0

موضوعات و نوشتار های مربوط به دین مسیحیت

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

دزدیده شدن برکت الهی توسط یعقوب

دزدیده شدن برکت الهی توسط یعقوب

در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، داستان‌های زیادی آمده است که انسان از وجود چنین داستان‌هایی متعجب می‌شود. یکی از این داستان‌های اعجاب آور و سوال برانگیز مربوط به دزدی برکت الهی مخصوص عیسو، از طرف یعقوب است، کلیت داستان از این قرار است که  اسحقاق در دوران پیر‌‌ی که چشمانش کم سو است بنا می گذارد برکت الهی که شامل سروری بر اقوام دیگر و فراوانی نعمت است به عیسو فرزند بزرگش بدهد اما یعقوب با کمک مادرش خود را شبیه عیسو می کند و برکت را از پدر می‌رباید. وقتی پدر متوجه می‌شود که در این بین فریب خورده است اقدام به جبران و برگرداندن برکت به کسی که مستحق است نمی‌کند و یعقوب است که با دزدی صاحب برکت الهی می‌شود. سوال اینجاست که این چه نوع برکت الهی‌ است که قابل سرقت است و تقسیم کننده‌ی آن به دنبال جبران اشتباه خود نیست؟ و جالب اینجاست که یعقوب که چنین خلافی را مرتکب شده، پدر تمام بنی اسرائیل است و پدر که اینگونه باشد... [مشروح این داستان در سِفر پیدایش باب 27 آمده است.]

دوشنبه 27 آذر 1396  3:34 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

کتاب مقدس و دو آمار متفاوت، در یک ماجرای واحد

کتاب مقدس و دو آمار متفاوت، در یک ماجرای واحد وجود تعارض وناسازگاری محتوایی در کتب مقدس، یکی از دلایل غیر وحیانی و یا دست کم تحریف آن کتب است؛ چرا که محال است خداوند حکیم مطالب متناقض و ناهماهنگ برای بشر ارسال نماید، اما با این وجود وقتی کتاب مقدس را با دقت مطالعه می‌کنیم، در می‌یابیم که در آن، مطالب متناقضی وجود دارد که اعتبار و وحیانی بودن آن را به شدت مخدوش می‌کند و جهان مسیحیت پاسخی برای آنها ارائه نمی‌دهد.

یکی از نمونه‌های این تناقض را در داستان داود (علیه السلام) وجنگ با آرامیان می‌بینیم که در کتاب دوم سموئیل یک آمار بیان شده: «داود و سربازانش هفتصد عرابه سوار و چهل هزار اسب سوار سوری را کشتند.»[ترجمه‌ی تفسیری کتاب مقدس، دوم سموئیل، 10: 18] و در جای دیگر، در کتاب اول تواریخ، آمار دیگری بیان شده و تعداد عرابه سواران کشته شده‌ی همان جنگ را هفت هزار عرابه سوار بیان می‌کند: «داود و سربازانش‌ هفت‌ هزار عرابه‌ سوار و چهل‌ هزار پیاده‌ سوری‌ را کشتند».[همان، اول تواریخ، 19: 18].

دوشنبه 27 آذر 1396  3:36 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

ارتباط حجم مغز با تثلیث

 
ارتباط حجم مغز با تثلیث

یکی از توجیهاتی که مبشرین مسیحی برای ضد عقل نبودن تثلیث، برای پیروانشان بیان می‌کنند عبارت است از اینکه مغز نمی‌تواند خدای نامحدود را درک کند چرا که وزن آن بیش از یک کیلو و نیم نیست و این مغز یک کلیو و نیمی هم محدود است پس ما نباید انتظار داشته باشیم تثلیث را درک کنیم!
جواب این مغالطه واضح و آشکار است زیرا که اولا تثلیث، آموزه‌ای ضد عقل است یعنی عقل به راحتی محال بودن آن را درک می‌کند، نه اینکه ورای عقل باشد، تا بگوییم عقل به خاطر محدود بودن، آن را درک نمی‌کند؛ ثانیا تعقل و تفکر ارتباطی به حجم و وزن مغز ندارد که نتیجه گرفته شود چون مغز ما کوچک است تثلیث را نمی‌توانیم درک کنیم، زیرا اگر مقدار مغز در نیروی تفکر و تعقل تأثیر داشت چه بسا حیواناتی که مغزشان حجیم‌تر از انسان است  می‌بایست عاقل‌تر از انسان باشند که البته می‌بینیم چنین نیست. و ثالثا جنس مدرکات و معقولات، مادی نیست که بگوییم چون خدا نامحدود است و مغز محدود و یک کیلو و نیم، پس نباید  تثلیث را نفی کنیم.

دوشنبه 27 آذر 1396  3:37 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

راستی آزمایی مکاشفه‌ی پولس

 
راستی آزمایی مکاشفه‌ی پولس

 مهمترین و تاثیرگذارترین شخصیت مسیحیت در طول تاریخ نه عیسی (علیه السلام) بلکه جناب پولس است. یهودی‌ زاده‌ای که در ابتدا یکی از شکنجه گران مسیحیان بود [ر.ک: ترجمه قدیم کتاب مقدس، اعمال رسولان، 8 : 3] اما بعد از مدتی ادعا کرد که مسیح در مکاشفه‌ای او را برگزیده و به او مأموریت داده که پیغامش را به جهانیان برساند[همان، غلاطیان، 1 : 13-16] تا جایی که ادعا کرد از بزرگترین رسولان کمتر نیست. [همان، دوم قرنتیان 11 : 5] اما چه دلیلی بر صحت ادعای او هست؟ در حقیقت بجز خود پولس و شاگردش لوقا که نویسنده‌ی داستان او در اعمال رسولان است دلیلی بر صحت ادعای پولس نیست و کاملا مشخص است که ادعای شخص، آن هم در چنین جریان مهمی، به نفع خودش یا شاگردی که توسط خود پولس مسیحی شده قابل پذیرش نیست چرا که هر کسی می‌تواند ادعایی کند و شاهدش خودش باشد یا کسی که ارتباط نزدیکی به او دارد.

دوشنبه 27 آذر 1396  3:39 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

محبت به یکدیگر در اسلام

 
محبت به یکدیگر در اسلام

 اسلام، بر خلاف سخن کسانی که آن را نفهمیده، و خواسته یا ناخواسته علیه آن تبلیغ می‌کنند، بر اساس محبت پایه ریزی شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در روایتی، از شرایط ایمان را که اصل و ریشه‌ی دین است، محبت به یکدیگر می‌دانند و می‌فرمایند: «وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ حَتَّى ... تَحَابُّوا ...[ر.ک: مشکاة الأنوار، ترجمه‌ی هوشمندی و محمدی، ص 239] قسم به آنكه جانم در دست اوست، داخل بهشت‏ نمی‌شوید تا اينكه ايمان آوريد، و ايمان نمی‌آورید مگر اينكه به یکدیگر محبت‏ كنيد، آيا شما را راهنمايى كنم به چيزى كه اگر آن را انجام دهيد دوستدار یکدیگر شويد؟ با صداى بلند به یکدیگر سلام كنيد.» یعنی بدون محبت داشتن نسبت به یکدیگر جواز ورود به بهشت را به دست نمی‌آوریم.

پی‌نوشت:
 مشکاة الأنوار، علی بن حسن طبرسی، ترجمه‌ی هوشمندی و محمدی، قم: انتشارات دارالثقلین، ص 239.

دوشنبه 27 آذر 1396  3:40 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران

 
مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روز 24 ذی‌ الحجه سال دهم هجری، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در نامه‌ای به مسیحیان شهر نجران (واقع در 900 کیلومتری جنوب شرقی مکه) آنها را به اسلام دعوت کرد. آنان در جواب، هیأتی را نزد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرستادند. در این سفر، ابوحارثة بن علقمه، اسقف آنها که نزد دولت روم دارای منزلت و اعتبار بود به آنها هشدار می‌داد که او همان پیامبری است که ما منتظر او هستیم. بین آنها و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) گفتگویی در مورد پدر حضرت عیسی (علیه السلام) و الوهیت او صورت گرفت.[ر.ک: پیشینۀ تاریخی گفت‌و‌گوی اسلام ومسیحیت، محمد حسین طاهری آکردی، صص 118-121] 
خدا به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: به آنها بگو جریان عیسی (علیه السلام) مثل جریان حضرت آدم (علیه السلام) است که بدون پدر متولد شد؛[ر.ک: آل عمران/59]
آنها که نخواستند سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را قبول کنند تقاضای مباهله (نفرین کردن) را برای مشخص شدن واقعیت، پذیرفتند.
 پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به دستور خدا، از میان تمام مسلمانان، فقط چهار نفر را برای مباهله انتخاب کرد.[ر.ک: آل عمران/61] فردای آن روز، مسیحیان وقتی متوجه شدند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) عزیزترین افراد خود (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) را برای «مباهله» آورده و از طرفی آثار وقوع عذاب را به هنگام بالا آمدن دستان این پنج نفر (پنج تن آل عبا) مشاهده کردند تسلیم شده و تقاضای اتمام مباهله کردند. این واقعه‌ی مشهور، که در کتب معتبر اهل تسنن نیز به آن پرداخته شده، به واقعه‌ی «مباهله» معروف است.

پی‌نوشت:
شیعه نیوز، کد خبر: 28197، تاریخ انتشار: 30 آبان 1390.
پیشینۀ تاریخی گفت‌و‌گوی اسلام ومسیحیت، ومحمد حسین طاهری آکردی، انتشارات مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1387، صص 118-121.

دوشنبه 27 آذر 1396  3:42 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

دور در سند عهد جدید

دور در سند عهد جدید

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در زمان نگارش بیست و هفت بخش عهد جدید، اناجیل و رساله‌های بسیاری نگاشته شده بود که هر کدام مننتسب به یک حواری یا رسول بودند اما در نهایت تعداد 27 عدد از آنها معتبر شناخته شد. وقتی از الهی‌دانان مسیحی سؤال می‌شود  که چرا فقط این تعداد کتاب معتبر شناخته شدند و اناجیل دیگر، مانند انجیل کودکی توما، انجیل پطرس و ... در لیست عهد جدید قرار نگرفت؟ پاسخ می‌دهند به خاطر اینکه آباء کلیسا این تعداد کتاب را معتبر دانستند.
این درحالی است که اعتبار خود آباء از همین کتاب مقدسی است که خودشان به آن اعتبار داده اند و واضح است که در اینجا شاهد «دور» هستیم که بطلان آن روشن است. یعنی آباء کلیسا، به کتب عهد جدید اعتبار داده‌اند و عهد جدید به آباء اعتبار بخشیده است! در حالیکه عهد جدید یا آباء کلیسا، باید اعتبارشان را از غیر یکدیگر گرفته باشند. 

دوشنبه 27 آذر 1396  3:44 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

نفی الوهیت مسیح در کتاب مقدس

نفی الوهیت مسیح در کتاب مقدس

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که الوهیت مسیح، یکی از اصلی‌ترین اعتقاداتی است که هر مسیحی باید به آن التزام داشته باشد، دراینجا یکی از آیات مهم مورد استناد مسیحیان را از نظر حق جویان محترم می‌گذرانیم: «مرا تصديق كنيد كه من در پدر هستم و پدر در من است»[کتاب مقدس، ترجمه ی قدیم، يوحنا 14: 11].
در آیه‌ی مذکور، مسیحیان استدلال می‌کنند که به گفته‌ی خودِ حضرت عیسی (علیه السلام) او با پدر، که در انجیل عنوانی برای خداست متحد است و پدر در مسیح سکونت دارد و از انجایی که اتحاد، به معنای یکی بودن است، پس وقتی پدر، خداست و مسیح هم با پدر یکی است نتیجه می گیریم که مسیح هم خداست!!
اما اگر در مطالعه‌ی اناجیل جزئی نگری را رها کنیم و همه‌ی آیات را بررسی نماییم خواهیم دید که این اتحاد، اتحاد حقیقی نمی‌تواند باشد چرا که به گواهی عهد جدید، از این نوع اتحاد برای سایر ایماندارها هم وجود دارد: «هر که اقرار می‌کند که عيسي پسر خداست، خدا در وی ساکن است و او در خدا»[کتاب مقدس، ترجمه‌ی قدیم، نامه‌ی اول يوحنا 4: 15].
پس اگر اتحاد مسیح با پدر حقیقی است اتحاد ایمانداران دیگر با خدا هم حقیقی است چرا که تفاوتی در این اتحاد نیست و اگر این اتحاد مجازی است و به خاطر رابطه و نزدیکی مسیح با خداست چنانچه سایر ایمانداران می‌توانند به آن دست یابند پس آیه‌ی مذکور بر الوهیت مسیح دلالت نمی‌کند.

دوشنبه 27 آذر 1396  3:45 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

کلیسای مار!

کلیسای مار!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از فرقه‌ها‌ی مسیحیت در کلیسای خود انواع مارها را می‌آورند و بر این باورند که این مارها نمی‌توانند گزندی به آنها بزنند! این فرقه که در جنوب شرق آمریکا بیش از صد کلیسا دارد، و به کلیسای مار مقدس معروف است، این اعتقاد خود را از این آیه در کتاب مقدس گرفته اند: «و مارها را بردارند و اگر زهر کشنده‌ای بخورند بدیشان ضرری نرسد»[کتاب مقدس، ترجمه‌ی قدیم، مرقس 16 : 18 ]
جالب اینجاست که چندین نفراز پیروان این  فرقه بر اثر زهر مار کشته شده‌‌‌‌اند، ولی این فرقه از مسیحیان باز هم دست از این اعتقاد خود بر نمی‌دارند! اکثریت مسیحیان می‌گویند که حضرت مسیح (علیه السلام) این آیه‌ را برای حواریون خود فرموده‌اند، نه برای تمام افراد! اگر انسان از لحاظ عقلی بخواهد این اعتقاد را بررسی کند، فقط می‌تواند بگوید که یک انسان بی‌عقل این کار را انجام می‌دهد، زیرا دفع خطر محتمل عقلا واجب است! پس هم از لحاظ عقل و هم از نظر اکثریت مسیحیان این اعتقاد باطل است.

دوشنبه 27 آذر 1396  3:46 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

توهین به اجداد حضرت مسیح در کتاب مقدس!

توهین به اجداد حضرت مسیح در کتاب مقدس!

یکی از اجداد حضرت عیسی (علیه السلام) حضرت داوود (علیه السلام) است. در کتاب مقدس آمده است که حضرت داوود با زن شوهرداری زنا کرده است، به این آیه توجه کنید: «داود با او (بتشبع همسر اوریا) همبستر شد ... و آن زن حامله شد»[کتاب مقدس، ترجمه‌ی قدیم دوم سموئیل 11 : 4-5] نتیجه‌ای که از این آیه در کتاب مقدس می‌توان گرفت این است که، جد حضرت مسیح (علیه السلام) شخصی بوده که با زن شوهردار زنا کرده است! چون حضرت داوود جد حضرت مسیح است!
اینکه اسلام می‌گوید دین مسیحیت تحریف شده است به خاطر این خزعبلات است، که علاوه بر توهین به حضرت داوود، به نوعی، به حضرت عیسی (علیهما السلام) نیز توهین کرده است. وقتی الگو و راهنمای انسان‌ها در چنین جایگاهی قرار داشته باشد، دیگر چگونه می‌توان انتظار داشت انسان ها‌ی عادی، مسیر درست و صحیح را در زندگی برای رسیدن به خدا طی کنند!

دوشنبه 27 آذر 1396  3:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها