0

زندگینامه: شهید آیت الله دکترمحمد مفتح (۱۳۰۷- ۱۳۵۸)

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

زندگینامه: شهید آیت الله دکترمحمد مفتح (۱۳۰۷- ۱۳۵۸)

 

زندگینامه: شهید آیت الله دکترمحمد مفتح (۱۳۰۷- ۱۳۵۸)

 - همشهری آنلاین:
محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ شمسی، در خانواده‌ای روحانی در همدان به دنیا آمد.

پدرش مرحوم، حجت الاسلام حاج محمود مفتح، یکی از واعظان مخلص و عاشق خاندان رسالت و ولایت بود و در ادبیات فارسی و عربی تبحر فراوانی داشت و اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت (ع) به زبان‌های عربی و فارسی از وی به جا مانده است.

او در حوزه علمیه همدان، مدرس ادبیات فارسی و عربی بود. شهید مفتح از کودکی در محضر پدر به فراگیری ادبیات پرداخت و پس از گذراندن دوره ابتدایی، جهت فراگیری معارف اسلامی به مدرسه «آخوند ملاعلی» وارد شد و پس از مدتی جهت استفاده از محضر اساتید بزرگ به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جدیت فراوان به کسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانی چون آیات سید محمد حجت کوه کمره‌ای، بروجردی، سید محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبایی صاحب المیزان و امام خمینی (ره) استفاده کرد و خود مدرسی بزرگ در حوزه شد.

مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وی که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد رسیده بود، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه دکتری گردید. رساله دکترای وی تحقیقی درباره نهج البلاغه است که با درجه بسیار خوب مورد قبول دانشگاه قرارگرفت.

دکتر مفتح، پس از گذراندن دوره دانشگاه، علاوه بر تدریس در حوزه، به تدریس در دبیرستان‌های قم پرداخت.

وی به لحاظ رسالتی که بر دوش خویش حس می‌کرد، ضمن مبارزه با عفریت جهل و بی‌شعوری، در دو سنگر دبیرستان و حوزه از همان آغاز سعی در روشنگری دانش پژوهان داشت و کلاس‌های خویش را مرکزی برای تشکل آنان در جهت مبارزه با رژیم قرار داده بود و در این راه به تأسیس انجمن اسلامی دانش آموزان، با همیاری شهید بهشتی همت گمارد.

در زمان تحصیل و تدریس، حاشیه‌ای بر اسفار ملاصدرا، نوشت که سومین حاشیه بر این کتاب است. همچنین کتابی به نام روش اندیشه در علم منطق به رشته تحریر درآورد که به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه، برای بالاترین سطح منطق استفاده می‌شود. ترجمه تفسیر مجمع البیان هم یکی از تألیفات این شهید عالی مقام است.

دکتر مفتح در جهت ایجاد تشکل و سازمان‌دادن به طلاب و فضلا دست به تشکیل مجمعی به نام جلسات علمی اسلام شناسی زد که این مجمع فعالیت وسیعی به منظور شناساندن چهره اصلی اسلام در جامعه آغاز کرد. ساواک که پی به نقش مؤثر این مجمع در شناساندن اسلام راستین برده بود، آن را تعطیل کرد.

در سال‌های 1340تا 1342، سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف و روشن ساختن مواضع نهضت اسلامی در افشای چهره رژیم پهلوی بسیار مؤثر بود و به لحاظ اثر عمیقی که این سخنرانی‌ها در میان توده‌ها داشت، بارها توسط ساواک تعطیل شد و هر بار این تعطیلی با دستگیری و آزار ایشان همراه بود.

شهید مفتح بعد از تبعید امام (ره) مبارزات خود را شدت بخشید و با سفر به استان خوزستان سعی در افشای ماهیت رژیم و شناساندن نهضت امام به مردم داشت و ساواک که با دستگیری‌های متعدد و ممنوع المنبر کردن ایشان نتوانسته بود کاری از پیش ببرد، ورود ایشان را به شهرهای خوزستان ممنوع اعلام کرد.

مبارزه دکتر مفتح تا رمضان سال 1357، که نهضت مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. ایشان بعد از نماز عید فطر با تأکید بر رهبری بی چون و چرای امام امت روز پنجشنبه 16 شهریور 1357، را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان تعطیل اعلام کرد. در این روز راهپیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت که زمینه ساز راهپیمایی 17 شهریور گردید، که توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و جمعه خونین نام گرفت.

در بهمن 1357، [ 12بهمن 57؛ فریادی برای همیشه] جهت بازگشت امام (ره) استاد مفتح به همراه دیگر همرزمان، کمیته استقبال از ایشان را تشکیل دادند تا مقدمات ورود پیروزمندانه رهبر و مراد خویش را به نحو شایسته فراهم نمایند.

دکتر مفتح با تشکیل شورای انقلاب از طرف امام (ره) به عضویت این شورا درآمد. بعد از پیروزی انقلاب برای تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری کرد و خود سرپرستی کمیته منطقه4 تهران را به عهده داشت.

آخرین مسؤولیت وی، سرپرستی دانشکده الهیات و عضویت در شورای گسترش آموزش عالی کشور بود که به نحو شایسته در این سنگرها انجام وظیفه نمود و در طی این دوران همچنان مسؤولیت امامت جماعت مسجد قبا را نیز بر عهده داشت.

  •  

سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین، در ساعت 9 صبح روز 27 آذر سال 1358، هنگام ورود به دانشکده الهیات، توسط عناصر منحرف گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

پیکر مطهر آن عالم ربانی پس از برپایی مراسم با شکوه تشییع، در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد و روز شهادت شهید مفتح به مناسبت فعالیت‌های چشمگیر این شهید والامقام در راه تحقق وحدت بین حوزه و دانشگاه «روز وحدت روحانی و دانشجو» نامگذاری شد.

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 27 آذر 1396  11:27 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:زندگینامه: شهید آیت الله دکترمحمد مفتح (۱۳۰۷- ۱۳۵۸)

وحدت حوزه و دانشگاه

 

 - حاج حسین مهدیان:
شخصیت شهید مفتح به دلیل جامعیت علمی و آکادمیک دانشگاهی و سلوک‌ روحانی و تسلط بر علوم دینی، نقش فراوانی در اتصال دو حلقه حوزه و دانشگاه داشت. یکی از بزرگترین دغدغه‌های ایشان ارتباط بین دانشگاهیان و حوزویان بود.

او می‌خواست موانع این پیوندها را بیابد و بشناساند. او، مطهری و شریعتی چهره‌هایی بودند که نقش اساسی در این پیوند داشتند تا دانشجو و دانشگاه را با روحانیت و سنت‌های اهل بیت و آیین‌ و آداب اسلام راستین گره بزنند. مرحوم دکتر شریعتی به گونه‌ای و شهید مطهری و شهید دکتر مفتح به شکلی دیگر نقش خود را ایفا کردند. شهید دکتر مفتح شخصیتی بود که بیانی شیوا داشت، در نوآوری و تحول و در ارتباط فردی خود بسیار فعال بود. روحیه جوان‌ها را در سنین مختلف می‌شناخت. می‌دانست که با جوان‌ها چگونه برخورد کند. از چه زاویه‌ای وارد شود، با چه بیانی و چگونه آنها را جذب کند.

در ارتباطات خود مستمر  بود. وقتی با جوان‌ها ارتباط برقرار می‌کرد، آنها را رها نمی‌کرد . او هنر تربیت کردن را آموخته بود.  این ویژگی‌های اخلاقی با منطقی و فهمی که از دین و دینداری در زمان جدید داشت، باعث شده بود تا درک درستی از نتایج پیوند این دو طیف دانشگاه و حوزه داشته باشد.

در آن دوره برای روحانیت مناسب نمی‌دانستند که وارد دانشگاه شود و با دانشجو ارتباط داشته باشد. اما مفتح و مطهری تمام تهمت‌ها و ناروایی‌ها را به جان خریدند تا نبض جوان جامعه را که در دانشگاه می‌زد، در دست بگیرند که بعدها در انقلاب اسلامی نتیجه آن را دیدیم.  درک درست شهید مفتح عامل مهمی بود تا مسجد قبا مملو از دانشجو و دانشگاهی شود.

 شهید مفتح  مناسبات گسترده‌ای با اساتید دانشگاه داشت و حتی از آنها دعوت می‌کرد که در حوزه‌های مختلف علمی در مسجد قبا سخنرانی داشته باشند؛ کاری که در هیچ مسجدی انجام نمی‌شد.  نقش جدی او در آشنایی دانشگاهیان با منابع و متون اسلامی انکار ناپذیر است. وقتی برای دیدار یا مشورت به دفتر نشر فرهنگ اسلامی در محل فردوسی می‌آمد، کتاب‌های دفتر را که همه اسلامی بود به دانشگاه می‌برد.

او حتی در ماجرای حسینیه ارشاد -که مشکلاتی بین شریعتی و دوستان پیش آمده بود- در 30 جلسه هر هفته با حضور شهید بهشتی در حسینیه ارشاد حاضر می‌شد و نقش مشورتی داشت تا منشوری برای ارتباطات و فعالیت‌های حسینیه ارشاد تدوین شود و ارتباط دوستان با شریعتی و طیف‌های گوناگون از هم نپاشد.

 موضع ایشان درباره شریعتی هم همان موضع آقای بهشتی بود که احترام ویژه‌ای برای دکتر شریعتی و فعالیت‌های او برای نزدیکی دانشگاه و حوزه قائل بودند و نقش او را در انقلاب مهم می‌شمردند. آقای مفتح با دکتر شریعتی ارتباط نزدیک و صمیمی داشت و در جلسات مختلف با یکدیگر بحث و گفت‌وگو داشتند.

شخصیت فردی، اجتماعی و مبارزاتی او در حیات چند بعدی‌اش طرح می‌شد  در ارتباط با گروه‌های داخل و خارج و جریان‌های دیروز و امروز و نقش حیاتی‌اش در پیوند علم و ایمان، حوزه و دانشگاه و دانشجوی جدید و روحانی قدیم. او در همه این عرصه‌ها بیش از آنکه حرف زده باشد یا در نفی و نقد جریان‌ها اقدام کرده باشد، عمل کرده است.

دوشنبه 27 آذر 1396  11:29 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:زندگینامه: شهید آیت الله دکترمحمد مفتح (۱۳۰۷- ۱۳۵۸)

شهادت در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه


ساعت ۹ صبح روز سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حیاط دانشکده الهیات دانشگاه تهران چند گلوله شلیک شد.

نتیجه این حادثه زخمی شدن دکتر محمد مفتح، رئیس و استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی بود.

او را به بیمارستان رساندند اما معالجات مؤثر واقع نشد و حدود ساعت ۲ بعد‌از‌ظهر همان روز دکتر به شهادت رسید. ضاربین او دستگیر شدند.

آنها اعضایی از گروه فرقان بودند که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل شده و خط ترور روحانیون را در پیش گرفته بودند.

این گروه ضد روحانی در شرایطی اقدام به ترور شهید مطهری و شهید مفتح کرد که روحانیت از جایگاه رفیعی درمیان مردم برخوردار بود. انقلاب، اسلامی بود و مردم به‌دنبال شعارهای مذهبی و به تبع آن به‌دنبال کسانی بودند که دروس مذهبی را خوانده بودند.

کودکی و تحصیلات مقدماتی

 شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ در خانواده‌ای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ محمود مفتح از وعاظ بزرگ همدان بود.

استعداد فراوان شهید به تحصیل باعث شد که به زودی مراحل مختلف تحصیل را بگذراند، به نحوی که دیگر حوزه همدان برای او قابل استفاده نبود و لذا در سال ۱۳۲۲ در حالی که تنها ۱۵ سال داشت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد.

تحصیلات تکمیلی

پس از ورود به قم در حجره‌ای در مدرسه دارالشفاء اقامت کرده و شبانه روز به تحصیل علم پرداخته از محضر استادان بزرگی همچون امام خمینی، آیت‌الله علامه طباطبائی، آیت‌الله داماد،  آیت‌الله حجت و... استفاده کرد و به زودی دوره کامل خارج علوم مختلف حوزه را گذراند و جامع منقول و معقول شد تا اینکه به درجه اجتهاد نایل آمد و به‌عنوان مدرس در حوزه به تدریس پرداخت، حوزه‌های درسی ایشان در زمینه‌های مختلف خصوصاً فلسفه از رونق خاصی برخوردار بود و ازسوی طلاب جوان مورد توجه قرارگرفته و از پر استفاده‌ترین حوزه‌های درسی فضلای قم محسوب می‌شد.

در کنار تحصیل در حوزه، شهید مفتح به تحصیل علوم دانشگاهی نیز همت گماشت و موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه شد.

فعالیت‌های ایشان در مسائل اجتماعی و سیاسی و آشنایی که از نزدیک با حوزه و دانشگاه و تمامی مسائل آن پیدا کرده بودند سبب شد که استاد شهید از سال‌های بسیار قبل، به اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه پی ببرد.

مقاله ایشان تحت عنوان وحدت مسجد و دانشگاه که در سال‌های حدود ۱۳۴۰ در نشریه مکتب اسلام قم چاپ شده، خود به خوبی نشانگر نوع تفکر و تلاش عملی استاد مفتح در زمینه ایجاد این وحدت از آن سال‌هاست.

با شروع قیام امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه)، شهید مفتح که یکی از شاگردان نزدیک ایشان بود، نیز به فعالیت‌های سیاسی روی آورد و در شهرهای آبادان، خرمشهر، اهواز و... به وعظ وخطابه پرداخت به گونه‌ای که بارها منجر به دستگیری و تبعید ایشان شد ولی شهید مفتح مجدداً در مناسبت بعدی هم به آن شهرها می‌رفتند تا بالاخره در آخرین بار ایشان را دستگیر و تبعید کرده و از ورود به استان خوزستان منع شد.

تدریس در دانشکده الهیات

غنای علمی استاد، تبحر و تسلط ایشان به علوم جدید و قدیم، بیان شیوا و قلم قدرتمند ایشان، دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را برآن داشت تا رسماً از وی دعوت به عمل آورد تا به تدریس در آن محل بپردازد. شهید مفتح تدریس در دانشکده الهیات را پذیرفت و از سال ۱۳۴۹ در تهران اقامت گزید.

در تهران در سال 1352 امامت مسجد جاوید را پذیرفت و این مسجد را به محلی برای مبارزه با رژیم تبدیل کرد تا این که در سوم آذر ماه ۱۳۵۳ با دستگیری شهید آیت‌الله مفتح و آیت‌الله‌سیدعلی ‌خامنه‌ای مسجد جاوید تعطیل شد.

شهید مفتح حدود ۲ ماه در زندان رژیم زیر شدیدترین شکنجه‌ها به‌سر برد.حدود ۲ سال پس از آزادی از زندان، دکتر مفتح امامت مسجدی در نزدیکی حسینیه ارشاد را پذیرفت و آن مسجد را قبا نامید. این مسجد دردوران انقلاب به‌عنوان بزرگترین سنگر مردمی مبارزه با رژیم شاه در آمد.

نماز عید فطر؛ نقطه عطفی در حرکت انقلاب

شهید مفتح در رمضان سال ۱۳۵۶ اقدام به تشکیل جلسات سخنرانی در مسجد قبا کرد و از کسانی که رژیم آنها را از انجام سخنرانی منع کرده بود، دعوت کرد تا در این مسجد سخنرانی کنند.

در پایان ماه رمضان 56 شهید دکتر مفتح اعلام کرد که نماز عید فطر را در زمین‌های قیطریه خواهد خواند.

ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۱۶ شهریور دکتر مفتح به زمین‌های قیطریه آمد و مشاهده کرد که سرتاسر زمین توسط نیروهای مسلح ارتش شاهنشاهی اشغال شده است.

نظامیان شاه کمی پائین‌تر (خیابان دکتر شریعتی، سه راه شهید کلاهدوز) به دکتر مفتح حمله کردند و با سرنیزه و قنداق تفنگ او را به سختی مجروح و مضروب کردند به‌طوری که امکان حرکت از وی سلب شد.

شهید مفتح که صبح جمعه ۱۷ شهریور برای مداوا و پانسمان زخم‌های ناشی از تظاهرات دیروز به بیمارستان رفته بود، موقع بازگشت به منزل به وسیله ساواک دستگیر شد.

پس از انقلاب

وی پس ازانقلاب علاوه بر عضویت در شورای انقلاب با درخواست دانشجویان دانشکده الهیات و بعد از مشورت با استاد مطهری، سرپرست دانشکده الهیات شد و علاوه بر این سرپرستی کمیته منطقه ۴ تهران نیز برعهده وی بود.

دکتر مفتح در ادامه سالیان دراز کوشش و تلاش برای وحدت حوزه و دانشگاه در سالگرد شهادت حاج سیدمصطفی خمینی اقدام به تشکیل سمینار وحدت حوزه و دانشگاه در دانشکده الهیات کرد. 

از وی به عنوان مظهر وحدت حوزه و دانشگاه یاد می‌شود.

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 27 آذر 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها