0

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

سید حمیدرضا برقعی

یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست

سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست

زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست

بوسهء جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهء دندان کم نیست

از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تاهمین لحظه که خون گریه ء باران کم نیست

در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

مجتبی صمدی

قسمت این بود که من هم  به جوانی بروم        
با دلی سوخته زین وادی فانی بروم

آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا                      
نفسی نیست که با آه و فغانی بروم

پسرم کاش بیاید به سرم یک لحظه                
تا برم توشه از آن گنج نهانی بروم

مادرم سوخت در این ماه از آن شعله در        
سوخته از غم آن یاس خزانی بروم

یا حسین اشهد موتم شده و از داغش          
با دو چشمی شده خون زاشک فشانی بروم

دست وپا می زنم اما بخدا با یاد                  
آن تن له شده از اسب دوانی بروم

زیر لب گفت به عباس پریشان زینب              
بی تو تا شام بلا با چه امانی بروم

زینب آن عمه مظلومه من گفت به شام          

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امشب امام عسكری زهر جفا نوشیده است

فرزند او صاحب زمان رخت عزا پوشیده است

این بار دست معتمد از آستین آمد به در

آل علی را سوختند با زهر یک بار دگر

شد آسمان و هم زمین یک سرعزادار حسن

در ناله و آه و فغان گشتند مرغان چمن

از این مصیبت عالمی می سوزد امشب ، یا خدا

دلهای شیعه از غمی می سوزد امشب یا خدا

امشب علی در حیرت است از ظلم و جور اشقیا

كز این حسن تا آن حسن گردیده بر آنها روا

مهدی هم امشب ای خدا می گرید از هجر پدر

هر سو نظر می افكند می آید او را در نظر

+
تسلیت از ما بر شما یا مهدی صاحب زمان

آقا بیا! بلکه دمی آرام گیرد این جهان

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند

خاک درت شدند وهوادارتان شدند

زیباترین اهالی دنیای عشق هم

یوسف شدند وگرمی بازارتان شدند

لطف شماست اینکه تمامی انبیا

بالاتفاق ساِِئل دربارتان شدند

انها که پای منت چشم کریمتان

بی سر شدند تازه بدهکارتان شدند

این بالهایی که زیر بت عشق سوختند

خاک تبرک در و دیوارتان شدند

نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت

یا آنکه حاجت از حرم دیگری گرفت



ای جلوه خدایی بی انتها حسن

خورشید روشن سحر سامرا حسن

بی تو عبودیت به خدا بت پرستی است

نور خدا مکمل توحید ما حسن

امشب عروج زخمی بال مرا ببر

تا سامرا مدینه نجف کربلا حسن

در بین خانواده زهرای مرضیه

باید شوند تمام علی زاده ها حسن

زنجیره محبت زهراست دین من

با یک حسین و چار علی و دوتا حسن

سوگند میخوریم خدا لشگری نداشت

روی زمین اگر حسن عسگری نداشت



آنکه مرا فقیر حرم میکند تویی

یک التماس پشت درم میکند تویی

آنکه در این زمانه بی اعتبارها

با یک سلام معتبرم میکند تویی

آنکه برای پر زدن سامرایی ام

هرشب دعای پرم میکند تویی

آنکه مرا برای خانه خودش

با یک نگاه دربه درم میکند تویی

شکرخدا گدای امام حسن شدم

خاکی ترین کبوتر باغ حسن شدم



امشب دعا کنید ظهوری کند مرا

یا اینکه میهمان حضوری کند مرا

امشب دعا کنید بیاید نگار ما

آیات روشنایی شبهای تار ما

امشب دعا کنید بیاید در این خزان

فصل گلاب فاطمه فصل بهار ما

امشب دعا کنید بیاید گل خدا

تا اینکه این بهار بیاید به کار ما

امشب دعا کنید بیاید ز راه دور

مرکب سوار آن علی تک سوار ما

آنکه اگر نبود دلم فاطمی نبود

حتی نبود سجده سجاده یار ما

زهرا هنوز دست به پهلو کند دعا

زهرا کند دعا که بیایی کنار ما

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امام حسن عسکری(ع)-مدح و مناجات

 

السلام علیک یا ساقی

گوشه چشمی، خراب آمده ام

اشک هایم دخیل دامنتان

زائر بارگاه میکده ام

 

 دارم اذن دخول می خوانم

های و هوی مرا نگاه نکن

به دلم دست رد نزن امشب

روزگار مرا سیاه نکن

 

به سبوخانه ی نگاهت من

یازده جام می بدهکارم

چوب خطِ مرا نگاه نکن

آمدم باز نسیه بردارم

 

 در حجاز خمار چشمانت

باغ انگور عسکری داری

باده ات کهنه کار می خواهد!

عده ای خاص مشتری داری

 

 «بسم رب الشراب»؛ می نوشم

چه شرابی! سرت سلامت باد

همه جا را بهشت می بینم

باغت آباد، خانه ات آباد

 

 قدحت تا مرا مسلمان کرد

أَشهدُ أَنَ باده... را خواندم

با لبی تر نماز عیشم را

سوی ایوان سامرا خواندم

 

 در طواف پیاله ات دیدم

از سماعم، سما به رقص آمد

قطره ای از می ات زمین افتاد

نجف و کربلا به رقص آمد

 

در سماعی چنین تماشایی

با دفش؛ قم دوان دوان آمد

آخرین باده را کنار گذار

با نی و تار جمکران آمد

وحید قاسمی

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

بهشت گمشده در غربت! فدای آن حرم ویران 
به سوی خاک شما از اشک، دخیل بسته‌ام از ایران 
شما همان دو بهشتانید ، مقام پاک سرشتانید 
نه این خرابۀ خاموشان، نه این شکستۀ دلگیران 
کنون به تسلیت خاتم هزار قافلۀ ماتم 
به سامرا ز همه عالم به نوحه‌اند سرازیران 
کجاست رحمت همراهان؟ کجاست غیرت خونخواهان؟ 
به رغم طعنۀ روباهان، کجاست عربدۀ شیران؟ 
به دادخواهی موعودی، بلند شد به فلک دودی 
نگاه آینه‌هامان سوخت، ز ناگهانی تصویران 
دلا بسوز و پری واکن، سوی بهشت، دری واکن 
بقیع گمشده پیدا کن، میان آن حرم ویران

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی 
در جوانی شدی کشته ی زهر جفا 
شد به فصل شباب قلب زارت کباب 
ابا محمد ابا محمد 
گریه کن شیعه در عزای ابن الرضا 
زهر دشمن نبود جزای ابن الرضا 
اجر آن مقتدا عاقبت شد ادا 
ابا محمد ابا محمد 
او مگر شمع جمع آل یاسین نبود 
اجر فرزند پاک فاطمه این نبود 
زاده ی مصطفی دیده عمری جفا 
ابا محمد ابا محمد 
کشته از زهر کین یوسف زهرا شده 
حجه ابن الحسن غریب و تنها شده 
رهبر انس و جان دیده بست از جهان 
ابا محمد ابا محمد 
ای مزار خراجت سند غربتت 
دل هر دل شکسته زائر تربتت 
مانده ویران چرا حرم سامرا 
ابا محمد ابا محمد 
گل باغ رضا سلاله ی بوتراب 
ز چه گلدسته های حرمت شد خراب 
حرمت در نظر شد بقیع دگر 
ابا محمد ابا محمد 
جان فدای تو و حریم بی زائرت 
سند غربتت خرابی حائرت 
بر تو هر صبح و شام شیعه گرید مدام 
ابا محمد ابا محمد

دریافت سبک نوحه

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

ای ز چشم همگان ریخته اشک بصرت
حسنی و چو حسن خون شده عمری جگرت
همچو اجداد غریبت همۀ عمر غریب
به جوانی شده مسموم چو جد و پدرت
در پی ماه صفر معتمد از زهر جفا
کرد با عم گرامیت حسن همسفرت
بس‌که در جامعه مظلوم و غریب و تنهاست
نیست ممکن که عزا بر تو بگیرد پسرت
چشم بگشا به سوی خانۀ در بسته خویش
که عزادار شده همسر نیکو سیرَت
سال‌ها تحت‌نظر بودی و بودی در حبس
کس ندانست و نداند که چه آمد به سرت
چشم حق‌بین تو شد بسته و می‌بینی باز
همه جا غربت مهدی است به پیش‌ِ نظرت

سال‌ها شمع صفت سوختی و آب شدی
نه فقط زهر جفا زد به دل و جان شررت
سال‌ها بود که با یاد لب خشک حسینa
خون دل بود روان روز و شب از چشم ترت
«میثم» از خواجگی هر دو جهان دست کشد
بشماریش اگر جزء گدایان درت

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

دوستان بر من و سوز جگرم گریه کنید

به شرار دل و اشک بصرم گریه­ کنید

من جوان بودم و در سن شبابم کشتند

بر دل سوخته و چشم ترم گریه کنید

حسنم، پاره جگر، مثل عمویم حسنم

بر من و بر عموی خون جگرم گریه کنید

من و جد و پدرم را به جوانی کشتند

در عزای من و جدّ و پدرم گریه کنید

من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی

همه بر مادر نیکو سیَرم گریه کنید

سال­ها بود که در تحت نظر بودم حبس

همه بر قصة تحت نظرم گریه کنید

قبر ویران شده­ام گشت بقیع دگری

داغداران به بقیع دگرم گریه کنید

بعد من مهدی من بی­کس و تنها ماند

به غریبی یگانه پسرم گریه کنید

گریة منتظران مرحم زخم دل اوست

بر ظهور خَلَف منتظرم گریه کنید

به محبان من اعلام کن اینک "میثم"

همه بر حجت ثانی عشرم گریه کنید

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امام حسن عسکری(ع)-شهادت

 

ز چشم پر گهر من خدا خبر دارد

ز جان پر شرر من خدا خبر دارد

که بود معتمد و ظلم او چگونه شکست

ز کینه بال و پر من خدا خبر دارد

ز هم زمانی با سه خلیفه در شش سال

چه آمده به سر من خدا خبر دارد

ز سوز زهر شرر زا چگونه می گذرد

ز شام تا سحر من خدا خبر دارد

شرار زهر ستم همچو شمع آبم کرد

ز سوزش جگر من خدا خبر دارد

میان این همه دشمن چه ها کند مهدی؟

ز غربت پسر من خدا خبر دارد

ز بعد من برسد غیبت خدائی او

ز صبر منتظَر من خدا خبر دار

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امام حسن عسکری(ع)-مناجات و شهادت

 

گدای کوی تو آقاست یا اباالحجه

که زیر سایۀ مولاست یا اباالحجه

نگفته، حاجتِ دل را برآوری آقا

ز بسکه لطف تو با ماست یا اباالحجه

به خوان نعمت تو انبیاء بنشستند

که دست جود تو غوغاست یا اباالحجه

هزار حاتم طایی گدای سفرۀ تو

که سفره دار تو یکتاست یا اباالحجه

که گفته گوشۀ تبعید فیض جاری نیست

کرامت تو ز بالاست یا اباالحجه

بهارها همه دم صحبت از گُلت دارند

گُل تو یوسف زهراست یا اباالحجه

هزار یوسف مصری غلام یوسف تو

دَمَت هزار مسیحاست یا اباالحجه

خبر دهند به اردوی سوگوارانت

بساط ناله مهیّاست یا اباالحجه

صدای نالۀ مهدی بگوش می آید

که نور چشم تو تنهاست یا اباالحجه

عزای غربت تو بوی مجتبی دارد

دلت کرانۀ غمهاست یا اباالحجه

مخور که زهر جفا در طعام می ریزند

کنار سفره ات اعداست یا اباالحجه

فراق و غربت و تبعید و رنج، قوت تو شد

که غصه یار تو مولاست یا اباالحجه

هنوز یار نداری که یاری تو کند

که از مزار تو پیداست یا اباالحجه

شکسته باد نظامی که حرمت تو شکست

مزار تو همه دلهاست یا ابالحجه

هزار گنبد تابان به مرقدت روشن

که فرشت عرش معلّاست یا اباالحجه

ملائک حرمت با وقار می گویند:

که کربلای تو اینجاست یا اباالحجه

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

    يا امام حسن عسگري(ع)

قلم ِ قلبِ من از غربتِ ديدار نوشت

بين ِ يك شهر ِ نظامي غم ِ دلدار نوشت

 

هر كه نامش حسن است غربت او بسيار است

اينچنين شد قلم از غربت بسيار نوشت

 

آرزويِ سفر ِ حج به دلت باقي ماند

اينچنين نام ِ تورا كعبه يِ آزار نوشت

 

سالها بَهر ِ كسي از پسرت دم نزدي

قلم از اينهمه غُصه همه جا زار نوشت

 

عاقبت وعده ي ديدار سرانجام رسيد

قاتلت را پسرت زهر ِ شرر بار نوشت

 

جگرت پاره شد و همسرت آواره نشد

خاطراتي قلم از يك زن و اغيار نوشت

 

همسر ِ شاهِ شهيدان كه عروس زهراست

با دلِ خون ز غم خاريِ بازار نوشت...

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امروز با تمام توان گریه می کنیم

همراه با امام زمان گریه می کنیم

 

در پشت دسته های عزا سوی سامرا

در لا به لای سینه زنان گریه می کنیم

 

شاید نماز ظهر رسیدیم در حرم

آن لحظه با صدای اذان گریه می کنیم

 

آقا اگر به مرقدشان راهمان دهند

در روضه ی مبارکشان گریه می کنیم

 

در غصه اسارت مردی که سال ها

از او نبوده نام و نشان گریه می کنیم

 

بر لحظه ای که آب طلب کرد آن امام

ما نیز یاد تشنه لبان گریه می کنیم

 

هم در گریز روضه ی موسی بن جعفریم

هم یاد آن شکنجه گران گریه می کنیم

 

هم در مسیر کوفه و هم در مسیر شام

با روضه های عمه شان گریه می کنیم

 

خیلی به پیش چشم من این صحنه آشناست

وقتی نشسته ایم چنان گریه می کنیم

 

شب های جمعه نیز همین گونه کربلا

ما پا به پای مادرمان گریه می کنیم

 

اذن دعا دهید که پایان روضه است

تا انتهای مجلستان گریه می کنیم

 

در ذکر «یا حَمیدُ بِحَقِ مُحَمَّد»یم

تا می رسیم آخر آن گریه می کنیم

 

امیر حسین الفت

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

از ما زمینیان به شما آسمان سلام

مولای دلشکسته، امام زمان سلام

 

این روزها هزار و دو چندان شکسته ای

حالا کجای روضه بابا نشسته ای

 

رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت

قربان ریشه های نخ شال گردنت

 

آماده می کنی کفن و تربت و لحد

مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد

 

گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای

این روزها کنار دو بستر نشسته ای

 

انگار غصه دار جراحات سینه ای

گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای

 

یکبار فکر زهر و دل پر شراره ای

یکبار فکر واقعه گوشواره ای

 

با اینکه بر سر پدر دیده بسته ای

اما به یاد مادر پهلو شکسته ای

 

آن مادری که بال و پرش درد می کند

هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند

 

هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد

هم آسمان روسریش پر ستاره شد

 

دو ماه و نیم کارحسن موشکافی و

دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و...

 

دو ماه و نیم گونه زخمی ماه! تر

از چادر سیاه سرش هم سیاه تر

 

تا اینکه با سیاه پر تازیانه رفت

شمع شب مدینه هم آخر شبانه رفت

 

علی زمانیان

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

 زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان

 لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان

 به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان

 که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان

 قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد

 کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان

 لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود

 وقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان

 قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک

 عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان

 بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد

 به رخ عمه ی نیکو سیرم مهدی جان

 تا درخشید رخ ماه تو یاد آوردم

 سر نورانی هجده قمرم مهدی جان

 زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب؟

 خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان

 به دعای سحر گریه کنان جدم

برسد روز ظهورت پسرم مهدی جان

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  11:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها