0

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امام عسکری (ع) در ذیل آیه ی ( وبالوالدین احساناً)می فرماید : بهتر از والدین نسبی شما و سزاوار تر ایشان به شکر و تشکر شما ، محمد و علی (ع) هستند . پیامبر (ص) فرمود : « انا و علی ابوا هذه الأمه » شما را به خدا ببینید در کربلا با پدر حقیقی خود چه کردند ؟ نه تنها احترام نگذاشتند . بلکه او را از آب ممنوع کردند و لب تشنه شهید کردند و بر بدن قطعه قطعه اش اسب دواندند 

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

حجت الله یگـــــــــــــــــانه برم مهدی جان
بنشین در دم آخــــــــــــر ببرم مهدی جان
دشمن از زهر جفا کار مــــرا ساخته است
زهر افکنده شرر بر جـــــگرم مهدی جان
کاســــــۀ آب بـــــــــــدستم بنگر می لرزد
لـــــرزه افتاده ز پا تا به سرم مهـــدی جان
بنشین تا نگرم سیر رُخ چـــــون ماه تو را
توشه از عارض مــــاهت ببرم مهدی جان
گویم امروز ز جــــان دعوت حق را لبیک
از سر و جان و جهان در گذرم مهدی جان
صاحب عــسکرم و جز تو مرا یاری نیست
مونــــــس و همدم شام و سحرم مهدی جان
بعــد من سر به بیابان بگذاری شب و روز
بـــــــاشد از حالت زارت خبرم مهدی جان
تــــــوئی آن منتقم آل محـــــــــتمد به جهان
ای جگر گوشــــــــۀ والا گهرم مهدی جان
روی از ثــــــابت غـمدیده متاب از رحمت
که بود از دل و جان نوحه گرم مهدی جان
شاعر : ثابت

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امام عسکری (ع) یک لحظه چشم باز کرد ، امام زمان (عج) را بالای سر خودش یافت ، دارد اشک می ریزد . یا امام عسکری (ع) شما چشم باز کردی میوه ی دلت را دیدی اما « لا یوم کیومک یا ابا عبدالله »قربان آن آقایی که میان گودال قتلگاه چشمش را باز کرد ، دید قاتل روی سینه اش نشسته ...
 منبع:دینیست

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

امام عسکری (ع) ساعات آخر عمر از امام زمان (عج) در خواست آب کرد ، در حالی که دست های امام عسکری (ع) از شدت مسمومیت می لرزید . حضرت با دست های مبارک خود آب در دهان مبارک پدر می ریخت در همین حالت امام به شهادت رسید . امام عصر (عج) بر بدن پدر نماز خواند ، اما یابن الحسن (ع) ! جایت خالی بود در کربلا ، ای کاش آن جا می بودی بدن ها را کفن و دفن می کردی و نماز می خواندی .
جای مهدی (عج) بود خالی در زمین کربلا
تا نماز دیگری در شام عاشورا کند
بـاز گـرداند زمـقـتل عـمـه را سـوی حــرم
غل زدست سید سجاد آنگه واکند
 منبع : گریزهای مداحی ، ص 385 ، نوشته محمد هادی میهن دوست ، چاپ سبحان ، نوبت ششم 1387 ، انتشارات صبح پیروزی .

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

مى زند آتش به قلبم سوز داغ عسکرى
گیرد امشب اشک من هر دم سراغ عسکرى
شد به سن کودکى فرزند دلبندش یتیم
گشت دُرّ اشک مهدى چلچراغ عسکرى
در دل صحراى غم ها و به دشت سرخ عشق
لاله سان شد قلب ما خونین ز داغ عسکرى
بس که اندوه فراوان دید از جور خسان
شد لبالب از مى غم ها ایاغ عسکرى
با گلاب اشک و با سوز درون گوید سخن
«حافظى» آن بلبل خوش خوان باغ عسکرى
***محسن حافظى***
منبع:دینیست

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

عسکری لقب
سلام ما به تو وسامرای اطهرتو
سلام ما به حرمخانۀ منور تو
سلام برتو وبرحُرمتت که جبرائیل
جبین گذاشته برآستانۀ در تو
سلام ما به تو ای عسکری لفب که خدا
نهاده خیل ملک رامعین وعسکر تو
سلام ما به شکوه وبه شوکت وقدرت
که آگه ست ازاین قدروجاه داور تو
قسم به عمرکمت ای گل بهشت رسول
دوباره زنده شده یاد عمر مادر تو
سلام ما به دل پاره پاره ات هردم
سلام اهل سماواتیان به پیکر تو
سلام ما به تو وآن گلی که ازداغت
شرر گرفته دل او کنار بسترتو
زبس که رعشه بجانت فتاده بود از زهر
به دست او شده سیراب لعل اطهر تو
صدای آیۀ امن یجیب می آید
پاس آن گل درد آشنا ومضطر تو
برای روز ظهورش تو خود دعائی کن
که مستجاب شود هر دعا زمحضر تو
به روز حشر «وفائی»کجا غمی دارد
اگر که ثبت شود نام او به دفتر تو
التماس دعا

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

افسوس که آئینه نصیبش سنگ است
در کوچه‌ی بی کسی عجب دلتنگ است
هر روز غروب خون شد قلبش که
این قدر غروب سامرا خون رنگ است
یک عمر غریبی و اسیری سخت است
دلتنگی و بغض و سر به زیری سخت است
از چهره‌ی تو شکستگی می‌بارد
در اوج جوانی ات چه پیری سخت است
امروز که صاحبِ عزایت زهراست
چشم همه از غم تو دریا دریاست
داغ تو شکست قامت عالم را
تو رفتی و «سُرَّ مَن رَأی» بی معناست
هم چون شب قدر، قدر تو مکتوم است
با تو جلوات چارده معصوم است
گفتند به طعنه حج نشد رزقت! نه
کعبه ز طواف روی تو محروم است
با قلب شکسته شرح هجران دادی
یک عمر بهانه دست باران دادی
آن قدر تو «یا حسین عطشان» گفتی
تا آخر کار تشنه لب جان دادی
دل را به مقام قرب خود راهی کن
سرشار ز عشق و شور و آگاهی کن
گاهی به نگاه خود مرا هم دریاب
یعنی تو مرا بقیة اللّهی کن

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

به جنت مصطفی میگرید امشب
علی و مجتبی می گرید امشب
زمین و آسمان گشته سیه پوش 
امام عسکری گردیده مدهوش
زچشم پر گهر من خدا خبر دارد 
ز قلب پر شرر من خدا خبر دارد
شرار زهر ستم همچو شمع آبم کرد  
ز سوزش جگر من خدا خبر دارد
میان این همه دشمن چها کند مهدی  
ز غربت پسر من خدا خبر دارد
ز بعد من برسد غیبت خدائی او 
ز صبر منتظر من خدا خبر دارد

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

ای که خورشید فلک محو لقای تو بود 
    ماه را روشنی از نور و ضیای تو بود
توئی آن آئینه حسن خداوند کریم 
    که عیان نور الهی ز لقای تو بود
معدن جود و سخائی تو که از فرط کرم 
  دو جهان ریزه خور خوان عطای تو بود
ولی حق حسن العسکری ای آنکه قضا 
    مجری امر تو و بنده رأی تو بود
حجّت یازدهم نور خدا پور علی 
   ای که ایجاد دو عالم ز برای تو بود
من کجا مدح و ثنای تو توانم گفتن  
      ای که قرآن همه در مدح و ثنای تو بود
نه همین جای تو در سامره تنها باشد 
   که به دلهای محبّان تو جای تو بود
بی ولای تو عبادت ز کسی نیست قبول 
    شرط مقبولی طاعات ولای تو بود
نسبت قامت سرو تو به طوبی ندهم  
    زان که طوبی خجل از قد رسای تو بود
چه غم از تابش خورشید قیامت دارد 
    آنکه در روز جزا زیر لوای تو بود
همه شب قرب جوارت ز خدا می طلبم
     که مرا در سر شوریده  هوای تو بود
در جوار تو ز حق خواهش جنّت نکنم 
       جنّت ما به خدا صحن و سرای تو بود
دیده گریان نشود روز جزا در محشر
    هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود
تو ظهور پسر خویش طلب کن ز خدا 
  چون که مقبول خداوند دعای تو بود
تا ابد بر تو و اجداد گرام تو درود 
 غیر از این هر چه بگویم نه سزای تو بود
چه بجز ذکر و ثنای تو بگوید خسرو
 بهترین طاعت حق ذکر و ثنای تو بود
شاعر : خسرو خراسانی

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

تسلیت ای حجت ثانی عش یابن الحسن   
  زود بود از بهرت تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد      
سوخت  جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز 
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست 
زود کردی جامه ماتم به بر یابن الحسن
قرنها چشم تو گریان است بر جدّت حسین   
لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 
تو نگه کردی او زد بال و پر یابن الحسن
مخفی از چشم همه چشم تو بر بابا گریست
سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن
قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش         
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن
یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا             
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن
ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان  
ای زده هجر تو بر دلها شرر یابن الحسن
روز میثم تیره تر می باشد از شام فراق      
تا شود خورشید رویت جلوه گر یابن الحسن
شاعر : سازگار

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

از پس پرده برون حجت اثنا عشر است
    یا که در غرّه مه قرص قمر جلوه گر است
بلبل از دوری گل تا سحر امشب بند است
 یا پسر بر سر بالین پدر نوحه گر است
هاتفی گفت که خاموش مگر بی خبری
   حسن عسکری  امشب به جناح سفر است
سر به دامان پسر گرم سخن با معبود 
  چهره اش از اثر زهر جفا پر گهر است
شد برون طایر روهش ز قفس سوی جنان
مهدی منتظر از بهر پدر خون جگر است
 

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

شکوه بی حد ز دنیا دارم و کردار او 
  راستی کج بود از روز ازل رفتار او
دل نبندد هیچ عاقل بر جهان بی وفا 
   زانکه غیر از بی وفایی نیست در کردار او
خاک ماتم بر سرش پاشید بی  چون و چرا  
  هر که آرمید اندر سایه ی دیوار او
هر که یک گل چید از باغ جهان بس رنجها
   منتظر باشد که بیند از جفای خار او
غیر بی مهری نبینی هیچ کالای دگر
      هر چه سازی جستجو اندر سر بازار او
هر که راحت خفت یک شب اندر او روز دگر  
   در حذر باید شدن از فتنه بیدار او
کینه توز است و  ندارد رحم این دهر دنی
   خواه پیغمبر بود یا عترت اطهار او
کشت اولاد نبی را یا به تیغ و یا به زهر
     نه حیای کردی ز پیغمبر نه از دادار او
تا امام عسگری را نوبت آمد عاقبت 
    آنکه عالم شد غمین از محنت بسیار او
چند سالی بود جای او به زندان بلا 
      از جفای مؤتمن آن دشمن غدّار او
آه گر زهر جفا همچون زمرد سبز شد 
  آن عذار ارغوانی و آن گل رخسار او
عاقبت مسموم شد از زهر کین در سامرّا 
  سوگواری شد نسیب عترت بی یار او
گشت فرزندش امام عصر با ماتم قرین
کس نداند جز خدا از حالت افکار او
شعر ثابت گر قبول درگه یار اوفتد
می رباید گوی سبقت در جهان اشعار او
شاعر : ثابت

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان 
  سوخت از زهر هلاهل جگرم مهدی جان
دوست دارم که به دامان محبت بنهی 
    از ره مهر و محبّت تو سرم مهدی جان
معتصم داد به من زهر که با خوردن آن 
     شمع سان سوخت ز پا تا به سرم مهدی جان
موقع دادن جان از اثر زهر جفا 
    روز شد تیره به پیش نظرم مهدی جان
ز آتش زهر جفا گر چه به خود می پیچم
     یاد آن سینه و آن میخ درم مهدی جهان
داد زهار بستان زان دو نفر روز ظهور 
    سوختند آن دو نفر برگ و برم مهدی جان
روز موعود تو از ثانی نامرد بپرس 
       کرد نیلی ز چه روی قمرم مهدی جان
پهلوی مادر ما را بشکست و بشکست 
   زین جنایت به خدا بال و پرم  مهدی جان
   دل ژولیده از این ماتم عظمی خون شد
  ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان
شاعر : ژولیده نیشابوری

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

تسلیت گویم من از سوز جگر یابن الحسن 
بر تو از داغ جگرسوز پدر یابن الحسن
معتصم دادش چه زهری کز اشعارش این چنین 
 می زند چون مرغ بسمل بال و پر یابن الحسن
ز آتش زهر جفا چون شعله می پیچد به خود 
قطره آبی بیفشان بر شرر یابن الحسن
من نمی دانم چه حالی داشتی آن دم که زد 
فاطمه از داغ جانسوزش به سر یابن الحسن
من نمی دانم به جز ترویج دین جرمش چه بود   
کز ستم شد اینچنین خونین جگر یابن الحسن
آه از آن ساعت که می داد آن عزیز فاطمه 
بر تو از ظلم ستمکاران خبر یابن الحسن
چون پیمبر رفت از دار جهان بعد از سفر 
آتش کین شد به عالم شعله ور یابن الحسن
باب بیت مرتضی را ز آتش کین سوختند 
کز شرارش سوخت از ما برگ و بر یابن الحسن
بود زهرا پشت در آن بی حیا در را شکست
فاطمه از ضرب در شد بی پسر یابن الحسن
فضّه را کردی طلب تا فضّه آمد پشت در
دید در خون غنچه اش را غوطه ور یابن الحسن
از فشار در نه تنها پهلوی زهرا شکست 
بوسه زد بر سینه او میخ در یابن الحسن
تازیانه خورد اما از علی در بر نکند 
زین عمل شد نخل عصمت بارور یابن الحسن
در میان کوچه سیلی زد به روی مادرت
از ره کین ثانی بیداد گر یابن الحسن
شاعر : ژولیده نیشابوری

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)

شد امام عسگری مسموم زهر دشمنان 
دیده گریان شد ز داغش حضرت صاحب زمان
در ره یاری دین جان عزیزش شد به لب
آنکه از حقّ شد وصیّ خاتم پیغمبران
آن گل باغ رسالت از جفای معتمد
در بهار نوجوانی فصل عمرش شد خزان
گرچه راحت شد ز تبعید و ز زندان عدو 
لیکن از فقدان او غمگین جهان انس و جان
از شرار زهر کین در بستر آن فخر زمن
رعشه بر اندام افتادش ز جور ظالمان
شاعر: کربلائی زاده

 
 
دوشنبه 6 آذر 1396  10:20 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها