وجود «امام» دلیلی بر خاتمیت پیامبر اکرم
برخی با بیان اینکه شیعیان به خاطر غلوی که در مورد ائمه خود انجام میدهند و ایشان را بالاتر از حد معمول میدانند، تلاش میکنند بین امامت و خاتمیت تعارض ایجاد کرده و وانمود کنند شیعیان ناقض خاتمیت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هستند.
در پاسخ به این ادعا باید به چند نکته توجه داشت:
1. امامتی را که شیعه به آن معتقد است، برخواسته از دستورات خود رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) است، به گونهای که ایشان، بارها در زندگی خویش جانشین بعد از خویش را معرفی کرده است.[1]
2. از سوی دیگر خود ائمه شیعه بارها تأکید کردهاند که «حلال محمد هميشه و تا روز قيامت حلال است و حرام او تا ابد حرام است، غير آن نخواهد بود و غير آن نخواهد آمد.»[2] به همین خاطر هیچگاه از سوی ایشان مطلبی بیان نشده است، که بخواهد حرام را حلال یا حلالی را حرام کند.
3. علاوه بر آن، زمانی که به منابع علم ائمه(علیهمالسلام) مراجعه میکنیم، میبینیم خود ایشان بیان کردهاند که تمام علم آنان حاصل تعلیم رسول خداست، یعنی خداوند متعال به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) تعلیم داده و ایشان نیز به امیرالمومنین(علیهالسلام) و ایشان نیز به امام بعدی، و از امامی به امام بعد منتقل شده است.[3]
به همین خاطر معنا ندارد که شخصی گمان کند که امامان معصوم(علیهمالسلام) در مقابل پیامبراسلام(صلیاللهعلیهوآله) ایستادهاند و تشریع جدیدی انجام دادهاند تا این موضوع با خاتمیت در تعارض باشد، بلکه ائمه شیعه(علیهمالسلام) مفسران دین پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) هستند و در نگاه دقیق اگر اندیشه امامت وجود نداشت، سخن از خاتمیت بیمعنا بود آنچنان که آیه67 سوره مائده بازگو کننده این حقیقت است. به عبارت دیگر آنچه ائمه اطهار(علیهمالسلام) بیان میکنند در مرحله قبل بر پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و ایشان آن حکم را تشریع و بیان کردهاند و به ائمه(علیهمالسلام) تعلیم دادهاند، لذا هرگز تشریع جدیدی نبوده و با خاتمیت منافاتی ندارد.
_______________________________________
پینوشت
[1]. ر.ک. امامت پژوهى، جمعى از نويسندگان، دانشگاه علوم اسلامى رضوى، 1381 ش
[2]. کلینی، الکافی، ج 1، ص 58، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[3]. «فَلَمْ يَعْلَمْ وَ اللَّهِ رَسُولُ اللَّهِ ص حَرْفاً مِمَّا عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا وَ قَدْ عَلَّمَهُ عَلِيّاً ثُمَّ انْتَهَى الْعِلْمُ إِلَيْنَا ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ.»، کافی، همان، ج1، ص263.
شنبه 25 آذر 1396 11:52 AM
تشکرات از این پست