‌نویسد و این در عالم باطن نزد اهل بصر مشهود است. اَغیار از این سِرّ آگاه نبوده و نیست».[کانال تلگرامی تبلیغی بهائیت]

ملاحظه نمودیم در این نامه‌ی منتسب به پیامبرخوانده‌ی بهائیان، وی در سنّ شش سالگی با ارائه‌ی شاهد، خود را درس ناخوانده معرفی می‌کند. از این‌رو لازم است صِحّت این ادعا را از زبان یکی از نزدیکان او، مورد بررسی قرار دهیم.
عزّیه نوری (خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائیان)، خطاب به برادرزاده‌ی خود (عباس افندی) می‌گوید: «جناب میرزای ابوی (مقصود بهاءالله است) که از بدایت (آغاز) عمر که به حد بلوغ رسید به واسطه‌ی فراهم بودن اسباب و گرد آمدن اصحاب، اشتغال به درس و اهتمام به مشق داشته، آنی خود را از تحصیل مقدمات فارغ نمی‌گذاشتند. پس از تحصیل مقدمات عربیت و ادبیت، به علم و حکمت و مطالب عرفان مایل گردیده که به فواید این‌دو نائل آیند؛ چنان که اغلب روز و شب ایشان به معاشرت حکمای ذی‌شأن و مجالست عرفا و درویشان مشغول بود. وقتی که سور اسرافیل دمیده شد (منظور ادعای باب است) ایشان مردی بودند که اکثر کلمات و عبارات عرفا و حکما را دیده و اغلب علائم آثار ظهور را شنیده و فهمیده».[تنبیه‌النائمین، ص 5]
حال باید پرسید که وقتی نزدیک‌ترین‌های پیامبرخوانده‌ی بهائیان وی را درس خوانده دانسته و از اهتمام او بر درس و مشق سخن می‌گویند؛ دیگر چه جای انتشار ادعاهای دروغ باقی می‌ماند؟! 

پی‌نوشت:
عزیه نوری، تنبیه النائمین، احیا شده توسط مؤمنین به بیان، بی‌جا: بی‌نا، 1322-1309 ق، ص 5.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:53 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

علّت گرانی در ایران از زبان عبدالبهاء!

علّت گرانی در ایران از زبان عبدالبهاء!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از کانال‌های تشکیلات بهائی، به نقل از جناب عبدالبهاء، علّت گرانی و مشکلات در ایران این‌گونه بیان شد: «حضرت عبدالبهاء خطاب به جناب آقا حیدرعلی سروستانی می‌فرمایند: از سختی و گرانی ایران ناله و فغان نموده بودید. امّاهیچ می‌دانی که ایرانیان چه کرده‌اند و هنوز غافلند. در اقصیٰ بلاد آمریکا نفوس بیدار شده‌اند و اهل ایران هنوز در خواب غفلت گرفتار. سختی و گرانی از گران‌جانی است که مورث هر بلایی و سبب هر ابتلایی. شما دعا کنید که نفوس بیدار گردند و به درگاه پروردگار راه یابند؛ همه‌ی این زخم‌ها مرهم یابد و جمیع این دردها درمان جوید».[به نقل یکی از کانال‌های تبلیغی بهائی]
در پاسخ به این اظهارات جناب عبدالبهاء، می‌بایست نکاتی را در ادامه متذکر شویم.
اول: جالب است سرکرده‌ی بهائیان، ضمن مقایسه‌ی مردم ایران و آمریکا، علّت مشکلات ایرانیان را بی‌ایمانی ایشان معرفی می‌کند! این در حالیست که حتی اگر ملاک ایمان را پیروی از فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت در نظر بگیریم، تعداد بهائیان ایران نسبت به آمریکا بیشتر است.
دوم: عجیب‌تر آنکه ملحدی چون عبدالبهاء، که مردم را به خدایی حسینعلی نوری دعوت می‌کند، ایمان ایرانیان را زیر سؤال می‌برد.[ر.ک: مکاتیب، ج 2، ص 254]
سوم: در حالی عبدالبهاء آمریکا را الگویی برای ایران معرفی نمود که 100 میلیون از جمعیت 300 میلیونی این کشور در زمان کنونی، زیر خط فقر به سر می‌برند.[باشگاه خبرنگاران جوان]
چهارم: یکی از علّت‌های مشکلات ایران فشارهای حامیان بهائیت بر ایرانیان است. همان حامیانی که شخص عباس افندی در سفر خود به آمریکا، آنان را برای چپاول ایران ترغیب می‌نمود.[ر.ک: خطابات، ج 2، ص 30]

پی‌نوشت:
عباس افندی، مکاتیب، ج 2، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 254.
باشگاه خبرنگاران جوان، تیتر خبر: آمریکا کشوری با 6.7 درصد فقر مطلق و 100 میلیون نفر در زیر خط فقر، کد خبر: ۳۸۶۴۴۲۴، تاریخ انتشار: 1391/1/21.
عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1920 م، ج 2، ص 30. (خطابه در کنگره‌ی ارتباط شرق و غرب در تالار کتابخانه‌ی ملّی واشنگتن، بیستم آپریل 1912).

دوشنبه 27 آذر 1396  4:57 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

پیام سناتور جان مک کین به مناسبت آزادی مهوش ثابت

پیام سناتور جان مک کین به مناسبت آزادی مهوش ثابت

«جان مک کین» سناتور جمهوری‌خواه، یکی از افراد تأثیرگذار ساختار سیاسی آمریکا است که سیاست واشنگتن در قبال افغانستان، ایران، روسیه و ... متأثر از آرای اوست.[خبرگزاری مهر] سناتور مک کین را می‌توان یکی از منتقدین توافق برجام و از جمله‌ی مهم‌ترین طرفداران تحریم هرچه بیشتر مردم ایران معرفی نمود. همچنان که وی در نامه‌ی اخیر خود خطاب به دولت ترامپ، از تأخیر اجرای قانون تحریم‌های ایران انتقاد می‌کند![خبرگزاری مهر]
اخیراً سناتور مک کین، در پیامی خطاب به تشکیلات بهائیت، ضمن ابراز خرسندی از آزادی یکی از سرکردگان مجرم بهائیت در ایران به نام مهوش ثابت، مدعی می‌شود که بهائیان، صرفاً به دلیل اعتقاداتشان در ایران زندانی شده و حقوق آنان رعایت نمی‌شود. وی در پایان پیام خود، خواستار آزادی سایر سرکردگان مجرم بهائی در ایران می‌شود».[به نقل یکی از کانال‌های خبری بهائی]
اینک کمی منصفانه بیاندیشیم. کشوری چون آمریکا و مقاماتی چون مک کین، که مدام به دنبال فشار هرچه بیشتر بر مردم ایران هستند و تحریم‌های غیرانسانی را علیه مردم ایران به پیش می‌برند؛ چه دلیلی برای حمایتشان از بهائیان در ایران باقی می‌ماند؟! افرادی که تأخیر چند روزه‌ی اجرای تحریم‌ها علیه مردم ایران را تاب نمی‌آورند، چرا از حقوق بهائیان ایران دم می‌زنند؟! مگر بهائیان برای آمریکا چه فایده‌ای دارند؟!

پی‌نوشت:
خبرگزاری مهر، تیتر خبر: تحریمهای موشکی ایران تشدید می‌شود، شناسهٔ خبر: 4053115، 1396/5/17.
خبرگزاری مهر، تیتر خبر: انتقاد سناتورهای آمریکایی از اجرایی نشدن قانون تحریم‌های ایران، شناسهٔ خبر: 4101260، شنبه 1396/7/8.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:58 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

ظالم‌تر از قاتلین سیدالشهداء، از زبان بهاءالله !

ظالم‌تر از قاتلین سیدالشهداء، از زبان بهاءالله !

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبرخوانده‌ی بهائیان، در یکی از اظهاراتش که در کانال‌های بهائی نیز به انتشار درآمد، مدعی شد کسانی که در مصیبت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) عزاداری می‌کنند (علمای شیعه)، از قاتلین امام حسین (علیه السلام)، ظالم‌ترند.[ر.ک: آیات الهی (شیطانی)، ج 1، ص 164]
اما به راستی چه عاملی موجب شده تا سرکرده‌ی فرقه‌ی بهائیت، علمای پارسای شیعه را این‌گونه ظالم و تبهکار معرفی کند؟!
سرکردگان بهائی، در راه اجرای مأموریتشان که همان مبارزه با اسلام حقیقی است، با سدّی محکم به نام علمای شیعه (این پاسداران حقیقی حفظ ارزش‌های اسلامی) مواجه شدند. برخی از این علماء که به صورت مستقیم از نفوذ جریان انحرافی بابیت و بهائیت جلوگیری به عمل آوردند، توسط پیشوایان بهائی به بدترین شکل ممکن خطاب شدند.[ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، صص 182-47]
برخی دیگر نیز که با پرورش روحیه‌ی استکبارستیزی میان مسلمانان، سعی در سوق دادن جامعه‌ی اسلامی به سوی آزادگی و ظلم‌ستیزی داشتند؛ با دشمنی جیره‌خواران استعمار و استکبار، چون بهائیت، مواجه شدند.[اسرارالآثار، ج 3، ص 39]
آری؛ گویا مَنش ظلم‌ستیزی علمای شیعه در منطق بهائیان، از صفات یزیدیان به شمار می‌آید!

پی‌نوشت:
گلچینی از آثار: حسینعلی نوری، آیات الهی (شیطانی)، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری بلسان فارسی و عربی، 148 بدیع، ج 1، ص 164.
ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، لوح احباء شرق (نوروز 101 بدیع)، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 123 بدیع، صص 182-47.
همچنان که عباس افندی، سیدجمال الدین اسدآبادی (این عامل وحدت جهان اسلام) را با عنوان: «أعظم مفسدین عالم و مضرّین بر جمال قِدَم»، مورد هتک قرار داده است: اسدالله مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 128 بدیع، ج 3، ص 39 به بعد.

دوشنبه 27 آذر 1396  5:09 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

وقتی باب دلیلی بر حقانیت خود نمی‌یابد !

وقتی باب دلیلی بر حقانیت خود نمی‌یابد !

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علی‌محمد شیرازی ملقب به باب، شخصیست که بهائیان وی را مهدی موعود مسلمانان و پیامبر مبشر خود معرفی می‌کنند. وی در اثبات حقانیت خود، به دلایل بی‌پایه‌ای استناد کرده است. یکی از دلایل او بر حقانیتش، استدلال به حواس پنجگانه است!
جناب باب در برخی جلسات خود با علماء، این‌گونه ادعا می‌کند که چون چشم و گوش و بینی و دهان با خودِ چهره، پنج می‌شود و باب نیز طبق حساب اَبجد، پنج است و هاء که حرف اول کلمه‌ی هویت و به عدد اَبجد پنج است، پس من «مهدی» یا باب آنم. همچنان که در شرح گفتگو می‌خوانیم: «شنیدم شما ادعای بابیت نموده‌اید. فرموده بلی. عرض کردند که باب چه معنا دارد فرمودند: کلام شریف: أنا مدینة العلم و علی بابها را چگونه فهمیدی؟ آیا نظر نکردی به وجه خود که چهار مشعر دارد و در یک صفحه واقع است که پنج می‌شود به عدد باب که مطابق هاء هویت است...».[نقطة الکاف، ص 86]
آری؛ این دلیل کسی است که ادعای مهدویت و نبوت می‌کند! به راستی اگر انبیای عظام و اولیای دین، با تمام معجزات و کراماتی که داشته‌اند چنین سخنی می‌گفتند، مطمئناً الان خبری از ایمان به خدا و دین‌شان نبود. عجیب از کسانی که در توجیه عدم توانایی پیشوایانشان از انجام معجزه، از یک‌سو اصل دلیلیت معجزه را زیر سؤال می‌برند [فرائد، ص 76 به بعد] و از سویی دیگر، چنین دلایل سبکی را به عنوان دلیل حقانیت پیشوایانشان ارائه می‌دهند!

پی‌نوشت:
میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، به اهتمام: ادوارد بروان، هلند: بی‌نا، 1910، ص 86.
ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 2001 م، ص 76 به بعد

دوشنبه 27 آذر 1396  5:12 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

حرص قدرت‌طلبی بهاءالله !

حرص قدرت‌طلبی بهاءالله ! در یکی از کانال‌های تبلیغی تشکیلات بهائیت، خیرخواهی و دوری از دنیاپرستی، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رهبران جوامع برشمرده شد. همچنان که مبلّغ بهائی، با استناد به توصیه‌ی عبدالبهاء، مدعی شد: «باید شخصی رئیس باشد که خود اصرار در ریاست نداشته باشد. فی‌الحقیقه در خیال شهرت و برتری نباشد... اینگونه نفوس مستحقّق ریاستند. زیرا اگر خیر و فائده عموم مراد است که رئیس باید خیرخواه باشد نه خودخواه؛ و اگر غرض شخصی منظور باشد که این مضرّ به عالم انسانی و منفعت عمومی است».[بدایع‌الآثار، ج1، ص309]

اما توصیه به پرهیز از خودخواهی و دنیاطلبی رهبران در حالیست که اساساً، مهم‌ترین انگیزه‌ی تشکیل بهائیت​ توسط پیشوایان بهائی، رسیدن آنان به قدرت و رهبری جامعه بوده است.
عزّیه نوری، خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائیان در خصوص حرص قدرت‌طلبی برادر خود می‌نویسد: «بعد از مراجعت از بدشت و ختم جنگ قلعه شیخ طبرسی همواره شبانه روز به معاشرت بزرگان دین و اصحاب عرفان و یقین و اوقات را مصروف داشته و همیشه بذر خیال ریاست و هوای سلطنت در اراضی دماغ (مغز) و دل می‌کاشتند. از همان وقت ایشان را سودای جهان‌گیری در دل و هوای گردون سریری (پادشاهی) در سَر بود و طراحی قتل ناصرالدین‌شاه از سوی میرزا حسینعلی نوری در همین راستا بوده است. گمانش این‌که اگر به شاه ایرانی زیانی رساند زمانه او را به سریر (تخت) سلطنت می‌نشاند».[تنبیه‌النائمین، بخش 2، ص 6]
بنابراین، با توجه به گفته‌ی عبدالبهاء و وجود حس خودخواهی در پیامبرخوانده‌ی بهائیان، رهبری وی بر بهائیت، به حال عالم انسانی مضرّ بوده است.

پی‌نوشت:
محمود زرقانی (دستیار و سفرنامه‌نویس عباس افندی در سفر اروپا و آمریکا)، بدایع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 309.
عزّیه نوری، تنبیه النائمین، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، بخش 2، ص 6.

دوشنبه 27 آذر 1396  5:12 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

آیا شیعیان عقیده به دیده شدن خدا در قیامت دارند؟!

آیا شیعیان عقیده به دیده شدن خدا در قیامت دارند؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان کانال‌های بهائی، با انتساب اعتقاد رؤیت خداوند به مذهب تشیع، مدعی شدند: «(شیعیان) معتقدند كه خدا را نمی‌توان ديد ولى می‌گویند در روز قيامت می‌توان او را ديد. بنابراين، اين‌كه خدا را غير ماده بدانيم ولى معتقد به اين باشيم که او در روز قيامت متجسم می‌شود؛ با عقيده‌ی غيرقابل ديده شدن خدا، در تعارض می‌باشد».[کانال تلگرامی تبلیغی بهائیت] در پاسخ به این شبهه می‌بایست گفت:
اولاً: بهائیان با اعتقاد به خدایی پیامبرخوانده‌ی خود، دیگر چه رویی برای نقد عقاید شیعیان برایشان باقی می‌ماند؟![ر.ک: بدیع، ص 154]
ثانیاً: با توجه به نصّ صریح قرآن، شیعیان رؤیت خداوند را با چشم مادی، غیرممکن می‌دانند. همچنان که قرآن می‌فرماید: «لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ [انعام/103]؛ دیدگان، او را درک نمی‌کند ولی او دیدگان را درک می‌کند و او لطیف و دانا است».
ثالثاً: احتمالاً مستند بهائیان، آیاتی چون: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ؛ إِلي‏ رَبِّها ناظِرَةٌ [قیامة/23-22]؛ در آن روز چهره‌هایی شاداب‌اند؛ و به سوی پروردگار خود می‌نگرند»، باشد. در این صورت خواهیم گفت وجود چنین آیاتی به هیچ وجه موجب اعتقاد شیعیان به رؤیت ظاهری خدا نشده است. چرا که شیعیان با توجه به تفسیر معصومین (علیهم السلام)، مراد از چنین آیاتی را به چهره‏‌هایى نورانی و منتظر ثواب پروردگارشان تفسیر می‌کنند.[ر.ک: عیون‏ أخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 114]
بنابراین همان‌گونه که روایات نیز بر آن دلالت دارد؛ مراد از دیدن خداوند در قیامت، نظر قلبى و دیدن قلب به وسیله‌ی حقیقت ایمان است.[ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 178]

پی‌نوشت:
حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)،  چاپ سنگی از روی نسخه‌ی خطی، کاتب حرف الزاء، ربیع الأول، ص 154.
صدوق، عیون‏ أخبارالرضا (ع)، بی‌جا: انتشارات جهان، 1378 هـ ق، ج 1، ص 114.
سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القران، قم: دفتر انتشارات اسلامی، سال 1374 هـ ش، چاپ پنجم، ج 20، ص 178.

دوشنبه 27 آذر 1396  5:13 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

بهائیان یمن ابزار لاپوشانی جنایت‌های ائتلاف سعودی!

بهائیان یمن ابزار لاپوشانی جنایت‌های ائتلاف سعودی!

یکی از خبرگزاری‌های تشکیلات بهائیت مدعی شد: «سازمان ملل، با تصویب قطعنامه‌ای خواستار پایان دادن به آزار و اذیت بهائیان در یمن و آزادی همه بهائیان زندانی در این کشور شد».[کانال تلگرامی بهائیت] این قطعنامه حاوی نکاتیست که در ادامه به نقد آن خواهیم پرداخت.
1. در بخشی از این گزارش، تعداد بهائیان زندانی در یمن، تنها هفت نفر معرفی می‌شود! این در حالیست که پس از حمله‌ی ائتلاف سعودی به یمن، بیش از 75 درصد مردم این کشور با کمبود مواد غذایی، دارو و نااَمنی مواجه‌اند و تعداد بسیاری از مردم این کشور با مشکلاتی نظیر بیماری‌های واگیر دست و پنجه نرم می‌کنند.[خبرگزاری تسنیم] بعلاوه، کشورهای حامی بهائیت چون آمریکا، در این جنگ خانمان‌سوز، دلارهای سعودی را به خون مردم بیگناه یمن ترجیح داده و جدای از جلوگیری از محکومیت رژیم سعودی در مجامع بین‌المللی، به حمایت تسلیحاتی از این رژیم (حتی سلاح‌های ممنوعه و میکروبی) نیز می‌پردازند![خبرگزاری تسنیم]
2. نکته‌ی قابل تأمل دیگری که در این گزارش وجود دارد، تلاش نماینده‌ی بهائیت، برای مقصر جلوه دادنِ مقامات ایرانی، در بازداشت هفت بهائی یمنی است! اما بسی جای تأمل است که تشکیلات بهائیت، تا چه میزان مردم جهان را ساده‌لوح می‌پندارد! به راستی که مقامات ایرانی از سر بیکاری، یمنی‌ها را ترغیب به زندانی کردن هفت بهائیِ این کشور می‌کنند! اما علّت تلاش بهائیت برای محکومیت ایران به هر بهانه‌ای در مجامع بین‌المللی، از کجا نشأت می‌گیرد؟!

پی‌نوشت:
خبرگزاری تسنیم، تیتر خبر: استفاده از سلاح‌های نامتعارف و ادامه محاصره وضعیت انسانی یمن را بحرانی کرده است، شناسه خبر: 1369075، 1396/1/14.
خبرگزاری تسنیم، تیتر خبر: همکاری بیولوژیکی آمریکا-عربستان در یمن/ استفاده از وبا به عنوان سلاح قتل عام، شناسه خبر: 1481937، مورخ: 1396/5/12.

دوشنبه 27 آذر 1396  5:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها