دلیل نیاز به توسل

پرسش: با وجود خدا، چه نیازی به توسل به اهل بیت(علیهم السلام) است؟
پاسخ: بحث نیاز به توسل به اهل بیت(علیهم السلام) از این جهت است که خداوند متعال در بحث قرآنی توسل به مؤمنان امر میکند که در جستجوی وسیله به سوی خدا باشند: «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ [مائده/ 35] ای مؤمنان از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و برای تقرب به او وسیلهای بجویید» اما اینکه وسیله مد نظر در دستور قرآن چیست؟ روایات بسیاری در کتب روایی شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام و اهل بیت او را بهترین وسیله تقرب به خدا معرفی کردهاند[1] چنانکه عایشه از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نقل کرده: بهترین بنده خدا علی بن ابیطالب(علیهالسلام) است که نزدیک ترین وسیله به خداوند می باشد.»[2] همچنین، مرحوم صدوق با ذکر سند از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقل کرده که فرمودند: «(اکثر) امامان از نسل حسین(علیهالسلام) اند. هر کس از آنان پیروی کند از خدا پیروی کرده است، و هر کس از دستورات آنان سرپیچی کند، از فرامین الهی سرپیچی کرده است، آنان دستاویز محکم و وسیله تقرب بندگان به سوی خداوند هستند.»[3]
از طرف دیگر توسل به اسباب و وسائل الهی، یک روند طبیعی است که هیچ مناقفاتی با اعتقاد به توحید الهی خصوصا توحیدی افعالی ندارد و اگر انسان نیاز خود را از خداوند متعال هم بخواهد باز برآورده شدن حاجت او به سبب وسائل الهی است، چنانکه همه ما با وجود اعتقاد راسخ به رزاقیت خداوند متعال داریم، اما به غذاخوری یا رستوران رفته و رزق مقدر الهی را از آنان می خواهیم و هیچ اشکالی هم ندارد چون هرآنچه که در عالم هستی وجود دارد، اسباب و جنود الهی هستند «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»[فتح/ 4] اساساً نظام آفرینش نظام اسباب و مسببات است چنان که امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «خداوند إبا دارد از این که امور را به جز از طریق اسبابش به جریان بیندازد، لذا برای هر چیزی سببی قرار داد.»[4] لذا توسل جستن به اولیای الهی از همین باب است که در زمانهای مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده، و به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست. بلکه به این معناست که آنان از مقرّبان درگاه الهی بوده و در پیشگاه خداوند دارای موقعیت و احترام ویژهای هستند، و به همین جهت سبب و وسیله جریان فیض خداوند میباشند.
پس نیاز به توسل روندی کاملاً توحیدی و اسلامی است که اگر فردی این سنت الهی را نادیده گرفت، در حقیقت از دستور الهی سرپیچی کرده است.
_______________________________________
پینوشت
[1]. نهج البلاغه، دشتی، خطبه 106 و شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي، قم، ج 2، ص 267.
[2]. ابن المغازلی، المناقب، ص 100 ح 79، دارالاضواء، بیروت 1412 قمری؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج 6، ص 359، دارالفکر 1414 قمری .
[3]. عیون أخبار الرضا (علیهالسلام) صدوق ج 1 ص 63.
[4]. الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407 قمری، ج1، ص 183.
شنبه 25 آذر 1396 11:45 AM
تشکرات از این پست