![نامههای امام زمان (عج) به شیخ مفید نامههای امام زمان (عج) به شیخ مفید](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw==)
شیخ مفید کیست؟
مُحمّد بن مُحمّد بن نَعمان ملقب به شیخ مُفید و معروف به ابن المعلّم، فقیه و متکلم و از علمای برجسته شیعه سده ۴ هجری قمری بود.
تولد او در عکبری -نزدیکی بغداد- در مکانی معروف به «سویقه بن بصری» بود.[۴]
پدرش شغل معلمی داشت و بدین جهت شیخ مفید به «ابن المعلم» مشهور بوده است. عکبری و بغدادی نیز دو لقب دیگر او هستند.[۵] مفید در مناظرهای با علی ابن عیسی رمانی دانشمند متعزلی شرکت کرد و در آن استدلالات طرف مقابل را باطل کرد. رمانی او را به نام «مفید» ملقب کرد.[۶]
شیخ مفید در جمعه دوم یا سوم رمضان سال ۴۱۳ق درگذشت. هشتاد هزار تشییع کننده سوگوار در میدان بزرگ اُشنان بر جنازه وی به امامت سید مرتضی نماز گزاردند. کثرت جمعیت چنان بود که میدان اشنان با آن همه فراخی تنگ مینمود.[8] شیخ طوسی ازدحام مردم، از همه مذاهب، برای نماز گزاردن بر او و گریستن در مرگش را بیسابقه توصیف کرده است.»[9]
او چند سالی در خانهاش مدفون بود و سپس به سوی مقابر قریش، نزدیک قبر امام جواد علیهالسلام برده شد.[10]
در برخی منابع آمده است هنگامی که این عالم بزرگوار از دنیا رفت، با خط شریف امام زمان (علیه السلام) بر روی قبرش نوشته شده بود:
لا صوت الناعی بفقدک انه یوم على آل الرسول عظیم
ان کنت قد غیبت فی جدث الثرى فالعدل و التوحید فیک مقیم
و القائم المهدیّ یفرح کلما تلیت علیک من الدروس علوم[11]
ترجمه
خبر دهنده مرگ خبر فقدان تو را نیاورد، امروز بر آل محمّد (علیهم السلام) روز مصیبت بزرگی است.
اگر تو در میان خاک قبر پنهان شدی، علم و توحید همراه تو اقامت کرد.
قائم مهدی (عج) خوشحال می شود هر وقت که درسها و علوم تو را برایش می خوانند .
نامههای امام زمان (عج) به شیخ مفید
دفتر زندگى شیخ مفید، صفحات نورانی دارد که در آنها، نامههای مبارک امام زمان حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه به چشم مىخورد.
در این نامهها حضرت حجت (عج) شیخ مفید را مشمول عنایات خاص و الطاف مخصوص خود قرار داده است. به عنوان نمونه امام زمان(ع) در خطابهایش به شیخ مفید چنین مىفرماید:
.1 للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید؛ به برادر با ایمان و دوست رشید، شیخ مفید ....
ترجمه برخی از فرازهای این نامه چنین است:
این نامهاى است به برادر با ایمان و دوست رشید، شیخ مفید أبو عبد اللَّه محمّد بن محمّد بن نعمان که از جمله پیمانهایى است که به ودیعت نهاده شده و از بندگان خدا اخذ گردیده است.
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم، سلام بر تو اى دوست مخلص در دین که در اعتقاد به ما با علم و یقین امتیاز دارى.
ما شکر وجود تو را به پیشگاه خداوندى که جز او خدائى نیست برده و از ذات بىزوالش مسألت مىنمائیم که رحمت پیاپى خود را بر آقا و مولى و پیغمبر ما محمّد و اولاد طاهرین او فرو فرستد، و به تو- که پروردگار توفیقات را براى یارى حقّ مستدام بدارد و پاداش تو را با سخنانى که از جانب ما مىگوئى با صداقت افزون گرداند - اعلام مىدارم که: به ما اجازه داده شده که تو را به شرافت مکاتبه مفتخر سازیم و موظّف بداریم که آنچه به تو مىنویسیم به دوستان ما که نزد تو هستند برسانى....
هر چند ما در جایى منزل کردهایم، که از محلّ سکونت ستمگران دور است و این هم به علّتى است که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را تا زمانى که دولت دنیا از آن فاسقان است در این دیده است، ولى در عین حال از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمىماند.
ما از لغزشهایى که از برخى شیعیان سر مىزند از وقتى که بسیارى از آنان میل به بعضى از کارهاى ناشایستهاى نمودهاند که نیکان گذشته از آنان احتراز مىنمودند و پیمانى که از آنان براى توجّه به خداوند و دورى از زشتىها گرفته شده و آن را پشت سر انداختهاند اطّلاع داریم، گویا آنان نمىدانند که ما در رعایت حال شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو مىآورد و دشمنانتان، شما را از میان مىبردند، تقوا پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چاره این فتنه و امتحان را که به شما رو آورده است از ما بخواهید ....»
.2در نامهای دیگر آمده است: این نامهاى است از ما به تو؛ اى برادر و اى ولىّ، و اى مخلص در محبّت ما، و اى پاک و یاور وفادار ...
.3 در تاریخ پنجشنبه بیست و سوم ذو الحجّه سال چهار صد و دوازده نامه دیگری از امام زمان به او رسید: بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم، سلام خدا بر تو باد! اى یارىکننده حقّ، اى خواننده به سوى او با کلمه صدق و راستى ...
فتوای نادرست شیخ مفید و اصلاح آن توسط امام زمان(عج(
شیخ مفید سوالی را به طور غیر عمد و به اشتباه جواب داد ولی حضرت ولى عصر (عج ) با پیغامى آن را اصلاح فرمود. پس از مدتى که مرحوم مفید آگاه شد و در پى آن از دادن فتوا منصرف شد، آن حضرت طى نامهاى خطاب به شیخ فرمود: «بر شماست که فتوا بدهید و بر ماست که شما را استوار کرده و نگذاریم در خطا بیفتید
.»
رویای عجیب شیخ مفید درباره درس گفتن به امام حسن(ع) و امام حسین(ع(
شبی شیخ مفید در خواب دید که در مسجد کرخ از مساجد بغداد نشسته است و فاطمه زهرا سلام الله علیها دست امام حسین(ع) و امام حسین(ع) را گرفته بود و به نزد شیخ مفید آمد و فرمود: «یا شیخ! علّمهما الفقه» یعنی «ای شیخ به این دو، فقه تعلیم بده».
شیخ از خواب بیدار شده و در حیرت افتاد که این چه خوابی بود و من کی هستم که به دو امام فقه تعلیم دهم؟ از سوی دیگر خواب دیدن امامان معصوم(ع) خواب شیطانی نیست.
وقتی صبح شد، شیخ به مسجدی که در خواب دیده بود رفت و در آنجا نشست؛ ناگهان دید که زنی جلیل و محترم که دست دو پسر را در دست دارد وارد مسجد شد. وی به نزد شیخ آمد و گفت: «یا شیخ علمهما الفقه». شیخ تعبیر خواب را فهمید و به تعلیم و تربیت آنان همت گماشت و بسیار به آن دو بزرگوار احترام مینمود.
آن دو پسر، «سید رضی» (کسی که بعدا نهجالبلاغه را گردآوری کرد) و «سید مرتضی» معروف به علم الهدی بودند.
پاسخ امام علی (ع) به شیخ مفید
در مسالهاى فقهى بین شیخ مفید و شاگردش سید مرتضى اختلاف نظر شد و با بحث و ارائه دلیل مشکل حل نشد.
هر دو راضى به قضاوت امام امیرالمومنین على علیهالسلام شدند. مساله را بر کاغذى نوشته و بالاى ضریح مقدس حضرت گذاشتند. صبح روز بعد که کاغذ را برداشتند دستخطى مزین به چنین نوشتهاى دیدند که: «انت شیخى و معتمدى و الحق مع ولدى علم الهدى» (اى شیخ) تو مورد اطمینان من هستى و حق با فرزندم علم الهدى است.
.النجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة (رجال النجاشی)، ص۳۹۹، رقم ۱۰۶۷.
2 .نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۰۲.
3 .ابن ندیم، ص ۱۹۷-ط.اروبا. الطوسی، الفهرست، ص۲۳۹.
4 .شبیری، سید محمدجواد، ناگفتههایی از حیات شیخ مفید، در مقالات فارسی کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، شماره ۵۵، ۲۸-۲۹-۳۰ فروردین ۱۳۷۲، قم: کنگره هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق. صص۸-۷.
5.شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، صص۸-۷.
6 .شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۸-۹.
7. شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۳۷؛ نیز شبیری، ناگفتههایی از حیات شیخ مفید، ص۱۱۸.
8. شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۳۹.
9.طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، محقق: جواد القیومی، بیجا، مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق.، ص۲۳۹.
10.نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، مصحح: سید موسی شبیری زنجانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.، ۱۴۰۷، صص۴۰۳-۴۰۲.
11.تعليقة أمل الآمل، ص: ۳۰۵
12.http://aek.vcp.ir/